کعبه زرتشت نام بنایی در محوطه تاریخی
نقش رستم در کنار روستای زنگیآباد شهرستان
مرودشت فارس است و به احتمال زیاد،در عصر پادشاهی داریوش بزرگ ساخته شده است.
محوطهٔ
نقش رستم همراه با بنای کعبهٔ زرتشت نخستین بار، در سال ۱۹۲۳ میلادی (۱۳۰۲ خورشیدی) توسط ارنست هرتسفلد بررسی و کاوش شد، این محوطه در سالهای ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۹ مورد کاوش گروه مؤسسه خاورشناسی دانشگاه شیکاگو به رهبری اریک فریدریش اشمیت قرار گرفت و آثار مهمی مثل نسخهٔ پارسی
میانه کتیبه بزرگ شاپور یکم که بر دیوارهٔ بنا نوشته شده بود، پیدا شدند.
.
فاصلهٔ کعبهٔ زرتشت تا کوه، ۴۶ متر است و دقیقاً روبهروی آرامگاه داریوش دوم قرار دارد.
دربارهی کاربرد بنای کعبهٔ زرتشت دیدگاهها و تفسیرهای گوناگونی گفته شده ولی چیزی که تفسیر آن را دشوارتر میکند، وجود بنای مشابهی در
پاسارگاد است که هر احتمالی را باید با شرایط آن نیز سنجید و تفسیر مشابهی برای هردو در نظر گرفت.
علیرضا شاپور شهبازی معتقد است که اصطلاح کعبهٔ زرتشت، جدید و غیرعلمی است و سابقهٔ آن به حدود قرن چهاردهم میلادی میرسد وی معتقد است
...مشاهده کامل متن کعبهٔ زرتشت یک آرامگاه هخامشی بودهاست که در دورهٔ ساسانی از آن بهعنوان مکانی همانند گنج خانهٔ اسناد دینی استفاده کردهاند
بعضی از باستانشناسان این بنا را آرامگاه و بعضی دیگر مثل رومن گیرشمن و اشمیت، گفتهاند که کعبهٔ زرتشت آتشگاهی بودهاست که آتش مقدس را در درون آن قرار میدادهاند و در مواقع انجام تشریفات مذهبی از آن استفاده میکردهاند.
نام محلی این بنا، کُرنای خانه یا نقاره خانه بود و چون درون این بنا از دود سیاه شده بود، اروپائیان آنرا مکان ویژهٔ پرستش آتش دانستند و چون زرتشتیان را به اشتباه، آتشپرست میخواندند، اینجا را هم به آنها نسبت داده و آتشگاه زرتشیان نامیدند.
چون شکل بنا مکعبی بود و سنگهای سیاهی که در زمینهٔ سفید دیوارهای آن قرار ذاده شده، یادآور حجرالاسود کعبهٔ مسلمانان بود، به کعبهٔ زرتشت معروف شد.
گروهی دیگر از جمله هنری راولینسون و والتر هنینگ معتقدند که این بنا گنجخانه و محل نگهداری اسناد دینی و اوستا بودهاست.
با کشف سنگنبشتهٔ کرتیر بر دیوارههای آن، کشف شده که نام این بنا در دورهٔ ساسانی بُن خانک به معنای خانهٔ بنیادی بودهاست چنانکه در متن سنگنوشته آمدهاست: «این خانهٔ بنیادی به شما تعلق خواهد داشت، به بهترین وجهی که صلاح میدانید رفتار کنید، که موجب خشنودی خاطر خدایان و خاطر ما [مقصود شاپور یکم است] باشد.» از نام این بنا در دورههای پیشینتر آگاهی بیشتری در دست نیست.
گروه کمی هم این بنا را پرستشگاه آناهیتا میدانند و معتقدند که مجسمهٔ این ایزدبانو در کعبهٔ زرتشت نگهداری میشدهاست. هلن سانسیزی وردنبورگ این ساختمان را به عنوان سازهای ساخته شده توسط داریوش یکم برای تاجگذاری میداند.
دانشنامه ایرانیکا دربارهٔ نام این بنا چنین توضیح دادهاست: کعبهٔ زرتشت نامش را احتمالاً در قرن چهاردهم میلادی کسب کردهاست یعنی زمانی که محوطههای باستانی ویرانشده در سرتاسر ایران به شخصیتهایی از قرآن یا شاهنامه ربط داده میشدند.
این نام به این معنی نیست که آنجا مقبرهٔ زرتشت بودهاست و هیچ گزارشی هم مبنی بر سفر حجاج برای زیارت به آنجا وجود ندارد.
ابن بلخی نام محوطهٔ نقش رستم و کوه آن را کوه نبشت (کوه نبشتهها) ذکر کرده و دلیل این نامگذاری را این دانسته که کتاب اوستا در آنجا نگاهداری میشدهاست.
اصطلاح دژنبشت یا دژ کتیبهها ممکن است برای بنای کعبهٔ زرتشت مورد استفاده واقع شده باشد.
شواهد زیادی نشان میدهند که ساخت این بنا در آغاز دورهٔ هخامنشی انجام شدهاست که مهمترین آنها عبارتند از:
بستهای دم چلچلهای بیشتر به دورهٔ داریوش بزرگ و خشایارشا تعلق دارند و شیوهٔ همترازسازی سنگها مربوط به ساختهای آغازین تختجمشید است.
بهکار بردن سنگهای سیاه در زمینهٔ سفید که از ویژگیهای معماری پاسارگاد است.
در و درگاه ورودی بنا، همانند در و درگاه ورودی آرامگاههای شاهان هخامنشی است که همهٔ آنها از طرح آرامگاه داریوش بزرگ استفاده کردهاند.
طرز چیدن سنگها که بدون ملاط و بینظم است، نخستین قسمتهای سکوی تخت جمشید را که در زمان داریوش بزرگ ساخته شده،بهیاد میآورد و به ویژه سنگنبشته پیبنای دیوار جنوبی تخت جمشید تقریباً به اندازهٔ سنگهایی است که بر سقف کعبهٔ زرتشت نهادهاند.
بر بدنهٔ شمالی، جنوبی و خاوری این برج، سه کتیبه به سه زبان پهلوی ساسانی، پهلوی اشکانی و یونانی در دورهٔ ساسانیان نوشته شدهاست.که یکی به شاپور اول ساسانی و دیگری به موبد کرتیر تعلق دارند و چنانکه والتر هنینگ گفتهاست، «این کتیبهها مهمترین سند تاریخی از دورهٔ ساسانی میباشند.»
این بنا فقط یک ورودی بالاتر از سطح زمین دارد که که به وسیلهٔ پلکانی از جنس سنگ به درون اتاقک آن راه مییابد و در هر طرف نمای این کعبه، چهار پنجرهٔ کور وجود دارد.
تا سال ۱۳۱۶ شمسی ، یک سوم پائینی بنا در زمین دفن شده بود و تنها در این سال و با آغاز کاوشهای باستانشناسی بود که مشخص شد که بنا در سه سمت خود ( به جز ورودی ) دارای سکّوست .
یک پلکان سیپلهای در سینهٔ دیوار شمالی تعبیه شده که به آستانهٔ درگاه ورودی میرسد.
ارتفاع برج با احتساب پلههای سهگانه به ۱۴٫۱۲ متر میرسد. قاعدهٔ بنا بهشکل مربع است که هر ضلع آن، حدود ۷٫۳۰ متر درازا دارد.
درگاه ورودی دری دو لنگهای و بسیار سنگین داشتهاست و جای پاشنههای پایینی و بالایی هر لنگه در سنگ کنده شده و بهخوبی معلوم است.
برخی گفته اند که جنس در از چوب بودهاست، اما یک قطعه از در سنگی بنای زندان سلیمان در پاسارگاد و یک در همانند در کعبهٔ زرتشت پیدا شده که مشخص میکند در هردو بنا از سنگ بودهاند.
این در به اتاقی هدایت میشد که چهارگوش است.
جنس سنگهای بکار رفته در این بنا، سنگ آهک سفید مرمرنما است که در دیوارهای آن طاقچههای دندانهداری از سنگ سیاه، قرار دارد که سنگهای این بنا را از کوه سیوند در جایی بهنام نعلشکن تا نقش رستم آوردهاند
قطعات سنگها را بزرگ و بیشتر مستطیلی تراشیده شده و بدون استفاده از ملات برهم نهاده شدهاند و در برخی از جاها -همچون بام- سنگها را با بستهای دُم چلچلهای به هم متصل کردهاند.
سقف را چهار تکه سنگ مستطیلی بزرگ با محور شرقی-غربی میپوشانند، هرکدام از این سنگها ۷٫۳۰ متر طول دارند و با بستهای دم چلچلهای بهم وصل شدهاند و طرز تراش آنها شکل هرم کوتاهی را به بنا داده است.سقف رو بهدرون صاف و هموار است اما از بیرون شیب دوجانبی دارد که از خط میانهٔ بام آغاز میشود.
برای روی هم گذاشتن سنگهای بنا از همترازسازی استفاده کردهاند ولی در ردهبندی سنگها نظم دقیقی رعایت نشده و در برخی جاها ۲۰ رده و در برخی از قسمتهای دیگر ۲۲ رده سنگ بر روی هم نهاده تا به سقف رسیدهاند.
هرجا که در سنگ اصلی خطا و عیبی بوده، آن قسمت را برداشتهاند و با وصلههای ظریفی پُر کردهاند که برخی از آنها هنوز وجود دارند.
برای اینکه یکنواختی و یکرنگی بنا زیاد مشخص نشود،دو تنوع معماری در آن داده شده؛ یکی اینکه طاقچههای دو لبهای از یک یا دو تختهسنگ سیاه خاکستری ساخته و در دیوارها نشاندهاند و در قسمت بالا و میانی دیوارها، گودیهای مستطیلی کوچکی کندهاند که ظرافت خاصی به چهرهٔ بنا میدهند.
سنگهای سیاه را احتمالاً از کوه مهر در تخت جمشید آورده باشند و در سه ردیف,بالا زیر سقف، در سه متری زیر سقف، در شش متری زیر سقف،به ترتیب زیر در دیوارها قرار دادهاند.
در دیوار داخل این ساختمان ، واژه " کعبه " ( در زمان ساسانیان ) ، به خط پهلوی حکاکی شده است و به نظر میرسد که اعراب نیز واژه کعبه را از پارسی باستان گرفته اند .
مشخص است که قصد داشتند بنا شکل یک برج سه طبقه که هر طبقهای هفت در و دریچه دارد را داشته باشد، اما فقط یک در را حقیقی درست کردهاند و بقیه را به صورت پنجرههای کور بیمنفذ نگه داشتهاند.
گفته شده این بنا با مقایسه با تمام بناهای گاه شماری ( تقویم ) آفتابی در سراسر جهان ؛ پیشرفتهترین ، دقیقترین و بهترین بنای گاه شماری آفتابی جهان بوده است زرتشتیان با استفاده از این بنا میتوانستند بسیاری از مناسبتها و جشنهای سال را روز به روز دنبال کنند و از زمان دقیق آنها آگاه شوند .
این ینا یا شمارهٔ ثبت ۲۱ در تاریخ ۲۴ شهریور ۱۳۱۰ به ثبت ملی رسیده است.
منبع:
http://fa.wikipedia.org
http://www.beytoote.com/
http://arcfars.parsiblog.com
http://www.adyan110.blogfa.com/