شبکه اجتماعی گردشگری تیشینه دوست گرامی برای آشنایی با گشت و گذارهای دیگر دوستان از شبکه اجتماعی تیشینه دیدن کنید. مشاهده شبکه اجتماعی گردشگری تیشینه سارا حقیقت گزارش خطا برج دختراستانبولقلعه ای با افسانه‌های باور نکردنی قلعه ای با افسانه‌های باور نکردنیبرج دختر استانبول بر روی صخره ای بزرگ و صاف که درست دروسط تنگه بسفر قرار گرفته، ساخته شده است. این برج ساخته دست بشر,مدتها توسط انسانها به دست فراموشی سپرده شده بود, برج دختر یا"کیز کوله سی" که درنوشته‌های رفیق خالد نویسنده بزرگ ترک , بعنوان نیلوفری که پژمرده نمی‌شود، عنوان شده؛یکی ازمعروفترین جاذبه‌های استانبول می‌باشد. این برج مانند نیلوفر دریایی زیبا در بین آبهای آبی تنگه بسفر، بی سر و صدا و تنها , نظاره گر استانبول میباشداولین افسانه ای که در مورد برج دختر نوشته شده، عشق هرا و لاندروس می‌باشد. هرا یکی از راهبه‌های معبد آفرودیت عاشق ماهیگیری بنام لاندروس از مردم آبیدوس می‌شود.لاندروس جوان هرشب برای دیدن معشوقه خود تا برج شنامیکرده است. یکی از شبهادراثرطوفان فانوس برج دختر خاموش شده ,لاندروس راه را گم کرده و غرق می‌شود.فردای آنروز هرا باشنیدن این خبر، خود را از بالای برج به پایین پرت کرده و خودکشی می‌کنداین افسانه که همواره ورد زبان سیاحان غربی قرن هفدهم بود، باعث شد تا این بنا، نام برج لاندر را بخود بگیرد در فرهنگ عثمانی ، شخصی بانام حمدالله از مردم آماسیا مانند لاندروس خود را به آبها سپرده و سعی نمود تا به طرف مقابل تنگه برود. اما این مرد جسور نه بخاطر عشق ,بلکه برای دادن درس عبرت به پادشاه این کار را انجام داده بود.در این افسانه حمدالله افندی نه با شنا کردن بلکه با چهار زانو نشستن بر روی آب، تنگه را پشت سر گذاشته و به قصر توپکاپی رسیده است.یکی دیگر از داستانها قصه دختر پادشاه است. این دختر با موهای بلند، ابروان کمانی و چشمان آبی خود بی همتا بوده است. پادشاه دختررا ازهمه پنهان میکرد.روزی پادشاه از پیشگویی شنید که ماری دخترش را نیش خواهد زد. این پادشاه برجی میان تنگه ساخته و دخترش را در آن تحت مراقبت قرار داد. اما روزی ماری از سبد انگوری که برای دخترک فرستاده شده بود، بیرون آمد و دخترک را نیش زد.برج دختر، این سمبل ارزشمند استانبول، سرچشمه الهام بسیاری از شاعران، نویسندگان و نقاشان داخلی و خارجی بوده و موضوع بسیاری از آثار هنری شده است. ارسال ستاره فربد مهر شنبه 16 آبان 94 - 13:44 جالب بود داستانش مطالب بیشتر
قلعه ای با افسانه‌های باور نکردنیبرج دختر استانبول بر روی صخره ای بزرگ و صاف که درست دروسط تنگه بسفر قرار گرفته، ساخته شده است. این برج ساخته دست بشر,مدتها توسط انسانها به دست فراموشی سپرده شده بود, برج دختر یا"کیز کوله سی" که درنوشته‌های رفیق خالد نویسنده بزرگ ترک , بعنوان نیلوفری که پژمرده نمی‌شود، عنوان شده؛یکی ازمعروفترین جاذبه‌های استانبول می‌باشد. این برج مانند نیلوفر دریایی زیبا در بین آبهای آبی تنگه بسفر، بی سر و صدا و تنها , نظاره گر استانبول میباشداولین افسانه ای که در مورد برج دختر نوشته شده، عشق هرا و لاندروس می‌باشد. هرا یکی از راهبه‌های معبد آفرودیت عاشق ماهیگیری بنام لاندروس از مردم آبیدوس می‌شود.لاندروس جوان هرشب برای دیدن معشوقه خود تا برج شنامیکرده است. یکی از شبهادراثرطوفان فانوس برج دختر خاموش شده ,لاندروس راه را گم کرده و غرق می‌شود.فردای آنروز هرا باشنیدن این خبر، خود را از بالای برج به پایین پرت کرده و خودکشی می‌کنداین افسانه که همواره ورد زبان سیاحان غربی قرن هفدهم بود، باعث شد تا این بنا، نام برج لاندر را بخود بگیرد در فرهنگ عثمانی ، شخصی بانام حمدالله از مردم آماسیا مانند لاندروس خود را به آبها سپرده و سعی نمود تا به طرف مقابل تنگه برود. اما این مرد جسور نه بخاطر عشق ,بلکه برای دادن درس عبرت به پادشاه این کار را انجام داده بود.در این افسانه حمدالله افندی نه با شنا کردن بلکه با چهار زانو نشستن بر روی آب، تنگه را پشت سر گذاشته و به قصر توپکاپی رسیده است.یکی دیگر از داستانها قصه دختر پادشاه است. این دختر با موهای بلند، ابروان کمانی و چشمان آبی خود بی همتا بوده است. پادشاه دختررا ازهمه پنهان میکرد.روزی پادشاه از پیشگویی شنید که ماری دخترش را نیش خواهد زد. این پادشاه برجی میان تنگه ساخته و دخترش را در آن تحت مراقبت قرار داد. اما روزی ماری از سبد انگوری که برای دخترک فرستاده شده بود، بیرون آمد و دخترک را نیش زد.برج دختر، این سمبل ارزشمند استانبول، سرچشمه الهام بسیاری از شاعران، نویسندگان و نقاشان داخلی و خارجی بوده و موضوع بسیاری از آثار هنری شده است.
