شبکه اجتماعی گردشگری تیشینه دوست گرامی برای آشنایی با گشت و گذارهای دیگر دوستان از شبکه اجتماعی تیشینه دیدن کنید. مشاهده شبکه اجتماعی گردشگری تیشینه امیرطاها یوسف زاده گزارش خطا آبشارآبشار زرد لیمهجاذبههای گردشگری چهارمحال بختیاریبهترین جاذبه‌های گردشگری چهارمحال بختیاریمعرفی مناطق بکربهترین جاذبه‌های گردشگری ایران گزارش برنامه‌ی آبشار زردلیمه به سمت گزستان2صبح روز بعد ساعت6صبح با صدای نم نم باران بیدار شدیم وپس از صرف صبحانه تیم فنی گروه برای آماده سازی مقدمات عبور از سیم بوکسل موسوم به جرّه که تنها راه عبور از رودخانه‌ی بازفت بود از گروه جداشدند.گروه دوم هم,زمانی که به تداخل با عبور گروه اول می‌گذشت را به بازدید دوباره از آبشار اختصاص دادند.آبشار زردلیمه یکی از زیباترین آبشارهای ایران می‌باشد و مشاهده‌ی آن را به دیگر همنوردان عزیز پیشنهاد می‌کنیم.سرانجام ساعت11صبح نوبت عبور ما از جرّه رسید,یکی از مسئولین فنی پس از عبور و رسیدن به سوی دیگر رودخانه کارگاه را برای عبور دیگر اعضا آماده کردند و همه‌ی اعضا پس از صرف زمانی حدود یک ساعت و نیم به سمت دیگر رودخانه منتقل شدند.هنوز دو سه نفر بیشتر از رودخانه عبور نکرده بودند که بارش باران شدت گرفت و تا پایان روز هم از شدت آن کاسته نشد.ساعت12:30به سرپناه نزدیک جرّه رفتیم وپس از جمع آوری و تقسیم دوباره‌ی ابزارهای فنی حرکت خود را به سمت روستای بادام شیرین آغاز کردیم.به دلیل بارش مداوم باران و وزش باد حرکت گروه نسبتاًکند بود و انرژی مضاعفی را برای ادامه‌ی مسیر می‌طلبید.مسیر نسبتاً نامشخص و لغزنده بود اما مسیر یابی به درستی صورت گرفت.برای جلوگیری از ازدحام جمعیت گروه به دسته های5نفری تقسیم وبه نوبت پشت سرهم حرکت می‌کردند.پوشش گیاهی,درختان بلوط و تقریبا چمن بود.ساعت 5عصر بود که علی رغم پیدا نشدن سرپناه,برای باز یافتن انرژی تحلیل رفته‌ی گروه روی خط الراس آتش بر پا کرده و پس از صرف ناهار به سرعت ادامه‌ی مسیر را پیش گرفتیم.حدود 20دقیه بعد روستای گاوشیر از سمت چپ تپه قابل مشاهده بود,پس از گذر از این روستا باید برای رفتن به روستای بادام شیرین از عرض رودخانه‌ی سه جو عبور میکردیم.باران همچنان به شدت می‌تازید,رودخانه در این فصل حدود70س عمق دارد و باید برای عبور از آن بسیار احتیاط کرد.پس از رسیدن به روستای بادام شیرین به دلیل بارش شدید باران به لطف یکی از خانواده‌های ساکن روستا سرپناهی گرفتیم(البته در این روستا فقط یک منزل مسکونی وجود داشت ودیگر هیچ)تا ساعت 12شب را به خشک کردن لباسها و وسایل خود پرداختیم.روز سوم بیدار باش ساعت 6صبح بود وتاساعت7به صرف صبحانه اختصاص پیدا کرد.اما شروع بارش شدید از اول صبح و رعد وبرق وگاهاًبارش تگرگ امکان حرکت را تاساعت10از ما سلب کرد.پس از قطع باران و تشکر از خانواده‌ی روستایی حرکت خود را به سمت پله‌های سنگی و پل خداآفرین آغاز کردیم.خوشبختانه روز سوم بارش قطع شد وما فرصت و انرژی بیشتری برای لذت بردن از طبیعت زیبایمنطقه داشتیم,قبل از رسیدن به درّه ساعت 13به صرف ناهار پرداختیم وساعت13:45مسیر درّه را پیش گرفتیم پس از طی سراشیبی‌های تند ساعت 15:30دقیقه به پله‌های سنگی معروفی رسیدیم که بیش از صد سال پیش برای عبور عشایر در این درّه‌ی صعب العبور تراشیده بودند.به دلیل لغزندگی بیش از حد پله‌ها و عرض بسیار کم آنها در بعضی از قسمتها عبور از از آنها بدون حمایت گروه فنی امکان پذیر نیست.ساعت16:30دقیقه بود که همه‌ی اعضا به صورت تک تک از پله‌ها عبور کردیم و با گذشتن از پل خداآفرین که در واقع بدون دخالت انسان و با ریزش سنگ‌های درّه بوجود آمده,به سوی دیگر رودخانه رفتیم ومسیر پاکوب منتهی به روستای گزستان را پیش گرفتیم در مسیر شاهد دشت وسیعی از شقایق زرد و قرمز بودیم که منظره‌ی بسیار زیبایی داشت.ساعت18به نزدیکی روستای گزستان رسیده بودیم که تگرگ شدیدی به اندازه‌ی گردو و کوچکتربه مدت15دقیقه شروع به بارش کرد وتا رسیدن ما به مینی بوس قطع نشد.نهایتاً ساعت18:30پس از برگزاری جلسه‌ی انتقادات وپیشنهادات راهی شهرکرد شدیم و ساعت23:40 به شهرکرد رسیدیم...به این ترتیب یکی از زیباترین برنامه‌های سال به پایان رسید...نکات برنامه:کمبودآب به گونه ایست که روزاول از رودخانه‌ی ابتدا تا آبشار آب وجود ندارد.بنابراین همراه داشتن3لیتر آب ضروریست.توجه به فرهنگ و رسوم خاص عشایر و همراه داشتن یک مترجموسایل مورد نیاز:کیسه خواب-باتوم-هدلایت-لباس گرم-کفش کوهنوردی وترکینگ-پانچو در فصل بهار-غذاتجهیزات فنی:طناب انفرادی-تونیک-کارابین-تسمه-قرقرهگزارش نویس:بلدرچین ارسال مطالب بیشتر
گزارش برنامه‌ی آبشار زردلیمه به سمت گزستان2صبح روز بعد ساعت6صبح با صدای نم نم باران بیدار شدیم وپس از صرف صبحانه تیم فنی گروه برای آماده سازی مقدمات عبور از سیم بوکسل موسوم به جرّه که تنها راه عبور از رودخانه‌ی بازفت بود از گروه جداشدند.گروه دوم هم,زمانی که به تداخل با عبور گروه اول می‌گذشت را به بازدید دوباره از آبشار اختصاص دادند.آبشار زردلیمه یکی از زیباترین آبشارهای ایران می‌باشد و مشاهده‌ی آن را به دیگر همنوردان عزیز پیشنهاد می‌کنیم.سرانجام ساعت11صبح نوبت عبور ما از جرّه رسید,یکی از مسئولین فنی پس از عبور و رسیدن به سوی دیگر رودخانه کارگاه را برای عبور دیگر اعضا آماده کردند و همه‌ی اعضا پس از صرف زمانی حدود یک ساعت و نیم به سمت دیگر رودخانه منتقل شدند.هنوز دو سه نفر بیشتر از رودخانه عبور نکرده بودند که بارش باران شدت گرفت و تا پایان روز هم از شدت آن کاسته نشد.ساعت12:30به سرپناه نزدیک جرّه رفتیم وپس از جمع آوری و تقسیم دوباره‌ی ابزارهای فنی حرکت خود را به سمت روستای بادام شیرین آغاز کردیم.به دلیل بارش مداوم باران و وزش باد حرکت گروه نسبتاًکند بود و انرژی مضاعفی را برای ادامه‌ی مسیر می‌طلبید.مسیر نسبتاً نامشخص و لغزنده بود اما مسیر یابی به درستی صورت گرفت.برای جلوگیری از ازدحام جمعیت گروه به دسته های5نفری تقسیم وبه نوبت پشت سرهم حرکت می‌کردند.پوشش گیاهی,درختان بلوط و تقریبا چمن بود.ساعت 5عصر بود که علی رغم پیدا نشدن سرپناه,برای باز یافتن انرژی تحلیل رفته‌ی گروه روی خط الراس آتش بر پا کرده و پس از صرف ناهار به سرعت ادامه‌ی مسیر را پیش گرفتیم.حدود 20دقیه بعد روستای گاوشیر از سمت چپ تپه قابل مشاهده بود,پس از گذر از این روستا باید برای رفتن به روستای بادام شیرین از عرض رودخانه‌ی سه جو عبور میکردیم.باران همچنان به شدت می‌تازید,رودخانه در این فصل حدود70س عمق دارد و باید برای عبور از آن بسیار احتیاط کرد.پس از رسیدن به روستای بادام شیرین به دلیل بارش شدید باران به لطف یکی از خانواده‌های ساکن روستا سرپناهی گرفتیم(البته در این روستا فقط یک منزل مسکونی وجود داشت ودیگر هیچ)تا ساعت 12شب را به خشک کردن لباسها و وسایل خود پرداختیم.روز سوم بیدار باش ساعت 6صبح بود وتاساعت7به صرف صبحانه اختصاص پیدا کرد.اما شروع بارش شدید از اول صبح و رعد وبرق وگاهاًبارش تگرگ امکان حرکت را تاساعت10از ما سلب کرد.پس از قطع باران و تشکر از خانواده‌ی روستایی حرکت خود را به سمت پله‌های سنگی و پل خداآفرین آغاز کردیم.خوشبختانه روز سوم بارش قطع شد وما فرصت و انرژی بیشتری برای لذت بردن از طبیعت زیبایمنطقه داشتیم,قبل از رسیدن به درّه ساعت 13به صرف ناهار پرداختیم وساعت13:45مسیر درّه را پیش گرفتیم پس از طی سراشیبی‌های تند ساعت 15:30دقیقه به پله‌های سنگی معروفی رسیدیم که بیش از صد سال پیش برای عبور عشایر در این درّه‌ی صعب العبور تراشیده بودند.به دلیل لغزندگی بیش از حد پله‌ها و عرض بسیار کم آنها در بعضی از قسمتها عبور از از آنها بدون حمایت گروه فنی امکان پذیر نیست.ساعت16:30دقیقه بود که همه‌ی اعضا به صورت تک تک از پله‌ها عبور کردیم و با گذشتن از پل خداآفرین که در واقع بدون دخالت انسان و با ریزش سنگ‌های درّه بوجود آمده,به سوی دیگر رودخانه رفتیم ومسیر پاکوب منتهی به روستای گزستان را پیش گرفتیم در مسیر شاهد دشت وسیعی از شقایق زرد و قرمز بودیم که منظره‌ی بسیار زیبایی داشت.ساعت18به نزدیکی روستای گزستان رسیده بودیم که تگرگ شدیدی به اندازه‌ی گردو و کوچکتربه مدت15دقیقه شروع به بارش کرد وتا رسیدن ما به مینی بوس قطع نشد.نهایتاً ساعت18:30پس از برگزاری جلسه‌ی انتقادات وپیشنهادات راهی شهرکرد شدیم و ساعت23:40 به شهرکرد رسیدیم...به این ترتیب یکی از زیباترین برنامه‌های سال به پایان رسید...نکات برنامه:کمبودآب به گونه ایست که روزاول از رودخانه‌ی ابتدا تا آبشار آب وجود ندارد.بنابراین همراه داشتن3لیتر آب ضروریست.توجه به فرهنگ و رسوم خاص عشایر و همراه داشتن یک مترجموسایل مورد نیاز:کیسه خواب-باتوم-هدلایت-لباس گرم-کفش کوهنوردی وترکینگ-پانچو در فصل بهار-غذاتجهیزات فنی:طناب انفرادی-تونیک-کارابین-تسمه-قرقرهگزارش نویس:بلدرچین
