کتیبه تاریخی تنگی ور کتیبهایست،که قدمت تاریخی زیادی در استان کردستان دارد و مربوط به دوره تاریخی عصر آهن است.
طبق آخرین مطالعات انجام شده این کتیبه متعلق سارگن دوم پادشاه آشور است که پس از ستایش خدایان دولت آشور به شرح پیروزیهای خود میپردازد و احتمالا نقش نیم تنه مرد هم متعلق به شخص سارگن دوم میباشد.
اولین بار در سال ۱۳۴۷ هجری شمسی توسط هیئت باستانشناسی تهرانی به سرپرستی علی اکبر سرفراز، کتیبه تنگی ور مورد بررسی قرار گرفت و پس از گذشت ۲۳سال کتیبه تنگی ور به شماره ۵۱۱۷ به ثبت ملی رسیده است.
علاوه بر اهمیت این کتیبه از لحاظ تاریخی، منطقه استقرار آن از لحاظ طبیعت گردی بسیار مهم است زیرا آبشارهای طبیعی فراوان دره تنگی ور از دیدنیترین نقاط استان است.
آنچه قابل اهمیت است این بود که این کتیبه و نقش برجسته با دو کتیبه دیگر که مربوط به زمان سارگن دوم به نامهای سنگ استل در قبرس و سنگ استل در نجف آباد است؛ قابل مقایسه و موارد مشترک زیادی دارند.
با گذشت بیش از ۲۷قرن بر اثر ساییدگی، یخبندان و... قسمتهایی از کتیبه صدمه دیده اما هنوز هم قابل رویت است. در درون طاق نما و در جهت غربی آن نقش برجسته انسانی که احتمالاً شخص پادشاه است به طول۱۵۰سانتیمتر و پهنای ۳۰ سانتیمتر حجاری شده است.
کلاه پادشاه تقریبا استوانهای شکل است که نقوش مشخص دارد، پادشاه دارای ریش انبوه و پرپشتی است که میتواند یکی از نمادهای ویژه حاکمان آشور باشد؛ موهای این نقش برجسته به صورتی خاص در پشت سر جمع شده که میتواند نشان دهنده حالتی باشد که شاه آماده برپایی یک مراسم خاص است.
معنای سنگ نوشته را سه دیدگاه را دنبال میکند:
*مدح و ستایش شاه و ارائه خدمات او
*گزارش رخدادهای دوران شاه
*نفرین بر هرکسی که کتیبه را از بین ببرد.
این کتیبه ی قدیمی برای بررسی تاریخ ایران قبل از قدرتگیری مادها،اهمیت بسیار دارد.
کتیبه ی تنگیور در پای کوه«شاهو» از کوههای معروف کردستان و در ۳۵ کیلومتری غرب شهرستان «کامیاران»در درهای تنگ میان سه روستا قرار دارد: روستای «پالنگان» در شمال غربی کتیبه و درست در طرف دیگر این دره،روستای«تنگیور»در نزدیکی کتیبه و در قسمت جنوبی آنکه کتیبه به نام این روستا معروف شده است،و روستای«یوزیدر»در قسمت جنوب شرقی کتیبه.
این کتیبه بر سینه ی راست درهای حک شده که آب چشمه های نزدیک به خود و قسمتی از آب کوه شاهو را که از کنار روستای تنگیور به این دره میریزد،و همچنین آب روستای یوزیدر و دشت جنوبی را به روستای پالنگان و با فاصله ی کمی از آن جا به رود سیروان (گاورود) یا دیالهی قدیم، میریزد.
این دره ی باریک،از کنار کتیبه شروع میشود و تا روستای پالنگان تقریبا ۱۰ کیلومتر طول دارد.در واقع دژ طبیعی محکمی است که تنها از دو راه ورود،یکی در کنار کتیبه و یکی در جانب شمال غربی در روستای پالنگان،میتوان به آن وارد شد.هنوز آثار سنگرهای دیدهبانی در جاهایی باقی مانده است که با وجود صعب العبوری،امکان نفوذی به این دژ بودهاند.
درون دره،چشمههای آب دائمی وجود دارند و با داشتن ذخیرهی غذایی،این دژ میتوانست به مدت طولانی در برابر حملهها مقاومت کند.ابتدای ورود شمال غربی،در سمت راست که دارای شیب کمی در پائین دره است،به محله ی یهودیها شهرت دارد.
بالاتر،چشمههای دائمی و پرآب دره از کنار این محل شروع میشوند و به طرف بالاتر ادامه مییابند.
جریان آب از طرف جنوب شرقی،با پشت سر گذاشتن دشت جنوب شرقی و چند تپهی باستانی کوچک در طرف راست به ورودی دره، به این درهی تنگ وارد میشود.این آب با فشار زیادی در بهار،به آب چشمههای درونی دره میپیوندد و با حجم فراوان،از طرف شمال غربی با پشت سر گذاشتن روستای پالنگان،رو در جانب دشتی دیگر با شیب نسبتا زیاد،به سیروان میریزد و مسیر پرپیچ وخم و طولانی خود را در درههای تنگ زاگرس به سوی بین النهرین در پیش میگیرد.
میتوان تصور کرد که این کتیبه در گذشته حداقل در مسیر چهارراه قرار گرفته بود:راهی که از جانب شرق و با گذشتن از دشتی وسیع،پس از پشتسر گذاشتن کرمانشاه و کامیاران به این کتیبه و به کنار رود سیروان میرسید و اکنون جادهی اصلی ارتباطی کامیاران با این منطقه است.
راهی دیگر که در واقع ادامهی همین راه بود و با گذشتن از پلی که هنوز آثار یکی از پایههای آن در کنار سیروان معروف به پلدختر(کلی کناچه)در فاصلهی چند صد متری پائینتر از پل جادهی کنونی قرار دارد،به دشت شمالی و از آن جا به مریوان میرفت.
این پایهی پل از سنگ و ساروج است و بنای محکم پل را نشان میدهد.راه دیگر،راه شرقی است که در طول رودخانهی سیروان به سنندج میرفت و بالاخره راه غربی که راهی نسبتا صعب العبور بوده و با پشتسر نهادن کوه شاهو،به کوهپایههای جنوبی این کوه،به منطقهی پاوه و جوانرود منتهی میشد.این راهها مناسبترین مسیرهای ارتباطی دژ با مناطق اطرافش بودهاند که وجود کتیبه میتواند نشاندهنده ی اهمیت این محل در گذشته باشد.
شغل مردم این منطقه کشاورزی دیم و مخصوصا کشت گندم و جوست.در داخل دره و در کنار رود سیروان نیز باغداری محدودی وجود دارد.اما وجود گورستانهای گوناگون و نام مناطق اطراف این دژ،حتی در دشتهای مرتفع،نشاندهندهی وجود مردمانی یکجانشین و کشاورز در اطراف دیاله در گذشته است؛هرچند مردمان امروزین اطراف دژ،زندگی نیمه کوچ نشینی دارند.
توصیف کتیبه :
کتیبه در ورودی جنوبی بر جانب راست دره و پس از پشت سر نهادن نزدیک به ۲۰۰۰ متر،در ارتفاع حدودا ۵۰ متری دیوار کنده شده است.این حجاری که کتیبه درآن قرار گرفته،به صورت طاقی است تا کتبیه را از ناملایمات طبیعی محافظت کند.کتیبه بر زمینهی نقش برجستهای از سارگن نوشته شده است.
این نقش،سارگن را نشان میدهد که کلاهی مدور بر سر دارد.چهرهی او بهصورت نیمرخ نشان داده شده و دارای ریش بلند و مجعد و موهای پرپشت است که از پشت روی گردنش ریختهاند.جامهای بلند به تن دارد و نیم تنهای نیز روی آن پوشیده است.
سارگن در دست راستش که آنرا بلند کرده است،ماکت معبدی را دارد که میتواند معبد یکی از خدایانی باشد که در کتیبه نام برده است؛این شاید خدای آشور باشد که توجه خدایان به سارگن و کمک به او در پیروزیاش را نشان میدهد.همه ی سطح حجاری را نوشته ی کتیبه پوشانده و حتی به دلیل کمبود جا،روی کنارههای طاقنما نیز نوشته شده است.
این نوشته به خط میخی آشوری و شامل ۴۶ سطر است.در پای کتیبه و در کنار سطح دره،جریان تند آب سطح دره را پس از گذشت سالیان دراز پائینتر برده است.آثار دو هاون یکی کوچکتر و کم عمقتر و دیگری بزرگتر و عمیقتر وجود دارد.با ادامه ی راه در جانب راست و با فاصلهی کمی از کتیبه،دیواره ی دره به ارتفاع حدودا ۵ و طول ۲۰ و عمق ۵ متر کنده شده که به احتمال زیاد به همان دوران مربوط است.اکنون ساکنان این محل گلههای خود را در ساعات گرم تابستان به آن جا میبرند.
در دوران گذشته نیز میتوانست چنین کاربردی داشته یا پناهگاه مردم فراری از برابر مهاجمان باشد.اما روبه روی کتیبه در جانب دیگر دره شکافی وجود دارد که مردمان بومی کنونی به آن«زینانه»به معنی زندان کوچک میگویند و نشانگر مورد استفاده ی این محل است.
در نزدیکی ورودی شمال غربی سنگری از سنگ درست در مقابل معبری سخت قرار دارد که احتمالا برای ورود به دژ از آن استفاده میکردهاند.
منبع :http://ilna.ir/news/news.cfm?id
http://www.ostan-kd.ir/Default.aspx?TabId=37
http://www.banehpedia.com/posts/kurd-and-kurdistan/introduction-to-kurdistan