تل باکون در فلات مرودشت در قسمت جنوبی استان فارس و در حدود 3 کیلومتری جنوب غرب تخت جمشید و در وسط مزارع ذرت دو تپه به فاصله تقریبی 1000 متر از یکدیگر قرار گرفتند که به تل باکون مشهور هستند و یکی از تپهها قدیمیتر است.
مساحت کل محل نیز 54000 مترمربع میباشد . موقعیت این تپهها از لحاظ وضعیت زیست محیطی کوهستانی بوده و خاک آن از نوع رسی با پوشش گیاهی عمدتاً شیرین بیان و خارشتر میباشد
این مکان در سال 1312 پروفسور ارنست هرتسفلد مورد کاوش قرار گرفت و طی عملیات حفاری خود موفق شد چهار طبقه از چهار دوره را پیدا کند.
طبقه اول که پائینتر طبقات دیگر است که فاقد ساختمان و خانه بوده ورنگ خاک سیاه و کوفتگی آن باعث شد کاوشگران به این نتیجه برسند که در این طبقه مردمانی زندگی میکردند که هنوز با فنون خانه سازی آشنا نبوده و در چادر زندگی میکردند.
در طبقه دوم آثار کلبههای محقر روستایی که بیشتر به لانه شباهت دارندیافت شده است، این خانهها کوچک به یکدیگر متصل هستند و دربهای کوتاه و کوچههای باریک برای رفت و آمد داشته است.
در این طبقه استخوانهای بز کوهی یافت شده و از ظروف سفالیی که در گوشه اطاقها باقیمانده حدس زده میشود که این دهکده در اثر یک حادثه ناگهانی یا طوفان و زلزله و یا تهاجم قبائل دیگری متروک مانده و ساکنین آن همگی لانه و خانه خود را رها کرده و فرار کرده اند
سفالهای ظریف و زیبایی که از این تپه بدست آمده با ظروف سفالی که از قدیمترین دوره شوش اول پیدا شده شبیه میباشد و دارای قدمتی حدود 5000 سال قبل است
در تل باکون حتی یک عدد تیر هم پیدا نشده و چنین گفته شده که هنوز تیر و کمان اختراع نشده بوده است .با توجه به این که فلزات نیز در این تپهها بدست نیامده میتوان گفت که شاید تمدن این منطقه از تمدن شوش قدیمتر بوده است.
یکنواختی جنس و شکل سفالها باعث شده که علمای فن این آثار را با اشیاء مکشوفه از شوش همعصر بدانند و گرنه چنانکه گفته شد پیدا نشدن فلز ممکن بود تاریخ این آثار را به پیش از هزاره چهارم ق .م برساند .
در کنار ظروف سفالی مجسمههای کوچک از حیوانات و پرندگان شبیه به بازیچه بچهها به همراه پیکره هایی از آدمیان یافت شده است که یکرههای انسانی بدون سر میباشند که بسیار شگفت انگیز است و احتمالا اینها بتهای کوچک خانگی بوده .
به احتمال زیاد پیکرههای مؤنث به ایزد بانوی مادری آن جامعه ابتدایی تعلق دارد که نظام اداره آن بر مادر سالاری استوار بوده است .
موضوع اینکه حتی یک پیکره هم پیدا نشده که سر آن را نزده باشند با تخلیه مجتمع مسکونی تل باکون بی ارتباط نیست و از نوعی مجازات حکایت میکند .
بر روی این پیکرهها شکل صلیبهای شکسته یا نمادهای دیگر دیده میشود .
در طبقات سوم و چهارم تل باکون آثاری شبیه به طبقه دوم پیدا شد که چندان واضح و ظریف نیست ، تاریخ آن کمی بعد از اشیاء طبقه دوم بوده و تصور میرود سالهای زیادی فاصله نداشته باشد .
سفالهای کشف شده در تل باکون عبارتند از: جامهای آبخوری و سبوهای بزرگ ظریفی که با قلم سیاه خوش رنگی تزئین و با نقوش منظم و طرحهای هندسی نقاشی و طراحی شده است که مهارت و زبردستی استادان فن را نشان میدهد.
این سفالها فوق العاده ظریف و نازک و مثل پوست تخم مرغ میباشد . ظرافت و زیبایی آنها بحدی است که با ظریفترین ظروف چینی امروز برابری میکنند .
از نشانهای بسیار رایج و معمول در نقاشی سفال باکون ، علائم شبیه زتا و زیگمای الفبای یونانی است، همین نشانها وعلائم را در چین آن روزگار میتوان یافت و بر همین اساس چنین استنباط میشود که این دو فرهنگ با هم ارتباط داشته اند.
رنگ این ظرفها زرد کم رنگ و نقش روی آنها قلم سیاه است و روی بعضی شکل گاو یا بز کوهی نقش شده است .
نقشی که روی ظروف تل باکون از همه نقوش قابل ملاحظهتر است نقش صلیب شکسته است که مخصوص نژاد آریایی بوده و از روی این مدرک میتوان حدس زد که مردمان این حدود شاید مثل سایر نقاط ایران از نژاد آریایی بوده اند
صلیبهای تل باکون آزاد و بی حاشیه ، یا آنکه در دایره ای محصورند و گاهی هم درون مربعی جای دارند .
شکل صلیب شکسته در اصل نقش خورشید بوده است که مردمان ماقبل تاریخ از نظر احترام و اهمیتی که نسبت به خورشید قائل بوده اند نقش آن را روی ظروف سفالی میکشیدند که بعدها این نقش بصورت صلیب و سپس صلیب شکسته در آمده است .در میان جذابترین کارهای هنری متعلق به این دوره، ۲ کاسه سفالین در موزه ملی ایران خودنمایی میکنند.
سطوح خارجی کاسهها با تصاویری از ۲ بز کوهی پوشانده شده است.
هنرمند در طراحی شاخها تا اندازه ای مبالغه کرده؛ تا آن جا که شاخها همه جاهای خالی سطوح را پرکرده اند. نقش بز کوهی بر روی کاسهی مخروطی شکل نخودی رنگ به طرز استادانه ای طراحی شده است: شاخ گاو مانند ۲ حلقهی بزرگ دور تا دور ظرف را میپوشاند و در بالای شاخ، علامت صلیب شکسته (نماد خورشید) به چشم میخورد که این امر نمایانگر رابطهی بین شاخ بز و خورشید است
نمونهی دیگری از اشیای مکشوفه از تل باکون در تخت جمشید که به هزارهی چهارم پیش از میلاد تعلق دارد کوزه ای نخودی رنگ با گردنی کوتاه است که این کوزه توسط سه خط افقی در دهانه (گردن) و ۲ نوار افقی در قسمت پا یین آن تز یین شده است و میان این خطوط تصویری از کی بز کوهی به چشم میخورد که سر تا سر سطح کوزه را پوشانده است.نگارههای تلباکون نقوش فراوانی از ستارگان و اجرام آسمانی را بر خود دارند.
در تل باکون همچنین مجسمههای فراوانی پیدا شده که عموماً پیکرههای زنان هستند.
از ویژگیهای دیگر نگارههای تلباکون انواع پرندگان خانواده درازپایان، انواع پرندگان شکاری با بالهای بزرگ و نیز انواع آبزیان همچون ماهی و لاکپشت و خرچنگ است.
این نقشمایهها نشان از وضعیت اقلیمی مرطوب منطقه در دوره استقراری تلباکون دارد.
این محوطه دو بار دیگر در سالهای 1951 و 1965 میلادی به ترتیب توسط لویی واندنبرگ و یک هیأت ژاپنی کاوشهایی صورت گرفت و همانگونه که در آغاز عنوان شد در فروردین ماه سال 1383 یک گروه حفاری به سرپرستی دکتر عباس علیزاده از آمریکا تل باکون را مجدداً مورد کاوش قرار داد
تل باکون که به شماره 189 در تاریخ 18/4/1311 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است .
منابع: http://fa.wikipedia.org
http://payam-parseh2010.blogsky.com/1390/07/26/post-82
http://tamadonema.ir