آب و هوا

توضیحات

ویرایش
مسجد سلیمان از شهرستانهای استان خوزستان است و در حاشیه شرقی استان خوزستان واقع گردیده است.
این شهرستان از شمال به شهرستان دزفول از شرق به استان چهارمحال بختیاری و شهرستان ایذه، از جنوب به شهرستان رامهرمزو از غرب به شهرستان شوشتر محدود میگردد.
مسجدسلیمان از لحاظ اقلیمی ...مشاهده کامل متن دارای آب و هوای نیمه بیابانی است
آثار و بقایای یک پرستش‌گاه قدیمی که قبلا به گفته گیرشمن به دوره‌های پیش از ساسانیان مربوط است، در این شهر که قبلا مردم بومی آن را مسجد سلمان یا سلیمان می‌گفتند موجب شد که این شهر مسجد سلیمان نام گذاری شود.
این شهرستان در سده‌های وسطی«تلغر» نامیده می‌شد و این نام به سرزمینی گفته می‌شود که از کنار رودخانه کارون تا زمین‌های خاوری چشمه نفت امتداد داشت.
در این ناحیه، قسمت بالایی آن را«ترک دز» و پایین‌تر را «مسجد سلیمان» می‌خواندند. بلوک تلغر در قدیم سرزمین آبادی بوده و روستاهایی داشته است.
یاقوت می‌گوید که در حوالی ایذه ( احتمالا مسجد سلیمان فعلی) آتشکده ای بوده که تا زمان هارون الرشید فروزان بوده است. شرکت نفت «دارسی» بنای شهر مسجد سلیمان را درسال 1906 شروع کرد و چون اولین حفاری‌ها در این منطقه ایران به نفت رسید مرغوبیت آن توجه شرکت را جلب کرده و شروع به ساختن راه‌ها و کندن چاه‌های دیگر نمودند وخانه‌های زیادی را برای کارکنان اروپایی، هندی و ایرانی بنا کردند.
چون کار در آن جا فراوان شد مردم بسیاری از هر سو به این منطقه آمده و این سرزمین رو به توسعه و پیشرفت نهاد و اکنون از شهرهای مهم صنعتی خوزستان به شمار می‌رود
نام ابتدائی مسجد سلیمان پارسوماش بوده است و پس از آن بنام انشان محل حکومت چیش پیش اول هخامنشی خواهند شد.
شهر پارسوماش یا مسجد سلیمان کنونی در حیات خود از لحاظ مذهبی نیز اهمیت فراوانی یافته و آتشکده ای در آن ایجاد گشت و همچنانکه یاقوت حومی اعتقاد دارد آتش آن تا دوران خلافت هارون الرشید و پس از اسلام روشن بوده است.
علت تغییر نام شهر به مسجد سلیمان را گروهی جهت جلوگیری از تخریب آن توسط اعراب می‌دانند و گروهی متعقدند در این محل عبادتگاهی وجود داشت که به دستور حضرت سلیمان بنا شده بود.
شکل گیری و پیدایش مسجد سلیمان کنونی را می‌بایستی از زمان کشف اولین چاه نفت ایران یعنی چاه شماره یک نفتون که در سال 1908 میلادی به نفت رسید دانست. با کشف نفت و استخراج و صدور آن مسجد سلیمان حیات جدید خویش را آغاز نمود.
مردم این منطقه به زبان لری بختیاری و فارسی صحبت می‌کنند
اقتصاد شهرستان مسجدسلیمان بر اساس دامداری ، کشاورزی ، خدمات، بخش دولتی و صنایع نفتی است.
علاوه بر صنعت نفت که سبب گسترش تاسیسات نفتی در این منطقه شده است کارخانه‌های متعدد دیگری از جمله کارخانه گوگرد سازی، کارخانه تانک سازی و کارخانه تصفیه شکر از نیشکر را نیز می‌توان در این ناحیه نام برد.
عمده‌ترین معادن این شهرستان نفت، گچ و سنگ‌های ساختمانی هستند.
کشاورزی در این منطقه به صورت دیمی و آبی انجام می‌شود. عمده‌ترین محصول کشاورزی مسجد سلیمان گندم و جو بوده و قسمتی از این منطقه را مزارع دیم گندم و جو تشکیل می‌دهد.
منبع:
http://www.portal-khz.ir/Default.aspx?tabid=143
http://golshn12.blogfa.com/post/491
http://r-jalili.blogfa.com/post-3.aspx
http://asemari.blogfa.com/post-10.aspx
سد شهید عباسپور ( سد کارون 1 )

سد شهید عباسپو...

رودخانه کارون بزرگترین و پر آب‌ترین رودخانه کشور می‌باشد که سد شهید عباسپور در فاصله 55 کیلومتری شمال مسجد سلیمان بر روی این رودخانه ساخته شده است .سد شهید عباسپور یا همان کارون 1 ، یکی از بزرگترین سد‌های ایران می‌باشد. نوع سد بتنی دو قوسی است و به منظور تولید انرژی برق آبی ، تامین آب...

اطلاعات | نقشه
دشت شیمبار ( شیرین بهار )

دشت شیمبار ( ش...

دشت شیمبار در 100 کیلومتری شمال شرقی مسجدسلیمان و ایذه قرار دارد.مساحت این منطقه 54000 هکتار و عمدتا از جنگل بلوط تشکیل شده است. مهم‌ترین راه دسترسی به منطقه جاده آسفالته مسجد سلیمان به شهرکرد (بازفت) است که پس از عبور از تونل دلا از میانه منطقه عبور می‌کند. همچنین راه شوسه رگ منار که ...

اطلاعات | نقشه
معبد بردنشانده

معبد بردنشانده

معبد برد نشانده کهن‌ترین عبادتگاه رو باز ایرانی میباشد که در پانزده کیلومتری مسجدسلیمان قرار دارد. این معبد مربوط به دوره هخامنشیان است ,در زمان هخامنشیان معابد در فضای باز ساخته می‌شدند. اولین معبدی که مسقف بوده در زمان اردشیر دوم ساخته شد. معبد "بردنشانده" یکی از معابد فضای باز هخا...

اطلاعات | نقشه
منطقه حفاظت شده هفت شهیدان

منطقه حفاظت شد...

منطقه حفاظت شده هفت شهیدان درشمال مسجد سلیمان در مسیر مسجد سلیمان به لالی با وسعت ۹۶۰۹ قرار گرفته است . این منطقه از شمال (گاوداران بالا کوه اله اکبر – کوه گچ) از شرق (کوه ترگس – کوه کره کنار – دره گور و ننگ مو – لادرازان – کوشکک)، از جنوب (دو دره – جاده آسفالته مسجدسلیمان)، مغرب (جاده...

اطلاعات | نقشه

جزیره آسماری

جزیره آسماری جزیره ای زیبا و تفریحی در دریاچه سد شهید عباسپور مسجد سلیمان است
جزیره ای که از دور و در جاده هم تصویر زیباش چشمان هر فردی را نوازش می‌کند و نوید آرامش به همراه طبیعت زیبا را به مهمانانش هدیه میدهد.
اسم این بهشت پیدا شده جزیره آسماریِ است که کنار زیبایی‌ها از امکاناتی مثل رستوران، ... ادامه مطلب
جزیره آسماری

شیمبار

دشت شیمبار یا شیرین بهار، مرز میان استان خوزستان و چهارمحال و بختیاری است که در 75 کیلومتری مسجدسلیمان قرار دارد. از دیدنی‌های دشت شیمبار کوه قلندران است که پر از انگورهای یاقوتی است که مالک خصوصی ندارد!
مهمترین راه دسترسی به این منطقه، مسیر جدیدالاحداث مسجدسلیمان به شهرکرد است که در حال حاضر تا ابتدای منطقه به صورت آسفالت شده است. در درون منطقه راه‌های دسترسی شنی روستایی درجه 3 وجود دارد.
مسیر اصلی از بخش اندیکا به سمت بخش بازفت امتداد داشته و از وسط منطقه می‌گذرد. بخشی از این مسیر آسفالت بوده و قسمت هایی از آن شنی است. مسیرهای مالرو و فرعی نیز وجود دارد که با پیاده روی امکان تردد و مشاهده وحوش در آنها فراهم است. ... ادامه مطلب
شیمبار

سفر به سد کارون-۱ (قسمت سوم)

یکی دو روز نخست به سرعت سپری شد، باران شدیدی همچنان میبارد و تقریبا همه کلافه شدن!
من تجربه سالها زندگی در جنوب شرق آسیا را دارم و باران‌های سیل آسای آن مناطق استوایی زبان زد است اما چیزی که در این سفر تجربه کردم گاه شدید‌تر از باران‌های استوایی بود. در استوا عموما هوای اکثر روزهای سال آفتابی و گرم آغاز میشود و بعد کم کم ابر‌ها شکل خشن‌تری میگیرند تا ساعت ۴ الی ۵ بعد از ظهر برای ۱ ساعت کمی بیشتر و کمتر باران بسیار شدیدی میبارد و بعد از آن حدود ساعت ۶ الی ۷ ابر‌ها کم کم کنار میروند و ضمن اینکه در طول شبانه روز رطوبت هم فراون است. اما در این سفر بجای یک نوبت باران، روزی ۱۵ تا ۲۰ بار باران با شدت زیاد به مدت ۳۰ دقیقه میبارید! بعلاوه باد شدید و چندین نوبت تگرگ درشد. درشترین تگرگی که تا به حال دیده ام، هر دانه تگرگ به اندازه یه توپ پینگ پونگ بود. زمانی که تگرگ‌ها با بدن برخورد میکرند واقعا درد آور بود، میبایستی سریعا به درون چادر‌ها میرفتیم یا جایی مناسب پناه میگرفتیم.
در ادامه خوش شانسی‌های من، چادرم در این تگرگ و باد و بارون شدید طاقت نیاورد. تمامی وسایل داخل چادرم خیس بودند، طوری که با سطل، آب چادر را خالی میکردم و با گذشت زمان آب تقریبا به درون هشتاد درصد تمامی چادر‌های دیگر کمپ نیز نفوذ کرد.
با تمام این تفاسیر قرار نبود این اتفاقات باعث کاسته شدن لذت من از این سفر میشد دیگر برای کسی خیس شدن وسایل مهم نبود. آتش همیشه برپا بود و حداقل ۲۰ نفری که دور آتش بودن فضای ایده عالی را برای گرم کردن، خشک شدن و گرفتن انرژی مثبت برای ادامه ماجراجویی در طبیعت زیبای منطقه کوشک ایجاد کرده بودند. خلاصه هوای بارانی با اندک کلافکی که بابت نمدار بودن ۲۴ ساعته داشت ولی اتفاقات بهتری رو هم به دنبال داشت.
با دوستانی که حال با هم چند روزی رو سپری کرده بودیم به نقاط اطراف کمپ میرفتم و ساعت‌ها در دل طبیعت لذت میبردیم. فصای خیره کننده این مناطق بسیار آرامش بخش بود و به واقع یکی از بهترین نقاط گردشگری ایران در تاریخ ذکر شده است.
چند باری با هماهنگی از کمپ دور شدیم و به اطراف سد رفتیم. در این گشت و گذار‌ها باز هم باران میبارد ولی نمایی که کوهایی اطراف به محض تمام شدن باران شدید نمایان میکردند چیزی بود که فکر میکردم فقط در فیلم‌ها وجود دارد. صد‌ها آبشار کوچک و بزرگ به مدت ۵ دقیقه جاری میشدند.

ادامه داستان این سفر و سفر‌های دیگرم به دیگر نقاط ایران را در پست‌های آینده بنده مطالعه بفرمایید.

پدرام آب خضر ... ادامه مطلب
سفر به سد کارون-۱ (قسمت سوم)

جواد کشتگار

جواد کشتگار یکشنبه 19 مهر 94 - 16:52

قلمتان سبز بسیار زیبا نگاشتید

سفر به سد کارون-۱ (قسمت دوم)

بعد از حدود ۱۴ ساعت مسیر نه چندان خسته کننده ( به دلیل جو شاد داخل اتوبوس و شوق یافتن دوستان جدید و کلی حرف‌های نزده و نشنیده) به اسکله ایی رسیدیم که میبایستی توسط قایق‌های موتوری به سمت دیگر سد میرفتیم. از همان ابتدا باران نم نم شروع به باریدن کرد. با این حال وسایل و کوله پشتی‌ها رو به سرعت از داخل اتوبوس به قایق هایی که انتظارمان را میکشیدند نقل مکان دادیم و به سمت منطقه مورد نظر حرکت کردیم. حدودا با ۲۰ تا ۳۰ دقیقه قایق سواری به سمت دیگر سد رسیدیم. هرچه بیشتر با قایق از اسکله دور میشدیم، مناظر جلوه رویایی‌تری به خود میگرفت.
حدودا ساعت ۱۲ ظهر به محل کمپ رسیدیم، عده دیگری در محل کمپ حاضر بودند که کمی تا قسمتی فضا را برای ما ۵۰-۶۰ نفر آماده کرده بودند. تعداد چادر‌های برپا شده کافی نبود و عده زیادی از دوستان بدون برنامه و خسته از راه طولانی بی تکلیف فقط نظاره گر منظره بودند و زیاد رمقی برای تکون خوردن نداشتند. من هم با کمال میل تصمیم گرفتم که از چادر‌های در نظر گرفته شده گروه صرف نظر کنم و چادر مورد علاقه خودم رو بر پا کنم. با وجود خستگی زیاد، شدت بارون هم هر لحظه بیشتر میشد و باید سرعت عمل به کار میبخشیدیم.

بعد از برپایی کامل کمپ بالاخره تصمیم به صرف غذا گرفتم. غذایی که با آن باران حال و هوایی دیگری داشت. چای همیشه بر روی اجاق و افرادی که میبایستی از روشن نگاه داشتن آتش اطمینان حاصل میکردند. (فراموش نکنید، آتش منبع غذا و گرماست و همچنین ابزاری برای دور نگاه داشتن حیوانات وحشی) ابتدا ۲ نفر برای چند ساعت جان فشانی کردند و با نگاه داشتن پلاستیکی بزرگ بالای آتش از آن محافظت میکردند ولی زمانی که مدت زمان بارون طولانی شد، تصمیم بر این شد که این کار به صورت نوبتی توسط تمام اعضای گروه در ۲۴ ساعت شبانه روز تا زمانی که بارون قطع نشده ادامه پیدا کند. ( از خوش اقبالی من،شیفت ساعت ۳ تا ۵ نیمه شب یکی از این پنج روز به من رسید!)
هر روز یک قایق موتوری از اسکله به سمت کمپ می‌آمد، مواد غذایی و مواد مصرفی لازم را تنها همان یک قایق تامین میکرد، پس میبایستی دقت کامل به خرج برده میشد تا هیچ کدام از افراد تا ۲۴ ساعت آینده با مشکلی مواجه نشود.
ادامه داستان این سفر و سفر‌های دیگرم به دیگر نقاط ایران را در پست‌های آینده بنده مطالعه بفرمایید.

پدرام آب خضر
... ادامه مطلب
سفر به سد کارون-۱ (قسمت دوم)

آدینه منفرد

آدینه منفرد چهارشنبه 15 مهر 94 - 22:29

سپاس لذت بردیم

اطلاعات بیشتر...