اقلیم : معتدل
شفت روستاییترین شهرستان استان
گیلان است،، شهرستانی که دور تا دورش را روستاها فرا گرفته است، جنگل و کوه از یک طرف و شالیزارهای برنج و باغات چای از سوی دیگر، هر یک از روستاهای
شفت را زیبا کرده است.
از پرطرفدارترین این روستا میتوان به نصیرمحله ،دوبخشر، گیلده، کمسار، سیاهمزگی، شالما، سفیدمزگی، بیالوا، چماچا، کاظم آباد، صیقلان، بداب، درودخان، چناررودخان،
طالقان،
...مشاهده کامل متن چوبر، ویسرود، جیرده و پده اشاره کرد.
تاریخ و قدمت شفت :
واقع شدن در شرقیترین نقطهی سرزمین کادوسیان و همسایگی با آماردها ، نبرد اسکندر مقدونی با آماردها و کشیده شدن جنگ به ارتفاعات جنوبی شفت (ناحیه غربی سفید رود) دیوارههای سنگی اسکندر کُل، گورستانهای اسلامی و غیر اسلامی دگرد، سیا چپ، لاس پشت، کفرگوران، منطقه باستانی گمبو برنه (که یاد آور سرزمین چهارگوشه که در اوستا آورده شده)
وجود مناطقی مانند سیاهمزگی، سفید مزگی ، چماچا، چوبر و مردخه گویای قدمت بیش از دو هزارسالهی شفت است.
شفت از اعصار گذشته تا پایان نهضت جنگل گذرگاه اقوام و گروهای مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بوده که به قصد سکونت در این ناحیه ویا عبور از این منطقه پابه این دیار گذاشته اند.
جغرافیای شهرستان شفت :
شهرستان شَفت از شهرستانهای استان گیلان میباشد که در شمال ایران قرار دارد. گیلان قسمتی از مجموعه ناهمواریهای جنوب غربی و جنوب دریای خزر (کاسپین) است و دارای ناحیه ای کوهستانی و ناحیه ای جلگه ای است که شفت تقریبا در ناحیهی کوهستانی آن قرار دارد.
شفت ناحیه ای کوهستانی و طاقدیس مانند است که در منتهی الیه گوشه شرقی رشته کوهای تالش جای دارد. شفت جلگه ای سرسبز است که درختان انبوهی را در دل خود جای داده است.
به استناد نقشههای قدیمی و به گواهی جغرافی دانان عهد کهن این ناحیه از گیلان در شرقیترین نقطه سرزمین کادوس و در همسایگی آماردها قرار داشته است.
به عبارتی شفت مرزی مجازی بین آماردها و کادوسها بود. (کادوسیان پیش از دولت ماد در نواحی غربی دریای خزر فرمان میراندند و هرگز تسلیم مادها نشدند. ماردها نیز اقوامی غیر آریایی بودند که در دو طرف سفید رود میزیستند.)
منطقه شفت مانند دیگر نواحی گیلان در طول قرون گذشته دارای محدودههای جغرافیایی متفاوتی بوده است. آنچه که به صورت پراکنده از کتب مختلف در مورد محدوده و نواحی تابعه آن قید شده است، گویای این است که شفت در گذشته شامل قلعه رودخان و ارتفاعات آن، به انضمام بسیاری از مناطق ییلاقی شمال تارم و غربی رودبار و برخی نواحی جنوبی ورزلات بوده است.
رابینو در کتاب دارالمرز گیلان مینویسد: « شفت ذر جنوب غربی رشت واقع است که از شمال به ورزل، از شرق به رودبار، از جنوب به تارم، و از مغرب به فومن و ماسوله مربوط است ».
بر اساس آخرین تغییرات شفت از شمال به رشت و فومن و صومعه سرا، از جنوب به استان زنجان وشهرستان رودبار، از سمت مشرق به شهرستان رشت و از غرب به به شهرستان فومن محدود میشود.
این شهرستان درسال ۱۳۷۴ از شهرستان فومن مستقل گردید .
کوههای کرم خانی ، خره کش ، نهرآب ، زردخانی ، آبرنگ ( آورند ) ، توکتوکا ، قلعه نه ، سیاه گه و درکه دشت بصورت حصاری بخش جنوبی شهرستان را از استان زنجان و شهرستان رودبار جدا مینماید علاوه بر راههای مالرو فرعی که در جریان حرکت دام و انسان در طول تاریخ شهرستان شکل گرفته اند ، تنها عارضه طبیعی ارتباطی شهرستان با استان زنجان بریدگی طبیعی رودخانه سیاهمزگی میباشد و به عنوان محور ارتباطی عمده عمل مینماید.
عمدهترین منابع آب شهرستان شفت رودخانه سیاه مزگی ، امامزاده ابراهیم (ع) (چوبر ) و چناررودخان میباشد رودخانه سیاهمزگی با سطح حوزه آبریز 193 کیلومتر مربع و طول شاخه اصلی 45 کیلومتر از ارتفاعات جنوبی شهرستان از استان زنجان سرچشمه میگیرد با جهت جنوب غربی به شمال شرقی پس از گذشتن از بخش جلگه ای در نهزم به رودخانه چوبر و خطیبان رودخانه چناررودخان به آن میپیوندند و رودخانه دائمی پسیخان را تشکیل میدهد.
رودخانه امامزاده ابراهیم (ع) از ارتفاعات حدود 2000 متری سرچشمه گرفته و با جهت جنوب غربی – شمال شرقی در حوالی نهزم به رودخانه سیاهمزگی میپیوندند طول شاخه اصلی آن 72 کیلومتر و مساحت حوزه آبریز آن تا کانال آببر فومن 144 کیلومتر مربع است.
رودخانه چناررودخان در حاشیه شرقی دهستان چوبر قرار دارد به همراه منطقه چماچا و مژدهه 530 هکتار اراضی را مشروب میسازد.
شهرستان شفت به لحاظ نظام توپرگرافیک از سه ناحیه اکولوژیک تشکیل یافته است این سه ناحیه عبارتند از بخش جلگه ای و دشتی به ارتفاع 100 متر ، پایکوهی با ارتفاع 500-100 متر و کوهستانی جنگلی 500 متر به ریشتر میباشد .
بخش جلگه ای شهرستان با مساحت 46/364 کیلومتر مربع در قسمت شمالی و شمال شرقی و غرب شهرستان قرار دارد که با توجه به شرایط آب و هوایی و خاک مرغوب آن به برنجکاری اختصاص یافته است.
بخش کوهپایه ای شهرستان با مساحت 77/130 کیلومترمربع در ظلع جنوبی ناحیه جلگه ای قرار دارد و فعالیتهای عمره اقتصادی آن زراعت برنج ، باغداری و دامداری میباشد.
بخش کوهستانی جنگلی با مساحت 19/186 کیلومتر مربع در قسمت جنوب و جنوب غربی شهرستان واقع شده است ، مرتفعترین نقاط آن کوههای کرم خانی ، خرمکش ، نهرآب ، زردخانی ، آبرنگ ( آورند ) ، قلعه نه ، سیاه گه ، درگه دشت میباشند.
به لحاظ خاکشناسی ، خاکهای شهرستان بطور کلی به سه دسته تقسیم میگردد:
خاکهای جلگه ای ، این خاکها تحت تاثیر رسوب گذاری قدیمی ریزدانه ای دریای خزر بوده و هرچه از بخش جلگه ای به طرف کوهپایه نزدیک میشویم دانهها درشتتر میگردد که این ویژگی ناشی از قدرت تخریب آبهای جاری ، فرسایش شیمیایی ، ترکیبات موجود در هوا و عملیات انسانی است این خاکها به رنگ قهوه ای متمایل به سیاه و خاکستری بوده و از بهترین خاکهای منطقه جهت کشت و کار مخصوصاً زراعت برنج محسوب میشوند.خاکسازی این بخش بوسیله رودخانههای سیاهمزگی ، چوبر و چناررودخان صورت میپذیرد .
خاکهای کوهپایه ای عمدتاً از سنگهای آهکی ، رسوبی و خروجی میباشند که فشار سنگ آهک خاکهای قهوه ای جنگلی ، ماسه سنگ خاکهای پودزولیک و شنهای خروجی ، خاکهی قهره ای جنگلی ( رندزین ) را ایجاد مینمایند .
خاکهای کوهپایه ای با یایه نازک به همراه برگ و هوموس میباشد .
خاکهای کوهستانی ، در نتیجه تضاد شدید اقلیمی و بارشهای فراوان و تند تشکیل میشوند و در نقاطی که فقدان پوشش گیاهی بیشتر از سایر نقاط است چشمگیرند . این خاکها کم عمق بوده و زراعت در آن جز در نواحی معدود امکان پذیر نیست.
آیت االله احسانبخش (ره) در کتاب <<دانشوران و دولتمردان گیل و دیلم>> چنین آورده است:
شفت رامیتوان از قدیمیترین آبادیهای بیه پس(غرب گیلان) به شمار آورد ودر نزد مردم به نام قصبه معروف است.((« رابینو مولف دارالمرز گیلان مینویسد : قصبه در شفت شامل قصبه محله ( قصّاب محله) ، میرمحله و آقامحله است که همراه بازار شفت حدود آنرا تشکیل میداد» )) در گذشته کلمه شفت استعمال نمیشد و این مکان محل تولد عبدالقادر گیلانی و دیگر رجال علمی بوده است.
در شهر شفت سنّی وجود ندارد، برخلاف گذشته که اهل تسنن فراوان داشت و به مذهب حنبلی بودند.
مرکز شفت در این محل که اکنون مرکز شهرستان است نبوده بلکه مرکز آن در محل گوراب کیش یا گوراب پس فعلی باشد و به تدریج به صورت جنگل و خرابه در آمد و بعد تبدیل به باغات چای زیبا شده است.
نژاد و گویش مردم شفت :
به احتمال زیاد نژاد اصیل بومیان باستانی شفت را میتوان ترکیبی از کادوسیان وآماردها دانست. اما چیزی که میتوان با قاطعیت در مورد آن نظر داد این است که بومیانی از این ناحیه قبل از روی کار آمدن دولت ماد در این دیار زیست میکردند پس نژاد باستانی این خطه حتما غیر آریایی بوده است.
ساکنان شهرستان شفت را از نظر گویش و نوع فعالیت میتوان در دو گروه جای داد
الف) گیلکها این دسته ازمردم که در ناحیهی جلگه ای شفت اغلب به کار زراعت برنج مشغولند.آنها به گویش گیلکی بیه پسی صحبت میکنند.اکثر مردم گیلک شفت از تبار همان افرادی هستندکه در گذشتهی دور به علت نامساعد بودن شرایط زندگی در ناحیهی جلگه ای ، در کوهپایهها و دشتهای بلندحاشیه شمالی و غربی کوهپایه زندگی میکردند و به تدریج پس از گذشت سالها ومساعد شدن شرایط به سوی نواحی پست و جلگه ای شفت روی آوردند.
ب) تالشها وگالشها این دسته از مردم که در ارتفاعات،دامنهها و درههای کوهستانی جنوب و جنوب شرقی شفت زندگی میکنند،اغلب به کار دامداری مشغولند وبه زبان تالشی صحبت میکنند.تالشها وگالشها نقش موثری در اقتصاد منطقه دارند.آنهادر واقع بومیترین مردمان این ناحیه از پاره غربی گیلان وبر اساس تحقیقات به عمل آمده ،از تبار کادوسیها هستند.مولف کتاب ایران در عهد باستان به استناد یافتههای د.مورگان تالشان را بومیان سه هزار ساله گیلان میداند.
علی اکبر دهخدا مینویسد :که اولاد تالش پسر یافث بن نوح بوده است و تالش معرف کادوس است.
وجه تسمیهی شفت :
علت نامگذاری این ناحیه از بیه پس گیلان به شفت، همانند نامگذاری بسیاری از شهرهای بزرگ و کوچک این دیار ،معلوم نیست.چرا که مدرک وسندی قوی که دلالت بر نامگذاری بوده باشد ،وجود ندارد ویا این که این مطالب هنوز یافت نشده است.
از سوی دیگر روایات بدون پشتوانه نیز نمیتواند سند محسوب شود و یا مورد وثوق اهل تحقیق قرار گیرد. چنانچه برخی بر این باورند که کلمه شفت اخذ شده از کلمه شَفَتَین (آیه ۹ از سورهی بلد قرآن) و یا برگرفته از نام شخصی خارجی در دوره قاجاریه است.(شَفِت نام افسری روسی الاصل در دوره قاجاریه بود که مامور تسخیر گیلان از سوی روسیه تزاری شده بود.) چیزی که میتوان در این باره به آن تکیه کرد این است که حداقل ۸۰۰ سال پیش این منطقه به نام شفت ذکر وثبت شده است.
اگرچه با توجه به آثار و علایم پیدا و ناپیدا در ارتفاعات شرقی و جنوبی منطقه و دامنههای شمالی و غربی آن میتوان سابقه اجتماعات انسانی در شفت را بیش از سه هزار سال دانست.
دین و آیین مردم شفت از گذشته تا کنون :
آثار وعلائم به جا مانده در نواحی شفت نشان میدهد که مردمان این ناحیه از پاره غربی گیلان،از اعصار کهن مردمی باورمند بوده اند.
آرداندا مایف مینویسد: مردم گیلان تا سده پنجم قبل از میلادیعنی دوران هخامنشی به ارباب انواع اعتقاد داشتند.مردم گیلان و شفت تا اوایل حکومت ساسانیان با آیین زرتشتی بیگانه بودند، فقط در دوران ساسانیان بود که آیین زرتشتی را پذیرفتند.
در زمان کاووس پسر قباد که دل در اندیشهی مزدکی داشت و در گیلان حکومت میکرد ،عده ای از مردم گیلان به آیین مزدکی در آمدند.دیری نپایید که انوشیروان به این نقطه حمله کردو مردم را به جرم اعتقاد به آیین مزدکی قتل عام کرد.
هجوم سپاه کثیربن شهاب حارثی (۲۱هجری،در زمان عمر) یزیدبن مهلب (۹۶هجری در زمان امویان)به پاره غربی گیلان موجب آشنایی برخی از مردم این سامان با دین اسلام شد.
با روی کار آمدن عباسیان به ویژه در زمان هارون الرشید،حضور برخی از سران زیدی مذهب در نواحی مختلف دیلم و به اسلام گرویدن حاکم دیلم(گیلان قدیم)،نقطه عطفی بر حضورمروجین اسلامی در منطقه بود.بااطبع،شفت نیز از این اتفاقات به دور نبود.شفت به گواهی تاریخ در این دوران همزمان چندین ملک داشت که برخی از آنان سرانجام با رهبران شیعهی زیدی مذهب همفکر وهمگام شدند.
حضور سالوک بن وهب بن منبه در گبلان وگرویدن بسیاری از مردم تالش و دیلم به او ، او را بر آن داشت تا باحضور فعال خود در گسترش آیین زیدی گام بردارد. او با سپاهیان عظیم خود ضمن عبور از ایمن آباد وارد توقفگاه باستانی کرکره پشته لشکر گاه شد.در این زمان طبق شواهد موجود، مردم شفت مذهب حنبلی ،یکی از فرق اربعه سنت را باور داشتند.اما در میان آنان شیعیان زیدی و مردمانی معتقد به آیین غیر اسلامی نیز بودند.
پس از فروکش کردن قدرت اسماعیلیان در گیلان، دور دوم مبارزات شیعیان زیدی به رهبری خاندان کیایی در نواحی شرق گیلان آغاز میشود.سر انجام سید علی کیا با سپاهیان شیعه مذهب خود ضمن ورود به رشت این شهر را تصرف کرد.
او در تدارک حمله به فومن بود که حکام سنی مذهب پارهی گیلان از جمله امیر محمد شفتی حاکم حنبلی مذهب شفت، با تشکیل یک گروه جلوی حرکت و نفوذ سپاهیان زیدی مذهب را به سوی فومن گرفتند و آنان را در دروازه غربی رشت شکست دادند که طی آن بسیاری از شیعیان زیدی کشته و زخمی و جمعی از جمله عده ای از سرداران او به روایت تاریخ(۷۹۱هجری)متواری شدند.
اقلیم و آب وهوا :
اقلیم این منطقه به تبعیت از آب وهوای کل استان معتدل ومرطوب است که در مناطق کوهستانی جای خودرا به آب وهوای معتدل کوهستانی میدهد . در فصل تابستان این مناطق خوش آب و هوا و پذیرای علاقمندان و گردشگران است.
از جمله مناطق کوهستانی این شهرستان از ارتفاعات امامزاده ابراهیم ، دره سیامزگی ، روستای خرمکش و پایین توسه قابل ذکر است . از عوارض طبیعی این منطقه وجود رودخانه سیاه مزگی در کنار روستای عثماوندان و شهر شفت است که روستاهای زیادی را در مسیر جریان خود مشروب مینماید .
کوههای امامزاده ابراهیم و دره سیا مزگی نیز جزء عوارض طبیعی این منطقه بشمار میروند .
شهرستان شفت با مساحت ۹۶۹/۵۷۶ کیلومتر مربع شامل دو بخش مرکزی و احمد سر گوراب و چهار دهستان جیرده ، ملا سرا ، نصیر محله , چوبر و نیز ۹۷ آبادیست که ۹۴ آبادی دارای سکنه و ۳ آبادی خالی از سکنه میباشد .
برنج ، سبزیجات مختلف ،حبوبات ، گوشت و طیور (خانگی ،صید شده )،و ماهی (به ویژه دودی و شور )پر استفادهترین غذاهای مردم منطقه را از گذشتههای دور تشکیل میدادند .
مردم منطقه شفت با وجود فراوانی دام در منطقه ، کمتر از گوشت قرمز استفاده میکردند.
آشنایی با خوراک و ابزار پخت مردم منطقه شفت در قدیم
شفتیها نان را غذایی کم انرژی میدانستند . نان بیشتر در نواحی کوهستانی شفت میان تالشها مصرف میشد .مردم آن نواحی گندم و جو هم میکاشتند .
ملگونف که در سال 1860 در گیلان بوده و از شفت دیدن کرده است در کتاب خود مینویسد : (( در بعضی از دهات شفت مردم گندم هم میکارند)).
در روستای گنجار محله ای به نام گندم آرد وجود دارد . اگر چه اکنون در آنجا به این کار نمیپردازند .اما همین نام نشان میدهد که در گذشته در آن نواحی گندم میکاشتند .
در ییلاق دیر ، طلاب بره و برخی از ارتفاعات و دامنههای کوهستانی شفت در گذشته اقدام به کشت گندم و جو میکردند و از آن نان درست میکردند .
خورشت که همراه کته (پلا ) خورده میشود در این منطقه متنوع بوده و شامل : سیاه قاتق (فسنجان ) موتنجن ، تورشِ کباب ، تورشِ واویجکا ، (واویشکا ) ، سیر قلیه ( که در گذشته با گوشت غاز = شلخت درست میکردند )، آلو مسمّا، قیمه ، کولی غورابیج ، شوید خالی ، ترش تره ، باقلا قاتق ، میرزا قاسمی ، شیرین تره ، چواش تره ، شورِ تره ، سیر تابه ، باقلا پله ، واویشته تره ، کویی تره ، کله کباب ، تورشِ آش ، ( که پختنش برای زمان خاص است ) و اسفناج تره میشده است .
غذاهای ساده : دوشاب ، تخم اردک ، تخم مرغ ، دوغ ، ماست ، شیر و پنیر ، نیز وجود داشت که اغلب همراه کته (پلا ) در موقع قلی نهار ( غذای میان صبح و ظهر حدودا ساعت 10 صبح ) خورده میشد .
مردم منطقه شفت در گذشته چهار نوبت غذا میخوردند :
1-صبحانه که صبح زود مصرف میشد
2- قلی نهار که در فاصلهی صبح و ظهر حدود ساعت ده میخوردند
3- نهار
4- شام
در این چهار نوبت اغلب برنج (پلا ( رکن اصلی غذا را تشکیل میداد .
از خوراکیهای شیرین مردم شفت میتوان به لاکو ( نان برنجی طعم دار مخصوص شفت )، فرنی ، قیماق ، حلوای رغائب را نام برد .
از وسایل پخت غذا در گذشته : تیان ، گمج ،و خرکاره را میتوان شمرد . اجاق هایی که برای پخت غذا در گذشته مورد استفاده قرار میگرفت شامل :کوری ( کوره گلی )، کله چاله و هیزم آتش باسه لنگه (سه پایه فلزی ) بود که بعدا منقل ، چراغ سه فیتیله ای ، والور و سرانجام اجاق گاز تغییر کرد .
مردمی که در حاشیههای رودخانهها زندگی میکردند بخش قابل توجهی از غذایشان را ، ماهی (کولی ) تشکیل میداد ، مانند مردم روستاهای حاشیه رودخانه امامزاده ابراهیم و سیاهمزگی که در منزل برخی از آنها خوم (خم ) برای شور کردن ماهی نیزبود.
باورها واعتقادات مردم شفت
1. اگراول پاییز رعد وبرق در آسمان زده شود،نشانی از زمستان سخت است.(تاریخ شفت/نادر افشاریان/ص270)
2. چنانچه باد در اول پاییز بوزد،زمستانی خشک وجود دارد و هواگرم است.
.(تاریخ شفت/نادر افشاریان/271)
3. اگر در روز اول سال باران ببارد،سه ماه اول سال بارندگی است.اگر روز دوم آفتابی باشد تابستان آفتابی خواهد شد.
4. کورقوقو : کورقوقو خبرشهادت امام حسین (ع)را به مدینه برد.(به همین دلیل شوم است). مردم این منطقه بر این باورند اگر کرقوقو بر بام خانه ای بنشیند اهل خانه به مصیبتی گرفتار خواهند شد.کرقوقو وقتی بر بام خانه ای بخوابد به او نهیب میزند که «آبادی جای تو نیست برو به خرابه».(کتاب گیلان/جلد سوم/چاپ74/ص 468)
توضیح:کرقوقو نام گیاهی است با شباهت زیادی به نی که در مناطق باتلاقی رشد میکند.
محصول این گیاه وقتی که خشک میشود کم کم از گیاه جدا میشود وچون قاصدک با کمک باد به این طرف و آن طرف میرود.
5. مهره مار : اگر زیرشلوار ویا کت خود را بر روی دو مار که در حال جفت گیری هستند بیاندازیم مهره ای برجای خواهد گذاشت که موفقیت و خوشبختی را به همراه دارد.
(کتاب گیلان/جلد سوم/چاپ74/ص 468)
منبع :https://sites.google.com/site/shaftlostparadise/shafthistory
http://www.gilannews.ir/akhbar-chap6761.html
https://sites.google.com/site/lpshaftar/histor
http://nasirmahaleh.persianblog.ir/