شبکه اجتماعی گردشگری تیشینه دوست گرامی برای آشنایی با گشت و گذارهای دیگر دوستان از شبکه اجتماعی تیشینه دیدن کنید. مشاهده شبکه اجتماعی گردشگری تیشینه آدینه منفرد گزارش خطا رسم و آیینپیوند انسان با طبیعت و آبسیزه به در پیوند انسان با طبیعت و آبسیزده به در آخرین مراسم از آیینهای نوروزی پس از گذراندن چند روز آداب و رسوم مانند خانه تکانی، چهارشنبه سوری، تحویل سال، سفره هفت سین و دید و بازدید است.ایرانیان از روزگاران قدیم پس از دوازده روز جشن و شادی آن هم به یاد دوازده ماه سال، روز سیزدهم نوروز را که روز فرخندهای میدانستند، به باغ و صحرا میرفتند و شادی میکردند و در حقیقت با این ترتیب رسمی بودن دوره نوروز را به پایان میرساندند.ایرانیان از پیش از نوروز انواع دانهها را میکاشتند و هر دانهای که در طی این دوازده روز، بیشتر رشد میکرد آن را برای کاشت همان سال بهکار میبردند و فرض را بر این میگرفتند که اگر روزهای نوروزی به اندوه بگذرد همه سال به اندوه میگذرد و اگر آن را به شادی سپری کنند تا آخر سال شاد خواهند بود به همین دلیل تمام روز پایانی اعیاد نوروز را به شادی سپری میکرده و میکنند.با این حال بیشتر مردم شاید بدون اینکه خودشان بدانند برخی سنتها را در این روز اجرا میکنند که قدمتی چندین ساله دارد به عنوان مثال همیشه از روز دوازدهم فروردین در تدارک تهیه ناهار و تمام خوراکیهای روز سیزده هستند.مانند آش رشته که باید ازشب قبل، تمام حبوبات آن را پخته و آماده کرد تا آن را در دشت و بیابان روی آتش بار گذاشت. دمی باقلا، دمی بلغور هم بیشتر از خوردنیهای وقت ناهار تهرانیها به شمار میآید. اما در شهرهایی که کمتر صنعتی است و مردم راحتتر به دامان طبیعت بکر و کوه و دشت دسترسی دارند، استفاده از گیاهان محلی به یک رسم تبدیل شده است.مردم بعضی از مناطق ایران معتقدند روز سیزده باید با گیاهان صحرایی غذا پخت. به عنوان نمونه، یکی از آیینهای سیزده بدر در خراسان آشی است که با سبزیهای صحرایی بار میگذارند. سمنو یا حلوا نیز باید در سفره سیزده به در باشد. از آیین سیزده به در شمالیها نیز میتوان گفت که انواع حلواها را در سفره خود جای میدهند.از آنجا که در آیینهای سیزده به در کباب همیشه پای ثابت تفریحات ایرانیهاست، به سیخ کشیدن کباب کوبیده و جوجه نیز انگار مخصوص این نوع از تفریحات مردم باید باشد .در برخی از استانها مانند بروجرد و فارس نیز مردم همراه خود سیزده تخم مرغ پخته شده و سیزده گردو میبرند و ناهار، پلو با تخم مرغ و گردو می خورند و اگر از تخم مرغ و گردوها چیزی باقی بماند، با این اعتقاد که آوردن غذای روز چهارده به منزل موجب نحسی خواهد شد، آنها را به منزل برنمیگردانند برخی دیگر نیز معتقدند هر چه آجیل و شیرینی در طول ایام عید خورده نشده باید آن را در این روز تمام کنند!معمولا بازار خوردن آجیل بعد از ظهرهاست و قبل از ناهار نیز کاهو سکنجبین در این روز قبل از خوردن هر خوراکی آنها که دست و دلبازتر هستند، به قول معروف لقمه همسایه را فراموش نمیکنند و از غذای خود، به آنهایی که اطرافشان نشستهاند، میدهند همین موضوع باعث بازشدن باب آشنایی با مردمی دیگر از همان شهر میشود که با هم یک مکان را برای شاد بودن در این روز انتخاب کرده اند.گره زدن سبزه و به آب سپردن آن بخشی دیگر از آداب روز سیزدهم فروردین ماه، به آب و کشتزار سپردن سبزههای عید است. در قدیم خانوادههای ایرانی با نهایت دقت تا سیزدهم نوروز از سبزه عید مراقبت می کردند و روز سیزده، سبزه را به آب روان می سپردند. به این امید که این دانهها به همراه آب روان موجب برکت و باروری کشتزارها شوند .بازی کردن در روز طبیعت آن هم با خانواده موجب ایجاد شادی و نشاط میشود که بخش مهمی از برنامههای این روز به حساب میآید هر چند که امروزه، دوچرخه سواری و توپ بازی جای کشتیهای دو نفره و چوب بازی و بسیاری دیگر از بازیها را در شهرهای صنعتی گرفته اما هنوز هم در استانهای دیگر مانند آذربایجان غربی، شیراز و کردستان، بازیهای محلی آن هم در دشتی بزرگ با انتخاب چند نفر از هر خانواده که با هم به دشت آمدهاند، اجرا میشود. بازیهای مانند هفت سنگ، دکبدی (بازی زو) با یک پا و ... همیشه طبیعت برای مردم ایران مقدس بوده و هست و میدانستند آبادانی حاصل طبیعت سالم است به همین دلیل ایرانیان در هر کجا شادی این روز را سپری میکردند به گونه ای با طبیعت برخورد داشتند که ردی از آنها باقی نمیماند به این معنا که همان مکان را همان طور دست نخورده و بکر باقی میگذاشتند و روز را به پایان میرساندند. اکنون شاید تنها آدابی که از این روز کم کم درحال فراموش شدن است، همین برخورد درست با طبیعتی باشد که به خاطرش یک روز از تقویم کشور را نامگذاری کردهایم. ارسال مطالب بیشتر
پیوند انسان با طبیعت و آبسیزده به در آخرین مراسم از آیینهای نوروزی پس از گذراندن چند روز آداب و رسوم مانند خانه تکانی، چهارشنبه سوری، تحویل سال، سفره هفت سین و دید و بازدید است.ایرانیان از روزگاران قدیم پس از دوازده روز جشن و شادی آن هم به یاد دوازده ماه سال، روز سیزدهم نوروز را که روز فرخندهای میدانستند، به باغ و صحرا میرفتند و شادی میکردند و در حقیقت با این ترتیب رسمی بودن دوره نوروز را به پایان میرساندند.ایرانیان از پیش از نوروز انواع دانهها را میکاشتند و هر دانهای که در طی این دوازده روز، بیشتر رشد میکرد آن را برای کاشت همان سال بهکار میبردند و فرض را بر این میگرفتند که اگر روزهای نوروزی به اندوه بگذرد همه سال به اندوه میگذرد و اگر آن را به شادی سپری کنند تا آخر سال شاد خواهند بود به همین دلیل تمام روز پایانی اعیاد نوروز را به شادی سپری میکرده و میکنند.با این حال بیشتر مردم شاید بدون اینکه خودشان بدانند برخی سنتها را در این روز اجرا میکنند که قدمتی چندین ساله دارد به عنوان مثال همیشه از روز دوازدهم فروردین در تدارک تهیه ناهار و تمام خوراکیهای روز سیزده هستند.مانند آش رشته که باید ازشب قبل، تمام حبوبات آن را پخته و آماده کرد تا آن را در دشت و بیابان روی آتش بار گذاشت. دمی باقلا، دمی بلغور هم بیشتر از خوردنیهای وقت ناهار تهرانیها به شمار میآید. اما در شهرهایی که کمتر صنعتی است و مردم راحتتر به دامان طبیعت بکر و کوه و دشت دسترسی دارند، استفاده از گیاهان محلی به یک رسم تبدیل شده است.مردم بعضی از مناطق ایران معتقدند روز سیزده باید با گیاهان صحرایی غذا پخت. به عنوان نمونه، یکی از آیینهای سیزده بدر در خراسان آشی است که با سبزیهای صحرایی بار میگذارند. سمنو یا حلوا نیز باید در سفره سیزده به در باشد. از آیین سیزده به در شمالیها نیز میتوان گفت که انواع حلواها را در سفره خود جای میدهند.از آنجا که در آیینهای سیزده به در کباب همیشه پای ثابت تفریحات ایرانیهاست، به سیخ کشیدن کباب کوبیده و جوجه نیز انگار مخصوص این نوع از تفریحات مردم باید باشد .در برخی از استانها مانند بروجرد و فارس نیز مردم همراه خود سیزده تخم مرغ پخته شده و سیزده گردو میبرند و ناهار، پلو با تخم مرغ و گردو می خورند و اگر از تخم مرغ و گردوها چیزی باقی بماند، با این اعتقاد که آوردن غذای روز چهارده به منزل موجب نحسی خواهد شد، آنها را به منزل برنمیگردانند برخی دیگر نیز معتقدند هر چه آجیل و شیرینی در طول ایام عید خورده نشده باید آن را در این روز تمام کنند!معمولا بازار خوردن آجیل بعد از ظهرهاست و قبل از ناهار نیز کاهو سکنجبین در این روز قبل از خوردن هر خوراکی آنها که دست و دلبازتر هستند، به قول معروف لقمه همسایه را فراموش نمیکنند و از غذای خود، به آنهایی که اطرافشان نشستهاند، میدهند همین موضوع باعث بازشدن باب آشنایی با مردمی دیگر از همان شهر میشود که با هم یک مکان را برای شاد بودن در این روز انتخاب کرده اند.گره زدن سبزه و به آب سپردن آن بخشی دیگر از آداب روز سیزدهم فروردین ماه، به آب و کشتزار سپردن سبزههای عید است. در قدیم خانوادههای ایرانی با نهایت دقت تا سیزدهم نوروز از سبزه عید مراقبت می کردند و روز سیزده، سبزه را به آب روان می سپردند. به این امید که این دانهها به همراه آب روان موجب برکت و باروری کشتزارها شوند .بازی کردن در روز طبیعت آن هم با خانواده موجب ایجاد شادی و نشاط میشود که بخش مهمی از برنامههای این روز به حساب میآید هر چند که امروزه، دوچرخه سواری و توپ بازی جای کشتیهای دو نفره و چوب بازی و بسیاری دیگر از بازیها را در شهرهای صنعتی گرفته اما هنوز هم در استانهای دیگر مانند آذربایجان غربی، شیراز و کردستان، بازیهای محلی آن هم در دشتی بزرگ با انتخاب چند نفر از هر خانواده که با هم به دشت آمدهاند، اجرا میشود. بازیهای مانند هفت سنگ، دکبدی (بازی زو) با یک پا و ... همیشه طبیعت برای مردم ایران مقدس بوده و هست و میدانستند آبادانی حاصل طبیعت سالم است به همین دلیل ایرانیان در هر کجا شادی این روز را سپری میکردند به گونه ای با طبیعت برخورد داشتند که ردی از آنها باقی نمیماند به این معنا که همان مکان را همان طور دست نخورده و بکر باقی میگذاشتند و روز را به پایان میرساندند. اکنون شاید تنها آدابی که از این روز کم کم درحال فراموش شدن است، همین برخورد درست با طبیعتی باشد که به خاطرش یک روز از تقویم کشور را نامگذاری کردهایم.