بیرجند از شهرستانهای خراسان جنوبی است با 140 کیلومتر مرز مشترک با کشور افغانستان در جنوب استان خراسان واقع شده است.
شهرستان بیرجند از شمال به شهرستان قاینات، از شرق به کشور افغانستان، از جنوب به شهرستان نهبندان و استان کرمان و از مغرب به شهرستانهاى فردوس و طبس محدود است.
شهر بیرجند، اولین شهر در ایران است که دارای سازمان آبرسانی بوده و بنگاه آبلوله بیرجند به عنوان اولین سازمان آبرسانی ایران شناخته میشود.
این شهر اولین شهری در ایران است که در سال ۱۳۰۲ و پیش از تهران، از لولهکشی آب شهری برخوردار گردید.
بیرجند شهرستانى کوهستانى است و کوهها و درههاى عمیق و حاصلخیزى در آن وجود دارد,رشته کوه باقران در جنوب کوه شاه در غرب (حاشیه کویر)، رشته کوه مؤمن آباد کوههاى عمده شهرستان هستند
آب و هواى این شهرستان بیابانى و نیمه بیابانى است.
در شهرستان بیرجند رودخانه عمده اى وجود ندارد و رودها که به «کال» معروفند، عموماً فصلی و مسیل میباشند.
نام بیرجند نخستین بار در اسناد مکتوب در کتاب معجم البلدان، قرن هفتم هجری قمری آمده که این شهر را از زیباترین بلدیه قهستان معرفی کرده است. همچنین سیاحان و مورخانى چون مارکوپولو ، یاقوت حموی، مقدسی، حمدا... مستوفی و حافظ ابرو در کتابهاى خود از این شهر به نوعی یاد نموده اند.
بیرجند مرکب از دو جزء«بیر» و «جند» است که هر دو بخش آن در زبان پارسی باستان واژهاى مستقل و داراى معنا و مفهوم اساطیری و تاریخی میباشد که این دو جزء باهم معنى «شهرتوفان» یا شهر «صاعقه» را میدهد.
کشفیات اخیر باستان شناسان در منطقه بیرجند نشان میدهد که این نواحی علاوه بر اینکه محل سکونت یا معبر انسانها در پیش از تاریخ بوده، رد پاى قوم ساگارتى یکی از اقوام کوچ نشین پارسی را داشته است که نمونه بارز آن کهنترین اثر کشف شده بیرجند به نام سنگ نگار لاخ مزار کوچ می باشد که بر آن نقوش پیش از تاریخ، علائم پیکتوگرافی یا تصویری و کتیبه هاى خط عربی نیز به چشم می خورد.
شواهد نشان دهنده این است که آبادانى و رونق شهر بیرجند از دوره صفویه به بعد بوده، که تقریباً تا اواسط دوره قاجاریه معماری و بافت هماهنگی را دربر داشته است.
یادمانهاى تاریخی بیشمار در این شهر، خانه هاى گلی و گنبدی شکل و کوچه هاى پیچ در پیچ، قراولخانه هاى بیدار و کاروانسراهاى پرجنب و جوش حکایت از دفاع در برابر دشمن بیگانه و یا مبارزه با توفان شن دارد.
با توجه به همه این عوامل شناخت گذشته شهر بیرجند با عناصری چون میدانهاى کوچک، آب انبارهاى قدیمی، مساجد و حمامهاى عمومی میسر میگردد. روی هم رفته شهر بیرجند داراى 19 محله معتبر و مهم بوده است.
بیرجند در گذشته جزئی از ولایت قهستان بوده است. بر اساس کتیبههای هخامنشی و نوشتههای مورخان یونانی، قهستان خاستگاه یکی از اقوام ایرانی به نام ساگارت و بخشی از چهاردهمین ساتراپ هخامنشی به شمار میآمده است
پس از فتح قهستان توسط اعراب در سال 29 هـ.
ق قهستان توسط والیان خلفا اداره میشد و تا سال 259 ه. ق در سیطرهی عباسیان بود. مدتی نیز جزء قلمرو صفاریان و امرای محلی سیستان بود. از زمان حسن صباح تا تهاجم سپاه هلاکو خان مغول این منطقه به یکی از مراکز عمدهی سیاسی فرقه اسماعیلیه تبدیل شد و بعد از الموت، مهمترین مقر حضور فداییان این فرقه بـود که با حملهی هلاکـو طومارشان در هم پیچیـد.
تاریخ بیرجنـد در سدههای اخیر یعنی از دوره صفویه به بعد با نام خاندان خزیمه علم در هم آمیخته است.
مدرسه شوکتیه این شهر، سومین مدرسه آموزش به سبک جدید، بعد از دارالفنون و رشدیه تبریز است.
نام بیرجند خود یکی از نامهای باستانی بونه و در معنی آن میتوان به موارد زیر که در کتب گوناگون آمده اشاره نمود؛در برخی کتب آن را" بر کند" نوشته اندو برخی ذکر نمو ده اند،چون بیژن بنیان اولیه آنرا نهاده نام آن بیژن بوده و با تکرار زیاد"بیژن " به "بیرجند" تبدیل شده است،آنچه مسلم است در فارسی باستان کلمه بیرجند مرکب از دو واژه بیر به معنی صاعقه وطوفان وجند یا کند به معنی شهر دیه است.
این شهر را از قدیم به دو نام خواندهاند: 1- قهستان 2- بیرجند
الف) قهستان
قهستان نام سرزمینی بوده که در جنوب خراسان واقع است و آن منطقه "کوهستانی" گستردهای است که از شمال به تربت حیدریه، از شمال شرق به هرات و افغانستان، از شرق به دشت ناامید، از جنوب شرقی به سیستان و بلوچستان، از جنوب و جنوب غربی به کویر لوت، از غرب به طبس و کویر مرکزی و از شمال غربی به دشت کویر محدود میشده و به سبب کوهستانی بودن آن به این نام "قهستان"، (کهستان = کوهستان) خوانده شده است.
قهستان قدیم شامل ولایات خواف، گناباد، بجستان، کاشمر، فردوس، طبس، قاین، طبس مسینا، بیرجند و نهبندان بوده است. ولی گاه به محدوده کوچتکری از این سرزمین یعنی ولایت قاینات اطلاق گردیده و گاهی تنها به شهر بیرجند نیز گفته شده است.
ب) بیرجند
نام اصلی بیرجند از دیرباز بیرجند بوده که به صورتهای برجند، برجن، برکند، بیرکند نیز در نوشتهها و فرهنگنامهها آمده است. کلمه بیرجند از دو جزء "بیر" و "جند" تشکیل شده است و بیشتر صاحبنظران "جند" را معرب واژه کند به معنی شهر میدانند ولی در مورد پیشین آن یعنی "بیر" اختلاف نظر وجود دارد و آنرا به معانی "نصف"، "بلند"، "چاه" و "طوفان" معنی کردهاند.
سومین فرودگاه کشور به علت موقعیت سیاسی و استراتژیک شهر بیرجند، در سال ۱۳۱۲ پس از قلعه مرغی و بوشهر، در این شهر ساخته شد و تا پیش از جنگ جهانی دوم، دو کنسولیاری انگلستان و روسیه در بیرجند، مشغول فعالیت بوده اند.
زرشک وزعفران,عناب،گندم،چغندرقند،پنبه،ارزن،عدسی،لوبیا،نخود،باقلا،انگور،خربزه محصولات این شهرستان هستند
صنایع دستی موجوددرشهربیرجندوروستاهای حاشیه آن سفالگری ،رنگرزی، آهنگری، مسگری، حصیربافی،سبدبافی،نمدبافی،زیلوبافی،نوغانداری،ریسندگی،گلیم بافی،جاجیم بافی،پلاسو میباشند
گویش یا لهجه بیرجندی از گویشهای فارسی نو است که مانند گویشهای دیگر به نسبت زبان رسمی کمتر تحول پذیرفته و بسیاری از ویژگیهای فارسی کهن را نگه داشتهاست.
منبع:
http://www.birjandcity.com
http://www.ghatreh.com
http://birjiniya.blogfa.com/post/12
http://birjand.irib.ir/web