پاییز هزار رنگ هم رو به پایان است و زمستان سرد و فصل برف سپید در راه و باز به مناسبتی بازمانده تمدن کهن و باستانی ایرانیان نزدیک میشویم و این مناسبت چیزی نیست جز “چیلَه شَو^” که همان بلندترین شب سال که تا نیمه شبش در پاییز است و بعد از آنهم در زمستان.
ایرانیان که سابقه ای دیرین در برگزاری آیین و مناسبتهای خاص و مفرح دارند، از گذشتههای بسیار دور این شب را بعنوان بلندترین شب سال با برگزاری آیینها و سنتهای خاص گرامی داشته اند.
در باورهای باستانی ایرانیان، یلدا، شب زاد و زایش
مهر است و پیشینه این باور به دیرینهترین روزگار آیینی
ایران باستان در آن سوی هزارهها میرسد (به ایزد
مهر و آیین
مهر یا روزگار مهرپرستی آریاییان).
برگزاری مراسم یلدا، آیینی خانوادگی است و شبنشینیها به خویشاوندان و دوستان نزدیک محدود میشود.
ایران کشوری با فرهنگی غنی است که مردمانش بنا به ذوق و سلیقه و طبیعت منطقهای که در آن زیست میکنند، هر یک برای برگزاری سنتهای کهن آداب خاص خود را دارند.
تالشون چیله شونام واژه “چیلَه شَو^”
چله شب در زبان کهن و بسیار ریشه ای ایرانی تالشی، چیله شَو است. چیلَه
...مشاهده کامل متن شَو^، در واقع چیل است + فتحهی مضاف + شب.
چیل = پوسته و پوست تخم مرغ است ، و پوست هر تخم دیگری. در بعضی از زبانهای کهن ایرانی به جای فتحهی مضاف کسرهی مضاف وجود دارد. در این زبانها ، بر عکس فارسی دری و کردی و … مانند زبان تالشی ، روسی و آلمانی ، صفت قبل از موصوف میآید.
مثال: (سیب ِ سرخ – فارسی)- (سیف ِ سور – کردی) ذ- (سرَ سیف – تالشی)
این تغییر باعث میشود که کسره مضاف به فتحهی مضاف تبدیل شود. چله در واقع چل َ است.
فتحهی مضاف است که در زبان جدید ایرانی – یعنی فارسی دری – آن شکل را یافته است. چله ربطی به چهل ندارد، چنانکه ما چلهی کوچک نیز داریم ، اما نامش همچنان چله است.
چیل ژندن یعنی پوسته شکافی. و اگر به فارسی دری بگوییم میشود چیل زدن، و آن شکستگی ای است که وقت تولد جوجه به وسیلهی نوک جوجه بر پوستهی تخم مرغ ایجاد میشود.
یلدا واژه ای است سریانی به معنی تولد و چله نیز دقیق همان معنی را دارد. به عنوان نمونه وقتی آفتاب صبحگاهان از افق کمی سر بر کرده و هنوز گِرد و تمام دیده نمیشود ، تالشها به این حالت آفتاب میگویند: “آفتاوی کیجه گله چیل ژنده.” یعنی جوجهی آفتاب پوستهی تخم افق را شکافته برای تولد.
یا وقتی که جوجه پوست تخم مرغ را میشکند تا بیرون بیاید، میگویند ، مورغونه چیل ژنده. یعنی تخم شکسته شده و بزودی است که جوجه زاده شود.
چیل در تالشی یعنی پوسته و خصوصاً به پوست تخم مرغ میگویند. و چیله شو ، چله شب ، شب پوسته شکافی است. شب چیل زدن است به تخم افق به وسیلهی جوجهی خورشید.
شب چله شبی است که در صبح اش جوجه خورشید بعد از آن شب بلند و نگران کننده ، دوباره زاده میشود و جهانی به کودک نور دلداده.
آیین و سنت “چیلَه شَو^” در نزد تالشان
تالشیها نیز بعنوان یکی از قدیمیترین اقوام ایران، از دیر زمان دوران اجدادشان یعنی همان “تاتاگوش”های زمان هخامنشیان و کوروش بزرگ ( یا کاودسیان از قول تاریخ نگاران رومی) تا به امروز این شب خاص را بهانه ای قرار داداه اند برای دید و بازدید آشنایان و فامیل، عرض ارادت کوچکترها به بزرگترها وجویا شدن از احوال آنها و همچنین دورهمیهای شادمانه که معمولاً تا دیر هنگام و پاسی از شب ادامه دارد.
در خصوص علت برگزاری چنین آیین و سنتی نیز میتوان چنین گفت مردم تالش “چیله شَو^” را به امید در پیش داشتن زمستانی خوب و پر از بارش برف رحمت الهی جشن میگیرند تا از این برف ذخیره آب خوبی در کوهستانها مهیا گردد برای فصل بهار که در تالش شروع فصل “بجاره کار” است.
و همه اینها بهانه ای بوده برای ایجاد جمع هایی گرم و صمیمی در “شَو^ نشینی”های تالشیها همراه با مراسم و آیینهای خاص خود است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
غذاها و خوراکیهای مخصوص “چیلَه شَو^”
یکی از ویژگیهای شب یلدا در تالش غذاها و خوارکیهای خاص آن است. مادران تالشی سعی میکنند تا این غذاها را به خوشمزهترین شکل ممکن پخت نمایند تا یکی از ویژگیهای این شب خاص نیز با غذاهای خاص آن شکل بگیرد.
قدیم ترها که تولیدات محلی در خانوادهها بسیار بیشتر از امروز بود. اغلب مواد خوراکی و خوردنیهای این شب از تولیدات خود خانوادههای تالشی بود و نیازی به خرید آن از بازار نبود، ولی امروزه با ماشینی شدن زندگیها و تبدیل شدن باغها و مزارع به ویلا و آپارتمان دیگر به ندرت خبری از آن باغهای پربار و حصولات طبیعی خانوادههای تالشی است و در نقاط شهری و حتی برخی نقاط روستایی بیشتر مایحتاج این شب را از بازار خریداری میکنند.
چیله شَو^ی شام:
از غذاهای شب چله تالشیها میتوان به “سیا خوروش” یا “وُزَ قاتق”، ایسبیه ماهی، “ترشَ تاره”، “کویه قاتق”، “ترشه آش” و “سَوزی پلا با ماهی”، با چاشنی هایی چند “سیر ترشی”، ” سیرداغ” ” ماست و بورانی”، ” وُزَه کوکو” و “سَوزی کوکو” اشاره نمود.
چیله شَو^ی شَو^ جیرَه
خوردنیهای شب یلدا شامل انواع آجیل و “برشته برج”، “مرجو”، “کویَه دونه”، “پَتَه کوی”، کلوچه خوشمزه ی”کاکا”، میوههای فصل نظیر انار، “سیف”، پرتقال، “فطر”و “بی”.
معمولا مرغوبترین کدو را خانوادهها برای این شب حفظ میکنند و از بعد از ظهر همان روز به پختن آن مشغول میشوند. از قدیم میگویند خوردن میوه ترش برای سرما نخوردن در این فصل خوب است؛ امروزه به سبد میوهها موز و چند قلم میوه جدید هم اضافه شده است.
خوردن هندوانه اما وجهه مشترک همه ملل و نژادهای این جغرافیای فرهنگی است در تالش چه در میان تالشان آنسوی مرز (قسمت جدا شده در جنگهای ایران و روس) و چه میان تالشان ایران رسمی منحصر فرد برای این شب طولانی وجود دارد.
اهالی تالش بر این باورند که اگر در شب یلدا هندوانه بخورند، سرمای زمستان برآنان اثر نمیگذارد.
رسومات تالشی مربوط به چیله شَو^:
فال پوست هندوانه: یکی از رسوم قدیمی این دیار است که در مناطق مختلف تالش مرسوم بوده است به صورت دیگیری هم برگزار میگردد.
روش کار بدین شکل است که پوست هندوانه را میبرند و چهار قسمت میکنند و در یک دست میگیرند و نیت میکنند و از جلو به پشت میاندازند:
اگر ۲ قطعه سبز و دو قطعه سفید بیفتد – خیر است، اگر ۳ قطعه سبز و یک قطعه سفید بیفتد – خوب است، اگر یک قطعه سبز و ۳ قطعه سفید بیفتد – باطل است و سرانجام اگر هر ۴ قطعه سبز باشد خیلی خوب است.
(دختران دمبخت هم از این شیوه برای فرداها و آرزوهای خود استفاده میکردند). یا اینکه اگر سه قسمت از چهار قسمت هندوانه به سمت بیرونی یا پوست میافتاد معنایش این بود که نوزاد پسر دنیا میآمد اما اگر سه قسمت از چهار قسمت به سمت درونی یا داخل هندوانه میافتاد نوزاد دختر متولد میشد.
اگرچه این عمل هرگز پشتوانه علمی ندارد اما این از حس کنجکاوانه انسانها برای پیش گویی است. این عمل در میان تالشان برای خوشگذرانی هم که شده همچنان در شب یلدا تکرار میشود.
امید به زندگی، شادی، تفریح و خوشگذرانی از نشانههای آداب و رسوم در شب یلدا و مراسم دیگر ملتهای زیر پرچم ایران بود. همین باورها بود که اسطوره ساز میشد بزم و شادی به وجود میآورد و حتی امید را به ناخوداگاه مردم تلقین میکرد و خلاقیت بشر برای شادمانی و آفرینش لحظات خوش که خود مولد و محرک زندگی بهتر است مهم است که نباید به فراموشی سپرده شود.
فال حافظ گرفتن: یکی دیگر از رسمهای شب یلدا، «فال حافظ گرفتن» است اگر رسمها و آیینهای دیگر یلدا را میراثی از فرهنگ چند هزار ساله بدانیم ولی فال حافظ گرفتن در شب یلدا در سدههای اخیر به رسمهای شب یلدا افزوده شده است.
شم شمی: در ماسوله که مردم آن تالش هستند نیز مراسمی به نام «شم شمی» را به جا میآورند که یک نوع تفعل است. هر کسی نیتی دارد دم درب خانه یا سرگذر میایستد و به حرفهای رهگذران گوش میدهد.
چنانچه حرفهای خوب شنیده باشد آن را به تعبیر برآورده شدن نیت خود قلمداد میکنند و بالعکس.
خوانچه بری: رسم دیگر در تالش این است که در این شب خوانچهای (سینی بزرگ) تزیین شده به خانهی تازهعروس یا نامزد خانواده بفرستند. مردم تالش در سینی خود هندوانهها را تزئین میکنند و شالهای قرمزی را اطرافش میگذارند.
البته رسم است که هدیهای (معمولا یک قواره پارچه یا سکه طلا) نیز به عنوان هدیه شب چله (چلّگی) به نوعروس تقدیم میکنند.
نقل افسانهها و خواندان دستونهای تالشی: نقل داستانهای اساطیری از زبان مادر بزرگها و پدر بزرگهای فامیل هم قشنگترین قسمت این شب است که هم جالب است هم پند آموز.
بعد از شام هم خانوادهها ضمن خواندن کتاب داستانهای اسطوره ای و افسانههای کهن تالشی، نقالی توسط پدر خانواده و یا توسط کسانی که نقال بودند و نقالیهای زیبا از امیر ارسلان نامدار وگلزار خانم ودیو فولاد زره و مادرش و یا شاهنامه خوانی وحافظ خوانی و مشاعره اشعار تالشی و فارسی، دستونهای تالشی و طالع بینی میکردند و شب را با خوردن و خواندن و خندیدن و شاد بودن تا به صبح میرساندند.
معمولاًخانمها یک کنج خانه و آقایان هم در کنج دیگر خانه مشغول صحبت میشوند آقایان مشغول انجام دادن بازیهای محلی و سنتی مخصوص این شب مثل پیچاز (که از استخوان قسمتی از بدن گوسفند به دست میآید) و خانمها هم به بافتن جوراب پشمی ( پاتُون ) و حرف و حدیثها در مورد خودشان سرگرم هستند و خوردن دو چیز در این شب بسیار جالب است.
حکایت متفاوت امسال چیله شَو^: واما امسال که این شب با ایام رحلت پیامبر اکرم (ص) مصادف شده است، مسلماً مردم شریف تالش و دیگر هموطنان عزیز ما سعی میکنند تا ضمن بجا آوردن آیینهای زیبای گذشتگان، با رعایت تمام اصول و با احترام گذاشتن به روح بلند مرتبه آن پیامبر بزرگوار این شب را هر چه بهتر برای خود و خانواده محترمشان برگزار کنند و زمستانی توام با نعمات الهی و پر از خیر و برکت پیش رو داشته باشیم انشاا…
در آخر نیز شما خوبرویان نیک اندیش را مهمان میکنم به خواندن شعر “چیله شو” از سر کار خانم زلیخا صبا:
چیلَه شَوون تا صب نشَم داورَه
باهَم هَرَم چیلَه کاوشوچَره
نیَت کَرَم فال حافظ آکَرَم
هَر وَری کو وایَم هَزار خاطره
ام جورَه شَوون شُومَه ویر بداره
وَختی نیمونه اَمه ویر بواَرَه
چیلَه شَوی خریدمون بازارَه
هیندونَه و لَبو سِره انارَه
شیرینی و آجیل نی همهَ جوره
نَیَم سفره، مینی نِشم چِ داوره
سیا قاتق، سَوزی کوکو حاضره
سَوزی پلا با ماهی، ترشه تاره
دَه دَه نَ وان بایه حافظ آکَرَه
وا شمه روزگارخوبه باهاره
نیت کَرم هرگز غرصه مَهَرَه
زمستونی سَغَه سَر سَر بِبَره
خردَنونه وام، شُومَه گوش بداره
هنتَه روسوماتی نی ویر بداره
غرصه شُومه دیلی کو هیچ مداره
غمی را اِسته ام ای راه چاره
هیچ کس دِنیا اومه نیه دِواره
مَنش گوشه، مَگر کِنج و کناره
هرکَس خشَه مَوایه اَ بی عاره
دیل خشی دوایه روزگاره
موشکیلاتی شومه را سخت مَداره
رنج و دَردون رانی مَکَره ناره
همه را چاک ببه، خوبی بکره
هردسی نه آدیه هی ویگِره
هیچ کسی را آرزو بد مَداره
هنته ببه کار رون دوزو تیاره
شومنه وام، سره سیفِم، گولَ یاسِم، اَنارِم
چَمَع حرفون شومه نی ویر بداره
هرجا مندیرونه نزیک یا دوره
چاکه شوون باهم بنیه داوره
ام شمه وچمع مینی قراره
هیچ مَگِره یندی کو ده کناره
نااهل مبه روحم نی شاد بداره
روحم شمه خشی نی گوشه داره
ترجمه برخی واژههای تالشی بکار رفته در این مقاله:
چیلَه شَو^ : شب یلدا
بجارَه کار: کارکشاروزی در مزرعه
سیا خوروش یا وُزَ قاتق: فسنجان
ایسبیه مای: ماهی سفید
ترشَ تاره: نوعی خوارک محلی در تالش و گیلان
کویه قاتق: خورشت کدو
ترشه آش: آش ترش
سیرداغ: یک نوع چاشنی محلی با ترکیبی از گردو، سیر، آب و دانههای انار ترش یا آب انار ترش.
شَو^ جیرَه : (جیره شب)- خوراکی، آجیل و میوه هایی است که بعد از شام صرف میشود.
برشته برج: برنج سرخ شده
مرجو: عدس سرخ شده
کویَه دونه: دانه کدو سرخ شده
پَتَه کوی: کدو پخته شده
کاکا: نوعی کلوچه خوشمزه که تالشها میپزند.
وُزَه کوکو و سَوزی کوکو: کوکوی گردو و کوکو سبزی
سیف: سیب
فطر: ازگیل
بی: بِه
منبع :
باتشکر از مازیار احمدی
http://ninimami.niniweblog.com
http://zoleykhasaba.7roz.com
http://www.taleshnews.ir
http://ajgantalesh.blogfa.com
http://www.akhbar-rooz.com- (متن آقای لیثی حبیبی – م.
تلنگر)
http://taleshen.ir
http://shanderman20.ir/