شبکه اجتماعی گردشگری تیشینه دوست گرامی برای آشنایی با گشت و گذارهای دیگر دوستان از شبکه اجتماعی تیشینه دیدن کنید. مشاهده شبکه اجتماعی گردشگری تیشینه سپهر رسایی گزارش خطا دریاچهدریاچه هارازهای نهفته در دریاچه اسکلتی روپکانددریاچه اسکلتی روپکانددریاچه اسکلتی رازهای نهفته در دریاچه اسکلتی روپکانددریاچه روپکاند در بیشتر اوقات سال یخ زده است. خیلیها از وجود این دریاچه خبر ندارند و بعضی از کوهنوردان تصادفی به آن میرسند. برای همین در نگاه اول، این دریاچه چندان جذاب و شگفت انگیز به نظر نمیرسد اما وقتی یک ماه در سال، یخ دریاچه کاملا آب میشود و عمق دو متری آن به چشم میآید، آن موقع است که شگفتی آن پدیدار میشود. انبوهی از اسکلتهای انسانها زیر لایه ضخیمی از یخ جا خوش کرده اند و برای همین نام دیگر روپکاند را «دریاچه اسکلت» گذاشته اند. برخی میگویند که این اسکلتها بیش از ۱۲۰۰ سال عمر دارند و نه تنها در عمق دریاچه بلکه در اطراف آن نیز دیده میشوند. خیلیها معتقدند که دریاچه اسکلت مکان یک قبر فراموش شده است. از قرن نوزدهم، بومیان هیمالیا از وجود چنین دریاچه ای باخبر بودند و درباره آن حرف میزدند تا این که سال ۱۹۴۲ یک انگلیسی ناشناس برای انجام تحقیقات درباره دریاچه اسکلت، به منطقه مورد نظر رفت و وجود روپکاند را به طور قانونی به ثبت رساند. کاشف انگلیسی که در فصل تابستان به جستجوی دریاچه رفته بود از دیدن آن وحشت کرد چرا که نزدیک به ۲۰۰ اسکلت نه تنها در عمق دریاچه بلکه در لابلای صخرههای منطقه کوهستانی که همیشه پوشیده از برف بود به چشم میخورد. مطالعات گوناگونی روی این دریاچه یخی انجام شد. دهه ۱۹۵۰ گروه تحقیقاتی انسان شناسی هندوستان نیز پیش قدم شد تا شاید به راز این دریاچه پی ببرند اما تلاش آنها بی نتیجه باقی ماند تا اینکه سال ۲۰۰۴ نشنال ژئوگرافی تحقیقات گسترده ای در این باره انجام داد و با انجام آزمایشات دی ان ای و تحقیقات علمی به نتایج قابل توجهی رسید.تحقیقات روی ۳۰۰ اسکلت نشان داد که عمر آنها تقریبا به سال ۸۵۰ بعد از میلاد مسیح (ع) بازمی گردد. همه این اسکلتها متعلق به یک قوم بوده و همه آنها در یک زمان مرده بودند اما پس از مرگشان، شرایط آب و هوایی، اسکلتها را در وضعیت خوبی نگه داشته بود؛ به طوری که با وجود گذشت بیش از ۱۲۰۰ سال از عمرشان، اسکلتها هنوز سالم باقی مانده اند، حتی روی بعضی از اسکلتها هنوز مو و گوشت دیده میشود و جواهرات و لباس چرمی که هنگام مرگ به تن داشته اند، دست نخورده باقی مانده است.آزمایشات بیشتر دی ان ای نشان داد در میان اسکلتها دو گروه وجود دارد. یک گروه قدبلندتر از گروه دیگر بودند که به نظر میرسد گروه قد کوتاه تر، بومیان منطقه بودند که نقش باربر را داشتند.بررسی لوازم شخصی که همراه اسکلتها بود نشان میداد که جانباختگان مسافر بوده اند. همچنین در مطالعات دقیقتر معلوم شد که روی همه جمجمه ها، کبودی هایی وجود دارد که بر اثر برخورد جسمی سخت و گرد با سر جانباختگان به وجود آمده است. نکته عجیب این بود که کبودیها فقط در ناحیه سر و شانه اجساد دیده میشد و به نظر میرسید که برخورد جسم سخت از بالای سر صورت گرفته است.به عقیده دانشمندان فقط بارش جسم سنگین از آسمان باعث مرگ ۳۰۰ نفر به طور دسته جمعی خواهد شد. این جسمهای سخت احتمالا به اندازه توپ کریکت بوده اند و قطر آنها به ۲۲ سانتیمتر میرسیده است.در سالهای اخیر، روپکاند بیش از پیش در هاله ای از رمز و راز فرو رفته است. خیلی از ماجراجوها برای دیدن دریاچه اسکلت قدم به هیمالیا میگذارند و پنج روز، خطرات راه را به جان میخرند تا به مقصد برسند. بنا بر اطلاعات و آمار موجود به دلیل رفت و آمد بسیار در این منطقه، از تعداد اسکلتهای موجود کاسته شده است زیرا خیلی از ماجراجویان تکه ای از این اسکتها را به عنوان سوغاتی با خود میبرند و به دلیل این که دسترسی به دریاچه بسیار سخت است، نظارت و حفاظت از آن با مشکلاتی روبرو است. ارسال مطالب بیشتر
رازهای نهفته در دریاچه اسکلتی روپکانددریاچه روپکاند در بیشتر اوقات سال یخ زده است. خیلیها از وجود این دریاچه خبر ندارند و بعضی از کوهنوردان تصادفی به آن میرسند. برای همین در نگاه اول، این دریاچه چندان جذاب و شگفت انگیز به نظر نمیرسد اما وقتی یک ماه در سال، یخ دریاچه کاملا آب میشود و عمق دو متری آن به چشم میآید، آن موقع است که شگفتی آن پدیدار میشود. انبوهی از اسکلتهای انسانها زیر لایه ضخیمی از یخ جا خوش کرده اند و برای همین نام دیگر روپکاند را «دریاچه اسکلت» گذاشته اند. برخی میگویند که این اسکلتها بیش از ۱۲۰۰ سال عمر دارند و نه تنها در عمق دریاچه بلکه در اطراف آن نیز دیده میشوند. خیلیها معتقدند که دریاچه اسکلت مکان یک قبر فراموش شده است. از قرن نوزدهم، بومیان هیمالیا از وجود چنین دریاچه ای باخبر بودند و درباره آن حرف میزدند تا این که سال ۱۹۴۲ یک انگلیسی ناشناس برای انجام تحقیقات درباره دریاچه اسکلت، به منطقه مورد نظر رفت و وجود روپکاند را به طور قانونی به ثبت رساند. کاشف انگلیسی که در فصل تابستان به جستجوی دریاچه رفته بود از دیدن آن وحشت کرد چرا که نزدیک به ۲۰۰ اسکلت نه تنها در عمق دریاچه بلکه در لابلای صخرههای منطقه کوهستانی که همیشه پوشیده از برف بود به چشم میخورد. مطالعات گوناگونی روی این دریاچه یخی انجام شد. دهه ۱۹۵۰ گروه تحقیقاتی انسان شناسی هندوستان نیز پیش قدم شد تا شاید به راز این دریاچه پی ببرند اما تلاش آنها بی نتیجه باقی ماند تا اینکه سال ۲۰۰۴ نشنال ژئوگرافی تحقیقات گسترده ای در این باره انجام داد و با انجام آزمایشات دی ان ای و تحقیقات علمی به نتایج قابل توجهی رسید.تحقیقات روی ۳۰۰ اسکلت نشان داد که عمر آنها تقریبا به سال ۸۵۰ بعد از میلاد مسیح (ع) بازمی گردد. همه این اسکلتها متعلق به یک قوم بوده و همه آنها در یک زمان مرده بودند اما پس از مرگشان، شرایط آب و هوایی، اسکلتها را در وضعیت خوبی نگه داشته بود؛ به طوری که با وجود گذشت بیش از ۱۲۰۰ سال از عمرشان، اسکلتها هنوز سالم باقی مانده اند، حتی روی بعضی از اسکلتها هنوز مو و گوشت دیده میشود و جواهرات و لباس چرمی که هنگام مرگ به تن داشته اند، دست نخورده باقی مانده است.آزمایشات بیشتر دی ان ای نشان داد در میان اسکلتها دو گروه وجود دارد. یک گروه قدبلندتر از گروه دیگر بودند که به نظر میرسد گروه قد کوتاه تر، بومیان منطقه بودند که نقش باربر را داشتند.بررسی لوازم شخصی که همراه اسکلتها بود نشان میداد که جانباختگان مسافر بوده اند. همچنین در مطالعات دقیقتر معلوم شد که روی همه جمجمه ها، کبودی هایی وجود دارد که بر اثر برخورد جسمی سخت و گرد با سر جانباختگان به وجود آمده است. نکته عجیب این بود که کبودیها فقط در ناحیه سر و شانه اجساد دیده میشد و به نظر میرسید که برخورد جسم سخت از بالای سر صورت گرفته است.به عقیده دانشمندان فقط بارش جسم سنگین از آسمان باعث مرگ ۳۰۰ نفر به طور دسته جمعی خواهد شد. این جسمهای سخت احتمالا به اندازه توپ کریکت بوده اند و قطر آنها به ۲۲ سانتیمتر میرسیده است.در سالهای اخیر، روپکاند بیش از پیش در هاله ای از رمز و راز فرو رفته است. خیلی از ماجراجوها برای دیدن دریاچه اسکلت قدم به هیمالیا میگذارند و پنج روز، خطرات راه را به جان میخرند تا به مقصد برسند. بنا بر اطلاعات و آمار موجود به دلیل رفت و آمد بسیار در این منطقه، از تعداد اسکلتهای موجود کاسته شده است زیرا خیلی از ماجراجویان تکه ای از این اسکتها را به عنوان سوغاتی با خود میبرند و به دلیل این که دسترسی به دریاچه بسیار سخت است، نظارت و حفاظت از آن با مشکلاتی روبرو است.