توضیحات

ویرایش
توشمانلو یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان گرمه شمالی بخش کندوان شهرستان میانه واقع شده‌است.
وجه تسمیه:
توشمان در فرهنگ لغات مانند لغت نامه‌ی علامه دهخدا قصر ،کوشک،محل جمع هم معنی شده است.پسوند لو که به توشمان اضافه شده است "توشمانلو"به معنی قصر سنگی می‌باشد.معنی دیگر لو در زبان آذری نفر است پس توشمانلو یعنی افراد قصر سنگی.
قدمت تاریخی توشمانلو:
از یافته‌های باستان شناسی چنین استنباط می‌شود این روستا چندین قرن تاریخی است که مسکون بوده است .توشمانلو روستایی است که با توجه به وجود گورهای باستانی و قلعه‌ای که گویا متعلق به دوره بابک است، اهمیت و پتانسیل زیادی از نظر مطالعات باستان شناسانه دارد.
موقعیت جغرافیایی توشمانلو:
از قدیم الایام در محاورات مردم ،محل قرار گرفتن این روستا را در فاصله ۱۱ فرسنگی شهرستان میانه آورده اند.امروزه در تقسیمات کشوری در مجموعه دهستان گرمه شمالی بخش کندوان ،شهرستان میانه استان آذربایجان شرقی می‌باشد.
حدود جغرافیای روستای ...مشاهده کامل متن توشمانلو:
از شمال با شهرستان نیر استان اردبیل ،از جنوب با روستاهای ملک و یال قشلاقی و تجرق،از غرب با روستاهای سیدلر و آ رموداق، رود، مرز طبیعی است،از شرق با روستا‌های لیوانلو و دلی قیز هم مرز می‌باشد .
شغل مردم روستا :
اکثریت اهالی به کشاورزی با زیر مجموعه‌ی دامداری ،باغداری ،کشت و زرع ،زنبورداری مشغول می‌باشند اما با توسعه کشاورزی مکانیزه و پیشرفت‌های بیشتر کانال انتقال آب از فاصله ۷ کیلو متری به پشت سد احداثی که اواخر دهه ۳۰شمسی با همت و پشت کار مثال زدنی اهالی روستا صورت گرفته است ،کاشت،داشت و برداشت سیب درختی توسعه شگرفی یافته ،بطوریکه تقریبا شهرت استانی و کشوری یافته است ،و درسطح شهرستان میانه مقام اول در تولید سیب درختی دارد.
پوشش گیاهی روستا:
مرزنگوش – آویشن – غازایاقی- پنیرک- درمنه و گون و .... تشکیل شده است . گونه جانوری روستا را حیواناتی نظیرروباه – خرگوش – شغال – گرگ خرس و کبک و..... شامل میگردد .
محصولات کشاورزی :
محصول غالب روستا و حتی منطقه ، سیب است . سیب درختی یکی از محصولاتی است که طی چند سال گدشته بومی شده است و سیب توشمانلو ، معروفیت خود را دارد و اکثرا به کشورهای حاشیه خلیج فارس و شیخ نشین‌ها صادر میگردد .اکثر باغات روستا در جنوب روستا قرار گرفته است .
بیشتر باغات به دلیل مشاوره قبل از احداث بصورت ردیفکاری و اصولی احداث شده است .
همچنین غیر از سیب که محصول غالب روستا است ، محصولات عمده باغی دیگر ، مانند زردآلو ، هلو ، گلابی و گیلاس از محصولات مهم روستا میباشد . به طور متوسط میزان تولید محصولات باغی در هر هکتار 40 تن میباشد .
آداب و روسوم روستا
ازدواج:
از آنجای که مردم روستای توشمانلو به قانون، احترام ویژه دارند ،دختر و پسری که به بلوغ سنی و اجتماعی ،فرهنگی ،علمی و در همه‌ی جنبه‌ها به تکلیف برسند، مقدمات ازدواج را برای آنها فراهم می‌کنند.ابتدا آقا پسرها ،دخترخانم مورد نظر خودرا، یواشکی به خواهر خود ویا به یکی از نزدیکان، ودر نهایت به مادر، پیشنهاد می‌کنندونظر خانواده‌ها هم شرط است،و پس ازتوافق خانواده‌ی پسر ،خواستگاری آغاز می‌شود.ابتدا مادر و یاخواهر بزرگترویا از کس وکار پسر در چند نوبت بصورت فردی به خواستگاری دختر می‌روند.پس از صلاح ومشورت خانواده دختر جواب رضایت را گرفتند،مراسم اصلی و مهم برای دو طرف شروع می‌شود و آن چنین است:
برای اعلام عمومی به اهالی روستای توشمانلو در مورد ازدواج پسر ودختر ،از سر پرست هر خانوارروستا دو طرف دعوت می‌کنند،میهمانهادر منزل پدر دختر جمع می‌شوندکه به این جمع" دانشیق" یعنی گفتگو می‌گویند.در آن مجلس ریش سفیدان روستا،میزان مهریه‌ی عروس خانم و شیربها و سایر شرایط اگر باشد تعیین می‌کنند،و صورت مجلس تنطیم کرده و بزرگان و اهل نظر و افراد ذی نفوذ آن را امضاء می‌کنند.و بعد از آن می‌گویند دختروپسر فلانی ها،نشان همدیگرهستند،که در زبان آذری به آن آداخلی می‌گویند.
البته ناگفته نماند بعضی از خانواده هااز طرف پسر توسط خانم‌ها ،یک حلقه انگشترویک قالب صابون و روسری و شال ویک عددآیینه جیبی و دستمال به رسم نامزدی قبل از مراسم اصلی به دختر که مادر و پدر ایشان هم در جریان بودند،میدادند.
بعداز رسمی شدن جواب مثبت خانواده دختر ،مراسم اوزوک دستمال در بین خانم‌ها برگزار شده و می‌شود، اما الآن فرهنگ شهری و تبلیغات رسانه‌ی آن را تحت تاثیر قرار داده است،
دوران نامزدی:
اگر دوران نامزدی دختر و پسر چند زمانی طول بکشد ،هدایای از طرف خانواده پسر برای دختر می‌برنداز جمله‌ی این هدایا،یک راس گوسفند در عید قربان،عیدانه در جشن نوروز،چهارشنبه سوری که رسم است با پختن آش شیربرنج یک کاسه آش بهمراه نقل ونبات، تنقلات به خانه دختر نامزد می‌برندو خوشبختانه امروزه هم پا برجااست،در شب چله میوه‌ی فصل و شیرینی و پارچه و لباس برای دختر خانم می‌برند.در ماه مبارک رمضان برای خانواده دختر افطاری می‌برند،یکی از رسم فراموش نشدنی دوران نامزدی ،روستای توشمانلو برگزاری جشن راغائب می‌باشد و آن اولین پنچ شنبه ماه رجب المرجب است درآن روز خانواده پسر حلوای محلی درست کرده و در بشقاب مخصوص ،حلوا را ریخته روی آن را تزئین می‌کنند که سکه و پولک‌های رنگارنگ از آن جمله اند،چندین بشقاب حلوا را در یک سینی بزرگ قرار داده وبه روی آن پارچه‌ی قیمتی ،می کشند ویک آقا پسر نوجوان قوی آن را بالای سر به طرف خانه دختر نامزد به همراه خانم‌های فامیل پسرمی برند ،و مادر و فامیلان دختر از میهمانان استقبال کرده و به آقاپسر حامل سینی، از طرف مادر دختر هدیه‌ی تقدیم می‌شود.
آداب و رسوم روستا
مراسم عروسی:
وقتی که خانواده هابا هماهنگی یکدیگر آماده شدند،خانواده پسر به همراه تعدادی از فامیل‌های درجه یک به منزل دختر رفته از ایشان اجازه می‌گیرند تا عروس خود را طی مراسمی به خانه بخت ببرند .با اذن بزرگ خاندان دختر ،مراسم شروع می‌شود.خانواده‌ها بصورت انفرادی برای خرید مایحتاج عروسی، راهی بازار شهر می‌شوندکه به این کار" بازارلق"می گویند.از بازاربرای فامیل وآشنایان و دوستان هدایایی با عنوان "خلعت"می خرند.
رسم بر این است که خانواده پسر ،با بردن هدابایی به منزل افرادی که در سال جاری(بعداز عید نوروز تازمان عروسی) عزیزان خود را از دست داده اند از آنان دلجویی کرده و به رسم احترام ازآنان نیز اجازه می‌گیرند.معمولا هدایا از شیرنی جات انتخاب می‌شود بیشتر کله قند(به عنوان مطهر شیرینی) مرسوم است،خانواده‌های داغدار ضمن تبریک وشادباش گویی ،در جشن آنها شرکت می‌کنند .به این کار "حوزورگتی"می گویند.
در روستای توشمانلو یک مراسم زنانه ،پس از برگشتن از بازار برگزار می‌شود و آن بدین صورت است که لباس و پارجه‌های خریداری شده برای عروس خانم،از طرف خانواده داماد ،در چندین سینی تزئین شده که روی آنها با پارچه‌های رنگی و قیمتی کشیده شده است،به خانه‌ی عروس می‌برند ،و سینی‌ها توسط آقا پسرهای نوجوان حمل می‌شود.و خانواده عروس از خانم‌های فامیل به این جشن دعوت می‌کنند.به این مراسم "پال تار اوستی "می گویند .در این مراسم ،شیرینی و نقل ونبات پخش می‌کنند و خانم‌های میهمان، دهان خود را شیرین می‌کنند و هدایایی مختصر خود را ،تقدیم میکنند.
حنابندان:
در روستای توشمانلو،جشن حنابندان را خانواده‌ی عروس برگزار می‌کند. این جشن کاملا زنانه است و از هر خانوار ،خانم دعوت می‌شود.اکثر مواقع دختران و خانم‌های جوان در جشن شرکت می‌کنند.
مجلس زانه‌ی بسیار شادی است .یکی از ترانه‌های شنیدنی جشن حنابندان ،ترانه شیرینجی است وآن بدین شکل است که دختران به دو دسته‌ی چهار تایی ،روبروی هم می‌ایستندو با خواندن ترانه‌های محلی،حدود فاصله‌ی دومتری به طرف یک دیگر حرکت می‌کنند و دو مرتبه عقب گرد می‌کنند.
درحین حرکت به جلو در حالی که دو دست خود را در روبروی چانه‌ی خود گرفته با زدن دستها به هم و خواندن ترانه، که آخر دوبیتی، کلمه ی" آی شیرنجی" است ،شادی می‌کنند و توجه میهمانان را به خود جلب می‌کنند.و... قبل صرف ناهار و یا شام ،هدایایی میهمانان، جمع آوری می‌شود و با تقدیم گشایش از طرف گشایشچی ،هدیه‌ی خود را تحویل می‌دهند و گشایشچی هم مقدار هدیه که معمولا پول نقد است ،با صدای رسا برای جمع اعلام می‌کند.درحین انجام تحویل هدایا ،دختران و خانم‌های جوان برای کف دست‌ها ونوک انگشتان به رسم شادی و مبارکی حنا می‌زنند.
جهیزیه:
در روستای توشمانلو ،رسم است خانواده عروس برای صورت برداری از جهیزیه از تعدادی از اهالی روستا دعوت می‌کنند و تک تک اجناس جهیزیه باوجه رمان ارزش گذاری شده و نوشته شده و تعدادی از بزرگان دو طرف ،آن راامضاءمی کنند.برگ نوشته شده در مراجع قضایی نیز قابل طرح است.حمل جهیزیه عروس خانم ،با خانواده داماد است.زمان خارج کردن وسایل ،تعدادی از آقا پسرها روی وسایل می‌نشینند و از اطرافیان داماد ،انعام می‌گیرند .به این کار آقا پسر‌ها ،"جهیز اوستی"می گویند .پس از اتمام وسایل ،خانم‌های طرف عروس منزل عروس و داماد را مرتب کرده و آن را آماده می‌کنند .

مصلحت چایی:
برای شروع مراسم رسمی عروسی ،خانواده پسر ،از سرپرست خانوارها دعوت می‌کنند.به این گرهمایی اهالی روستا "جلسه‌ی مصلحت چای"می گویند. در آن جلسه مدعوین یکی از حضار را به عنوان "طوی باءی یا طوی بگی"انتخاب می‌کنند که از آغاز تا اتمام عروسی همه‌ی هماهنگی‌ها و مسئولیت‌ها با ایشان است،و خوشبختانه این رسم هنوز هم ادامه دارد.
همه‌ی افراد اجرایی عروسی از طوی بئی اطاعت می‌کنند .طوی بی با مشورت خانواده داماد لیست مهمانان را آماده کرده و از آنان دعوت می‌کنند .از کل روستا یک نفر دعوت می‌شود ،که به آن "ائوه بیر نفر "می گویند،اما برای مهمانان روستاهای همجوار ،نامه‌ی تنظیم می‌شود ،برای یکنفر از وی خواسته می‌شود که به صلاح دیدخود میهمان دعوت کند ،بعضی‌ها ،به اسم از انها دعوت می‌کنند.عروسی اکثر مواقع برای شام است .
هدایا(طویانا):
میهمانان دعوت شده دم دمای غروب آفتاب تشریف می‌آوردندو مستقبلین آنان را به منزل یکی از فامیلهای داماد که به" طوی خانا "معروف است راهنمایی می‌کنند.
پس از شادی و پذیرایی از میهمانان ،قبل از صرف شام ،یک مراسم ویژه صورت می‌گیردو آن ،گرفتن هدایایی میهمانان است.در اصطلاح محلی به هدیه میهمانان "طویانا"می گویند.نحوه اخذ طویانا بدین قرار است ،اول در داخل یک سینی مسی بزرگ یک پارچه رنگی شاد پهن می‌کنند و به روی آن مقداری شکلات ،کشمش ،شکرپنیرو نخودچی و آبنبات رنگارنگ،که نمادشادی و بشارت می‌باشد ،میریزند،و سپس آن را ،افرادی که در دور سینی حلقه زده اندو اغلب از ریش سفیدان و بزرگان که نشانه برکت و احترام و آموزش راستی و درستی به جوانان نیز می‌باشند،توی پیش دستی کوچک می‌ریزند که به آن "گشایش"می گویند.یک نفر پیش دستی‌های آماده را در بین میهمانان به ترتیب اولویت تقسیم می‌کند و میهمانان پس از تحویل گرفتن گشایش خود ،هدیه را نیز داخل آن می‌گذارند.هدیه‌ها معمولا پول نقد است ،ممکن است فامیل‌های درجه اول ،در عوض گشایش ،مزرعه،محصولات کشاورزی،گاو و گوسفند،پیش کش کنند ،که در لیست اسامی درج می‌گردد.کسی که گشایش را در بین میهمانان توزیع می‌کند،به گشایش چی معروف است....
آوردن عروس(گلین گتی):
در روستا رسم است برای اوردن عروس به خانه داماد،از طرف مادرو خانواده‌ی داماد، تعدادی ازدختران و خانم‌های ،فامیل را دعوت می‌کنند و به این دعوت "گلین دالی"می گویند.
در چندسال پیش،معمولا داماد را پی عروس نمی‌بردند،بزرگان و ریش سفیدان طرف داماد،عروس را سوار بر اسب کرده وبا هلهله و شادی کنان می‌آوردند وجالب اینکه یک پسر بچه‌ی سوار ترکه‌ی زین اسب عروس می‌کردند،که برادر و یا از فامیل‌های عروس بود.در بعضی ازعروسی‌ها تعدادی چابک سوار بهمراه اسب عروس حرکت می‌کردند در محوطه‌ی باز روستا،اسبی که عروس سوار بود می‌ایستاد و سوار کاران مسابقه‌ی اسب دوانی می‌دادندکه مورد توجه مردم قرار می‌گرفت .به نفر اول جایزه از طرف پدر داماد هدیه می‌شد.امروزه آوردن عروس به روش بالا به کلی باطل شده است.واما رسم جالب دیگر،پس از رسیدن عروس به در منزل داماد،ایشان در فاصله‌ی چند متری بالای پشت بام رفته از راه دور سه عددسیب سرخ ،به نشانه خوش آمدگویی به طرف عروس پرتاب می‌کرد که مورد توجه تماشا چیان قرار می‌گرفت و جوانان سعی می‌کردند سیب پرتاب شده که ارزش زیادی داشت ، بردارند.بعد از آن عروس خانم وارد منزل داماد می‌شود و در جای مخصوص قرار می‌گیرد واز پدر داماد تقاضای هدیه‌ی اساسی می‌کند،که به آن در اصطلاح محلی "دیزدایاقی"می گویندو پدر داماد با جواب مثبت با تقاضای هدیه‌ی عروس خانم،موافقت می‌کند.
داماد:
در چند سال پیش داماد بهمراه ساقدوش و سولدوش و تعدادی از دوستان اقا داماد و جوانان روستا در منزل ویژه‌ی یکی از همسایه‌ها ،دور هم جمع می‌شدند و خوش بودند،معمولا داماد در بین خانم‌ها نمی‌رفت و به طوی خانا نیز سر می‌زد و می‌رفت اما امروزه رسم قدیمی یک خورده کم رنگ شده، دامادها جسورتر شده اند.
گلین گور مسی:
فردای عروسی،مراسم مختصری برگزار می‌شد وآن اینکه تعدادی از خانم‌های فامیل عروس خانم به دیدن عروس می‌آمدند و جشن کوچکی ترتیب میدادندو هدیه به عروس خانم می‌دادندکه به آن گلین گورمه و یا "دوواق قاپتی" می‌گویند.امروز شاید به آن اسم ورسم نباشد ولی ،همان پاتختی ،یا در آذربایجان بندتخت پا بر جاست.
پا گشایی(ایاق آشما):
چند هفته پس از عروسی،خانواده عروس خانم ،یک میهمانی ترتیب می‌دهند واز خانواده‌ی داماد و تعدادی از اطرافیان خود و داماد جهت آشنایی با یکدیگر و فامیل‌های جدید همدیگر را می‌شناسند،معمولا آقایان و خانم‌ها در یک جا جمع می‌شوند ولی جداگانه می‌نشینند،وپذیرایی و سفره غذا جدا ست.
بعداز شام و دسر و شادی‌ها ،از طرف خانواده‌ی عروس خانم هدیه‌ی در نظر گرفته شده،به عروس وداماد تقدیم می‌کنند. دفتر عروسی تا فرصت بعدی بسته می‌شود.
اعیاد:
۱-جشن‌های ملی و محلی:
چهارشنبه سوری:جشن چهارشنبه سوری یکی از روزهای به یادماندنی وبسیار شادایرانیان است.ریشه تاریخی این جشن به ایران باستان بر می‌گردد.ازآنجای که در آیین زردشت-که در قرآن کریم با عنوان"مجوس"دین یکتاپرستی یادشده است-چهارچیز،آتش،خورشید،خارک و آب مطهرومقدس بوده است وروشن نگهداشتن آتش از اعتقادات زردشتیان بوده و هست،در پایان سال برپایی جشن برای یک سال به میمنت و مبارکی روشن بودن آتش برپا می‌شد.روشن کردن آتش به نشان و مظهرروشنایی دلها و شایدسوزاندن کینه هاوخصومت هامعنی داشته ودارد،ودربین ایرانیان باستان مرسوم بوده است اقوال متفاوتی در باره برگزاری چهارشنبه سوری در ایران بیان شده است،یکی از انها که با اعتقادات مذهبی ما نیز نزدیک است داستان مبارزاتی مختارثقفی است.در تاریخ آمده است،در میان لشکریان مختارثفقی که به خونخواهی امام حسین(ع)قیام نمودندتعدادزیادی از شیعیان ایران حضور داشتند، مختاردریک مرحله ازپیروزیهای خود ،دستور دادلشکریان جشن و شادی بر پاکنند.از ایرانیان که وارث علم و فرهنگ و تمدن بسیار غنی دیار ،خود بودند نظر خواهی نمود،ایرانیان بیان داشتند،وقتی که ما بخواهیم برای یک پیروزی جشن بگیریم،آتش روشن می‌کنیم ودر کنار آن شادی می‌کنیم و آن درست درزمان غروب آفتاب بود.این پیشنهاد برای مختار ،بسیار خوش یمن بود و دشمن از دیدن آتشی به آن عظمتی نگران شد- این موضوع را با جریان مبارزاتی پیامبراسلام با کفار پیوند می‌زنند، که باروشن کردن آتش در دامنه‌ی یکی از کو ههای مکه،که هراس در دل کفار انداخت و از حمله به لشکر پیامبر اسلام صرف نظرکردند-ومختار دستور داداین کار صورت گیرد،واین روز مصادف بود با آخرین شب چهارشنبه سال ایرانی،وچند روز مانده به جشن نوروز ایرانیان،ما از آن دوره به بعد با حدت و شدت بیشتری برای عرض ارادت به خاندان پیامبر(ص)و رسم نیاکان خود،چهارشنبه آخر سال را بصورت معقول جشن می‌گیریم.جشن چهارشنبه سوری در آذربایجان یک ماه مانده به نوروز آغاز می‌شود و اسامی چهارشنبه عبارتنداز:سوچرشنبسی-یل چرشنبسی- تپراق چرشنبسی-ادچرشنبسی.از چهار مورد اخیر فقط اد چرشنبسی در روستای توشمانلو ،همراه با دیگر جاهای ایران عزیز برگزار می‌شود .
درروستای توشمانلو جشن چهارشنبه سوری بدین صورت برپامی شود ،چندروزقبل به تهیه شیرینی و نقل ونبات و مهمتراز همه اهالی به منازل خانواده هایی که عزیزان خود را در طول سال گذشته از درست داده اند،رفته از آنان دلجویی کرده و خواهش می‌کنند غم و اندوه را فراموش کنند و معتقدند ناراحتی زیاد شگون ندارد.در روستای توشمانلو شب روز سه شنبه که منتهی به چهار شنبه می‌باشد ،آ تش در بالاپشت بامها روشن می‌کنند.بشتر بچه‌ها شادی وخوشحالی می‌کنندواز روی آتش می‌پرند و جمله‌ی معروف ایرانیان را تکرار می‌کنند"زردی من ازتو،سرخی تو از من".ایام چندساعته جشن را اقشار مختلف روستا ،در بین خود برگزار می‌کنند:
۱-فال گوش:
افرادی حاجت مندند ،حرف‌های یک فردویا یک خانواده برای او مهم است ، در دل نیت کرده به نزدک منزل آنان می‌رود از هر منفذی که صدای طرف را بشنود.اولین حرفی که شخص یا اشخاص مورد نظر بزنند،ملاک شخص فال گوش ایستاده است در اصطلاح محلی به آن کار"گولاق آسما " می‌گویند .
از حرف‌های شنیده شده تفسیرهای مختلفی می‌شود،بشتر جنبه‌ی مثبت مسئله در نظر گرفته می‌شود.۲- شال انداختن:این اصطلاح در گویش محلی" گورشاق سالما " می‌باشد،در زبان فاسی به آن"قاشق زنی"می گویند.این کار در بین بچه‌های روستا متداول بوده وهست وآن بدین صورت می‌باشد که پسر بچه ها،دو چارقدویا چادرشب ،ویا چادر مادران خودرا از آنان گرفته به بالای پشت بامها رفته،آن را برای گرفتن هدایا به جلوی در ورودی،ویا از نورگیر پشت بام که در اصطلاح محلی به آن نوگیر" باجا" می‌گویند آویزان می‌کنند.خانواده ها،به فراخور بضاعت مالی خود به شال‌های آویزان شده ، چیزهای خوراکی گره می‌زنندو بچه‌ها باخوشحالی آن را بالا می‌کشندو سریع با کنجکاوی گره را باز می‌کنند تا ببینند،چه در آن هست.در مواقع بسیار نادر روایت شده است که بعضی از افراد سخاوتمند روستا به شال عزیزان خود، هدایایی بسیار گران بها مثل،مزرعه ویا باغ وهزینه عروسی آقا پسر ،صاحب شال را قول می‌دهند.
استادشهریار درمنظومه‌ی حیدربابایه سلام از این رسم به نیکی یاد کرده است. ۳- وصف حال:
وصف حال در شب چهار شنبه سوری در بین خانم‌ها بیشتر گرامی داشته می‌شودوآن چنین است :به منزل یکی از بزرگان فامیل می‌روند دور هم می‌نشینندیک کاسه پر از آب را دروسط می‌گذارند در داخل کاسه یک سکه می‌اندازند و دختر خانم‌ها در دل نیت کرده،به سوراخ دو تا سوزن،نخ یا پنبه قرار می‌دهند،بطوریکه سوزنها بصورت افقی در داخل آب دیده می‌شوند،اگر سوزنهابه سکه نزدیک شوند، دختر‌ها تصور می‌کنند که به پسر مورد علاقه اش می‌رسد،ویا سوزنها از سکه فاصله بگیرند،به پسر نیت شده نخواهد رسید.البته بزرگ دوران دیده، اتفاقات داخل کاسه را توضیح وتفسیرمی کند وخانم‌های شرکت کننده ودختر خانم‌های نیت کرده بیشتر گوش می‌کنندوهر کسی قرائت خودرادارد.
روش دوم وصف حال دربین خانمها و دختران دم بخت برپا می‌شود وآن نیز مثل روش اول است با این تفاوت که در روش دوم،یک کاسه پر آب کرده،روی آن را با روسری می‌کشندو هر کدام از حاضرین از وسیله‌ی زینتی خود را به داخل کاسه می‌اندازد ودر دل نیت کرده،یکی از خانم‌های کار بلد دستش را به طور پنهانی داخل کاسه کرده و وسیله‌ی مورد نظر را بیرون می‌آورد واز صاحب ویسله فال می‌گیرند که در طالع طرف چه چیزی پیش خواهد آمد ...
غذای چهارشنبه سوری:
درروستای توشمانلوبرای شام بطورعام غذا آش شیربرنج است و مواد لازم آن نیز شیرگوسفند،برنج حسنی،برنج آقایی، ویاصدری می‌باشدخوشبختانه در حال حاضردر روستای توشمانلو،این رسم دیرین پابر جاست و همه خانواده‌ها برای شام،آش شیربرنج سرو میکنند.جالب اینکه بعضی از خانواده‌ها ،برای عزیزان خود یک بشقاب آش شیربرنج می‌فرستند.بیشتر برای دختران شوهر کرده با یک بشقاب که به آن"پای"می گویند،آش می‌فرستند واغلب پسر بچه‌ها زحمت آن را می‌کشندوخانواده خواهر شوهر نیز بعد از تحویل گرفتن بشقاب آش ، هدیه‌ی در خور توان مالی به آقاپسر میدهند.این هدایا در دهه‌ی پنچاه یک جفت جوراب و بهمراه یک مشت خوراکی بود،فی الحال شاید انتظارات بالارفته باشد ...
نوروز:
نوروز مانند هنر نزد ایرانیان است و بس. مراسم نوروز در روستای توشمانلو چندروز مانده شروع می‌شود،بطوریکه خانم‌های روستا،شروع به خانه تکانی می‌کنند،اگرهوا اجازه بدهد،فرش دستباف(در اصطلاح محلی گبه می‌گویند) گلیم و جاجیم،زیلو،فرش مسند،خود را می‌شویند.
خانم ها،تمام قسمت‌های منزل مسکونی خود را گرد گیری می‌کنند.بعضی از خانم‌های حساس و زرنگ تمام دیوارهای منزل خود را سفید کاری می‌کنند که به آن در اصطلاح محلی سوواماق می‌گویند.مردان روستا در تدارک ملزومات عید نوروز، به بازار شهر رفته،آن را تهیه می‌کنند.خریدن لباس نو برای اعضای خانواده،از جمله کار‌های مردان،خانواده دار،بوده، و می‌باشد.بعضی از خانواده هاکه آقا پسر نامزد دارند، در فکر بردن هدیه‌ی عید نوروز می‌شوندوآن به این صورت است که از قبل چندمتر پارچه،وچنددست لباس،و مقداری شیرینی،برای دخترخانم نامزد،تهیه می‌کنندوطی مراسمی یک هفته مانده به عید به منزل دختر خانم می‌برند،اگرماه محرم و صفر ورمضان نباشد،خانم‌ها در منزل پدری دخترخانم، شادی وپای کوبی مختصری انجام می‌دهندو همراهان خانواده آقا پسر هدایای خودرا تقدیم می‌کنند.
دربعضی از خانواده ها،اگر عزیزی از دست رفته باشد،بزرگان روستا،جمع می‌شوند برای دلجویی از آنان،به منزل آنها می‌روند،فامیلان نزدیک با بردن تحفه ی،که اغلب کله قند،به نشانه‌ی شیرینی می‌باشد،از آنان خواهش می‌کنند،به یمن رسیدن سال جدید غم واندوه را فراموش کنند.میهمانان با خرماوحلوای محلی پذیرایی میشوند.خانواده‌های معزا،برای عزیزان خود، در شب عید ویا شب آخرین پنجشنبه‌ی سال نذری، حلوا می‌دهند که در قسمت احسانات،به اجمال خواهد آمد.
بچه‌های روستای توشمانلو هم به نوبه‌ی خود به استقبال نوروز می‌روندو برای فرارسیدن نوروز لحظه شماری میکنند.اگر هوا بهتر باشد چند روز مانده به عید به جمع آوری گل‌های وحشی می‌روندکه سرازخاک بیرون آورده و نویدبهاررامی دهد.
آقاپسرهای ده دوازده ساله، به آوردن گل نوروزی می‌روند که در زبان آذری به آن "نوروز گلی"می گویند.
نوروزگلی به رنگ بنفش کبود با لایه‌ی وسطی زردمایل به نارنجی که فوقالعاده زیباواز عجایب خلقت دادار جهان،پر رمزوراز است."یاد بادآن روزگاران یاد باد." فی الحال نیز بچه‌های روستا در تلاطمند در عید نوروز در سفرهءنوروزی، گل را داشته باشند.خریدن شیرینی و نقل نبات وتنقلات، نخودوکشمش-انجیر،خرمای خشک(خرمای زاهدی)،شکر پنبر،آبنبات رنگارنگ،سنجد،قنادی،انواع بیسکویت(شکر چوریی)توت خشک و....که از بازارو یا از چرچی(دوره گرد دست فروش)تهیه می‌شد.
عید در زبان آذری به "بایرام"معروف است،و مردم آذربایجان و اهالی روستای توشمانلو هر عیدی که فرا برسد،به یکدیگر تبریک می‌گویند،اما چهارشنبه سوری و نوروز را با هم به همدیگر تبرک عرض می‌کنندوآن چنین است:بایرامون چرشنمون مبارک اولسون ،نچه بله بایراملار گورسن(چند سال به این سال ها) "حتی بچه‌ها هم می‌فهمند که این تبریک،تبریک عید نوروز است.هرروزتان نوروز،انشاالله.
یکی از رسم‌های خوب روستای توشمانلو که هنوز هم پابرجاست،بردن عیدی به دخترخانم‌های که به خانهء بخت رفته اند و خواهران شوهر کرده ازطرف پدروبرادران وعموودایی ،مورد تفقدقرار می‌گیرند.شب تحویل سال که به آن "بایرام آخشامی"می گویند،یک بشقاب برنج به اضافه‌ی خورشت روپلویی که در دهه‌ی پنچاه ،خورشتی که در هرم پلو قرار می‌گرفت اغلب خشکه زردآلوی پخته شده،بود.
عیدی تنها پلو نبوددر کنارآن چند متر پارچه‌ی قیمتی ویا لباس نو،و مقداری شکلات در یک سینی قرار می‌دادند و آقا پسرها زحمت بردن سینی،عیدانه به خواهران و عمه‌ها و دختر عمو‌ها وخاله‌ها و...را می‌کشیدند و در مقابل ،هدایایی از خانواده‌های فوق در یافت می‌کردند،بیشتر مواقع خانم خانه (مادرشوهر)هدیه خود را که معمولا جوارب،بود پیشکش می‌کرد.در حال حاضر نظر به اینکه هزینه‌ها وتوقعات بیشتر شده است ، بالطبع، عیدانه و هدایانیز با نرخ روز محاسبه می‌شوند.
غذای مخصوص شب عید،پلو است،اکثر خانواده‌ها سعی می‌کنند پلو خورشت درست کنند،این غذا برای شام تحویل سال است،که به آن "بایرام آخشامی"می گویند.
برای صبحانه‌ی روز اول نوروز از حلوای احسانی نیز تناول میشود،بعضی از خانم‌های خوش سلیقه،مثل نرگس ننه‌ی خدابیامرز،فطیرمخصوص،که به آن چای چوریی ویا یدی کات و ایشلی فطیرمی گویند،می پخت و برای صبحانه‌ی تحویل سال آماده می‌کردواعضای خانواده،آن را میل می‌کردند.
دیدوبازدیدعید نوروز درروستای توشمانلو ،بدین قرار است که،پس از تحویل سال به حضور افراد مسن شرف یاب می‌شوند وسال جدید را به ایشان تبریک عرض می‌کنند<پذیرایی از میهمانان باشیرینی و شکلات و بیسکویت بوده است اما امروزه تجملات بیشتر شده وشاید وسایل پذیرایی از سفره‌ی شهر نشینان هم،تجملی‌تر شده است.در قدیم چیدن سفره‌ی هفت سین مرسوم نبود،اما از دهه‌ی اخیر مد شده و سفره‌ی پذیرایی خیلی رنگینی برای عید و میهمانان پهن می‌شود و همه نوع خوردنی‌های عید در آن مهیا ست.
مدت زمان دیدوبازدید در روستای توشمانلو از شب عیدشروع،تاسیزدهم فرورین بطور متوالی وشاید تا آخر فروردین بطور متناوب ادامه دارد،بطور مثال اگر کسی از اهالی روستا چند در دیدوبازدیددر منزل نبوده است،برخود فرض می‌دانداز ایل و فامیل و افراد واجب الدیدار عیادت نوروزی داشته باشد.خانم‌های با تجربه مقداری از شیرینی وآجیل وخوردنی‌های مخصوص را برای پذیرایی از میهمانان دیر آمده،نگه می‌دارد.
پوششهای اهالی روستای توشمانلو در عید نوروز،از زن ومرد،پیروجوان گرفته تا کودکان،همه لباس نو به تن می‌کنند.آقایان سعی می‌کنند با وضع مرتب در انظار ظاهر شوند.خانمها در چند دهه‌ی اخیرلباس محلی آذری می‌پوشیدندکه به آن در اصطلاح محلی"طومان،کونک،دستمال سر،یل(بالاپوش)"می گفتند.
در روستای توشمانلو هم،جشن سیزده به در، گرامی داشته می‌شود،از قدیم الایام مردم به طبیعت می‌روند و ناهار را به همراه خانواده ها،صرف می‌کنند،اغلب رسم بر این بود که برای ناهار سیزده به در،غذای رسمی یعنی برنج بار می‌گذاشتد .
آیین های،گره زدن سبزی،سبزه به آب روان انداختن،و بازی‌های محلی مرسوم بوده و هست.از جمله بازیهای سیزده، در توشمانلو،مسابقه‌ی دو،کمربند بازی(قیش گودی) چلنگ و آغاچ،بعضی مواقع قایم باشک و...فردای آن روز به یاد ماندنی،کسب و کار با جدیت هر چه تمام‌تر شروع می‌شود.
در روستای توشمانلو،دو نوع گندم کشت می‌شود،گندم آبی و گندم دیم،و نیز در دو نوبت،کشت بهاره(یازدق)و کشت پاییزه (گوزدوک)،به سبب موقعیت جغرافیایی روستا بیشتر کشت گندم دیم رواج دارد.
از زمان پیدایش کشاورزی،کشت زمین‌های مزروعی،به وسیلهءگاوآهن بوده است،اما در روستای توشمانلو از اواخر دهه‌ی چهل شمسی،ماشین الات کشاورزی به روستا وارد شدند و شروع به فعالیت نمودند و رفته رفته ،گاو آهن و کشت سنتی منسوخ شد.در زمان کشت زمین مزروعی ،محدوده زمین را تقسیم بندی می‌کنندو برای قسمت مشخص شده بذر می‌باشند به هر یک از آنها"بیر کوز"می گویند.پس از کاشت و داشت(نگهداری)،برداشت آغاز می‌شود.
زمان دروی گندم از اوایل مرداد ماه شروع می‌شود.اولین روز دروی گندم با ذکر بسم الله و صلوات و مددخواهی ازا ئمه‌ی اطهار(ع)توسط پدر و پسران و برادران خانواده ها،از مزرعهءکه تشخیص داده شده است ،هنگام دروی گندم،آن فرا رسیده است،آغاز می‌شود.وسایل دروی گندم:داس-انگشتی فلزی و چرمی(بارماقچیل)و بازوبند (بلک لیک)و انگشتی بنام قراقیناق...می باشند.
پس از آنکه تمام مزارع گندم یک خانواده درو شد در هنگام درو مزرعه‌ی آخری،یک بارکه‌ی از گندم ،به اندازه تشخیص بزرگ خانواده، چیده نمی‌شود و طی مراسمی، باید آنرا درو کنند،ممکن است چند روز طول بکشد آن باریکه گندم چیده شود زیرا ممکن است یکی از اعضای خانواده در سفر باشد،صبر می‌کنند تا مسافران از راه برسند،چون مراسم برای روستاییان، اهمیت معنوی فوقالعاده‌ی دارد.و اما مراسم درو آخرین باز مانده‌ی گندم بدین قرار است:
صاحب مزرعه از تعدای بزرگان فامیل و همسایگان و بزرگان روستا دعوت می‌کند تا در مزرعه حضور داشته باشند و مدعوین داس بدست حاضر می‌شوند و در کنار باریکه گندم می‌ایستند،معمولا از بزرگ به کوچک،کنار یکدیگر صف می‌کشند و خم می‌شوند یک دهانه‌ی داس از گندم می‌چیندو کمر راست کرده دست‌های خود را بالا می‌برند و ذکر"الله و محمد و علی و..."سر می‌دهند و دوباره خم می‌شوند و گندم‌ها را می‌چینند و دو مرتبه بالای سر برده و همان ذکر را تکرار می‌کنند،همینطور ادامه می‌دهند تا،گندم تمام شود.
همه‌ی دروگر‌ها خوشه‌های چیده شده را به یکی از اعضا داده و یک دسته‌ی جمع می‌شود و آن را برای تبرک برای سال آینده نگهداری می‌کنند .پس از پایان خوشه چینی،میوه و شیرینی صاحب مزرعه را میل میکنند.
بعضی از افراد،تعدادی از مردان وزنان،فامیل و همسایگان ذا برای صرف شام دعوت می‌کنند.مراسم میهمانی با ذکر صلوات و قرآن خوانی و دعا شروع می‌شود ودر آخر هم شام سرو می‌شود.به این مراسم،از مراسم مزرعه تا صرف شام جشن "حال لاه لاما" می‌گویند.


منبع :http://sepehr87.blogfa.com/
http://ali-vahedi.blogfa.com/
ghara-baloch.blogreader.i
پل دختر میانه

پل دختر میانه

پل دختر پل تاریخی و هنری در مسیر زنجان ـ میانه (20 کیلومتری جنوب شرقی میانه)،در جایی که رودخانه قزل اوزن به دامنه شرقی قافلان کوه می‌رسد بر روی این رودخانه قرار دارد. از تاریخ ساختمان پل اطلاعات درستی در دسترس نیست . عده‌ای از باستان‌شناسان تاریخ پایه‌های آن را به عهد ساسانی نسبت می‌ده...

اطلاعات | نقشه
قلعه دختر میانه ( قیزقالاسی )

قلعه دختر میان...

قلعه دختر میانه در 2 کیلومتری جنوب پل دختر روی صخره سنگی که به جاده کاروان رو مشرف است، ساخته شده است. باتوجه به آثاربه جامانده ، ظاهرآ قلعه درسه طبقه ساخته شده که دراثرگذشت زمان وخرابی‌های به بار آمده ، سقف‌ها ی چوبی که هنوز هم آثاروسوراخهای تعبیه چوب دردیوارهای قلعه ، بخصوص درقسمت کن...

اطلاعات | نقشه
چشمهٔ سیدلر میانه

چشمهٔ سیدلر می...

توریستی‌ترین روستای میانه روستای سیدلر است که در 48 کیلومتری شهر میانه قرار دارد. این روستای زیبا به عنوان یکی مناطق هم مرز با استان اردبیل می‌باشد. همسایگان همجوار این روستا توشمانلو و آرموداق هستند این روستا جاذبه‌های گردشگری و مناطق کوهستانی و جنگلی و باغ‌های زیبایی دارد که ا...

اطلاعات | نقشه
منطقه حفاظت شده کاغذکنان

منطقه حفاظت شد...

منطقه حفاظت شده کاغذکنان با مساحت 50624 هکتار در بخش کاغذکنان، در جنوب شهرستان میانه قرار دشته و در سال 1390 از وضعیت شکار ممنوع به منطقه حفاظت شده ارتقاء یافته است. این منطقه از سمت شمال به منطقه شکارممنوع کاغذکنان، از شرق به منطقه شکار ممنوع مشکول و منطقه حفاظت شده آق داغ در استان ار...

اطلاعات | نقشه
روستای توشمانلو

روستای توشمانل...

توشمانلو یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان گرمه شمالی بخش کندوان شهرستان میانه واقع شده‌است. وجه تسمیه: توشمان در فرهنگ لغات مانند لغت نامه‌ی علامه دهخدا قصر ،کوشک،محل جمع هم معنی شده است.پسوند لو که به توشمان اضافه شده است "توشمانلو"به معنی قصر سنگی می‌باشد.معنی ...

اطلاعات | نقشه
کاروانسرای جمال آباد

کاروانسرای جما...

کاروانسرای جمال آباد در دامنه روستای جمال آباد در 35 کیلومتری شهرستان میانه واقع شده است. این بنا که در سال ۱۰۶۵ هجری قمری توسط شاه عباس بنا شده‌است. از زیباترین و بزرگترین کاروانسراهای آذربایجان می‌باشد . "به نوشته شوالیه شارون نویسنده و جهانگرد معروف نیز، این کاروانسرا در تاریخ ۷۳۳...

اطلاعات | نقشه
سد آیدوغموش

سد آیدوغموش

سد آید وغموش به فاصله تقریبی 20 کیلومتر در جنوب غربی شهرستان میانه در استان آذربایجان شرقی، در شمال غربی ایران قرار دارد. این سد با انگیزه بهره گیری از جریان سطحی رودخانه آیدوغموش که از شاخه‌های اصلی رودخانه قزل اوزن می‌باشد وبه منظور توسعه و بهبود آبیاری اراضی منطقه طراحی شده است. سد...

اطلاعات | نقشه
امامزاده سید اسماعیل

امامزاده سید ا...

در ضلع جنوبی مسجد جامع میانه، بقعه ای وجود دارد که به مقبره کمال الدین نیز مشهور است. این بقعه متعلق به امامزاده اسماعیل و دارای گنبدی پوشیده از کاشی‌های فیروزه رنگ است. از بنای اولیه امامزاده تنها کتیبه ای بر بالای سر در بنای فعلی باقی مانده که تاریخ 1258 ه.ق و اسم بانی بنا، به نام "م...

اطلاعات
سیب میانه

سیب میانه

روستای توشمانلو شهرستان میانه بزرگترین تولید کننده سیب ایران با کیفیت ممتاز است که هر سال ده‌ها هزار تن محصول سیب بسیار مرغوب را وارد بازارهای داخلی و خارجی می‌کند و شهرستان میانه دارای 6 هزار و 186 هکتار باغات سیب می‌باشد که به لحاظ واقع شدن در دامنه‌های رشته کوه بزقوش و برخورداری از...

اطلاعات
[posttitle]

[posttitle]

[postbody]

مشاهده مطلب