دریای سیاه یک دریای داخلی بین جنوب اروپا و آناتولی است که شعبه دور دست اقیانوس اطلس از طریق دریای مدیترانه است .
این دریا به وسیله بسفر و دریای مرمره به مدیترانه و به وسیلهی تنگه کرچ به دریای آزوف وصل میشود .
جریان آب از طریق بسفر و با حجم سالانه ۲۰۰ کیلومتر مکعب وارد دریا میشود . جریان آب شیرین با حجم سالانه ۳۲۰ کیلو متر مکعب از طریق مناطق مجاور به ویژه مرکز و شرق
میانه اروپا وارد دریا میشود .
مهمترین رودخانه ای که به این دریا میریزد دانوب نام دارد. مساحت این دریا ۴۳۶۴۰۰کیلومتر مربع وحداکثرعمق آن ۲۲۰۰ متر است،
دریای سیاه حوضهی محصوری را تشکیل میدهد ، دربین جنوب شرقی اروپا و آسیا ی صغیر که این حوضه در زمان تشکیل کوه میوسین که رشته کوهها را برافراشت واقیانوس قدیمی تتیس چند حوضه شد ، (از جمله دریای سارماتیک تقسیم نمود) شکل گرفت .
کشورهای هم مرز دریا شامل :
ترکیه ،
بلغارستان ، رومانی ، اوکراین ،
روسیه و
گرجستان است .
نام این دریا را نمیتوان ازقبل از قرن۱۳دا نست اما شواهدی مبنی بر قدیمیتر بودن نام این دریا وجود دارد
...مشاهده کامل متن .
بر اساس جغرافیای استرا بون این دریا در روزگار باستان فقط دریا ( پونتوس ) نامیده میشد ( هما نند هومر که فقط با نام شاعر مورد خطاب بود ). یونانیان و رومیان باستان این دریا را دریای مهمان نواز مینامیدند ، این عبارت جایگزین عبارت دریای غیر مهمان نواز میباشد که توسط پیندار در اوایل قرن ۵ قبل از میلاد استفاده میشد .
استرا بو معتقد بود چون دریا نوردی در این دریا مشکل بود و سواحل آن محل سکونت قبایل وحشی بود این دریا قبل از مهاجرت یونانیان به این نام بوده و بعد از مهاجرت مایلزینها به مهمان نواز تغییر یافته .
اما نام اکسونس برخا سته از کلمه فارسی به معنای تیره میبا شد که مشخص است دریای سیاه ریشه در روزگار با ستان دارد ، این نام بر اساس علم ریشه شناسی مردمی است .
این نام ممکن است در جهت ارتباط با جهات قطب نما با شد یعنی دریای سیاه اشاره به شمال و سرخ اشاره به جنوب .( هرودت گاهی آن را دریای سرخ و گا هی دریای جنوب مینامید ) از آنجایی که نسبت به دریای مدیترانه در قسمت شمالیتری است و درجهی شوری آن نیز کمتر است تمرکز جلبکهای ریز غنیتر است و رنگ آن تیره است .
میدان دید این دریا به طور تقریبی ۵ متر (۵/۵) یارد است که این میزان برای دریار مدیترانه ۳۵ متر ( ۳۸) یارد است . نام بلغاری این دریا نیز مربوط به طوفانی بودن دریا در گذشته میشود .
برخی نیز معتقدند که این نام بر دوران کشتی نوح بر میگردد و نظریهی طوفانی بودن نیز اشاره به همین مطلب دارد .
نظریهی طوفان :
این نظریه در سال ۱۹۹۷ توسط ویلیام رایان و والتر پیتمن از دانشگاه کلمبیا مطرح شد .
آن دو معتقدند که در روزگار قدیم سیل بزرگی بسفر را فرا گرفت . آن دو میگویند که دریای سیاه و دریای خزر دریاچههای آب شیرین پهناوری بودند اما در ۵۰۰۰ سال قبل از میلاد دریای مدیترانه بر روی صخره ای واژگون شده که باعث ارتباط دریای سیاه و دریای مدیترانه شده این صخره هنوز در بسفر وجود دارد .
سرزمین انتهای دریای سیاه با نام کولچیس که اکنون گرجستان نام دارد برای یونانیان ، مرز دنیای شناخته شده به حساب میآمد .
استپهای سمت شمال دریا توسط برخی پژوهشگران مانند کورگان به عنوان زیستگاه اصلی گویشوران زبان هند واروپایی اولیه ، پدرخانواده زبان هند و اروپایی شمرده میشود .
در حالی که برخی زیستگاه را در شرق دریای خزر و عده ای نیز در آناتولی میدانند .
منبع:.wikipedia.org
http://shebre.blogfa.com/