موسیقی لری با موسیقی "ردیف دستگاهی" پیوند نزدیکی دارد . بخش مهمی از این موسیقی از طریق کمانچه و کمانچه نوازی محلی در موسیقی رسمی ایران "ردیف" نیز تأثیر گذاشته است .
اغلب موسیقیهای محلی لرستان در دستگاه ماهور و بیشتر با ساز کمانچه اجرا میشوند . موسیقیهای لرستان به چهار بخش موسیقی کار ، موسیقی مراسم ، موسیقی عروسی و موسیقی ترانههای روز تقسیم شده است .
ترانهها و رقصهای متداول لری بیشتر حماسی هستند و ترانه هایی که جنبه تغزل دارند ، در بین مردم از تداول کمتری برخوردار هستند . رقصهای بومی لری گاهی با وزن و سرعت آهسته و گاهی با تندی بیشتر اجرا و در همه حال به صورت گروهی اجرا میشود .
هم اکنون موسیقی لری در قالب ترانه به هفت بخش تقسیم میشود که عبارتند از موسیقی و ترانههای غنایی و عاشقانه، موسبقی و ترانههای حماسه رزمی، موسیقی و ترانههای سوگواری، موسیقی و ترانههای فصول، موسیقی و ترانههای کار، موسیقی و ترانههای طنز و سرودهای مذهبی.
موسیقی و ترانههای غنایی و عاشقانه: شامل ترانهها و آهنگهایی است در وصال یا فراق معشوق مانند ترانههای هی لو، بینا بینا، کیودار یا نغمههای شیرین و خسرو، ساری خوانی، میربگی(میرونه) و دهها ترانه دیگر که در مقامهای مختلف موسیقی لری اجرا میگردد.
موسبقی و ترانههای حماسه رزمی: این سرودها بیانگر ارزشهای حماسی و رزمی جنگاوران در میان ایل هستند. مانند جنگ لرو، دایه دایه و یا مقامهای موسیقی بدون کلام که در رزمگاه و مسابقه به کار رفتهاند، مانند جنگه را، سوارهو و نقاره.
موسیقی و ترانههای سوگواری: این موسیقی بیشتر جنبه آیینی داشتهاست و در مواقع سوگواری از روزگار کهن تا کنون کاربرد فراوانی دارد، مانند چمری یا سایر مقامها، از جمله، سحری، پاکتلی، شیونی و دهها مقام دیگر.
موسیقی و ترانههای فصول: موسیقی و ترانههای ویژه فصول مختلف مانند برزه کوهی، ماله ژیری، کوچ بارو.
موسیقی و ترانههای کار: به منظور سهولت و تسریع در کار مردان و زنان ایلاتی، این ترانهها به صورت فردی یا دسته جمعی خوانده میشود، مانند ترانههای گلدرو(برزیگری)، هوله(خرمن کوبی)، مشک زنی، شیردوشی و چوپانی.
موسیقی و ترانههای طنز: این ترانهها اغلب به صورت فی البداهه در هجو شخص یا موضوع یا مکانی سروده شده و برخی اوقات نیز با حرکات نمایشی طنز آلود فرد یا افرادی همراه بودهاست.
سرودهای مذهبی: بر اساس کلامهای یارسان(از سرودههای اهل حق)بوده، جنبه عرفانی و اعتقادی آن بسیار عمیق است. مانند ضامن آهو، سرای خاموشان(شهر بیصدا) و دوازده کلام یاری..
سازهای موسیقی لری عبارتند از سرنا، دهل، تال (کمانچه)، تنبک (تمک)، و سازهای سنتی مرسوم از جمله سازهایی هستند که در موسیقی قوم لر مورد استفاده قرار میگیرند.
در این میان کمانچه تنها سازی است که با ساز سایر اقوام تفاوت اساسی دارد.
سرنا
سرنا (یا سورْنا) نام ساز بادی باستانی ایرانی است که از چوب ساخته میشود.سُرنا و کَرنا هر دو به معنی بوق و با لغت "Horn" در انگلیسی از یک ریشه میباشند.
در اصل در میان اقوامی که زبان هندواروپائی اولیه را صحبت میکردند این ساز به علت اینکه از شاخ حیوانات ساخته میشد به این اسم نامیده شده.البته سُرنای کنونی به مراتب از بوقهای شاخی اولیه پیشرفتهتر است، ولی عضوی از خانواده سازهای بادی یا بوقی به شمار میآید.
دهل[ویرایش]
نوشتار اصلی: دهل
دهل نام یکی از سازهای کوبهای موسیقی است. دهل طبلی بزرگ و دورویهای که هر دو طرف آن پوستی از گاو یا گاومیش دارد، است. در متنهای مختلف نام آن، داول، تاول و داوول آمده است.
کمانچه
کمانچه یکی از سازهای ایرانی و موسیقی خاور زمین است.این ساز علاوه بر شکم، دسته و سر، در انتهای تحتانی ساز پایه نیز دارد که روی زمین یا زانوی نوازنده قرار میگیرد.
کمانچه لری یا تال سازی است که به کمانچه متداول در موسیقی سنتی شباهتهای فراوانی دارد اما دو ویژگی آن را از کمانچه سنتی مجزا میسازد. اولین ویژگی مربوط به کاسیه این ساز است که برخلاف کمانچه سنتی بسته و یک تکه نیست بلکه انتهای آن باز، شکلش تا حدودی مخروطی و درون کاسه و زیر پوست قابل مشاهده میباشد.
به همین دلیل آن را کمانچه پشت باز نیز میگویند.
دومین ویژگی در حفظ سنت کهن تعداد سیمها در این ساز است. از دوران باستان تا عهد قاجار کمانچه دارای سه سیم بود، اما پس از ورود ویولن به ایران کمانچه نوازان به تقلید سیم چهارمی بر کمانچه افزودند.کمانچه موسیقی سنتی امروزه دارای چهار سیم میباشد.
شایان ذکر است که در موسیقی کردی از این کمانچه استفاده نمیشود و با وجود وجوه اشتراک میان این دو موسیقی کمانچه پشت باز فقط به عنوان ساز انحصاری مردم لر مطرح است.
تنبک
تمبک یکی از سازهای کوبهای پوستی است و از نظر سازشناسی جزء طبلهای جامشکل محسوب میشود که از این خانواده میتوان به سازهای مشابه مانند داربوکا در کشورهای عربی و ترکیه و همچنین زیربغلی در افغانستان اشاره کرد.
تنبور
تنبور یکی از سازهای زهی است که در آن سیمها از روی دستهای بلند و کاسهای عبور کردهاست و با ضربه انگشتان به صدا درمیآید.امروزه از تنبور میتوان به ساز محلی با دستهای بلندتر و کاسهای بزرگتر و منحنیتر از سهتار دارای دو یا سه سیم و چهارده پرده که به فاصله اکتاو در ساز پردهبندی شده، تعبیر نمود.
ویژگیهای اجرایی آن در دوتار مشهود نیست. تنبور را با پنجه نوازند و این خود دلیلی است بر ارتباط خانوادگی تنبور و دوتار محلی و سهتار که آنها نیز با انگشت (ناخن) به صدا در میآیند.
موسیقی لری علیرغم ظرفیت و توانش تا اوایل دهه چهل در مرزهای مناطق لر نشین باقی مانده و گوش دادن به این غذای روح فقط در مناسبتهای محدودی امکان پذیر بود.
اما با رشد تکنولوژی رسانه ای و همگانی شدن دستگاههای ضبط و پخش، گراما فون و رادیو و تلویزیون، دسترسی به نواهای دلپذیر برای همگان آسانتر شد ولی موسیقی لری همچنان در چهار چوب مرزهای معین اسیر بود.
اگر نقش موسیقی را در زندگی مردم لر ز گهواره تا گور بدانیم، پر بیجا نگفته ایم. در تولد، کار، استراحت، جنگ، پیروزی یا شکست و حتی مرگ، هر یک ملودی خاص خود را دارد.
آری موسیقی لری هم رزمی است و هم بزمی. رضا سقائی در دهه پنجاه با آن صدای مخملی در لرستان به اوج رسید و این صدای گرم او بود که مرزهای لرستان را درنوردید و ترانه هایش توانست نه تنها برای مردم لر تبار بلکه برای هر کس در هر گوشه سرزمین پهناور ایران خاطره ساز شود.
در این دوران نگاه بسیاری از علاقه مندان به موسیقی سنتی و محلی به این سمت کشیده شد. کمانچه دیگر بی صدا نماند و گوش دادن به موسیقی لری هم عقب افتادگی به حساب نمیآمد.
بعضی از ترانهها در ابتدا با سکوت(ضد ضرب)همراه هستند، این مطلب به عنوان نقطه اشتراک با موسیقی کردی مطرح است.ترانهها مانند سنت رایج در ترانههای محلی سایر نواحی، از دو جمله (فراز و فرود)و گاه از یک جمله تشکیل یافتهاند.
و معمولاً بیت واحدی از کلام در هر ترانه وجود دارد که مانند ترجیع بند تکرای میگردد، عموماً ترانهها با انتخاب کلمهای از این بیت نامگذاری میشوند، مشابه این مورد در ترانههای قوم کرد وجود دارد.در ترانهها همواره از کلماتی مانند هه، خدا، اری و عزیزم استفاده میشود که این کلمات در پیوند و تطبیق هجاهای شعر و موسیقی ایفای نقش میکنند.
معمولاً در پایان هر ترانه نوازندگان قطعهای ضربی با ریتم ۴/۲ مینوازند.این مورد نیز در موسیقی مردم کرد وجود دارد.از اشعار هجایی و بیتهای تکراری در ترانها (نسبت به قوم کرد)کمتر استفاده میگرد به ویژه در ترانههایی که برای مردم لر شناخته شده هستند.در اجرای موسیقی نوعی لهجه خاص (لری)توسط نوازندگان کمانچه القا میشود که تاکیدی بر هویت ملودیک موسیقی در این قوم میباشد.
قسمت اعظم ترانههای قوم لر به ویژه در منطقه لرستان در دستگاه ماهور ساخته شدهاند این ساختهها با حسن سلحشوری و روحیه حماسی مردمان این منطق منطبق است.هر اندازه موسیقی منطقه لرستان به موسیقی کردی نزدیک است به همان نسبت موسیقی مناطق بختیاری با موسیقی نواحی فارس و جنوبی ایران سنخیت دارد.
منبع :http://homdang.persianblog.ir/
http://fa.wikipedia.org/wiki
http://www.ichto.ir/Default.aspx?tabid=533