درباره تاریخچه وقدمت آیین پرخوانی اطلاعات متعددی ذکر شده است. اصل لغت پرخوان از دو کلمه پری وآواز ترکیب یافته است و از اصطلاحات خاص ازبکهای خوارزم است.
پرخوانها با ساز و آوازی که در وصف پریها میخواندند امراض را از بدن بیماران دور میساختند .
درکتاب لغات الترک محمود کاشغری پرخوان به معنی بت و صنم آمده است.
آیین پرخوانی ریشه در حوادث تاریخی دارد که منتسب به بریدن درخت خشکیده است و صدای اره را که مشابهت به بوقان یا باگان، به معنای کافر و شمن دارد، از دو تکوازه"پاک" (بغ فارسی) و" ان"به معنای خدا پرست، گرفته شده است.
صدایی که از ته گلو برمیخیزد. بوقان در دورانهای مختلف به پرخوان تغییر یافته است.
پیش از توضیح آیین پرخوانی، ابتدا به تعاریفی از آن میپردازیم. اصل لغت "پرخوان" از دو کلمه پری وآواز ترکیب یافته و از اصطلاحات خاص ازبکهای خوارزم است.
پرخوانها با ساز و آوازی که در وصف پریها میخوانند، امراض را از بدن بیماران دور میسازند.
برخی ریشه پرخوانی را در آیین شمنیسم جستجو میکنند. شامانها ریشه در اقوام ترک و مغول دارند. آنها خود را رابط میان انسان و موجودات ماورا الطبیعی میدانستهاند و از دنیای غیر عادی سخن میرانده اند.
با گسترش اسلام درشمال و شمال شرقی آسیا، شامانها نیز شکل و فرم اسلامی به خود گرفتند.
مراسم پرخوانی معمولا شب برگزار میشود. زیرا از نظر پرخوان، مناسبترین زمان برای جذب ارواح و دفع شیاطین است. پرخوان پس از به جاآوردن نماز جماعت عشاء به منزل میرود.
اوپس از صرف چای شروع به نواختن دوتار میکند و یا با روشن کردن ضبط صوت موسیقی ترکمنی پخش میکند.
پرخوان با ایجاد فضای شاد نیروهای امدادی را نزد خویش فرا میخواند. از سوی دیگر به وسیله ساز و آواز فضایی را فراهم میسازد تا از این طریق بر روحیه بیمارش تسلط یابد.
در این مرحله حاضرین باید سکوت را رعایت نمایند.
پرخوان با غلتیدن، پریدن و خیره شدن به اطرافش مرتب به خود میپیچد زمانی که احساس میکند نیروهای امدادرسان او در آن محل تجمع نمودهاند، از طناب آویخته شده در وسط اتاق آویزان میشود و از نیروهایش مدد میطلبد و پس از چرخش مختصری خود را رها میکند.
حاضرین به وی کمک میکنند تا از زمین برخیزد.
پارچهای به دیواره ضلع غربی اتاق به شکل توبره آویزان است، در درون آن پارچه پیراهنهای زنانه و مردانه و روسریهای زیادی وجود دارد که متعلق به افرادی است که توفیق حضور در مراسم را نیافتهاند و با ارسال لباسهایشان و قراردادن آن در توبره مخصوص پرخوان، شیاطین و ارواح خبیث را از وجود خویش میزدایند.
در باور پرخوان، در این توبره نیروهای امدادرسان او و اجنه تجمع میکنند و راز مداوای بیماران در آن توبره نهفته است. پرخوان در این مراسم بارها به سمت توبره رفته و به آن گوش فراداده و دوباره نزد بیمارش میآید و با این عمل از نیروهای پنهانی داخل توبره دستور میگیرد.
در مراسم پرخوانی بیمارانی که دچار بحران شدید روحی هستند بیشتر از سایرین مورد توجه قرار میگیرند.
در مرحله بعد، پرخوان شمشیری را به دست گرفته و به سوی بیمار حملهور میشود. او شمشیر را در گوشه ابروی بیمار قرار داده و به آرامی به طرفین میچرخاند سپس شمشیر را درپشت گردن تک تک حاضرین قرار میدهد.
او به کمک دستیارش با دو قطعه چوب ضربهای به این شمشیر وارد میکند و بر این باور است که ارواح خبیث در این مرحله دفع میشوند.
از ابزار دیگر پرخوان، کفگیر است. در گذشته، او کفگیر را در اجاق آتش میگداخت اما امروزه آن را بر روی بخاری نفتی خاموش قرار میدهد. پرخوان بنا به موقعیت و به تشخیص خود گاهی کفگیر سرد را به کف پای بیماران میزند.
با پایان یافتن این مرحله، او به هریک از حاضرین دست میدهد و آنها نیز مبالغ و هدایایی برحسب توان درجیب پرخوان قرار میدهند که اصطلاحا به آن آقلیق aghlgh میگویند.
سپس او در وسط اتاق دو زانو نشسته و به درگاره خداوند متعال دعا میخواند پس از آن اتاق را ترک میکند.
آخرین مرحله درمان، دعانویسی است. او کاغذی را به صورت چهارگوش پاره کرده و بر روی آن خطوطی را ترسیم میکند، کلمه یا حرفی در نوشتار وی مشاهده نمیشود .برخی از برگهها را با آب دهان خیس کرده و روی هم میچسباند و آنها را به صورت سهگوش (مثلثی شکل) درآورده به بیمار یا همراه او میدهد.
پرخوان دستور مصرف را بر حسب نوع بیماری مشخص میکند. بیمار باید دعای تجویز شده را داخل یک پیاله آب حل کرده و آن را میل نماید و یا شب به هنگام خواب زیر بالش خود قرار دهد.
گاهی نیز پرخوان دستور میدهد دعا را بسوزانند. معمولا مرحله دعانویسی تا نیمههای شب طول میکشد. پرخوان به هنگام نوشتن دعا ناگهان به اطراف نگریسته و با خود سخن میگوید در این لحظات او با اجنه و ارواح خبیث ارتباط برقرار میسازد.
پرخوانی از آیینهای درمانگری بومی مردم ترکمن است و این آیین ریشه در ادیان کهن و باورهای فرهنگی آنها دارد. در باور معتقدان به این آیین، بیمارانی که تحت مداوای پزشک قرارگرفته اما پس از مدتی درمان نمیشوند، جهت مداوا نزد دعانویسان، طوایف مقدس، گروهی که خود را به اعقاب خلفای راشدین منتسب میدانند و یا روحانیونی که در باورهای مردم ترکمن از حرمت برخوردارند و توهین و بیاحترامی به آنها جایز نیست و یا نزد پرخوانها میروند.
بنابراین آیین پرخوانی، ریشه در پیشینه فرهنگی و دینی مردم ترکمن دارد. امروزه نیز در باورهای دینی و فرهنگی آنها درمانگران بومی از احترام و مقبولیت خاصی برخوردارند.
گروههای دیگری مانند دعانویسان، طوایف مقدس و برخی از روحانیونی که نزد مردم در طبابت مشهورند، با روشهای خاص خویش به درمان بیماران میپردازند.
رجب پرخوان، از مشهورترین چهرههای پرخوان در بین ترکمنهای ایران است. او در یکی از روستاهای شهرستان کلاله در استان گلستان زندگی میکند و از زبدهترین درمانگران بومی به شمار میرود.
بسیاری از پیروان وی بر این باورند که با در گذشت رجب پرخوان که دوران کهولت و بیماری را سپری میکند، این شیوه درمان نیز جایگاه و موقعیت پیشین خود را از دست خواهد داد.
زیرا سایر پرخوانها همانند وی از مهارت لازم برخوردار نیستند و در باور مردم و معتقدان به پرخوانی، قدرت درمانگری آنها با رجب پرخوان برابری نمیکند. از سوی دیگر، با پیشرفت علم پزشکی، در میان برخی از افراد جامعه از میزان محبوبیت پرخوانها تاحدودی کاسته شده، اما همچنان به عنوان یکی از روشهای درمان بیماران روحی مورد توجه پیروان خویش است.
در سالیان اخیر، از سوی سازمان میراث فرهنگی پژوهشکده مردمشناسی پژوهشی در خصوص پرخوانی رجب پرخوان به وسیله محمد میرشکرایی، ریس وقت پژوهشکده مردم شناسی، انجام گرفته است
آیین پرخوانی در بین ترکمنهای استان گلستان و خراسان شمالی رایج است.
ترکمنهای استان گلستان، در قلمرو شهرهای اق قلا، بندرترکمن، گنبدکاووس، کلاله و مراوهتپه و ترکمنهای استان خراسان شمالی، در بخش رازوجرگلان وشهر بجنورد زندگی میکنند.
منبع :
http://vmic.ir/