اقلیم : گرم
نام قدیم : کارمانیا،گواشیر، ژرمانیا
مساحت : 183714
جمعیت : 2938988
استان
کرمان در جنوب شرقی
ایران واقع شده و حدود 11 درصد از خاک کشورمان را به خود اختصاص داده است. این استان از نظر جغرافیایی بین مدارهای 55 دقیقه و 25 درجه تا 32 درجه عرض شمالی و26 دقیقه و53 درجه تا 29 دقیقه و59 درجه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار گرفته است.
این استان از نظر وسعت دومین استان کشور است از شمال به استانهای
...مشاهده کامل متن href="/tourstate/5/یزد">یزد و
خراسان جنوبی،از جنوب به استان
هرمزگان ،از شرق به استان
سیستان و بلوچستان و از غرب به استان
فارس محدود میشود .این استان دارای 17 شهرستان، 46 بخش ،143 دهستان و 59 شهر میباشد.
کرمان دارای قدمت تاریخی زیادی است و به گفته بعضی از مورخان و پژوهشگران سابقه سکونت و استقرار انسان در آن به هزاره چهارم قبل از میلاد میرسد و به شهادت اوراق ترایخ در طی قرون متمادی ، دوران پر نشیب و فرازی را طی نموده و شاهد دگرگونیهای زیادی در گذرگاههای ترایخ حیات خویش بوده است .
شهر
کرمان که از حیث قدمت تاریخی یکی از قدیمیترین و باسباقهترین شهرهای کشور باستانی
ایران و جزو یکی از پنج شهر تاریخی این مملکت است . به گفته «ژان اوبن» ؛ اگر کسی تاریخ این شهر را به دقت بخواند چنان است که همه تاریخ
ایران را خوانده است .
این شهر با زبانی گویا در بیان گذشتهها هزاران راز را در دل نهفته دارد و هر خشت آن تلخ و شیرین حوادث دیروز را بی کم و کاست همانند دفتر خاطرات به ثبت رسانده و اگر سفره دلش را باز کند ، پرده از همه سختیها و خوشیهایی که چشیده برخواهد داشت .
شهری که با مردم سخت کوش و شجاع آن به علت پایمردی به منظور حفظ و استقلال ، حاکمیت ارضی ،کیان ، ملیت و مذهب خویش در دوران تاریخ دیرینه و سراسر افتخار اما توام با رنج ، مرارت و سختیهای خویش ، همواره مورد تاخت و تاز متجاوزان و حکام خودکامه قرار گرفته و در این رهگذر علاوه برخسارات و خرابیهایی که بر ثروت ملی آن وارد آمده ، از لحاظ نیروی انسانی نیز متحمل از دست دادن گروه کثیری از همه قشرهای جامعهاش شده است به نحوی که یکی از مورخان خارجی به نام «فردریچارد» در این مورد مینویسد : «این شهر اهمیت قابل ملاحظهای دارد و غیر از شهر
تبریز که در مرز شمال واقع است ، بر هیچ شهری به اندازه این شهر از منجنیق فلک فتنه نباریده .» همین بس که از سال 21 هـ ق (641م) تا سال 1397 هـ ق (1977/م 1356 ه.
ش) یعنی در مدت 1336 سال، 272 تن حاکم بر این سرزمین حکمرانی داشتهاند و مدتی مدید پایتخت
سلسله صفاریان بوده و در مسجد جامع آن به نام امرای طاهری،صفاری و سامانی خطبه خوانده شده و از فراز منبر مسجد جامع همین شهر تفویض حکومت از سوی خلفای عباسی به امرای
ایران و فرمانهای عفو و انتقال خوانده شده است .
شهری که از سال 621 تا 694 ه . ق حدود 70 سال پایتخت حکام قراختایی بوده است و فرمانروایان سلاجقه و آل مظفر بر آن حکومت کردند و آثار تاریخی مهمی از خود بجای گذاردند .
شهری که نادرشاه افشار و عمال او هنگام تسخیر آن در سال 1160 ه . ق ضمن غارت و چپاول اموال این مردم رنجدیده بسیاری مردان آن را سربریده و از
کله آنان منارههایی ساختند .
محله پامنار که هنوز هم به همین نام خوانده میشود یادگار آن فاجعه و تجدید کننده خاطرات تلخ آن جنایت تاسف انگیز میباشد . مسجد پامنار که از آثار تاریخی این شهر است در سال (789 هـ ق/1387 م) به دستور سلطان عمادالدین احمد مظفر که از طرف برادرش شاه شجاع (پسر امیر مبارزالدین محمدمظفر) حاکم
کرمان بوده در آن محله ساخته شده است .
شهری که هنوز خسارتها و زیانهای مالی و نیروی انسانی ناشی از قتل و غارت سپاهیان محمود افغان را که در سال (1133 هجری قمری /1771م) صورت گرفت. جبران نکرده بود که در سال (1209 هـ ق/1794 م) به علت چهارماه و نیم مقاومت دلیرانهاش در یورش سهمگین آقا محمدخان قاجار ، مورد تهاجم و تاخت و تاز سپاهیان آن حاکم ستمگر و جبار قرار گرفت و به روایت تاریخ ، ماموران وی هفت هزار و به روایتی دیگر ،20 هزار جفت (هفت من و نیم) چشمان مردم بی گناه و ستمدیده این سرزمین را از حدقه بیرون آوردند و به طور فجیعی آنان را به دیار نیستی فرستادند و گذشته از غارت اموال عمومی حدود 20 هزار نفر از زنان و دختران را به اسارت بردندو خود آن خان بی ایمان هشت هزار نفر آنها ره به سپاهیان خود بخشید تا مورد تجاوز قرا رگیرند و یا بهاسارت برده شوند .
اگر هم تعدادی از هالی باقی ماندند ، علت این بود که دست جلادان از کثرت و شدت خونریزی ، بازماند یعنی دیگر یارای کشتن مردم را نداشتند وگرنه قطع عام به سبب ترحم بر کسی نبود .
و سرانجام، شهری که در طول تاریخ در اثر حملات و زود و خوردهای متوالی اجانب از یک سو و خشونتهای طبیعی چون سیل، زلزله ، قحطی ، خشکسالی و شیوع بیماریهای گوناگون از سوی دیگر متحمل خسارات جانبی و مالی فراوان شد که آثار شوم آنها بر چهره شهر و مردم آن به جای مانده است .
منتها باز هم حیرت بینندگان را برمیانگیزد، چرا که آن از گرانبها و فراوانی از سلیقه و ذوق بجای میگذارد و به هنگام ضرورت نیز نشانههای شجاعت ، پایمردی ، حوصله ، بردباری ، حس تعاون ، نوع پروری، همدلی و همکاری برای رفع مشکلات در بین مردم آن به چشم میخورد که این خود احیاگر نام این شهر و مردم خونگرم و نیکو خصال آن میباشد .
صنایع استان
کرمان به دو دسته صنایع دستی و ماشینی تقسیم میشوند. صنایع دستی شامل شال، پته و ترمهاست که به غیر از
پته دوزی باقی از رونق سابق برخوردار نیستند.
صنایع دستی کارگاهی چون:
قالی بافی،
جاجیم بافی، گلیم بافی و خورجین بافی از صنایع رایج این استان به شمار میرود. صنایع ماشینی استان به سه دسته کارگاهی کوچک، متوسط و بزرگ تقسیم میشوند که از این صنایع میتوان سیمان، خانه سازی، مواد غذایی و لبنیات، نوشابه سازی، قند، ذغال سنگ و مس که معروفیت جهانی دارد را نام برد.
معادن استان در تامین مواد اولیه مورد نیاز صنایع کشور نقش ارزندهای بر عهده دارند. معادن سرشار آهن در
سیرجان، ذغال سنگ، مس و دیگر فلزات چرخهای صنعت استان و کشور را به گردش در میآورند.
معادن ذغال سنگ قسمتی از نیاز کارخانه ذوب آهن
اصفهان را تامین میکنند. منابع مس سرچشمه که به گواهی کارشناسان از غنیترین و خالصترین معادن مس درجهان به شمار میرود، از مشخصههای ویژه اقتصادی استان
کرمان محسوب میشود.معادن مس میدوک
شهربابک معادن کرومیت
بافت جیرفت و
کهنوج نیز از مهمترین معادن کرومیت
ایران به شمار میروند و معدن تیتانیوم
کهنوج تنها معدن از این فلز در
ایران میباشد.
معادن
فاریاب در شهرستان
منوجان نیز از اهمیت بالایی برخوردارند
پوشش گیاهی : استان
کرمان دارای پوشش گیاهی خاص نواحی کویری است . در این منطقه جنگل قابل توجهی وجود ندارد و رستنیهای آن نیز محدود به برخی گونههای بیابانی و کویری است .
رستنیهای استان
کرمان را درختان ارژن و
گز و برخی گیاهانی که کاربرد دارویی و صنعتی دارند ، تشکیل میدهند . برخی از گیاهان چون
گل گاوزبان و کتیرا نیز در کوههای شمالی استان
کرمان میرویند .
در استان
کرمان به لحاظ موقعیت طبیعی و شرایط اقلیمی ، گونههای مختلف حیوانات وحشی و اهلی در قسمتهای کوهستانی و جلگه ای آن زندگی میکنند . به همین خاطر نیز مناطقی از محدوده استان تحت حفاظت سازمان محیط زیست قرار گرفته و از نظر صید و شکار جزو نواحی ممنوعه اعلام شده است .
از مناطق حفاظت شده استان که ویژگی هایی در خور توجه دارند میتوان به مناطق "خَبر" و "
ارزوئیه بافت" اشاره کرد . در این نواحی پرندگانی نظیر کبک ، تیهو ، سینه سیاه و انواع قوش و شاهین و کبوتر زندگی میکنند .
در نواحی سردسیری و گرمسیری استان نیز حیواناتی مانند پلنگ ، یوزپلنگ ، گرگ ، روباه ، خرس سیاه ، شغال ، کفتار ، خرگوش ، انواع مار ، کل ، بز ، میش و قوچ زندگی میکنند و در دشتها گورخر وجود دارد .
منطقه
کرمان به دلیل پتانسیل بالای معدنی امکانات بالقوه زیادی برای ایجاد صنایع وابسته به محصولات معدنی دارد که بعضی از این معادن از غنیترین معدنها در سطح کل کشور میباشد.
هم اکنون در این استان بیش از150 معدن شناخته شده است . شناخت منابع معدنی استان جهت استفاده مفید و موثر آنها و ایجاد و توسعه صنایع کوچک و بزرگ وابسته به آن میتواند نقش مهمی در برنامه ریزیهای صنعتی و عمرانی و نیز بهبود وضع اقتصادی استان داشته باشد .
این منطقه از لحاظ زمین شناسی و ذخائر معدنی دارای موقعیت ویژه ای است به طوری که قسمت اعظم تشکیلات دوران مختلف زمین شناسی در این محل رخ داده است و به همین جهت است که قسمت اعظم معادن استان مربوط به دورانهای قدیم میباشد و معادن فلزی از قبیل آهن مس سرب و روی دارای سابقه چند هزار ساله برای بهره برداری میباشند .
عمدهترین معادن استان شامل معادن مس سرچشمه به ذخیره یک میلیارد تن مس میدوک
شهربابک به ذخیره 80 میلیون تن مس ، چهار گنبد به ذخیره 45 میلیون تن و حدود 30 اندیس دیگر که ارزش اکتشافی را داراست همچنین هشت معدن ذغال سنگ با ذخیره ای معادل 200 میلیون تن ، 10 معدن سرب و روی و معادن سنگ آهن گل گهر
سیرجان به ذخیره ای بیش از یک میلیارد تن و جلال آباد
زرند با ذخیره ای معادل 150 میلیون تن کرومیت
بافت و
اسفندقه و
فاریاب جیرفت با ذخائری معادل یک میلیون تن همچنین ذخائر غیر فلزی سولفات و سود راین باربیت
رفسنجان دولومیت سیرجانو سیلیس
شهربابک و
رفسنجان میباشد .
علاوه بر آن معادن سنگ تزئینی استان
کرمان به لحاظ میزان ذخیره انبوه و تنوع و کیفیت مرغوب دارای جایگاه ویژه ای است که در خور توجه میباشد . سابقه درخشان تجارت و وجود کارخانجات بافندگی ابریشم و پنبه و پشم ، در قرون اولیه در شهر و واقع شدن بر سر راه هندوستان ، ضرورت پیدایش مکانهای مناسبی برای عرضه کالاهای داخلی و وارداتی را ایجاد کرده است .
از منابع اقتصادی مهم دیگر استان تولید
پسته که بیشترین صادرات
پسته ایران از این منطقه است .
پوشاک در بین مردم
کرمان به سه دسته کلی تقسیم میشود ۱- محلی ۲- بلوچی ۳ – زرتشتی
پوشاک محلی زنانه
سرپوشها: چارقد: پارچه ایست چهارگوش که آن را به صورت سه گوش تا کردهو بوسیله سنجاق قفلی زیر گلو محکم میشود.
افراد غنی به سنجاق قفلی گویهایطلایی یا سنجاق طلا آویزان میکردند.
پیچه: پیچه نقاب مانند بوده و از یال و دم اسب تهیهمی شده است. پیچه را بوسیلهٔ روبانی که در بالای آن وصل میشده روی پیشانیقرار میدادند و بند آن را پشت سر گره میزدند ، آنگاه چادر مشکی را رویآن میانداختند.
چادر دلاغ : همان چاقچور یا چاقشور است. جورابیاست از نوک انگشت پا تا کمر که پاچه آن تنگ و بالای آن گشاد و شلوار ماننداست که زنها به پا میکردند. چادردلاغ به صورت چادر عربی اما بدون آستینبوده و شلوار مشکی زیر آن میپوشیدند.
تن پوشهای زنانه
شلیت :دامن کوتاه و پرچینی بوده که روی شلوار به تن میکردند و کمر آن مانند شلوار دارای لیفه بوده که با نخی به کمر محکم میشدهاست.
پیرن: پیراهن
چین دار یقه گرد و دارای آستین لوله ای یا پفی بوده است.
. پیراهن شش ترک: قسمت کمر این پیراهن تنگ دوخته میشد و پائین تنه دو برابر گشاد بوده است. آستینها بلند و سرشانه
چین میخورده است.
یل: نوعی تن پوش (کت) که زنان و دختران در فصل سرما تن میکردند. قد آن تا روی باسن بوده است.
پیراهن
چین پیله ای: از جنس کتان دارای یقه گرد و آستینهای بلندبوده است. دارای مچ پیچ بوده پایین تنه را مانند دامن
چین پیله ای میدادند.
پای پوشها
ساغری ، قندره ، کفشهای گیوه ای ، گالش
پوشاک محلی مردانه
سرپوشها
کلاه گرد نمدی ، کلاه
دوره ای (شاپو ، کلاه پهلوی ، عمامه ، کلاه بافتنی (کاموایی) )
تن پوشها
تن پوشهای مردانه: پیراهن ، قبا ، سرداری ، جلیقه ، شال کمر
پیراهن: نسبتاً بلند یا بالای زانو که از دوطرف پهلو به اندازهٔ cm ۱۵-۱۰چاک میخورد.
یقهٔ آن گرد و ساده که از سرشانه یا جلو دکمه میخورد. آستینها گشاد و بلند و در قسمت مچ یک چاک کوچک داشته که روی شلوار میافتاده است. هنگام کار آن را در شلوار مینمودند.
اشراف و اعیان جامعه درقسمتهای یقه ، سرآستینها و انتهای پیراهن را با نخهای رنگی روشن
نقده دوزیمی کردند و با نوارهای تزئینی آن را پراقدوزی مینمودند.
قبا: کتی بلند و بدون یقه بود بطوریکه وقتی آن را به تن میکردندیقهٔ آن به شکل هفت یا مایل درمی آمده است. جلو آن باز که بوسیلهٔ چنددکمه و بندیک دوطرف قبا به همدیگر وصل میشد یا کلاً دکمه نداشته که درپهلو به همدیگر پیوند میخوردند.
پاپوشه
پاپوشهای مردانه: گیوه ، ساغری ، ارسی ، زنگال ، قندر ، شاپسند
پاپیچ یا مچ پیچ: این پاپوش تا حدود ۵۰ سال پیش در
کرمان رایج بودهو به غیر از نظامیان که همیشه استفاده میکردند ، عامه مردم در زمستانهایا در هنگام کشاورزی یا شکار از آن استفاده کی نمودند.
مچ پیچها اصولاً ازپارچههای پشمی و ابریشمی به عرض cm ۱۵-۱۰و به طول تقریبی m ۵-۴از مچ پاتا زیر خم زانوها پیچیده میشده است. در
سیرجان به پاتو و در بینزرتشتیان به پاتابه معروف بوده است.
انواع غذاها : استان
کرمان همانند سایر استانهای
ایران ؛ از انواع غذاهای سنتی و خوش طعم برخوردار است که برخی از آنها در مناسبتهای ویژه و تعداد بسیاری نیز به شکل عادی در طی سال تهیه میشود .
حلیم بادنجان معروفترین و مهمترین غذای استان
کرمان است . انواع آش چون :
آش آماج ، آش شلغم ،
آش شولی ، آش جو (به طریقه کرمانی) ، آش مخلوط ، آش کدو ، توکی ، گندم شیری ، کاکل کنف شادانه ، خوراک لب لبو ، قاتق تخمه ، قاتق ، زیر جوش ،
کشک گردو ،
کشک یونجه ، سردوش ،
اشکنه ،
کشک کدو ، ماست ،
کشک سیب ، کورماست ، آب
بنه یا سیراب
بنه ،
کله جوش ، آب گرمو ، بزقورمه ،
کشک و بادنجان ، حلیم بادنجان ، نان پز ، کاچی ، کماچ سحن ، قاتق شیر ، نان چرب و شیرین و چنگ مال از جمله غذاهای محلی استان
کرمان است.
انواع شیرینیها : انواع شیرینیهای سنتی
کرمان شامل کلمپه ، کماچ سهن ، خرمابریز ، شیرینی خانگی پر ریز و نان چرخی ، حاج
بادام و
پسته و نارگیل ،
سوهان زرندی ، پفک ،
قطاب ،
رنگینک و برشتوک است .
تنوع
گویش و لهجه در
کرمان زیاد به چشم میخورد و نا گفته نماند که کرمانیها ، اصولا بیش از سایر مناطق فارسی صحیح را (که همان فارسی دری باشد) تکلم میکنند .
سیرجان و
رفسنجان بزرگترین منابع
پسته در جهان میباشند.
جیرفت از کانونهای فراوردن مرکبات در
ایران است.
پسته، گردو، سیب درختی، عسل،
زیره، گل محمدی و گلاب،
خرما، مرکبات، محصولات جالیزی، پنبه و ذرت از سایر محصولات کشاورزی مهم استان
کرمان میباشد.
بیش از یک چهارم کل باغهای کشور دراستان
کرمان قرار دارد.
صنایع دستی
کرمان اوازه جهانی داردو عبارتند از
پته دوزی، فرش و
قالی کرمان، منسوجات دستباف مانند ترمه، شال بافی. سوغات
کرمان شامل
زیره،
پسته، عطر و عرقیات
بافت وبردسیر، گردوی
بافت، گلاب
بردسیر،
خرما و مرکبات همچنین
حنا، داروهای گیاهی، قاووت یا قوتو و شیرینیهای خاصی مثل کلمپه، کماج سهن، حلوا،
خرما، حاج
بادام و حاج
پسته و مسقطی
سیرجان.
شال
کرمان در گذشته ارزش بسیار داشتهاست به گونهای که در خانههای ایرانی آن را به عنوان کالای سرمایهای نگاه داری میکردهاند و به گاه تنگدستی آن را گرو میگذاشتند.
شاهان قاجار به جهت پاداش یک طاقه شال
کرمان هدیه میدادند. ارزش شال
کرمان به حدی بوده که قطعات کوچک آن را میکشیده و میفروختند. در
دوره صدارت میرزا تقی خان امیرکبیر از تولید آن حمایت زیادی شده به گونهای که نوعی شال
کرمان به بهشال امیری معروف میشود.
منبع :http://kerman.irib.ir/
http://fa.wikipedia.org/wiki/
http://www.ichto.ir/