چناران از شهرستانهای
خراسان رضوی است که در شمال استان خراسان رضوى قراردارد
این شهرستان شامل بخش مرکزى به مرکزیت
چناران و بخش گلبهار به مرکزیت گلبهار است
مهمترین کوه این شهرستان، کوه رادْکان و مهمترین رود آن کَشَفرود است
دریاچه چشمهسبز، به مساحت حدود پانزده هکتار، در همین شهرستان و در 23 کیلومترى جنوب روستاى گلمکان واقع است
نام این ناحیه در گذشتههای بسیار دور
...مشاهده کامل متن «رادکان» بوده و سپس «ارداک» خوانده شده و ظاهرا از سال 1338 خورشیدی به چناران تبدیل یافته و مرکز آن رادکان تعیین شده است.
از آن جا که در دوران پیش از اسلام و هم چنین سدههای نخست اسلامی «رادکان» بسیار آباد و پر رونق بوده و یکی از شهرهای چهارگانه توس به شمار میرفته و مردانی جوانمرد، نیک اندیش و شجاع داشته است، آن را «رادکان» به معنی جایگاه جوانمرد خواندهاند.
واژه «ارداک» نیز دارای معانی گوناگونی چون مکان مردان بزرگ، قرارگاه سپاهیانو نیز نام شخصی خاص است. بنای ارداک (چناران) را به اردا، موبد اردشیر بابکان، که پارسیان او را پیامبر دانسته اند و پدرش ویراف بوده نسبت میدهند.
شاید این موبد، موکل آتشکده این ناحیه بوده و به همین جهت به آن ارداک گفته اند
تمامی سرزمین خراسان، از جمله ناحیه چناران در روزگار خلفای راشدین گشوده شده و پس از آن، امویان و عباسیان بر آن حکومت کرده اند.
در 129 هـ . ق، ابومسلم خراسانی از شهر مرو برخاست و خراسان از جمله رادکان و چناران را گشود. سپس طاهریان، صفاریان سیستان، سامانیان، غزنویان، سلجوقیان و خوارزمشاهیان بر این دیار حکم رانده اند.
آلب ارسلان سلجوقی در سال 463 هـ . ق، فرزند خود ملکشاه را به ولیعهدی خویش برگزید و از خوارزم به رادکان آمده بزرگان، حاکمان و سرداران را در آن جا گرد آورد.
وی با ساختن تختی از زر سرخ فرزند و ولیعهد خویش را بر فراز آن نشانید و فرمان داد که بار دیگر، امیران و بزرگان با او بیعت کنند.
با چیره گی مغولان بر سراسر خراسان در سال 617 هـ . ق، سنتبای بهادر به دستور چنگیز مغول در 617 هـ . ق، از راه توس، رهسپار رادکان شد و چون از النگ رادکان (چمن رادکان) خوشش آمد، آسیبی به ساکنان آن نرسانید؛ تنها شماری سرباز در آن جا گذاشت و رهسپار خبوشان (قوچان) شد.
بر اساس منابع تاریخی، هلاکوخان مغول نیز چند گاه به رادکان و چناران آمده و در آن جا اردو زده است. از سال 641 هـ . ق، به بعد نیز حکومتهای بزرگ و کوچکی چون ملک کرت در هرات، امراء سربداری (737 هـ .
ق) در سبزوار، طغا تیموریان (737 هـ . ق) در جرجان، امراء جغتایی (769 هـ . ق) در بلخ، تیموریان (781 هـ . ق) و نیز اوزبکها و صفویان بر این سرزمین حکومت داشته اند.
شاه عباس بزرگ صفوی (996- 1038 هـ . ق) برای جلوگیری از تاخت و تاز ترکان و اوزبکان، کردان جنگجو را از ولایتهای باختری ایران به خراسان کوچ داد و پنج ولایت کرد نشین در مرز، از استرآباد تا چناران تشکیل داد.
نادرشاه افشار (1148- 1160 هـ . ق)، در روزگار فرمانروایی خود، خراسان، از جمله چناران را در دست داشت و جانشینانش تا سال 1217 هـ . ق، بر این سرزمین حکومت کردند.
نادرشاه در چناران، مرکزی برای پرورش اسب ایجاد کرده بود، که از نژاد اسب عربی و مادیان خراسانی، بهترین اسب را پرورش میدادند. پس از افشاریان، تا سال 1248 هـ .
ق، سرزمین پهناور خراسان به گونه ملوک الوایفی اداره میگشت و چندین طایفه از کردان، بر بخشی از آن، از جمله چناران و قوچان حکومت میکردند. ناصرالدین شاه قاجار نیز دوبار در فاصله سالهای 1283 و 1300 هـ .
ق به رادکان آمده و در این زمان حاکم آن، محمد رضا خان رادکانی بوده و چناران تابع بلوک رادکان بوده است.
به دلیل وجود رودخانهی کشف رود در چناران بارندگی زیاد و زمین حاصلخیز است و کشاورزی رواج کامل دارد. آب کشاورزی از رودخانه، چاه و کاریز تأمین میشود.
مهمترین فرآوردههای کشاورزی منطقه چغندرقند، گندم، جو، و تره بار هستند
دامداری نیز از کارهای مهم مردم بوده و بیشتر درکنار کشاورزی رایج است.
هوای چناران معتدل و خشک است
اسم این شهرستان طبق نوشتارهای موجود به سه جهت به چناران معروف و نامیده شده است.
1- چناران از نام درخت چنار که در این ناحیه بسیار میرویند گرفته شده است.
2- از نام رودخانه ای به همین نام که یک شاخه از آن از کوههای اخلومد و سیدآباد و شاخه دیگر رود از ارتفاعات روستای فریزی سرچشمه میگیرد.
و در یک نقطه به هم میرسند به نام چناران معروف بوده است گرفته شده است.
3- چناران به معنای مکانی که زنان حنا به دست و پا میمالند.
منبع:
http://www.sabteahval-kh.ir/chenaran/tabid/2191/Default.aspx
http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=5563
http://chenarancity.blogfa.com/
http://golshn12.blogfa.com/post/598
http://khorasanrazavi3000.blogfa.com/post-7.aspx