ایسپیه مزگت از اهمیت تاریخی و مذهبی بسیاری برخوردار است که بازسازی ، مرمت و برنامه عملیاتی این بنا میتواند هویت آن را روشنتر سازد. این بنا را میتوان یکی از شگفتترین بناهای تاریخی گیلان به شمار آورد.
ایسپیه مزگت از دو کلمه "ایسپی" در زبان تالشی به معنای سفید و "مزگت" در زبان اوستا به معنای مسجد تشکیل شده است. ایسپیه مزگت در روستای کیشه خاله در شمال دنیاچال یکی از دهستانهای رضوانشهر قرار دارد.
دهستان دنیال چال دارای سی آبادی میباشد که مرکز آن بازار دنیاچال میباشد و کیشه خاله یکی از آبادیهای آن به شمار میآید. مردم این منطقه تالش بوده و به زبان تالشی سخن میگویند و بیشتر آنان اهل تسنن هستند و به برنجکاری مشغولند.
به روایت از مردم محلی در زمانهای قدیم ،این منطقه حاکمی داشته که دختری بیمار داشت.دخترک جان سالم از بیماری به در نمیبرد و میمیرد، دخترک که دنیا نام داشت به دستور پدر در آنجا دفن میشود، البته به گفته اهالی او را در جلوی همین مسجد دفن کرده اند و گورستان قدیمی گواه بر این مطلب میباشد.
این منطقه به دلیل محل دفن دنیا دختر حاکم دنیاچال نامگذاری شده است .
این بنای شگفت انگیز در این منطقه زیبا و توریستی امروزه روبه ویرانی میرود. مردم دنیاچال دیده اند که این بنا سالها در زیر یک درخت عظیم الجثه وزیر شاخ و برگ هایش پنهان بوده است.
بعدها به علت کاوش در ایسپیه مزگت درخت را قطع کرده و این بنا نمایان میشود.
بنای ایسپیه مزگت باقی مانده یک آتشکده زرتشتی قدیمی و بزرگ پیش از اسلام میباشد که رواق چهار گوش داخلی آن محل نگهداری آتش مقدس بوده و مردم برای عبادت در دهلیزهای کناری آن میایستادند.
برخی از روایات حاکی از آن میباشد که بنای مسجد مربوط به دوره ساسانی است.
اما این بنا بدون هیچ تغییری در دوران پس از اسلام احتمالا بعد از قرن سوم هجری به مسجد تبدیل شده و این در حالی میباشد که در داخل آن محرابی وجود ندارد این عدم تغییر و یا تخریب خود نشانی از حرمتی است که این مکان برای مراسم دینی در قبل و بعد اسلام داشته است.
مصالح اصلی این بنای تاریخی آجرهایی به ابعاد 6×23×23 سانتی متر میباشند و قطر دیوار آن صد و هفتاد و پنج سانتی متر است. گوشه ای از این بنا که یک ضلع آن حدود هفده متر است فعلا بر پاست که دیوار یکی از دهلیزهای بناست، بر دیوار همین دهلیز است که پنج ، شش متر کتیبه کوفی ساده باقیمانده کلمات "لم یخش الا الله فعسی اولئک ان یکونوا من المهتدین" روشن خوانده میشود که قسمتی از آیه هجده سوره توبه است.
این کتیبه که ابتدای آن در همین دهلیز بوده روزی چهار دهلیز اطراف را تزئین میداده است، از اره دهلیزها نیز گچ بری عجیبی به ارتفاع یک متر داشته که فعلا دو متر از این اره بر دیوار شمالی مشخص است و به همین دلیل است که ب توان حدس زد که این بنا شامل رواق در وسط و چهار دهلیز در چهار طرف بوده است.
درب ورودی تقریباً شمالی و وارد دهلیز شمالی میشود و عرض آن یک و نیم متر و ارتفاع طاق دهلیزها از کف کنونیپنج متر و هفتاد سانتیمتر میباشد. در یک طرف دهلیزها دیوار خارجی بنا شده و طرف دیگر آنها پایههای هشت ضلعی است که محیط آن پنج و نیم متر میباشد.
پایهها که در چهار کنج قرار دارند زائده هایی دارند، فاصله میان دو پایه ای که یکی از آنها زائده دارد دو متر و سی سانتیمتر و فاصله میان دو پایه اصلی دو متر و هشتاد سانتیمتر میباشد.
بالای هر دو پایه طاقی با هلال شکسته زده شده است و سقف دهلیزها بر دیوارهای خارجی این پایهها استوار است. عرض هر یک از دهلیزها به سه متر و چهل سانتیمتر میرسد.
سقف سراسر بنا سفال پوش میباشد، اما بر خلاف بامهای سفال پوش امروزی گیلان، سفال آن با ملاط بر روی طاقها چسبانده شده است و اندازه آنها به 36 ×50 سانتی متر میرسد.
این مسجد در محل به نام مسجد عبدالهی خوانده میشود و بر این باورند که آن توسط پسر خلیفه دوم (پسر عمربن خطاب) ساخته شده و خود بنا با شیر بز و خشت درست شده است.
اما آنچه از آثار کاوشگران و باستانشناسان بر جای مانده و در این جا هم ذکر شده این بنا بدون هیچ تغییری به مسجد تبدیل شده است .
قدمت این بنا با توجه به کتیبه کوفی و سفالهای به دست آمده به دوره سلجوقیان میرسد که با آهک اندود و نماسازی شده است و به علت رنگ سفید یکپارچه اش به "مسجد سفید" معروف است .
اما ستوده در کتاب خود معتقد است که بیشتر سفالهای پیدا شده از کاوشهای باستانشناسان مربوط به دوره ایلخانی است و خاطر نشان کرده است که معماری این بنا معماری بومی نیست ، اما با معماری بومی گیلان به شکل زیبایی تلفیق شده است.
آنچه بیش از هر چیز بیننده را به حیرت میاندازد، علت وجودی چنین بنایی در این نقطه دور افتاده است. آن هم بنایی با آن قدمت تاریخی که کتیبه کوفی بر آن گواهی میدهد.
در اینکه ایسپیه مزگت یک مرکز عبادی بزرگ بوده تردیدی نیست و این امر از وجود احتمالی یک مرکز شهری باستانی مدفون شده در حوالی این بنا خبر میدهد.
در کنار بنای ایسپیه مزگت در قسمت جنوبی رود دنیاچال، زمین وسیعی وجود دارد که روز سیزدهم فروردین هر ساله جایی برای اجتماع تعداد زیادی از افراد محلی و مسافران نوروزی میباشد که برای بدر کردن سیزده نوروز از اول صبح تا غروب در این محل جمع میشوند و فروشندگان چادرهایی برای فروش وسایل خوراکی ، صنایع دستی و… برپا میکنند.
در طی زمان دراز عوامل انسانی و طبیعی موجب تخریب ایسپیه مزگت شده اند درخت جنگلی بزرگ بر بام آن دسته و ریشههای خود را در میان دیوارها فرو برده و شکافته اند و قسمتی از آن با طغیان رودخانه از بین رفته است.
متأسفانه بنایی با این قدمت و عظمتی در یک مکان توریستی کنار پارک جنگلی دکتر درستکار وجود دارد و سالیانه تعداد بسیار بی شماری گردشگر برای تفریح و سفر به آنجا میروند اما بسیار جای تأسف دارد که از این بنا غافلند .
سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نباید از این مسجد غافل بوده باشد و باید مردم را از وجود این بنا آن هم بنایی که قدمت آن به قبل از اسلام بر میگردد ، آگاه سازد .
منابع :
http://www.karkan.ir/
http://www.negahmedia.ir/
http://tourismgilan.persianblog.ir/
http://www.gchto.ir/
http://www.gchto.ir/