محمد
بن علی
بن ملکداد تبریزی، ملقب به شمسالدین، یا شمس تبریزی ( 582-645 ) هجری قمری از صوفیان پارسیزبان و مسلمان مشهور سدهٔ هفتم هجری است. سخنان وی را که در مجالس مختلف بر زبان آورده، مریدان گردآوری کردهاند که به نام "مقالات شمس تیریزی" معروف است.
در 2 کیلومتری مرکز شهر
خوی در محله امامزاده، بنایی وجود دارد که به مناره شمس تبریزی، مشهور است.
آرامگاه شمس تبریزی از مکانهای گردشگری و زیارتی
خوی در استان
آذربایجان غربی که محل مدفن شمس تبریزی شاعر صوفی و پارسیگوی میباشد که در سال ۱۳۸۶ مدفن وی در
خوی اثبات گردید و همه ساله علاقهمندان شمس تبریزی از
خوی و دیگر شهرهای
ایران و حتی کشورهای همسایه در مراسمی بزرگداشت این شاعر ملی را گرامی میدارند.
مناره شمس تبریزی درخوی از بناهای به یادگار مانده از شاه اسماعیل صفوی است.
این پادشاه ایرانی بنای بزرگی را به خاطر تمجید از وی ساخت که با گذشت زمان ویران و بنای فعلی که اکنون در مرکز شهر
خوی است باقی
...مشاهده کامل متن مانده است.
برج شمس تبریزی با مساحت 11 متر و قطر 3.40 متر ، روی مزاری منسوب به شمس تبریزی در دوره صفویان در شهر خوی ساخته شد. سطح بیرونی این مناره با شاخهایی از قوچ وحشی که شاه اسماعیل صفوی طی اقامت 40 روزهاش در کوه چله خانهٔ خوی شکار کرده بود، تزیین شده است.
طبق اسناد موجود، این بنا به دستور شاه اسماعیل صفوی ساخته شده و مناره آن به وسیله شاخ قوچهای وحشی تزئین شده است. از شاخ قوچ در مناره یاد شده برای نشان دادن قدرت و مهارت شاه اسماعیل در شکار قوچ در یک روز صورت گرفته است.
مدارک و تصاویر مینیاتوری باقیمانده از مقبره شمس تبریزی در شهرستان خوی نشان میدهد این بنا در ابتدا از ۳ مناره دور قبر شمس تشکیل شده بود که به دلایل طبیعی اکنون تنها یکی از آنها مانده است و دوتا از منارهها در اثر زلزله از بین رفته اند.
مقبره شمس تبریزی دارای برجی به ارتفاع ۱۷ متر است و آرامگاه شمس در فاصله ۱۰ متری از مقبره ساخته شده قرار دارد. از چند سال گذشته به طور محسوسی منحرف شد و بیم آن میرفت که بنای برج در آینده فرو بریزد به همین دلیل در سال 1386 با همکاری کارشناسان ایتالیایی، مقبره و برج شمس تبریزی در شهرستان خوی مرمت شد.
قدیمی ترهای خوی نیز از برنامهها و مراسمی که دراویش ترکیه شمع بدست در ایام خاصی به کنار منار شمس جمع میشده اند نقل میکنند. آنچه از مجموع روایتها میتوان استنباط کرد این است که شمس پس از ترک مولوی در قونیه به سمت آذربایجان رفته وبنا به علل متعددی که آنها راهم در منابع مختلف فوق الذکر میتوان دید، در سر راه خود به تبریز در خوی رحل اقامت افکنده و بر سیر آفاق وانفس پرداخته است.
تنها اثری که در پنجاه ساله اخیر منتشر شده و انتساب این محل رابه شمس تبریزی مورد تردید قرار داده کتاب بزرگان آذربایجان نوشته مرحوم تربیت است که بدون ذکر منبعی منار شمس تبریز در خوی را منتسب به شمس الملک دنبلی شمرده که اشتباه آن مرحوم سبب شد متاسفانه تا همین دهه قبل در قطعیت مزار شمس تبریزی در خوی که قرنها معروف و مورد قبول بلاشک عموم بوده تردیدی نابجا راه یابد و پرده تاریکی بر چهره حقیقت کشیده شود.
اما تلاشها و زحمات برخی اساتید دلسوخته ای چون دکتر محمد امین ریاحی که با مقالات خود دوباره جانی تازه به احیاء آرامگاه شمس تبریزی بخشید و استاد بهروز نصیری که به حق در جمع آوری منابع مختلف و تدوین کتابی در این خصوص بنیان حرکتی تازه را بنا نهادند وپیگیری برخی مسئولین و کارشناسان امر منجر به برپایی کنگره شمس تبریزی در شهرستان خوی با حضور مولوی وشمس شناسان ایران وجهان گردید.
در آبانماه سال ۱۳۸۹خورشیدی مراسمی با عنوان کنگرهٔ بینالمللی شمس تبریزی با حضور مولویشناسان و شمسشناسان داخلی و خارجی در خوی وارومیه برگزاری شد.
امید که با اهتمام وجدیت هرچه بیشتر مسئولین به موضوع همه ما ایرانیان روزی همچون حافظیه و قبر بابا طاهر شاهد بنایی ارزشمند بر سر مزار شمس تبریز باشیم و اجازه ندهیم این فرصت معنوی و امکان بالقوه جذب جهانگرد و ایرانگرد که موجب رونق بسیاری از بخشهای فرهنگی اجتماعی و خدماتی وحتی اقتصادی شهرستان خوی بطور مستقیم و سایر مناطق بطور غیر مستقیم خواهد شد بیش از این از دستمان برود.
منار شمس تبریزی به شماره 996 در ردیف آثار ملی و به قدمت سدة ششم هجری قمری به ثبت رسیده است.
نسیبه نصیری
درفاصله سه کیلومتری از مرکز شهر خوی، در بین خانههای کوچه شمس تبریزی در محله امامزاده، برخی از شاخهای قوچ به بلندی تقریبی 14 الی 15 متر قرار گرفته است .
اسناد و مدارک مختلف این بنا را به اشخاص متعددی نسبت داده، ولی در روایات عامه و سفرنامه ونیزیان آنرا به شاه اسماعیل اول صفوی نسبت میدهند، که بعد از شکار یک روزهاش دستور داده کله قوچهای وحشی را در آن بکار بندند و از همان کلهها و آجر مناری ساخ
در اسناد و مدارک موجود، در گذشته سه منار بوده و تصویر سه منار در کتاب بیان «منازل سفر عراقین» که توسط همراه سلطان سلیمان امپراتور عثمانی که خود در سفر خوی، به زیارت آرامگاه شمس تبریزی رفته، کشیده شده، که مسیر لشکرکشی وی را نشان میدهد و با زیرنویسخ 942 ه در آن کتاب آمده است.
ولی سالهای بعد یکی از منارها خراب شده، اما سیاحان دوره قاجار و جهانگیر میرزا (متوفی 1287 ه.ق) که مطالبی در مورد خوی دارد و در ترجمه کتاب آثار البلاد و اخبارالعباد قزوینی از دو منار صحبت میشود.
بنا به نقل معتمدین و پیرمرداحل در حدود 120 سال پیش یکی دیگر از منارها تخریب شده و هم اکنون فقط یکی از آنها باقیمانده است. به سبب وجود آرامگاه شمس تبریزی عارف و جهانگرد مشهور، مراد و مرشد مولوی، در ضلع شمالی منار، به نام وی مشهور شده است.
اولیاء چلبی که در دوره سلطنت شاه عباس دوم درسال 1057 ه.ق به آذربایجان سفر کرده مینویسد: «قبر شمس تبریزی را که در خارج شهر خوی است زیارت کردیم.»
اعتمادالسلطنه در سفر خوی مینویسد : «از مشاهیر، قبر شمس تبریزی در این شهر است که زیارت میشود». متأسفانه در طی قر
متمادی بر اثر سوانح طبیعی از جمله زلزله و سیلهای مهیبی که از دامنه کوههای اورین به این شهر سرازیر میشود، آرامگاه تخریب شده و احتمال دارد، به سبب گرفتاری و مشکلاتی که مردم داشتند به بازسازیش نپرداختهاند یا بعضی موارد دیگر که بر ما پوشید
شکل دیواره ضلع شمالی منار نشانگر این است که به مجموعهای متصل بوده است و در جوار منار، سنگ قبری تیره رنگ وجود دارد، که در روی آن این مشخصات حجاری شده است « بری ابن شاهسوارطارمی» که ماهیت این شخص به نگارنده معلوم نشد ولی با توجه به اسناد و منابع تاریشمس تبریزی مدتی را در طارم و زنگان در حلقه درس رکنالدین سجادیزنگانی بوده است، به احتمال زیاد «بری ابن شاهسوارطارمی»، از ارادتمندان شمس تبریزی بوده است و در حلقه درس استادش، دست ارادت به وی داده و همراه با او و یا بعدها به خاطر شمس تبریزی به خاک سشده است.
منار شمس تبریزی از بناهای منحصر به فرد منطقه است که جهانگردان و گردشگران زیادی را به خود جلب میکند. مردم تعداد بیشماری از متصوفان را که در آذرماه هر سال جهت انجام مراسم در جوار منار جمع میشدند به یاد دارند ولی هماکنون به سبب محصور ماندن آن در بین خاا بدون توجه مانده است، مصالح و ظواهر منار گواهی میدهد که باید از آثار قبل از مغول باشد.
سبک معماری منار خیلی نزدیک به بناهای دوره سلجوقی که در بردسیر کرمان موجود است و به «میل قاوردی» معروف است، میباشد. در صورت مطالعه باستانشناسی، از مطالعه و تحقیق رویشاخ و جمجمه به آسانی میتوان در مورد زمان و علت احداث آن نظر داد.
ساختمان منار برج استوانهای شکل میباشد و به سبب عدم شناسایی و مطالعات لازم تاکنون هیچگونه نشان و اثری از وجود بقایای ساختمانی که به احتمال قوی این اثر در رابطه با آنها(مقبره شمس تبریزی یا کاخ شاه اسماعیل اول) ساخته شده به دست نیامده، منار به صورت مجوف ده و پلکان مارپیچی از ورودی منار که در قسمت پایین آن قرار دارد به انتهای منار و به قسمت مؤذن آن، که روی به قبله دارد منتهی میشود.
پی و حدود 50 سانتیمتر از بنای قسمت تحتانی با سنگ ساخته شده است. البته با در نظر گرفتن اینکه مقداری از پی آن توسط رسوبات سیل و غیره زیر خاک مانده است، از این قسمت به بعد تمام منار از آجر میباشد که در وسط آجرها کلههای قوچ گذاشته شده و از نظر فرم به سه دسته تقسیم شده، قسمت تحتانی و انتهای آن که کوچکتر از بخش میانی است خالی، ولی قسمت میانی را با شاخ قوچ وحشی آرایش دادهاند، که فلسفة وجود منار نیز وجود این تزئینات میباشد که به عنوان یادبود ساخته شده است.
به قولی هدف از آن به احتمال زیاد نمایش قدرت پادشاه بوده که در یک روز توانسته به قدری قوچ وحشی شکار کند که از شاخ آنها تمامی سطح خارجی منار را تزئین نماید.
از خصوصیات ویژه این بنا نصب شاخهای قوچ وحشی بر روی بدنة خارجی منار میباشد که همراه با جمجمه حیوان به عنوان تزئین در منا نصب شده است و در آجرکاری و فرم آن هیچگونه تزئینات به کار نرفته است.
در مورد احداث منار در شهرهایی که از نظر سوقالجیشی اهمیت داشتند، سعید نفیسی چنین مینویسد: در آبادیهای مهم که بر سر راهها بود شبها بر بلندی آتش میافروختند و برجی را که برای این کار ساخته بودند آتشگاه مینامیدند و همین کلمه را به زبان عربی ترجمه کرده و منا و مناره گفتهاند و سپس آنرا در مساجد به کار بردهاند به وسیله آتش که بر فراز این برجها افروخته میشد، از دور اخبار و علائم و ارشاداتی میدادند که مردم دور دست را از خطر و حوادث آگاه میکردند، و احتمال هم دارد که یکی از منارها ستون یادبودی باشد از جنگ آلب ارسلان سلجوقی با رومانوس دیوجانوس امپراطور روم در ملازگرد و سلطهاش بر وی که سرنوشت مسلمانان منطقه را این جنگ و پیروزی آلب ارسلان رقم زد و کشور روم به تدریج به کشوری مسلماننشین مبدل گردید و منار مزبور حالت تقدس مانندی مابین مردم این مرز و بوم پیدا کرد وپس از اقامت شمس تبریزی در خوی و فوت وی جنازهاش در کنار آن دفن گردید و نام «منار شمس تبریزی» پیدا نمود و شاه اسماعیل صفوی چون خود عارف و متصوف بود دستور داد کاخش را در کنار آرامگاه شمس تبریزی ساختند.
منار شمس تبریزی به شماره 996 در ردیف آثار ملی و به قدمت سده ششم هجری قمری به ثبت رسیده است.
منابع :
http://fa.wikipedia.org/
http://hamshahrionline.ir/details/93461
http://www.tarikhirani.ir/fa/news/All/bodyView/2289
http://www.khoysevan.blogfa.com/post-2.aspx علیرضا حاتمی زاده
http://www.khoyonline.com/index.php?option=com_content&view=article&id=433:1389-05-18-05-04-58&catid=53:1389-03-01-05-01-10