قلعه دختر میانه در 2 کیلومتری جنوب پل دختر روی صخره سنگی که به جاده کاروان رو مشرف است، ساخته شده است.
باتوجه به آثاربه جامانده ، ظاهرآ قلعه درسه طبقه ساخته شده که دراثرگذشت زمان وخرابیهای به بار آمده ، سقفها ی چوبی که هنوز هم آثاروسوراخهای تعبیه چوب دردیوارهای قلعه ، بخصوص درقسمت کناری ورودی اصلی بطورمشخص دیده میشود، بداخل قلعه فرو ریخته است.
این قلعه به شکل کثیرالاضلاع غیر منظم از سنگ آجری ساخته شده است و سه قسمت دارد.
یکی از این سه قسمت دیوار بیرونی است که از دیگر قسمتها قطورتر بوده که بوسیله ۲۴ برج دیدبانی ا ز قلعه پاسداری میشد.
بخش بعدی دیوار داخلی است که حافظ قسمت اصلی قلعه است
بخش سوم قسمت داخلی قلعه است که محل فرماندهی دژ محسوب میشود.
زمان ساخت قلعه به قرن هفتم هجری تخمین زده میشود ولی با توجه به پایههای ساخت قلعه و مصالح بکار برده شده تخمین به اوایل
دوره ساسانیان نیز زده میشود .
قلعه دختر به یکی از سرداران معروف بابک خرم دین به نام ساسان متعلق بود و روزگاری به نام قلعه ساسان معروف بوده است.
باروی این قلعه 14 متر است و دو ورودی 3 متری دارد همچنین 16 یا 24 برج دیدهبانی مخروبه دارد که 8 برج آن بر
رودخانه ...مشاهده کامل متن قزل اوزن مشرف است.
دو منبع آب در میان قلعه وجود دارد,آب آن بوسیله برف و باران تامین میشده است این دو منبع در ابعاد 10 در 15 متر بوده و ارتفاع آن10 متراست
دو ضلع قلعه از صخرههای طبیعی تشکیل شده و یک ضلع آن از سنگهای تراشیده شده تشکیل شده است.
در قسمتهای مختلف قلعه چاههای زیادی وجود داشته که در مواقع حساس از آب آنها استفاده میشده است.
در دیوار قلعه دو مدخل ساخته شده که هر کدام سه متر بلندی دارد و در بالای یکی از این مدخلها کتیبه ای روی سنگ حک شده که فعلا اثری از خط آن باقی نمانده و از وضع ساختمان و مصالح بکار رفته میتوان بنا را بدوره ایلخانان مغول نسبت داد.
دیوارهی جلویی آبگیربزرگ،به ضخامت حدود یک ونیم مترازسنگ وملات ساروج ساخته شده وقسمت بیرونی آن همانند ورودی اصلی قلعه باسنگهای صاف وتراشیده شده ، نماداده شده است ، بطوریکه این دیواره علی رغم معماری حیرت انگیزباقوسهای قسمت بیرونی که کاملآیکدست ودقیق هستند، درارتفاع حدود15متری ازسطح دره قراردارد.
به خاطر گنجایش وظرفیت این آبگیربزرگ که دراحاطه بلندیهای کوه واقع شده و تا حدودی از تابش درازمدت خورشید و گرمای آن در طول روز درامان بوده مشخص است که تامین بخش عمده آب مایحتاج ساکنین قلعه ، ازاین آبگیر بوده است.
بعضی از مورخین ساختمان بنا را به اردشیر درازدست(پسرخشایارشاه هخامنشی) نسبت میدهند، درحالی که درتابلویی که اخیرآ ازطرف سازمان میراث فرهنگی درابتدای ورودی نصب شده ، تاریخ بنای قلعه ، قرن هفتم هجری ، نوشته شده است که بعلت سرقت یا از بین رفتن کتبیه آن که درسردر ورودی اصلی قلعه نصب بوده وهنوزهم جای آن پیداست، تاریخ دقیق آن مشخص نیست ودراین رابطه افسانههای پیرامون قلعه وپل دختر ، که احتمالآ این نوع نگرش ریشه درفرهنگ مردم این خطه ازمیهنمان دارد، حقیقت و واقعیت تاریخی آن را پوشش داده است.
در سیاحتنامه شاردن چنین نقل شده است: «
قلعه دختر که اردشیر آن را بنا نموده در قله کوهستان قلعه مخروبه ای است که ایرانیان آنرا
قلعه دختر مینامند و حکایت میکنند که اردشیر این دژ را برای بازداشت شاهزاده خانم اصیل و عالی تباری بنا کرده است.»
دستور تخریب قلعه را شاه عباس صادر کرده است به دلیل اینکه پناهگاه سارقین قطاع الطریقی بود که بر این کوهستانها استیلا داشتند.
باستانشناسان بزرگی در قرنهای گذشته از
میانه عبور کرده اند و این قلعه را ستوده اند و از اقدام شاه عباس در تخریب قلعه گله کرده اند.
این قلعه از وسایل ایمنی و آب انبار برخوردار است و در آن کلیه تدابیر لازم برای زندگی طولانی در داخل این آن فراهم بوده است.
چشم انداز زیبای این قلعه، مناظر چشم نوازی را بوجود آورده است.
در باره نام قلعه گفتههای زیادی وجود دارد ,گفته شده که دختر پادشاهی بر علیه پدر خویش شورش میکند و پد ر او را به نقطه دور تبعید میکند و برای وی قلعه ای ساخته در آنجا محبوسش میکند.
دختر شاه به امید آزادی خویش روز شماری میکند و چوپانی که آنطرف رود قیزل اوزن به چوپانی مشغول بوده توجه او را جلب میکند و این دو عاشق هم میشوند و چوپان هر شب رود خانه سرد و خروشان قیزل اوزن را میشکافت و بدیدار شاهزاده میآمد و شاهزاده برای آنکه رنج این کار را از چوپان رفع سازد پلی برای او روی رودخانه میزند و چوپان اولین کسی است که از روی پل رد میشود و به دیدار شاهزاده میآید.
روایت دیگری نیز وجود دارد: بازرگانی برای در امان ماندن دختر خود از دست مغولان برای دختر خود در این منطقه قلعه میسازد ولی به مرور زمان و حسن روابط و پس از مرگ بازرگان دختر وی برای توسعه تجارت بازرگانان آذربایجان با دیگر کشورها این پل (پل دختر) را میسازد.
باستان شناسان معتقدند که این قلعه هم مثل قلعه دخترهای دیگر ایزدبانوی ناهید یا آناهیتا شاخته شده است.
این پرستشگاهها رادر بلندیها میساختند و حاکمان و بازرگانان و کشاورزان هر سال با هدایای نفیس به این پرستشگاهها میرفتند، چون ملکه ناهید فریاد رس زنان وآزادی و حریت نعمت و فراوانی آب و باران تنها کسی بوده که در اقتصاد و نبرد پشتیبان این مرز و بوم بوده است.
همچنین این قلعهها بیشتر در کنار رودخانههای عظیم و دریاها سا خته میشده است.
مادام دیولافوآ که درسال 1881 میلادی که ازراه
ترکیه و
قفقاز به اتفاق شوهرش که دانشمند وباستان شناس معروفی بود ،به
ایران آمده بود،به مطالعه دربارةآثارتاریخی قدیمی پرداخته ودرباره
قلعه دختر مینویسد:
این قلعه مدتها پناهگاه اشراربود،شاه عباس کبیر برای رفع مشکل دیوارهای بلند قلعه را خراب کرد .
وقتی شارون در سال 1083 هجری /1672 میلادی از اینجا عبور کرده قلعه را خراب دیده ومی نویسد: اعتاب ساکنین این قلعه را در ایالت عراق عجم بسر میبردندواز شغل شریف آباءو اجداد خود دست کشیده و به کشت و زرع مشغول شده اند و پر واضح است که اگر این اشرار و آدم کشها جانشینانی پیدا نمیکردند
ایران بسیار امنتر و رو به ترقی میرفت ولی افسوس که دست آنها به کلی قطع نشده است.بی جهت نبود کنسول (قونسول)
تبریز به ما توصیه میکرد که در موقع عبور از قافلانکوه مواظب خود باشید و احتیاط را ازدست ندهید زیرا که در طی دو سال اخیر یک افسر انگلیسی و سه چاپاردولتی وچند نفر از تجار
درمیان پل
میانه وپل دختر بقتلرسیده اند.
این اثر به شماره ۸۷۰ به ثبت ملی رسیده است
منبع:
http://fa.wikipedia.org
http://www.hamshahrionline.ir/details
http://iranianecotour.epage.i
http://sazedel20.blogfa.com/post/62
http://www.webgostarco.com/