شهر آسک شهری قدیمی ومتروکه است که در جنوب شهر امیدیه کنونی در نزدیکی روستای آسیاب و همچنین در جنوب شرقی هندیجان و کیان کوه واقع شده است.
این شهر باستانی همواره توسط جهانگردان معروف مورد بازدید و توصیف زیادی قرار گرفته است .
شهر آسک و جنگ خوارج در دوران اسلامی
شهرت آسک در دوران اسلامی به سبب جنگی که میان خوارج ازارقه و سپاه عبیدا.. بن زیاد در این محل در گرفت معروف بوده است در کتاب تاریخ و جغرافیا ی خوزستان در ص 155و156 سید محمد علی امام مینویسد : عبیدا… زیاد در سال پنجاه و هشتم هجری یک مجتهد بزرگ بنام ابو هلال مرداس بن حدیر حنظلی را که پیشوای خوارج ازارقه بوده در بصره به زندان انداخت .
مرداس پس از رهائی از زندان عبید ا… با چهل تن از یاران خود به اهواز و سپس به شهر آسک آمدند عبید ا… سپاهی مرکب از دوهزار تن را در پی مرداس و یارانش فرستاد و میان سپاه عبیدا… ومرداس در شهر آسک جنگ در گرفت و سپاه عبیدا… شکست خورد و چنان گریختند که تا بصره پشت سر خودرا نگاه نکردند و فرمانده شان تا مدتها مورد ریشخند کودکان بود .
در سال 61 هجری مرداس ویارانش در شهر آسک استقرار یافتند و مواضع خود را مستحکم کردند اما عبیدا… که کار قتل امام حسین (ع) و یارانش را در کربلا به پایان رسانید مجددا یک سپاه سه هزار نفری به فرماندهی سعید بن اسلم الکلابی را مامور نمود و به شهر آسک فرستاد و مرداس بن حدیر حنضلی و یارانش را در حال نماز کشتند
.شاعر عرب بنام عیسی بن فاتک در خصوص این واقعه شعری سروده است که :
« الفی مومن فی مازعمتم و یقتلهم با آسک اربعونا »
در کتاب حدود العالم نیز آمده است که:( ( در شهر آسک حرب ارزقیان آنجا بوده است اندر قدیم )).
آتشفشان شهر آسک
درروزگاران پیشین شهر آسک بخاطر داشتن آتشفشان نیز معروف بوده است و اکثر مورخین و بعضی از جغرافی نویسان در این مورد اظهار نظر نموده اند.
آتشفشان آسک در پنج کیلومتری شهر امیدیه در کنارجاده امیدیه به آغاجاری واقع شده است و هم اکنون به کوه سوخته معروف است .
اصطخری در مورد آتشفشان آسک مینویسد: خوزستان را در نزدیک سر حدات فارس کوهی است که پیوسته آتش از آن شعله میکشد ودر شب آتش آن دیده میشود ودرروز دود آن
صاحب فارسنامه ناصری مینویسد : در اواخر ناحیه زیدون و بر تل بلندی در میانه تلهای بلندو کوتاه قبری و گنبدی است که آنرازاهدسوخته گویند ودر نزدیکی آن گنبد چندین شکاف در زمین است وهمیشه دودی که بوی گوگرد دهد از آن شکافها بیرون میآید و در شبها روشنائی دهد اعراب آنجا ر ا(زویهد) یعنی زاهد کوچک گویند و در واقع زهیت به زبان زرتشتی به معنی جهنم است .
لازم به توضیح است که آتشفشان باستانی شهر آسک در نزدیکی روستای خیط زبید و کارخانه آسفالت امیدیه جای بسیار دیدنی است و قبل از ورود اسلام به ایران مردم شهر آسک زرتشتی بوده و در روزهای خاص به کنار این آتشفشان میآمدند ودر فضای باز که عادت زرتشتیان است به عبادت میپرداختند .
گواه این موضوع دو مناره بیضی شکل است که در دو طرف کوه سوخته موجود است که یکی از منارهها کاملا تخریب شده و دومی آثاری از آن پیداست و اطراف این منارهها نیز مملو از آجر و سفال و کوزه شکسته است .
مسعودی در حدود العالم ص 137 نیز مینویسد بلاد آسک که مابین فارس و خوزستان است آتشفشانی وجود دارد که آتش آن در شب از بیست فرسخی دیده میشود و آن در ممالک اسلام مشهور است و آتشفشان به معنی چشمه آتشی است که از زمین بیرون میآید و از سخن این مورخ معلوم میشود آتشفشان شهر آسک در ذشته شعله ور بوده و اکنون نیز فعال است اما جز اندک دود و روشنائی مختصر و بوی گوگرد از آن چیز دیگری به مشام نمیرسد.
سابقه تاریخی شهر آسک
سابقه تاریخی شهر آسک را میتوان به دو دوره تقسیم کرد:
1-دوران قبل از ورود اسلام به ایران: دوران اشکانی و ساسانی
2-دوران بعد از وروداسلام به ایران: که مردم شهر آسک قبول اسلام نمودند
نژاد- دین –خط و زبان-و عوامل ویرانی شهر آسک
نژاد مردم آسک بنا به شواهد تاریخی و مدار ک مستند و گواه مورخین “از منطقه کهگیلویه تا نزدیکهای شهر شوش دانیال محل سکونت مردمانی بود که آنها را اوکسیان میگفتند که در قرون بعد به لر موسوم گشتند
دین مردم آسک زرتشتی و به زبان پهلوی تکلم وبه خط پهلوی مینوشتن
چنانچه ابن مهلهل در قبل آورده بود که:
در بقعه ای که قباد ساسانی در شهر آسک بنا کرده بود”بر درب غربی آن کتابتی بر سنگ به زبان پهلوی بر روی آن حک شده بود
به گواه تاریخ عوامل متعددی در ویرانی شهر آسک نقش داشته است ازجمله :
وجود زلزلههای متعدد-مهاجرتهای ایلی ودرگیریهای محلی-هجوم اقوام مختلف و طمع به اراضی و زمینهای مستعد (چون شهر از یک طرف به کوه و از طرف دیگر تا مجاورت دریا و نزدیکهای هندیجان فعلی منتهی میشد)
آثار بجا مانده از شهر آسک
آتشفشان شهر آسک (کوه سوخته فعلی)
تپههای در دهستان آسیاب بنام(برد کار گه) که کارگه مخفف کارگاه و نشان میدهد که شهر یکی شهر صنعتی بوده است و گواه موضوع هم وجود “شبه استخر و حوض هائی است که هنوز موجود است و همچنین وجود قطعات سفال و کوزه شکسته هائی است که سراسر تپهها را پوشانده است
وجودتپه هائی در روستای گرگری سفلی بنام (تل میلک) که شبیه تپههای دهستان آسیا ب مملو از سفال و کوزه شکسته مربوط به دورههای عیلامی-اشکانی و ساسانی است
وجود تپههای باستانی دیگری در بین روستاهای گر گری سفلی و روستای قلندری بنام (تپههای سفید) که در اینجا نیز پی ساختمانهای قدیمی و مملو از کوزه شکسته میباشد
وجود چشمههای آب شور در نزدیکی روستای سور مقداد(که در کتاب مرات البلدان دروصف آسک آمده بودکه آسک آب و نخل فراوان دارد و در حوالی این شهر در دشت چشمه ای است پر آب که آبش بد است )
وجود دره ای در اطراف آسیاب بنام (دره میخ) که اطراف این دره آثاری از قبور گذشته وجود دارد (و احتمال دارد همان محلی که مورخین از آن یاد کرده باشند و ابن مهلهل از آن دیدن کرده و گفته است که :
“در آنجا ایوانی است عالی ـو میان ایوان و چشمه گنبدی است که قباد پدر انوشیروان بنا نهاده که ارتفاع اش بیش از صد ذراع است)همین محل باشد
7-وجود تپه ای دیگر که در محلی بنام(تل خکشتری)معروف است و در آسیاب وجود دارد و از آثار آن پیداست که قبلا عمارت و یا ساختمان مهمی بود و بعدها به آتش کشیده شده است- بر روی این تپه نیز سفال و کوزه شکسته دیده میشود.
منبع :http://vista.ir/content/111021
برگرفته از کتاب سیمای آسک و امیدیه تالیف عباس حیاتی
http://www.mpr-khuz.ir/post-648.aspx
http://asaki.blogfa.com/post-1.aspx