این آرامگاه در 15 کیلومتری جنوب شهر
خرم آباد در روستایی به نام گوشه شهنشاه (شینشاه) واقع شده است. این بنای آرامگاهی که در
دوره صفوی و در زمان شاهوردیخان آخرین اتابک لر ساخته شده است، مربوط به شجاع الدین خورشید سر
سلسله اتابکان لر (آل خورشید) بوده که به مدت سی سال از آخر قرن پنجم تا اوایل قرن ششم ه.ق بر ایالات لر کوچک فرمانروایی کرده است و به واسطه عدالت و دادگستری مقبره وی مورد احترام اهالی قرار گرفته است.
پلان مقبره مستطیل شکل و پلان داخلی آن هشت ضلعی و هر ضلع آن 2,5 متر است. سبک معماری گنبد آن نار دو پوسته و مواد و مصالح آن سنگ، آجر ملات، گچ و ماسه آهک است.
ارتفاع گنبد از سطح زمین 12 متر است. در وسط آن قبری است که برروی آن صندوق چوبی کنده کاری شده ای قرار دارد.
شجاع الدین خورشید
بن ابوبکر محمدبن خورشید ، از طایفه چنگروی درسال 570 قمری ، وبا پیوستن به حسام الدین شوهلی ترک ، ( حکمران وقت
خوزستان ولرستان ) به امارت رسید وبا تشکیل دولتی نیمه مستقل در غرب پایه حکومت اتابکان لر کوچک را مستحکم کرد .
در میان طایفه او اختلاف زیادی وجود داشت وگروهی علیه شجاع الدین طغیان کردند .شجاع الدین نیز پسرش پسرش حیدر را مامور
...مشاهده کامل متن سرکوب آنان کرد . حیدر قلعه – دزسیاه – رامحاصره کرد ولی دراین جریان کشته شد .
شجاع الدین ، به خونخواهی پسرش با سپاهی عازم جنگ شد و از شدت خشم عده زیادی ازشورشیان را کشت . دشمنانش به خلیفه عباسی شکایت کردند وخلیفه فرمان عزل اورا صادر کرد .
شجاع الدین ، که مخالفت با خلیفه را مناسب ندید ، برادرش نورالدین محمد را ، جهت عذرخواهی به بغداد فرستاد. ولی نورالدین ، به دستور خلیفه ، زندانی و آزادی او موکول به تسلیم قلعه مانگره شد .
اتابک شجاع الدین ، برای جنگ با خلیفه آماده شد . سپاهیان خلیفه ، دژ اتبک را محاصره کردند وشجاع الدین طی نامه ای که به فرمانده سپاه فرستاد ، از خلیفه تقاضای عفو کرد وبالاخره به شرط واگذاری دزسیاه وشهر طرازک به یکی از سرداران خلیفه با ادامه حکومت وی موافقت شد ، و شجاع الدین 30 سال دیگر با قدرت ، فرمانروایی کرد.
در سالهای آخر حکومت او ، ترکان بیات ، که در غرب ایران میزیستند به قلمرو اتابک تاختند وخسارتهای زیادی بر جای گذاشتند . شجاع الدین پسرش بدرالدین وبرادر زاده اش سیف الدین رستم را ، برای سرکوب ترکان بیات به حوالی بروجرد فرستاد.
سپاهیان اتابک در این جنگ پیروز شدند وامیر بیات اسیر ، وقلمرو او ضمیمه سرزمین اتابکان شد .بدرالدین به خاطر این خدمت ، از سوی پدر به جانشینی انتخاب شد .
سیف الدین که از این انتخاب ناراحت شده بود ، شروع به توطئه علیه بدرالدین کرده و سرانجام موفق شد که ذهن اتابک پیر را درباره فرزندش مغشوش کند و وانمود کند که جانشینش از طول عمر پدر خسته شده وقصد کشتن او را دارد .
شجاع الدین فریب خورد وبه دستور او ، سیف الدین ، پسرش را محرمانه به قتل رساند . شجاع الدین ، که سرانجام به بی گناهی فرزند واشتباه خود پی برده بود ، دچار غم واندوه شد و درسال 621 قمری در سن 100 سالگی درگذشت
این اثر به شماره 1920 مورخ 76/6/16 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.
منبع:
http://mobin2248.blogfa.com/post/4
http://lorveir.blogfa.com/post-1514.aspx
http://shakarami-a.blogfa.com/post/29