یکی از اماکن تاریخی
اردکان که با حسرت و تأسف تنها خاطره آن را از معمران و سالخوردگان میشنویم و تنها با نیروی خیال میتوانیم آن را در ذهن مجسم کنیم، بازار چارسوق میباشد که متأسفانه با ورود مظاهر جدید شهری تخریب شد.
به نظر مرحوم دکتر سید محمود طباطبایی اردکانی این بازار بیش از چهارصد سال قدمت داشته و از "مقابل باغ ملی آغاز و به میدان کوشکنو" منتهی میشده است.
واژه چارسوق به این صورت و هم به صورت چارسو و چارسوی در کتبهای مختلف ثبت شده است و در لهجه عامیانه بیشتر به صورت چارسو تلفظ میشود. مرحوم دهخدا هر دو لفظ چارسوق و چارسوی را به معنی محلی که چهار سمت آن بازار باشد، ثبت نموده و این بیت خاقانی را شاهد آورده است : در چارسوی فقر درآ تا ز راه ذوق/ دل را ز پیچ نوش سلامت کنی دوا و از چند چارسوی معروف ار جمله چارسو نمکی
اصفهان، چارسو کوچک
تهران و چارسو کهنه
کرمان نام برده است.
مرحوم استاد بدیع الزمان فروزانفر که پایهی علمی و دقت نظر و مداقه ایشان در تحقیقات ادبی بر هیچ کس پوشیده نیست، در مقدمه کتاب "رساله قشیریه" در ذیل عنوان "
نیشابور در روزگار قشیری" اینطور مینویسد: "در این شهر بازارهای مخصوص برای طبقات پیشه
...مشاهده کامل متن وران و تجار وجود داشته و مهمترین آنها بازار چهارسوی بزرگ (المربعه الکبیره) و دیگری بازار چهار سوی کوچک (المربعه الصغیره) بوده است.
بنابراین میتوان گفت صورت صحیح کلمه باید چهارسوق باشد که به محل تلاقی دو بازار گفته میشود. لازم به یادآوری نیست که ترجمه تحت اللفظی چهارسوق یعنی "چار بازار" نام یکی از کشتخوانهای اردکان میباشد که ظاهراً ربطی به بازار چارسوق ندارد.
بازاری که گویند طول آن به هشتصد متر میرسیده است.
شروع بازار از یک طرف، دروازهی بازارنو بوده است و از طرف دیگر به دروازهی کوشکنو ختم میشده. جالب این است که گذر این بازار از دو حسینیه بوده است. از ظرافتهای دیگری که در معماری و طراحی بازار وجود داشته، عبور آب از وسط آن میباشد.
آبی که نماد حیات و سرزندگی است. این آب از قنات نیلی تأمین میشده و تا انتهای بازار ادامه داشته است.
نکات دیگری که در مورد بازار اردکان قابل ذکر است، وجود تیمچه هاست، که فلسفه اش تأمین امنیت بیشتر برای برخی دکانهای خاص بوده است. از نمونههای به جای ماندهی آن، تیمچه ای رو به روی مسجد حاج محمد حسین میباشد.
همچنین این بازار دارای بازارهای فرعی بوده است که از آن مشتق میشده اند مانند بازار چیلونگرها که بقایایی از آن به جای مانده است.
اما شاهکار معماری آن تلاقی بازار اصلی با بازار کوچکتری بوده است که بقایای آن امروزه نمادی برای بازار قدیمی اردکان شده است. این تلاقی به چهارسوق یا به بیان عامیانه چارسوق معروف بوده است.
چارسوق در قاعدهی شبه دایروی خود که شعاعی معادل ده متر داشته، دارای هشت ضلع بوده است که چهار دهنهی آن را مغازه تشکیل میداده، این بنا دارای یک گنبد مخروطی شکل بوده است که سی و دو وجه داشته است و ارتفاع آن به شش متر میرسیده، به طوری که از حوالی ترک آباد قابل رؤیت بوده است.
انتهای این بنای مخروطی شکل با کلاه فرنگی پوشانده شده بوده و در نقش نورگیر عمل میکرده است.
بازار حوالی سال هزار و سیصد و سی و شش در اثر بارش زیاد باران آسیب دید که توسط مرحوم استاد محمد شابل و استاد میرزا محمد دهستانی مرمت شد. اما انگار تصمیم بر این گرفته شده بود تا این قلب تپندهی اردکان با تمام خاطرات، خوشیها و ناخوشی هایش برای همیشه به تاریخ بپیوندد و بنا بر آن چه که معروف است در تاریخ بیست و هشتم بهمن ماه سال هزار و سیصد و سی و هشت، این تصمیم عملی گردید.
منابع :
http://www.negahmedia.ir/
http://yazd.isna.ir/
http://www.yjc.ir/
http://yazdcity.ir/
http://isna.ir/