ینگی امام" از روستاهای کهن شهرستان
ساوجبلاغ و مجموعه ای تاریخی باستانی است که امامزادگان، کاروانسرا و تپه ای تاریخی به جا مانده از
دوره صفوی را در خود جای داده است
تپه باستانی
ینگی امام، کاروانسرای
ینگی امام و امام زاده هادی و علی نقی که مربوط به
دوره ایلخانی است و در خارج از بنای کاروانسرا قرار دارد، در این بخش قرار گرفته است تپه باستانی
ینگی امام با ارتفاع تقریبی 16متر در 2 کیلومتری شرق شهر قدیم هشتگرد و در شمال بلوار شهید چمران واقع شده است.
کاروانسرا در سال 1377 با شماره 2175 و تپه در تاریخ 1379/12/25 با شماره 3504 به ثبت فهرست آثار ملی در آمد. قسمتی از تپه اقماری در جنوب بلوار نیز بر اثر راهسازی بریده شده که بر اساس شواهد موجود قدمت آن به
دوره اسلامی "احتمالاً تاریخی ویا فراتر از آن" میرسد.خاک حاصلخیز و مرغوب تپة
ینگی امام باعث شده است که سطح این تپه باستانی بطور فشردهای پوشیده از انواع گیاهان وحشی باشد.
تپه
ینگی ...مشاهده کامل متن امام به لحاظ قرار گرفتن در مسیر شاهراه اصلی و اتصالی
تهران به
قزوین در اغلب منابع بررسی شناسایی باستان شناسی از آن نام برده شده است.
و این تپه باستانی نیز مثل بسیاری از محوطههای باستانی دیگر دستخوش حفاریهای قاچاقچیان شده استاین تپه در سه فصل کاوش شده و نتایج به دست آمده شامل: محور معماری وساختاری، آثار و دادههای منقول که هر دو گونهی این نتایج دارای تنوع و ویژگی منحصر بفرد هستند، ساختار معماری بدست آمده در سطح تپه از نوع کوچرویی و مربوط به
دوره ایلخانی بوده است که با مطالعات تطبیقی اشیا بدست آمده و نوع سازهها تاریخ گذاری و گاهنگاری را نزدیک به زمان تقریبی نمود.
نوع سازهها شامل فضاهای با ابعاد و اندازههای مختلف بودند و به لحاظ فرم و تیپ معماری بر اساس نیاز گسترش پیدا کرده اند و از یک الگوی واحد پیروی نمیکردند.
نحوه ایجاد سازهها بدین گونه بود که باتوجه به شرایط زمانی و موقعیت
دوره از وضعیت توپوگرافی تپه استفاده کرده و گودهای جهت ایجاد اتاقک حفر نمودند که تمامی سطوح و فضاهای حفر شده با ملاط گل اندود شده و بر اساس اشیاء آهنی قلاب شکل و میخی کشف شده در داخل فضای اتاقها احتمالا نوع پوشش آنها از چادر و بطور موقت بوده است.
نوع دیگر سازه بدست آمده فضای کارگاهی بود که در آن مصالح آجر استفاده شده و کانال جهت شیره گیری
انگور استفاده شده بود.
ساختار دیگری که میتوان به آن اشاره کرد تعداد زیادی تنور در فضاهای کشف شده در این مکان است، در مجموع مصالح به کار رفته در این سازهها تلفیقی از خشت و آجر همراه با ملاط گل بود.
بحث دربارهی قدمت و کاربرد فضاها کمی عجولانه میباشد. با این حال دو
دوره شاخص معماری مشاهده گردید که
دوره اول مربوط به اواسط
دوره اسلامی با معماری ضعیفتر و
دوره دوم مربوط به
دوره تاریخی با معماری منسجم و قویتر میباشد.
این کاروانسرا مانند دیگر کاروانسراهای
دوره صفویه دارای فضاهای از قبیل ورودی، حجره، شاه نشین، ایوانچه، شترخان،
ایوان و حیاط میباشد. ورودی بنا در ضلع شرقی واقع شده است و در قسمت بالای فضای ورودی یک تاق چهارگرده پوش مشاهده میشود.
این بنا دارای 24 حجره میباشد که در هر ضلع کاروانسرا 6 حجره وجود دارد. پوشش حجرهها تاقی، از نوع تاق چهار گرده پوش میباشد. درحال حاضر7حجره فاقد ایوانچه میباشد.
این فضا محل استراحت بزرگان و اشخاص مهم کاروان بوده است. سقف شاه نشین به صورت مسطح و از نوع تیرپوش چوبی میباشد. در این بنا شاهد دو فضای شاه نشین که در ضلعهای شمالی و غربی کاروانسرا قرار دارند هستیم.
لازم به ذکر است که سقف تیرپوش چوبی واقع در ضلع شمالی، الحاقی
دوره قاجاریه میباشد و سقف اصلی به صورت تاق آهنگ بوده است.
ایوانچه فضایی است که در قسمت جلوی حجرهها قرارمی گیرد. این کاروانسرا در حال حاضردارای17 ایوانچه میباشد. پوشش ایوانچهها تاق آهنگ میباشد.
فضای شترخان و به عبارت دیگر اصطبل محل استراحت حیوانات بوده است. این فضا در دور تا دور بنا، در قسمت پشت حجرهها قرار دارد. با توجه به نقشه اصلی بنا، فضای شترخان در چهار طرف به همدیگر راه داشته است.
ولی در سالهای اخیر به علت دخل و تصرفات صورت گرفته با انجام دیوار کشیها این فضا در بعضی از قسمتها مسدود شده است. پوشش این فضا به صورت تاق و تویزه میباشد.
تاقها اکثرا چهارگرده پوش هستند اما در بعضی از قسمتها تاق کژاوه هم مشاهده میشود. این فضا دارای چهارگنبد از نوع کلنبو که در4 گوشه کاروانسرا قرارگرفته است میباشد.
طبق نظریات داده شده این بنا به مانند کاروانسراهای
دوره صفویه به صورت چهار ایوانی بوده ولی در حال حاضر شاهد3
ایوان در ضلعهای شرقی، غربی و شمالی میباشیم، که
ایوان شرقی دارای کاربری ورودی و دو
ایوان دیگر پیش فضای ورود به شاه نشینها میباشند.
این بنا مانند کاروانسراهایی که در دشتها ساخته میشده دارای یک میانسرا (حیاط) میباشد. معمولا در وسط حیاط این نوع از کاروانسراها یک آب انبار و یا بار انداز ساخته میشده است.
با توجه به نظرات مردم محله
ینگی امام این بنا در گذشته دارای یک آب انبار بوده که در حال حاضر به جزء یک حوض در وسط حیاط که اخیرا ساخته شده است چیز دیگری مشاهده نمیشود.
حفاری در فصل دوم تپه
ینگی امام بیشتر با هدف شناخت لایهها و ادوار فرهنگی انجام شد و در مجموع دادهها و آثار به دست آمده در ترانشه پله ای که شامل ساختارها و سفالهای مکشوفه به ترتیب در پله اول دوم و سوم مربوط به
دوره ایلخانی است که نمونههای مقایسه با یافتههای سفالی استقرار یک
تپه حسنلو (1) که بیشتر سفالها با لعاب
فیروزه ای روشن که سطح لعاب دارای ترکها و از کیفیت کمتری برخوردار میباشد، است.
البته به لحاظ فرمیک کاسهها و ظروف گود که دارای لبه به داخل برگشته در نمونههای معرفی شده سفالهای اسلامی قرن هفتم در بررسی میاناب
شوشتر قابل مشاهده است.
معماری قابل توصیف وجود نداشته و بیشتر مکاروانسرای
ینگی امام در کنار تپه تاریخی و امامزاده هادی و علی النقیعماری بومی و محلی است.
در دادههای پله چهارم و پنجم ، سفالها بیشتر بدون لعاب است و این کاهش در سفال پلههای ششم و هفتم بسیار چشمگیر است و سفالهای نمونههای توصیفی پلهها دارای نقوش استامپی در موتیفهای گیاهی هندسی و حیوانی است (قابل مقایسه با سفالهای قلعه سنگی رباط کریم پازوکی).
(3) البته به لحاظ ساختاری تعداد محدود سفالهای دو لایه به دست آمد که مربوط به قرن چهارم است (4). در پله چهارم و پنجم سازه دیوار قطوری که به عرض 170 سانتی متر است، احتمالا" حصار بنایی مانند قلعه و یا حاکم نشین در آن
دوره بوده است.
در این قسمت ما به اولین معماری منسجم در عمق 250 سانتیمتری از سطح تپه برخورد کردیم. این دیوار با عرض 170 و ارتفاع 220 نشان از عظمت آن و به طبع معماری موجود در این بخش است.
همان طور که اشاره شد سفالهای پله ششم و هفتم بدون لعاب، دارای تزیین افزوده در روی دسته که به صورت کنگره تزیین شده است و سفالهای با نقوش کنده نامنظم و خراشهای نامتقارن و تعداد بسیار کم کاسه گود با لعاب سبز تیره و مات دارای خمیره نخودی و در مواردی خاکستری است که در روی بدنه نقوش کنده جناغی و موجی، زیگزاگ و خطوط موازی و عمودی است.
در نهایت براساس دادههای سفالی دورههای این تپه، از قرن اولیه تا هفتم دادای توالی است که این موضوع در پله اول و دوم که جدیدترین
دوره قرن هفتم (
دوره ایلخانی) و قدیمیترین در پله هفتم مربوط به قرون اولیه است که مشهور به
دوره لعاب گیری سفالها است، قابل مشاهده است و همان طور که اشاره شد تعداد سفالهای با لعاب، بسیار کم بود.
البته به تعداد سه قطعه سفال نخودی منقوش در میان قطعات سفالی مکشوفه وجود داشت که
دوره آنها احتمالا" مربوط به قرن 2 و 3 هجری است.
در این بخش، معماری شامل تک ردیفهای خشتی و آوار میشود و معماری منسجم و خاصی به دست نیامد. آنچه از برش این پلهها و با توجه به آوارها برمی آید به نظر میرسد در این قسمت معماری وجود دارد ولیکن جهت رسیدن به آن میبایست بیشتر به داخل تپه نفوذ کرد و حفاری نمود تا به نتیجه قطعی رسید و این مهم نیز در مورد گونه شناسی سفالها نیز صدق میکند که در فصل بعد در دستور کار قرار خواهد گرفت.
آثار معماری به دست آمده در ترانشه 2 که شامل سازه دیوارها و دو فضای اتاق است که جهت این فضاها در جهت شمال شرقی به جنوب غربی است که نشانگر آشنایی کامل ساکنان محوطه به اقلیم منطقه است (در منطقه باد نسبتا" خنکی وجود دارد که به نام باد راز معروف است که زمان وزش آن تا ماههای پایانی پاییز ادامه داشت و در جهت جنوب غربی به شمال شرقی است).
چرا که هیچ یک از ورودیها در جهت جنوب غربی نیست و دیوارهای جنوبی در این قسمت ساخته شده و مسیر را مسدود کرده است.
سفال فضاها، بیشتر از نوع سفال با لعاب
فیروزه ای است. همچنین فرم کاسههای مثلثی و ظروف گود با لبه به داخل ظرف برگشته است که این سفالها با سفالهای به دست آمده از پله اول تا سوم ترانشه پله ای از یک گونه است که در کنترک عمق این سازه، ترانشه معماری با عمق سازه پله سوم نسبتا" در یک تراز با اختلاف بسیار کم است، قرار دارد که هر دو آثار این پلههای اول تا سوم و ترانشه معماری، مربوط به
دوره ایلخانی است که این نتیجه گیری با پلههای 1 و 2 و 3 برابری میکند و نتیجه ای که در فصل اول در خصوص اینکه این معماری به عنوان معماری محلی و بومی و فاقد انسجام لازم است را تایید میکند.
در مجموع ترانشه پله ای که تا عمق 9 متری نسبت به نقطه ثابت در راس تپه بود، حفاری گردید و به لحاظ اتمام فصل، حفاری تا خاک بکر ادامه نیافت و انجام مطالعات جامع در خصوص لایههای زیرین تپه به فصل بعد موکول شد.
در مورد شیوه لایه نگاری ترانشه پله ای این تپه باید به چند نکته اشاره کرد:
در مورد لایهها که 16 لایه شناسایی شد اشاره میدارد بعد از اتمام حفاری پله ها، دیوارههای پلهها مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفت و هرگونه تفاوت در تغییر خاک به عنوان یک لایه شناسایی شد.
البته در پلان ارایه شده جانمایی معماری به دست آمده و فرم پلهها مدنظر بوده و تنها موقعیت لایهها در آن نشان داده شده است.
- در مجموع در این فصل در ترانشه پله ای سه
دوره زمانی مشخص شد: 1)
دوره ایلخانی در پلههای 1 و 2 و 3؛ 2)
دوره مربوط به قرون 4 و 5 در پلههای 4 و 5؛ 3) دورههای قرون اوایل اسلامی در پلههای 6 و 7 میباشد و این تاریخ گذاری براساس گونه شناسی سفالها مشخص شده است.
- معماری به دست آمده در پلههای 4 و ادامه آن در پله 5 با شماره لوکس 211 یکی از مهمترین معماری این تپه است. معماری هایی که در پله پنجم و پلههای 7 و 8 به دست آمد، از نظر ساختاری از انسجام قابل توصیفی برخوردار نیستند اما این دلیلی بر عدم وجود آثار معماری مهم نیست بلکه نشان میدهد در صورت حفاری در دل تپه (عمق ترانشه ای پله ای بیشتر باشد)، میتوان احتمالا" به معماریهای مستحکمتر دست یافت.
منبع:
http://128askari.parsiblog.com/
http://www.mehrnews.com/
http://www.yjc.ir/