کلمهی
مارمه از دو قسمت مار=مادر و مه=ماه ؛یعنی مادر ماه تشکیل گردیده است که اولین روز هر ماه را مادر ماه میگویند.
"در آلاشت و سما -از روستاهای
مازندران- در روزهای اول هر ماه مراسمی است که در آلاشت "
مارمه" و در سما "مارما "نامیده میشود ، یعنی ماه در ماه (دکتر هنری ص87)
گروهی نظرشان بر این است
مارمه ؛یعنی ماه در ماه ،آخر یک ماه وآغاز ماه دیگر.ماه مهربانی هم نظریست؛ یعنی آغاز هر ماه با آئین خاص مهربانی ،محبت ،صلح و صفا شروع میشود.
نصرالله هومند -پژوهشگرفرهنگ مردم- نظر دیگری دارد:
مارمه ؛یعنی آئین ماه در آمدن، آغاز ماه نو یا آئین نو شدن ماه(برجی)که هر ماه با نماز مخصوصی در نزدایرانیان کهن جشن گرفته میشد.
به طور کلی دو گونه
مارمه داریم: یکی اول هر ماه تبری (ماه زمینی) که به ماه
مارمه موسوم است و به ندرت اول ماه عربی (ماه آسمانی)انجام میگیرد که اندک اندک از رونق افتاد تا جایی که در روستاها و آبادیهای دور دست و کوهستانها ی دور از شهر نشینی پیر زنان وسالخوردگان چنین میکنند.امروزه در بین میان سالان وجوانان ماه
مارمه ...مشاهده کامل متن صورت نمیپذیرد.
در مجموع دوازده ماه تبری را مارمه میکنند.
در تشکون از روستاهای تنکابن «رسم است روز اول هر ماه به فردی که قدمش برای خانوار سازگار است اجازه میدهند با دسته ای از برگ سبز وارد خانه شود،معتقدند اگر این کار صورت پذیرد در آن ماه اتفاقات بدی متوجه آن خانواده نمیشود.»(تنکا، ص57)
«در بعضی از طوایف این شهر[آمل]مرسوم است که الاغی را تزئین کرده بعداز تحویل سال برای شگون ومیمنت وارد خانهها مینمایند.
این نکته را باید متذکر شد که مردمان این شهرو حومه در اول هر ماهی (مادرمه)یعنی قدم خیر میگیرند.به این معنی که در اول هر ماه باستانی که بین مردم به ماه گبری مشهور است.
یک نفر از میان فامیل به نام این که قدمش میمون است انتخاب [می کنند.]ودراول صبح روز اول هر ماه باید به کلیهی خانهها و اتاق هاقدم بگذارد تا دیگران بتوانند بعد از او وارد حیاط و اتاقها شوند.
شخصی که مادرمه میکند باید برگ سبز و قرآنی در دست داشته باشد که پس از ورود در خانه آن برگ را روی تاقچه نهاده یا به میخ در یا دیوار آویزان نماید.در کلیهی ماههای قمری که به ماه آسمانی معروف است.همین عمل انجام میگیرد.به ویژه روز اول نوروز نیز این عمل برای یک سال اجرا میشود.»(صمصام الدین علامه صص111،112)
سال مارمه هم هرساله با شور واشتیاق و شکوه هر چه تمامتر در اولین روز عید انجام میپذیرد.
چند روز مانده به عید وتحویل سال جدید خانوادهها استخاره میزنند چه کسی خانه وکاشانهی آنها را مارمه کند.
معمولا کسی را انتخاب میکنند که اولا دارای خصوصیات نیک انسانی از جمله :راست کردار،خوشرو،خوش نام وبالاخره دارای کردار نیک ، گفتار نیک وپندار نیک باشد.ثانیا قرعه فال به نام او بیفتد؛یعنی وقتی استخاره به نام او زدند،خوب بیاید.به هر صورت آن کسی که در اولین روزماه به خانه میآید باید خوش قدم وخوش شگون باشد.
وقتی مارمه کننده مشخص شد .چند دقیقه مانده به تحویل سال وارد حیاط خانه میشود تا سینی را که در آن وسایلی چون سبزه (همیشک=گیاه همیشه سبز که معمولا داخل جنگل جایی که بیشتر صخره ای است میروید)،آیینه ،قرآن کریم،چند سکه،کاسهی آب وماهی زنده یا ماهی دودی که از قبل خانم خانه آماده کرده است، بر داشته وارد خانه گردد.
با پای راست وارد خانه میشود،زیرا پای چپ شگون ندارد.لازم به ذکراست خانواده هایی که همیشک تهییه ننمودند ،به جای آن از برگ سبزدرختی مثل نارنج یا پرتقال و...یا شکوفهی درخت استفاده مینمایند.
داخل همهی اتاقها رفته ،ابتدا در گوشهی اتاقها آب ریخته بعد یک شاخهی سبز آن جا میگذارد.آنگاه به انبارها وآغلها ومطبخ که در حیاط منزل تعبیه شده است ،می رود و مارمه میکند.اگر مارمه کننده برای چند خانوار انتخاب گردد،خانوادهها صبر میکنند تا مارمه کننده به نوبت همهی خانهها را مارمه کند.
«کسی که خوش قدم است هرساله برای مارمه میآید،اگر به دلایلی نتواند آن سال مارمه کند ،کس دیگری را به حکم استخاره انتخاب میکنند تا با جانشینی موقت او انجام وظیفه کند.این فرد از لباس و وسایل شخص غایب(مارمه کنندهی اصلی)مثل پیراهن ،کت،کفش،زیر پیراهنی و...رابرداشته ،آنها را با دست به جلوقرار میدهد و خودش پشت سر این وسایل حرکت میکند ودرخاهها مارمه انجام میدهد.»(مهجوریان نماری، صص17-18)
لازم به یاد آوری است چند روز مانده به عید بازار همیشک آمل شلوغ میشود .افراد به جنگل رفته با جمع آوری همیشک به بازار آورده ،به صورت دستههای کوچک به مردم عرضه میکنند ومی فروشند.
چند دقیقه به تحویل سال سر پرست خانواربه حیاط خانه رفته ،تبر برداشته به طور نمادین هیزم را خرد میکند وبار اسب مینماید.در بعضی جاها آقایان یا خانمها به آغل حیوانات رفته گاو را میدوشند و کارهای آن جا را انجام میدهند.این کار تا زمانی که سال نو نشده، ادامه میدهند و معتقدند آن سال ،سال پر درآمد و پر خیر و برکت برای آنها خواهد بود.
تا زمانی که مارمه انجام نگرفت ؛یعنی عمل نو شدن ماه یا سال انجام نگیرد ،کسی حق ورود به خانه را ندارد واگر کسی از خانه خارج شود آن قدر باید بیرون از خانه بماند تا مارمه کننده بیاید مارمه اش را انجام بدهد،آنگاه بتواند وارد خانه بشود.
شخص اولی که مارمه را انجام میدهد پیش مارمه گویند.به دنبال پیش مارمه شخص دیگری وارد خانه میشود که به په (pe)مارمه معروف است.په مارمه وسایلی مثل آب وآیینه و...به همراه ندارد.بعضی خانوادهها آن قدر به په مارمه معتقدند که تا په مارمه نیاید کسی حق ورود وخروج از خانه را ندارد.
وقتی که مارمه انجام گرفت مارمه کننده (به مارمه موسوم است)با اعضای خانواده روبوسی میکند بعد عیدی اش را میگیرد. عیدی میتواند پول ،پارچه،دستمال،تخم مرغ رنگ شدهی پخته و...باشد. به کسی که سال مارمه را انجام میداد سال مج(sâl məj)هم میگویند.
به این دلیل استخاره میزنند تافرد خوش یمنی راانتخاب نمایند و سال پیش رو سالی پر خیر وبرکت وخوش یمنی باشد.به اصطلاح آمد داشته باشد.اگرآن سال حوادث بدی برای خانواده پیش بیاید در صدد عوض کردن سال مج بر میآیند.
«...مازندرانیان (بیشتر مردمان آمل)روز اول هر ماه را مارمه روز و روز دوم رامائیده (mâ?edə)وروز سوم تا ششم را با پیشوند بنه(bənə)به صورت بنه سه بنه چهار و...بیان میکنند و مابقی روزها رابه صورت عدد 7،8،9،...الی سی میشمارندو روز سی ام را،ماه سر وآخربنه نیز مینامند.»(ذبیحی ، ص17)
«در« آلاشت»کسی( پسری که برایشان خوش یمن است و اول هر ماه به خانه شان میآید )را که در روزهای نوروز واول ماه(مارمه=مادرماه)به خانه میآید شهین میگویند.شهین نان وسیب وقرآن به خانه میآورد واین چنین تبریک میگوید:«عید نو موارک»(عید نو مبارک).
بعد با اهل خانه روبوسی میکند.بزرگ خانواده او را در کنار سفرهی نوروزی مینشاندو به او عسل وشیرینی وحلوا و عیدی میدهد.در "تلاوک"و"سماء"و دیگر مناطق مازندران،مردم یکی از همسایهها یا منسوبان خود را خوش شگون میخوانندو او را "سال مج"می نامند.او اولین کسی است که بعد از تحویل سال به خانه میآید وکوزه ای پر از آب به دست دارد ،مقداری آب در حیاط خانه میپاشدوسال نو را به همه تبریک میگوید.» (دکتر هنری ص191)
" آلاشتیها اولین روز پتک(پنجه اندر گاه)راپتک مارمه میگویند."(دکترهنری ص87)
«اولین روز تبری "مارمه"محسوب میشود در قدیم مادر بزرگها آن قدر به این سنت پای بند بودند که برای آکاهی مهمانان از مارمه،چوبی را به صورت اریب بر چارچوب در خانه میگذاشتند.بعد از شکستن مارمه توسط "مارمه لینک" (کسی که خوش قدم بوده ویاشایستهی شکستن مارمه باشد) یا" خش په" (خوش پا) خیالشان آسوده میشد.و کسی از دوستان یا اقوام میتوانست وارد خانه بشود.»(فریده یوسفی ص47)
«روز اول هر ماه را مارمه روز ( ruz mârmə)می گویند.»(طاهباز ص64)
«از جمله مراسم بسیارزیبایی که در حلول سال نو اجرا میگردد مراسم سال مج(jəle mâs)می باشدکه به شرح ذیل میباشد:
ابتدا نام چند کودک یا نوجوان خانواده را انتخاب و با استخاره از قرآن مجید هر یک که خوب آمد به عنوان سال مج انتخاب میگردد.این کودک یا نو جوان به محض تحویل سال نوبا سینی محتوای کلام الله مجید،سبزه،شیرینی،و یک ظرف پر آب قبل از دیگران وارد خانه میشود وباظرف آبی که در دست دارد آن را در گوشهی اطاقها میریزد و به این ترتیب سالی پر بار و پر برکت برای خانواده به ارمغان میآورد.
معمولا به کسی که به عنوان سال مج انتخاب میشود تخم مرغ رنگ کرده (سرخه مرغنه sərxə murqana)وهدیههای دیگرداده میشود.لازم به یاد آوری است که هر خانواده یک نفر را به عنوان سال مج انتخاب میکند.گاهی ممکن است یک سال مج برای چند خانواده انتخاب گردد.»(جهانگیری ص103)
«برای انجام مارمه ...صاحب خانه صبح زود بر خاسته وسایل مارمه را داخل سینی که عبارتند از: کلام الله مجید،شاخه ای سبز،تخم مرغ رنگ کرده،کوزه ای آب،نان ودر برخی جایها سیب آماده کرده بر در خانه میگذارندوخود به خواندن نماز و قرآن پرداخته ،طلب خیر و برکت برای خانواده اش میکند.
صاحب خانه عموما شخص سید و یا پسری را که از قبل آمدنش مشخص شد(خش پهxəŝə pe=خوش قدم)تعیین میکند وآن شخص صبح زود با قرآن و شاخهی سبز آماده شده سعی میشود شاخه مزبره (məzbarə )باشدبه همراه دیگر وسایل با پای راست وذکر مهر (بسم الله گفتن)وارد تک تک اطاقها میگردد وبا بوسه بر قرآن برگ سبز را روی آن قرار میدهد و در انتها مقداری آب در گوشه ای از منزل میریزد.
در پایان تخم مرغ ،نان وسیبی را به عنوان پاداش دریافت میکند...این رسم در دوران ساسانیان در اولین روز فروردین با ورود موبد موبدان(خوش قدم)به حضور شاه انجام میشد.»(ذبیحی صص70،71 )
« روز نخست این پنج روز آئین کهن مارمه که نشانه مبارکی ومیمنت است باجدیت بیشتری نسبت به ماههای دیگر صورت میگیرد .کما این که در بین زردشتیان این ایام هنگام تولد انسان وجشن گهنبار ششم بوده و سرود مقدس گاتها در آن خوانده میشود.»(ذبیحی ص70)
آب وآیینه نشانه پاکی، صداقت ، پاک کنندگی و روشنایی است وماهی روزی، خیر و برکت ،سبزه نشانهی رویش و سرسبزی و نو شدگی طبیعت و جهان و زندگی میباشد.
"در این آیین آب نماد پاکی وپاک کنندگی و روشنی ،توسط فرد خوش قدم ،بلافاصله بعد از تحویل سال بر درگاه منزل یا بر روی افراد ریخته میشود.
ابوریحان در آثارالباقیه در این مورد مینویسد:"این روز به "هروذا" که فرشتهی آب است تعلق دارد و به همین خاطر در این روز سپیده دم از خواب بر میخیزندو در آب حوض یا قنات خود را میشویند.وگاهی نیز آب جاری را برخود از راه تبرک ودفع آفات میریزند.
باید گفت آب پاشی یا مارمه شاید ریشه در این اندیشه داشته باشد که چون تنها ودرخانهها ،در زمستان به دود وخاکستر آلوده میشود،مردم ابتدا با خانه تکانی و غبار روبی و بعد با پاشیدن آب بر روی خود و یا در گوشهی خانهها ،آن رادر یک عمل نمادین پاکیزه میکنند وبر پالایش آن گواهی میدهند."(شیون نوری ص4)
منابع:
http://www.mazandnume.com/
http://mazandaran.irib.ir/
1- یوسفی، فریده ، فرهنگ وآداب و رسوم سوادکوه،ساری،نشر شلفین،چاپ دوم،1380،ص47
2- نوری، شیون، نوروز و نورزانه، ،هفته نامهی سوردار،سال اول شماره هجدهم 1382 ص4
3- مهجوریان نماری ،علی اکبر، باورها وبازیهای مردم مازندران ،آمل، انتشارات دانشگاه شمال، 1384 صص18-17
4- ذبیحی، علی، مقالهی پتک و شیشک در گاهشماری مردمان مازندران،.فصلنامهی فرهنگ مردم،سماره 17،بهار85،
5- دکتر هنری، مرتضی ، نورزگان، گفتارهاو سرودهایی درآیینهای نوروزی،تهران،سازمان میراث فرهنگی و گردشگری،1385
6- علامه، صمصام الدین،یادگار فرهنگ آمل، ،تهران،چاپ تابان،تیرماه 1338
7- جهانگیری،علی اصغر ،کندلوس،تهران،موسسهی فرهنگی جهانگیری،چاپ اول ،بهار1367
8-سیروس ،طاهباز، یوش ،تهران،نشر معاصر،چاپ دوم ،زمستان 1362
9-تنکا،کتاب اول،به کوشش علی خلخالی و عزیزاله رسولی،تنکابن ،دانشگاه آزاد اسلامی،چاپ اول یاییز 1372