اقلیم : گرم
به لحاظ ریشه لغوی برای بشاگرد معانی مختلف گفته اند. در خود منطقه معتقدند بشاگرد از ریشه "پخش کرد" میباشد که به دلیل کثرت استعمال به بشگرد و بشاگرد تبدیل شده است.
دلیل دیگر آن است که باران به طور متناوب و در طول سال، در تمامی منطقه بشاگرد میبارد؛ مثلا امکان دارد در قسمتی از منطقه بارندگی باشد، ولی در سایر مناطق خبری از باران نباشد، این تقسیم طبیعی را پخش عادلانه آب باران میدانند که منطقه بدان اسم نامیده میشود.
این سرزمین در لهجه محلی "بشگرد" خوانده میشود و اهالی آن را "بشگردی" میخوانند.
بشاگرد یا بشاکرد یکی از مناطق جغرافیایی و تاریخی در هرمزگان به شمار میآید که کمتر شناخته شده است. این منطقه در گذشته یکی از بخشهای شهرستان جاسک و پیش از آن جزو قلمرو ملوک هرموز بوده و به دلیل همجواری با حوزة جیرفت و رودبار از یک سو و سیستان و بلوچستان از سوی دیگر، با این مناطق مناسبات اجتماعی و فرهنگی داشته است.
منطقه بشاگرد با مساحتی حدود یک صدم کشور و وسعت تقریبی شانزده هزار کیلومتر مربع در جنوب شرقی ایران قرار دارد. این سرزمین در بخشی از محدوده واقع در جنوب شرقی استان هرمزگان و مرز استان کرمان واقع شده و هفده درصد وسعت استان هرمزگان را در برگرفته است.
بشاگرد تا سال 1359 دهستانی از بخش بیابان بود و بر روی نقشه کشور نشانی از آن وجود نداشت و به صورت یک منطقه ناشناخته درآمده بود که مردم از وجود آن اطلاع نداشتند.
در همین سال بنا به پیشنهاد فرمانداری میناب و موافقت وزارت کشور و تصویب هیئت وزیران، این دهستان به بخش مستقل تبدیل و مرکز آن انگهران مقرر گردید.
این منطقه که شامل بیش از نهصد روستا میشد از شمال به استان کرمان، از مشرق به استان سیستان و بلوچستان، از جنوب به بخش مرکزی شهرستان جاسک و از غرب به بخش مرکزی شهرستان میناب محدود میشود.
جنوب و غرب بشاگرد دارای تابستانهای گرم و مرطوب و زمستان معتدل میباشد. دمای هوا در این مناطق حداکثر به چهل و بعضا تا چهل و پنج درجه سانتی گراد نیز میرسد و به دلیل رطوبت زیاد اختلاف دمای بین روز و شب هم کم میباشد.
در شمال و شرق بشاگرد دمای هوا بالا و گه گاه به چهل و پنج درجه سانتیگراد هم میرسد. رطوبت هوا کم و در نتیجه اختلاف دمای بین روز و شب زیاد میشود و این امر بعضا تا بیست درجه سانتی گراد افزایش مییابد.
فصل طولانی تابستان با گرمای طاقت فرسا، معمولا از اواسط اردیبهشت ماه آغاز و تا اوایل مهرماه ادامه دارد. سپس از اوایل مهرماه تا اواسط آبان ماه و همچنین از اواسط اسفندماه تا اواسط اردیبهشت ماه فصل نسبتا گرم پاییز و بهار شروع میشود.
فصل زمستان معتدل و مرطوب نیز از اواسط آبان ماه شروع و تا اواسط اسفندماه ادامه دارد.
با توجه به این که منطقه بشاگرد از نظر اقلیمی جزء مناطق خشک ایران محسوب میشود، به تبع این امر، آب عنصری ارزنده و کمیاب تلقی و نقش مهمی در حیات و زیست اهالی دارد.
بر همین اساس عمدهترین مشکل آب در منطقه عدم وجود یک رابطه هماهنگ بین میزان آب ورودی به منطقه از طریق بارش و ... و میزان آب مورد نیاز در منطقه میباشد که نتایج آن به خوبی در زندگی گیاهی، حیوانی و انسانی منطقه مشهود است. منابع آبی منطقه به دو بخش آبهای سطحی و زیرزمینی تقسیم میشود.
منابع آبهای سطحی را چهار رودخانه جگین، گابریک، سدیچ و گز تشکیل میدهد. رودخانه جگین بزرگترین رودخانه موجود در منطقه بشاگرد است که با حدود 6300 کیلومتر مربع مساحت و دویست و نود کیلومتر طول از منتهی الیه شمالی منطقه سرچشمه میگیرد و به دریای عمان میریزد.
سرشاخه اصلی این رودخانه ارتفاعات بونکین با حدود 2200 متر بلندی از سطح دریا است که در سر راهش به سمت جنوب رودخانههای بازغ، درگاه، ملکن، دهن در، سگرکن، شه بابک، انگهران و شریعتی به آن میپیوندند.
رودخانه جگین میتواند سالیانه حدود صد و چهل میلیون متر مکعب آب حوضه خود را زهکشی کند در حالی که این میزان آب بدون استفاده به دریا ریخته و یا با تجمع در محلهای پست تبخیر میگردد.
پوشش گیاهی منطقه به دو بخش مرتع و جنگل تقسیم میشود. تراکم پوشش گیاهی مراتع در دره ها، بستر و حاشیه رودخانهها و جویبارهای فصلی و دائمی بیشتر و با حرکت به طرف ارتفاعات کمتر میشود.
از نظر دیگر در محدودههای شمال، شمال شرقی و شرق بشاگرد که هوا معتدلتر است، مراتع دارای کیفیت و کمیت بهتری در مقایسه با مراتع جنوب و جنوب غربی میباشند.
پوشش گیاهی مراتع منطقه را عموما خارگون، کنار، بادام، کهور، گر، کلاه میرحسن و ... تشکیل میدهند.
در بشاگرد اصولا رویشگاههای مناسبی وجود ندارد. چرا که با توجه به ضخامت کم لایه خاک یا وجود قلوه سنگ در بستر رودخانهها و یا وجود خاکهای نامناسب و شور و قلیایی و ... زمینه مناسبی جهت پوشش گیاهی مناسب مراتع به وجود نمیآورد. نوع مراتع در بشاگرد بسیار فقیر و اکثریت قریب به اتفاق آن از مراتع درجه سه تشکیل شده است.
در اکثر نقاط کوهستانی منطقه، درختان جنگلی با وسعت کم و تراکم پایین وجود دارد. در این رویشگاههای جنگلی، درخت به صورت پراکنده به چشم میخورد که نمیتوان آنها را جنگل تلقی نمود، ولی وجود آنها خود حکایت از آن دارد که در گذشتههای دور به صورت جنگل بوده و در اثر دخالتهای انسان و تاثیر عوامل طبیعی، به شکل موجود درآمده است.
با توجه به وضعیت خاک و اقلیم منطقه، رویش و تراکم جنگل نیز همانند مراتع در ارتفاعات و نقاط شمالی بشاگرد به علت وجود آب و هوای معتدلتر و وجود رطوبت بیشتر وضعیت مناسبتری دارند.
شرایط خاص جغرافیایی، دشواری ارتزاق انسان و دام، کمبود آب، شرایط اقلیمی سخت، کمبود زمین زراعی و ... همه موارد هستند که انسان را در بشاگرد وادار ساخته است تا در کلیه نقاط این سرزمین سکنی گزینند. در بشاگرد حدود نهصد روستا قرار دارد که بسیاری از این روستاها تعداد خانواری را که در خود جای داده اند به زحمت به تعداد انگشتان دو دست میرسد.
با توجه به اعتقادات خاصی که در بشاگرد حکم فرماست مهاجرت و کوچ دائمی چه از این منطقه به سایر نقاط کشور و بالعکس به ندرت اتفاق میافتد، بقیه مهاجرت هایی که در بشاگرد انجام میشود عموما فصلی و موقتی و برای یافتن کار میباشد.
بعضی از مردان و جوانان به هنگام فصل کار به شهرهای اطراف، همچون میناب، بندرعباس و جاسک رفته و پس از مدتی بازمی گردند. بنادر صادراتی و وارداتی ایران همچون جزیره قشم دومین مکان مهاجرتی اهالی میباشد که در ماه هایی از سال آنها را جذب میکند.
کشورهای حاشیه خلیج فارس هم پیش از پیروزی انقلاب اسلامی محل مناسبی برای کار جوانان بشاگردی محسوب میشده است.
روابط خانوادگی بر اساس پدرسالاری مبتنی بوده و جنسیت نقش مهمی را در تفکیک وظایف ایفا میکند. ازدواج کاملا تحت تاثیر نظام طایفه ای قرار دارد و در تمامی مناطق درون گروهی است، طوری که ازدواج افراد طایفه ای با طایفه دیگر امکان پذیر نیست.
بدین ترتیب هر فردی در هر طایفه ای که به دنیا میآید، در همان طایفه باقی میماند و در همان طایفه نیز میمیرد. مشکلترین جنبه ازدواج در منطقه، پرداخت شیربها توسط داماد به پدر عروس و جلب رضایت او است که به دلیل فقر مالی، اکثر جوانان به سختی از عهده این کار بر میآیند.
از طرف دیگر طلاق که اصطلاحا "صیغه برگشت" نامیده میشود، به ندرت و بسیار کم اتفاق میافتد و فرهنگ سنتی مردم آن را بسیار قبیح و نامطلوب تلقی میکنند.
صنایع دستی متاثر از منابع طبیعی ضعیف موجود در منطقه است. ساخت ظروف نگهداری خرما و میوه، بافت حصیر و نوعی کفش که تماما به وسیله دست و با ابزار ساده انجام میگیرد، قسمت عمده صنایع دستی، آن هم فقط در برخی از مناطق بشاگرد را تشکیل میدهد و صنایعی مانند بافت قالی، زیلو و گلیم به ندرت مشاهده میگردد.
آن چه به عنوان میراث تاریخی در بشاگرد باقی مانده، وجود طایفههای مختلف و پایبندی به این زندگی طایفه ای است. در این میان مظاهر فرهنگ مادی در منطقه بسیار جزیی و ناچیز میباشد، از آن جمله آثاری از ویرانههای قلعه سپاه خوانین در اطراف روستای انگهران میباشد و قدمگاههای متعدد که هیچ گونه سندیت تاریخی ندارند و بیشتر حالت نمادین داشته که اهالی آنها را، به برخی از ائمه معصومین و فرزندان آنها منتسب میدانند.
این قدمگاهها دارای ساختی ساده هستند، از دیوارهای سنگ چین شده، با یک در چوبی کوچک تشکیل شده اند که در وسط آن یک قطعه سنگ قرار دارد. مردم بر اساس اعتقادات و نذوری که دارند، روی آن را با پارچه سفیدی میپوشانند.
لازم به ذکر است که اکثر این قدمگاهها به حضرت علی (ع) نسبت داده میشود.
دین اسلام و مذهب شیعه اثنی عشری مذهب رایج در کلیه خانوارهای ساکن در منطقه میباشد. جنبههای دینی زندگی مردم بیشتر شامل مراسم عزاداری سنتی میشود. به دلیل بی سوادی اکثریت مردم و عدم حضور مبلغین دینی در روستا، اطلاع و آگاهی اهالی نسبت به مسائل شرعی بسیار کم است.
حسینیه و مسجد از مراکز اصلی مذهبی در روستاهای منطقه میباشد، به گونه ای که کمتر روستایی فاقد حسینیه است، البته به صورت کپری. برداشت کلی در منطقه نشان میدهد که بیش از هشتاد و پنج درصد روستاهای دارای حسینیه کپری هستند.
برگزاری مراسم عزاداری ایام محرم در حسینیه ها، از جمله مراسم قطعی مورد اجرا در روستاها بوده که با توجه به نبود مبلغین و مروجین مذهبی در منطقه قابل تامل و توجه است.
زندگی مردم بشاگرد ساده و بیآلایش است. خانة آنها متشکل است از مجموعهای از چوب و برگ درخت خرما که به آن کپر میگویند و برای جلوگیری از نفوذ آب از شیوههای خاصی استفاده میکنند که نشانه هنرمندی مردم این منطقه است.
اما به رغم سادگی زندگی، نظام فکری و ساختار معنوی جامعة بشاکردی پیچیده، تودرتو و دشوار است. دین یکی از پر رمز و رازترین وجوه معنوی انسان بشاکردی است.
به رغم گسترش اسلام و مذاهب تشیع و تسنن در منطقه که احتمال میرود مربوط به روزگار صفویه یا کمی پیش از آن باشد، هنوز هم برخی آیینها و مناسکی که در ارتباط با پیش از ورود اسلام به ایران است در این منطقه رواج دارد.
واقع شدن بشاکرد میان کوهها و صعبالعبور بودن این منطقه و همچنین فقدان راههای ارتباطی همواره باعث شده که عبور و مرور به آنجا دشوار باشد از اینرو، هم حکومتهای مرکزی و محلی نسبت به این منطقه بیاطلاع و یا کم اطلاع بودهاند و هم ساکنان این منطقه از اوضاع و احوال زمانه بیخبر ماندهاند.
در واقع تنها ارتباط مردم بشاکرد با مناطق خارج از این حوزه مربوط به غارتگری و تجاوزی است که به شهرهای اطراف به ویژه هرموز کهنه داشتهاند. البته در شرایطی که اوضاع آرام بود مردم این منطقه صنایع دستی خود به ویژه حصیرهای ساخته شده از برگ خرما موسوم به تک را در بازارهای هرموز کهنه و سپس میناب مبادله میکردند.
همچنین استادکاران بشاکردی هنر خود را در زمینه ساخت خانههای کپری به رخ مردم منطقه میکشیدند.
منبع :http://tarikhejonoob.blogfa.com/
http://www.bashagard.ir/
http://www.oral-history.ir/