شبکه اجتماعی گردشگری تیشینه دوست گرامی برای آشنایی با گشت و گذارهای دیگر دوستان از شبکه اجتماعی تیشینه دیدن کنید. مشاهده شبکه اجتماعی گردشگری تیشینه علیرضا سالاری گزارش خطا یلداآیین شب یلداآداب و رسومهمدانشب یلدا در همدانشب یلداشب یلداآداب و رسوم شب یلدا یلدای همدانی ها....در همدان چند ماه قبل از فرارسیدن زمستان ،کدبانوی خانه درفکر شب چله است ودست اندرکار تهیه خوراکیها و شبچره میشود .شب چله ، وقتی که تمام اهل خانه دور هم جمع میشوند کدبانوی خانه کشمش ، مویز ، شانی ، هندوانه ، تخمه خربزه وهندوانه که به اینها آجیل شب چله میگویند میآورند وروی کرسی میگذارند . وقتی خوردنیها تمام شد یک تکه پارچه تازه وآب ندیده میآورند یک نفر زن مسن وبا کمال که شعر از حفظ دارد ، شعری میخواند ودختر بچه کوچک ومعصومی روی همان پارچه سوزن میزند . حاضران مجلس دردل نیت میکنند . خواندن هر شعر که تمام شده در هر محلی که دختر سوزن زده ( البته دیگران محل سوزن زدنها را نبایند ببینند ) مخصوص یک شعر است وهر کسی هر نیتی دارد یکی از آنها را که مخصوص یک شعری است انتخاب وشعر را جواب نیت خود میداند . این شعرها که میآوریم نمونه ای از اشعاری است که برای فال سوزن میخوانند :* بالای کوچه پسندت کردم ای گل کوتاه بودی بلندت کردم ای گل ترش بودی مثل آبلیمو به مثل خرده قندت کردم ای گل* سفید مرغی بودم بر شاخ پسته فلک سنگی زدم بالم شکسته فلک بالی بده پرواز گیرم دردروازه شیراز گیرم* سحر صبحی برفتم دیدن گل بدیدم جفت بلبل شاخه گل زبان زرگری میخواند ومیگفت خدا تا کی کنم صبر وتحمل ؟* کوچه درآمدی ومی رقصیدی کارد وقمه وکیسه به ما بخشیدی کارد وقمه وکیسه به ما نفتاده عید من وتو ، عید قربان افتادهدر بعضی از خانوادهها رسم است شب چله بیشتر در خانه بزرگ خانواده جمع میشوند ، البته هر کس مقداری شبچره و میوه و سایر مایحتاج شب چله را با خود میآورد .تمام میوهها وخوراکیهای زمستانی به علاوه هندوانه وقوت خضر نبی خورده میشود .شب چله شام مخصوص ندارد . خربزه هم جزء واجبات نیست . انار و به برای شب چله میگذارند که از قدیم گفته اند « سیب سردی ، انار نامردی ، به به دستم بده اگر مردی » انار را یا دان میکنند یا بیشتر نصف کرده ودر ظرف میچینند . خلاصه همه میوههای زمستانی را روی کرسی یا وسط اتاق چیده ، دست نمیزنند تا مردخانه یا بزرگترخانواده بیاید وقسمت کند . بچهها که میدانند شب چله مهمان میآید با هم دم میگیرند : / امشب شب چله است/ خاله جان سر پله است/ ونام هر کس را که دوست دارند بیاید میگویند و میخوانند :امشب شب چله است حسن چل سر پله است بیارین هندوانه حسن چل بلومانهشب چله فال گرفتن ومهره انداختن نیز رواج دارد . یک نفر یک کوزه کوچک به نام قوزوله میآورد وبه همه میگوید میخواهم مهره بریزم . هر کس هر چه دارد مثل دکمه ، مهره ، سنجاق که خودش آنرا بشناسد در کوزه میریزد بعد در کوزه را آهسته میبندند وزیر ناودان روبه قبله آویزان میکنند . این کوزه یک شبانه روز میماند تا شب چله که همه جمع شدند کوزه را آورده به دست دختر نابالغی میدهند و او را عروس میکنند . دویاق که یک پارچه گلی رنگی است به سر او میاندازند . او هم کوزه را در بغل گرفته دانه دانه مهرهها را که در کوزه هست بیرون میآورد . ولی نشان نمیدهد تا شعر خوانده شود . گاه شعری از حافظ وگاه شعری محلی میخوانند وآنوقت عروس مهره را نشان میدهد . مهره مال هر کس بود شعر هم مربوط به او میشود . گاه هر یک از حاضران یک شعر میخواند تا مهرهها تمام شود . یکی دیگر از رسوم شب چله فرستادن شب چله ای است که برای عروس عقد کرده میفرستند به این ترتیب که دختری را که عقد کرده اند وهنوز به خانه بخت نبرده اند ، خانه شوهر وظیفه دارند برایش شب چله ای بفرستند . از میوه هر چه که از قوه مالی شان برآید , ولی قوت خضر نبی واجب است . اما برای عروس ، چنجه هندوانه وخربزه که خودشان درست کرده اند نمیفرستند بلکه آجیل شور میفرستند به اضافه مرغ وماهی ویک قواره پارچه . اینها را توی سینی واگر زیاد باشد توی خوانچه میگذارند . و با شیرینی به خانه عروس میفرستند . عروس هم در عوض چیزی مانند پارچه پیراهنی یا پارچه لباسی یا جوراب برای داماد میفرستد همراه با یک جعبه شیرینی شب چله میگویند ومی خندند وشبچره میخورند وتفریح میکنند و تا نصف شب مینشینند وشادی میکنند که از فردا دیگر روزها بلند خواهد شد . ارسال مطالب بیشتر
یلدای همدانی ها....در همدان چند ماه قبل از فرارسیدن زمستان ،کدبانوی خانه درفکر شب چله است ودست اندرکار تهیه خوراکیها و شبچره میشود .شب چله ، وقتی که تمام اهل خانه دور هم جمع میشوند کدبانوی خانه کشمش ، مویز ، شانی ، هندوانه ، تخمه خربزه وهندوانه که به اینها آجیل شب چله میگویند میآورند وروی کرسی میگذارند . وقتی خوردنیها تمام شد یک تکه پارچه تازه وآب ندیده میآورند یک نفر زن مسن وبا کمال که شعر از حفظ دارد ، شعری میخواند ودختر بچه کوچک ومعصومی روی همان پارچه سوزن میزند . حاضران مجلس دردل نیت میکنند . خواندن هر شعر که تمام شده در هر محلی که دختر سوزن زده ( البته دیگران محل سوزن زدنها را نبایند ببینند ) مخصوص یک شعر است وهر کسی هر نیتی دارد یکی از آنها را که مخصوص یک شعری است انتخاب وشعر را جواب نیت خود میداند . این شعرها که میآوریم نمونه ای از اشعاری است که برای فال سوزن میخوانند :* بالای کوچه پسندت کردم ای گل کوتاه بودی بلندت کردم ای گل ترش بودی مثل آبلیمو به مثل خرده قندت کردم ای گل* سفید مرغی بودم بر شاخ پسته فلک سنگی زدم بالم شکسته فلک بالی بده پرواز گیرم دردروازه شیراز گیرم* سحر صبحی برفتم دیدن گل بدیدم جفت بلبل شاخه گل زبان زرگری میخواند ومیگفت خدا تا کی کنم صبر وتحمل ؟* کوچه درآمدی ومی رقصیدی کارد وقمه وکیسه به ما بخشیدی کارد وقمه وکیسه به ما نفتاده عید من وتو ، عید قربان افتادهدر بعضی از خانوادهها رسم است شب چله بیشتر در خانه بزرگ خانواده جمع میشوند ، البته هر کس مقداری شبچره و میوه و سایر مایحتاج شب چله را با خود میآورد .تمام میوهها وخوراکیهای زمستانی به علاوه هندوانه وقوت خضر نبی خورده میشود .شب چله شام مخصوص ندارد . خربزه هم جزء واجبات نیست . انار و به برای شب چله میگذارند که از قدیم گفته اند « سیب سردی ، انار نامردی ، به به دستم بده اگر مردی » انار را یا دان میکنند یا بیشتر نصف کرده ودر ظرف میچینند . خلاصه همه میوههای زمستانی را روی کرسی یا وسط اتاق چیده ، دست نمیزنند تا مردخانه یا بزرگترخانواده بیاید وقسمت کند . بچهها که میدانند شب چله مهمان میآید با هم دم میگیرند : / امشب شب چله است/ خاله جان سر پله است/ ونام هر کس را که دوست دارند بیاید میگویند و میخوانند :امشب شب چله است حسن چل سر پله است بیارین هندوانه حسن چل بلومانهشب چله فال گرفتن ومهره انداختن نیز رواج دارد . یک نفر یک کوزه کوچک به نام قوزوله میآورد وبه همه میگوید میخواهم مهره بریزم . هر کس هر چه دارد مثل دکمه ، مهره ، سنجاق که خودش آنرا بشناسد در کوزه میریزد بعد در کوزه را آهسته میبندند وزیر ناودان روبه قبله آویزان میکنند . این کوزه یک شبانه روز میماند تا شب چله که همه جمع شدند کوزه را آورده به دست دختر نابالغی میدهند و او را عروس میکنند . دویاق که یک پارچه گلی رنگی است به سر او میاندازند . او هم کوزه را در بغل گرفته دانه دانه مهرهها را که در کوزه هست بیرون میآورد . ولی نشان نمیدهد تا شعر خوانده شود . گاه شعری از حافظ وگاه شعری محلی میخوانند وآنوقت عروس مهره را نشان میدهد . مهره مال هر کس بود شعر هم مربوط به او میشود . گاه هر یک از حاضران یک شعر میخواند تا مهرهها تمام شود . یکی دیگر از رسوم شب چله فرستادن شب چله ای است که برای عروس عقد کرده میفرستند به این ترتیب که دختری را که عقد کرده اند وهنوز به خانه بخت نبرده اند ، خانه شوهر وظیفه دارند برایش شب چله ای بفرستند . از میوه هر چه که از قوه مالی شان برآید , ولی قوت خضر نبی واجب است . اما برای عروس ، چنجه هندوانه وخربزه که خودشان درست کرده اند نمیفرستند بلکه آجیل شور میفرستند به اضافه مرغ وماهی ویک قواره پارچه . اینها را توی سینی واگر زیاد باشد توی خوانچه میگذارند . و با شیرینی به خانه عروس میفرستند . عروس هم در عوض چیزی مانند پارچه پیراهنی یا پارچه لباسی یا جوراب برای داماد میفرستد همراه با یک جعبه شیرینی شب چله میگویند ومی خندند وشبچره میخورند وتفریح میکنند و تا نصف شب مینشینند وشادی میکنند که از فردا دیگر روزها بلند خواهد شد .