شبکه اجتماعی گردشگری تیشینه
دوست گرامی برای آشنایی با گشت و گذارهای دیگر دوستان از شبکه اجتماعی تیشینه دیدن کنید.
مشاهده شبکه اجتماعی گردشگری تیشینه
آیا کسی هست که تجربه تلخ خرید از یک فروشگاه به اصطلاح سوغاتی را نداشته باشد در حالی که چندی بعد متوجه شود سر او کلاه رفته و قیمت یک کالا را چندین برابر گرانتر به او فروخته اند؟ و یا کسی بوده که پس از رزرو هتل در کیش و گذراندن تعطیلات در سواحل این شهر در اوج فصل سفر مانند نوروز، از مشاهده زبالههای تلنبار شده در کنار ساحل خلیج فارس خجالت زده نشده باشد؟ و یا کسی وجود داشته که پس از برگشت از تعطیلات احساس پوچی به وی دست نداده باشد؟ اینها سوالاتی هستند که، یک جامعه شناس و نویسنده کتابی با عنوان "راهنمای ضدگردشگری" به نام رادولف کریستین مطرح کرده است و در آن کتاب حتی از گردشگری اخلاقی هم انتقاد نموده است. به عقیده او گردشگرانی با بهترین تمایلات هم حتی به نوعی در جهت نیروی جهانی تخریب حرکت مینمایند.
این جامعه شناس بیان میکند که صنعت گردشگری، به نمایاندن تنوع فرهنگی در جهان افتخار میکند، اما در حقیقت در حال تخریب آن است. از دست رفتن هویت فرهنگی، آلودگی، اعیانیسازی محله ها، ترس از گردشگری، ... همه و همه برخی از تأثیرات جانبی ناخواسته ازدیاد و تکثیر گردشگری است. برای نمونه این یکی از تاثیرات میتوان به آلودگیهای ایجاد شده زیست محیطی در شهرهای توریستی مانند مشهد اشاره نمود. این شهر بزرگ که بر اساس آمار سال 95 بیش از 3 میلیون جمعیت دارد، در زمان پیک سفر همچون نوروز بالغ بر 6 میلیون زائر را در خود جای میدهد که رقم بی سابقه ایست. این حجم از مسافر، آلودگیهای بیش از اندازه هوا، ترافیکهای سنگین شهری، تولید بی سابقه زباله، افزایش قیمت بی سابقه برای رزرو هتل در مشهد و... را موجب میشود.
مطابق با نظر کریستین، گردشگر یک ویرانگر بی تفاوت است. در تئوری، گردشگران به دلیل اینکه "آنها عاشق سیاره زمین هستند"، به نقاط مختلف سفر میکنند، اما در واقع با انجام چنین کاری، آنها در جهت تخریب آن پیش میروند. بنابراین برای جامعه شناس مزبور، تنها راه نجات کره زمین، توقف مسافرت دست جمعی مردم میباشد.
از نظر کریستین، گردشگری پایدار، به دلیل اینکه از زنجیره ای از قوانین مرتبط با سیاستهای موازنه اقتصادی تبعیت میکند، هم حتی گزینه ای مورد تأیید نیست و تنها درصد کوچکی از مجموع ارقام مربوطه را نشان میدهد. بر اساس عقیده کریستین گردشگری اخلاقی برای افزایش آگاهی مفید است، اما جهان را تغییر نخواهد داد.
اگر تمایل به توقف مسافرتهای دسته جمعی ندارید، برای اینکه از دسته بندی مورد بحث در مورد گردشگری خارج شده و وارد دسته مسافران، که میزان نابود کنندگی محیط توسط آنان کمتر است، شوید، نویسنده برای شما پیشنهاداتی دارد. مطابق با نظر وی، امروزه جستجوی لذت، شادی و سرگرمی در صدر لیست برنامههای سفر قرار دارند: واقعیتی نزدیکتر به فلسفه در مقایسه با مصرف گرایی. سفر همیشه نوعی جستجوی تنوع به عنوان وسیله ای برای کشف زمین و در عمل، کشف خود بوده است.
بنابراین نویسنده پیشنهاد میدهد که رویارویی با مردم را به منظور برنامه ریزی سفر و یافتن هدف واقعی کشف و درون گرائی، غنیمت بشمارند. همچنین این پیشنهاد را هم میدهد که این کار را گاه گاه انجام داده، سفرها را طولانیتر کرده و آرامتر به مسافرت بروند. به عنوان مثال چرا سفری 3 روزه با پای پیاده به سمت مقصد مورد نظر خود نداشته باشید؟ یا به جای پرداخت هزینههای سنگین برای اقامتگاه در شهرهای شلوغ و پر جمعیت همچون رزرو هتل در تهران که موجب تولید زباله بسیاری میشود، استراحتی دلچسب در چادر مسافرتی در جنگلهای بکر و کشف نشده نداشته باشید؟ بر اساس گفتههای این جامعه شناس، این میتواند تجربه ای باشد که کل زندگیتان را تحت تأثیر قرار دهد.
سیاحت نوعی مسافرت است. در این حالت، کریستین پیشنهاد میدهد که به دنبال سریعترین راه حل نباشید (مانند سفر هوایی، که در نهایت آلوده کنندهترین روش سفر است)، بلکه دیگر وسیلههای حمل و نقلی مانند قطار یا دوچرخه، که از اصول و قواعد گردشگری اخلاقی پیروی میکنند را برگزینید.
چگونه دیگران ( و خودتان) را در مورد اینکه نیاز به متوقف کردن سفر دارید، متقاعد نمایید؟ از نظر رادولف کریستین، راه حل آن برای همه این است که مسئولیت وجود خود را به عهده بگیرند. طبق گفته وی، این حقیقت که مردم به سفر میروند، نشان میدهد که آنها در زندگی روزمره خود احساس راحتی نداشته و به نوعی به دنبال فرار از وضع موجود هستند. برای کمتر سفر کردن، شما مجبورید که زندگی روزانه خود را بهبود بخشیده و همچنین از اطرافیان خود احساس رضایت داشته باشید. بنا به گفته کریستین، اینکه یک گردشگر به مناطقی با فرهنگی متضاد با فرهنگ محل زندگی خود سفر میکند تا سنتهای محلی آنجا را ببیند و از سوی دیگر به خود زحمت شناخت همسایه اش را نمیدهد، با هم در تناقض و تضاد هستند.
چرا به جای استفاده از خودرو، با دوچرخه به سرکار نرفته و سفر را برای خودتان جالبتر ننمایید؟ و یا چرا از بناهای تاریخی محلی خود بازدید به عمل نیاورید؟