شبکه اجتماعی گردشگری تیشینه دوست گرامی برای آشنایی با گشت و گذارهای دیگر دوستان از شبکه اجتماعی تیشینه دیدن کنید. مشاهده شبکه اجتماعی گردشگری تیشینه ستاره فربد مهر گزارش خطا روستای آب اسکمراسم سنتی ورفچال ورود آقایان به این روستا ممنوع است!مردم روستای آب اسک یک رسم ویژه ای در روزهای بهار و نیمههای اردیبهشت ماه دارند که آن را به کرامات سید حسن ولی عارف و زاهد قرن نهم هجری نسبت میدهند. مردم روستای آب اسک معتقدند که شجره سید حسن ولی از ۱۶ نسل به امام حسن عسگری(ع) میرسد. آنها معتقدند روزگاری چند سوار که از اسک وش میگذشتند، با تجمع مردمی برخوردند که بیل وکلنگ دست گرفته ومشغول انجام کاری هستند این رهگذران سوارههایی بودند که بنا به گفته اهالی سیدحسن ولی وسیدحسن عالی جدمردم روستای نیاک و چند تن از همراهان او بودند. رهگذران احوال کار را از ایشان جویا میشوند، سید حسن ولی محل مناسب برای کندن گودال را با عصای خویش به مردم اسک نشان میدهد. مردم دامدار اسک به همراه سید حسن ولی به کندن مشغول میشوند ولی به هیچ سنگی برخورد نمیکنند.مردم از این عمل متعجب میشوند وآن را به عنوان کرامت ومعجزهای از طرف سید حسن ولی در نظر میگیرند. مردم اسک میگویند: سیدحسن ولی برای این روز نذوراتی در نظر گرفته که باید هم از طرف مردم اسک و هم از طرف مردم روستای نیاک داده شود. مردم روستای نیاک باید در این روز نان وپنیر وگوشت وغیره به مردم روستای اسک دهند واز طرفی مردم اسک باید نذوراتی را تهیه کنند ودر روز برف چال بین مردمی که به عملکرد واجرای مراسم میپردازند توزیع کنند.در این روز زنان روستا برای مردان خود، آذوقه یک روز را تهیه کرده و همه مردان ۵ ساله به بالا را از روستا با سلام و صلوات و اسپنددود کنان بیرون میفرستند. آن زمان است که آنها شروع میکنند به تغییر شکل دادن. هر یک نقشی بر عهده دارد. یکی از زنان که از نظر جسمی قوی هیکل است، پادشاه روستا میشود و روی تاج و تختی مینشیند. دیگری وزیری است که در سمت راست او نشسته و آن یکی نقش عروس و داماد را دارد. عده ای از زنان زرنگ روستا ماموران و سربازانی میشوند که لباسهای پسرانشان را به تن کرده جلوی در روستا میایستند و اجازه نمیدهند که مردی وارد روستا شود. سربازان دیگر مراقبند که در خانه ای مردی پنهان نشده باشد. جز خردسالان و سالخوردگان.پادشاه و وزرایش به همراه اهالی دیگر روستا در این روز به عیادت بیماران رفته و از آشی که از شب قبل بار گذاشته اند به آنها میدهند. شیرینیهای زیادی در این روز توزیع میشود و پادشاه مقداری از آن را به خانه تازه عروسان میبرد. عیادت از بیماران و سالخوردگان رسم همیشگی پادشاه در این روز است.در کنار این رسوم، آنها مولودی خوانی میکنند و قیمه برای ناهار میپزند و هر کسی در خانه اش جشن برگزار میکند اما بیشتر آنها نذورات خود را به میدان اصلی روستا آورده و در کنار زنان دیگر جشن میگیرند. آغاز و پایان این جشنها هم به دستور پادشاه انجام میشود.در این میان اگر کسی قصوری انجام دهد و یا مردی به اجبار بخواهد وارد روستا شود یا توسط سربازان به سختی مجازات میشود و یا پادشاه دستوری برای مجازاتش صادر میکنند. زنان این روستا مصممتر از هر کسی این نقشها را بازی میکنند.از طرف دیگر مردان به دشت و کوه رفته و برف هایی که از زمستان باقی مانده را در چاهی بزرگ میریزند تا در فصل گرما زمانی که دامها را به چرا میبرند از برف آن استفاده کرده، آن را آب کنند و برای تغذیه دام و خودشان بهره ببرند.آنها هم در این میان بازی محلی انجام میدهند و از مهمانان و گردشگرانی که به خصوص از آمل مهمانشان هستند، پذیرایی میکنند. تا شب که به خانه برگردنند.گردشگران زیادی همه ساله به این روستا میروند. از همان اول پادشاه دستورات خود را به گردشگران هم میدهد. او حتما تاکید میکند که هیچ یک از زنان گردشگر و حتی اهالی روستا حق فیلمبرداری و عکاسی از آنها را ندارد. این اصل و اقدام مهمی است که اهالی روستا روی آن تاکید دارند. ارسال زیبا فلاح یکشنبه 8 شهریور 94 - 14:53 چه جالب D: مطالب بیشتر
ورود آقایان به این روستا ممنوع است!مردم روستای آب اسک یک رسم ویژه ای در روزهای بهار و نیمههای اردیبهشت ماه دارند که آن را به کرامات سید حسن ولی عارف و زاهد قرن نهم هجری نسبت میدهند. مردم روستای آب اسک معتقدند که شجره سید حسن ولی از ۱۶ نسل به امام حسن عسگری(ع) میرسد. آنها معتقدند روزگاری چند سوار که از اسک وش میگذشتند، با تجمع مردمی برخوردند که بیل وکلنگ دست گرفته ومشغول انجام کاری هستند این رهگذران سوارههایی بودند که بنا به گفته اهالی سیدحسن ولی وسیدحسن عالی جدمردم روستای نیاک و چند تن از همراهان او بودند. رهگذران احوال کار را از ایشان جویا میشوند، سید حسن ولی محل مناسب برای کندن گودال را با عصای خویش به مردم اسک نشان میدهد. مردم دامدار اسک به همراه سید حسن ولی به کندن مشغول میشوند ولی به هیچ سنگی برخورد نمیکنند.مردم از این عمل متعجب میشوند وآن را به عنوان کرامت ومعجزهای از طرف سید حسن ولی در نظر میگیرند. مردم اسک میگویند: سیدحسن ولی برای این روز نذوراتی در نظر گرفته که باید هم از طرف مردم اسک و هم از طرف مردم روستای نیاک داده شود. مردم روستای نیاک باید در این روز نان وپنیر وگوشت وغیره به مردم روستای اسک دهند واز طرفی مردم اسک باید نذوراتی را تهیه کنند ودر روز برف چال بین مردمی که به عملکرد واجرای مراسم میپردازند توزیع کنند.در این روز زنان روستا برای مردان خود، آذوقه یک روز را تهیه کرده و همه مردان ۵ ساله به بالا را از روستا با سلام و صلوات و اسپنددود کنان بیرون میفرستند. آن زمان است که آنها شروع میکنند به تغییر شکل دادن. هر یک نقشی بر عهده دارد. یکی از زنان که از نظر جسمی قوی هیکل است، پادشاه روستا میشود و روی تاج و تختی مینشیند. دیگری وزیری است که در سمت راست او نشسته و آن یکی نقش عروس و داماد را دارد. عده ای از زنان زرنگ روستا ماموران و سربازانی میشوند که لباسهای پسرانشان را به تن کرده جلوی در روستا میایستند و اجازه نمیدهند که مردی وارد روستا شود. سربازان دیگر مراقبند که در خانه ای مردی پنهان نشده باشد. جز خردسالان و سالخوردگان.پادشاه و وزرایش به همراه اهالی دیگر روستا در این روز به عیادت بیماران رفته و از آشی که از شب قبل بار گذاشته اند به آنها میدهند. شیرینیهای زیادی در این روز توزیع میشود و پادشاه مقداری از آن را به خانه تازه عروسان میبرد. عیادت از بیماران و سالخوردگان رسم همیشگی پادشاه در این روز است.در کنار این رسوم، آنها مولودی خوانی میکنند و قیمه برای ناهار میپزند و هر کسی در خانه اش جشن برگزار میکند اما بیشتر آنها نذورات خود را به میدان اصلی روستا آورده و در کنار زنان دیگر جشن میگیرند. آغاز و پایان این جشنها هم به دستور پادشاه انجام میشود.در این میان اگر کسی قصوری انجام دهد و یا مردی به اجبار بخواهد وارد روستا شود یا توسط سربازان به سختی مجازات میشود و یا پادشاه دستوری برای مجازاتش صادر میکنند. زنان این روستا مصممتر از هر کسی این نقشها را بازی میکنند.از طرف دیگر مردان به دشت و کوه رفته و برف هایی که از زمستان باقی مانده را در چاهی بزرگ میریزند تا در فصل گرما زمانی که دامها را به چرا میبرند از برف آن استفاده کرده، آن را آب کنند و برای تغذیه دام و خودشان بهره ببرند.آنها هم در این میان بازی محلی انجام میدهند و از مهمانان و گردشگرانی که به خصوص از آمل مهمانشان هستند، پذیرایی میکنند. تا شب که به خانه برگردنند.گردشگران زیادی همه ساله به این روستا میروند. از همان اول پادشاه دستورات خود را به گردشگران هم میدهد. او حتما تاکید میکند که هیچ یک از زنان گردشگر و حتی اهالی روستا حق فیلمبرداری و عکاسی از آنها را ندارد. این اصل و اقدام مهمی است که اهالی روستا روی آن تاکید دارند.