تپه حصار دامغان در فلات
مرکزی ایران قرار دارد و از با ارزشترین محوطههای باستانی کشور است .
دکتر «اشمیت»، باستان شناس آلمانی این تپه را در دهه ۱۹۳۰مورد کاوش قرار داد.
کاوشهای وی در این تپه باستانی منجر به کشف قلعه ای شد که شواهد آن نشان میداد این محوطه توسط افرادی به آتش کشیده شده است. در میان بقایای سوخته این قلعه اجساد مثله شده ای کشف شد که بعدها اشمیت دریافت با تهاجم نخستین پدید آورندگان عصر آهن در
ایران به طرز وحشیانه قطعه قطعه شده اند.
ایشان تپه حصار را به 3 طبقه اصلی تقسیم نمود که به نام های: حصار1، حصار 2 و حصار3 نامیده شده که خود شامل چند لایه باستانی است
حصار I (تقریبا 4200-3500 ق.م) قدیمیترین و عمیقترین طبقه تپه حصار است که معرف اولین اجتماع مستقر در این تپه میباشد و دارای 3 لایه ذیل میباشد:
1- حصارI-الف که قطر لایه آن بین 30/1 تا 50/2 2- است.
حصارI-ب که قطر لایه آن بین 30/1 تا 3/2 3- است.
حصارI-ج که قطر لایه آن بیش از یک متر نیست سفال حصار I سفالی نخودی رنگ است که احتمالاً از سیلک 2 یا
چشمه علی مشتق شده و به تدریج تحت نفوذ سفالهای نخودی رنگ قرار گرفته است.
البته این سفال نخودی
...مشاهده کامل متن رنگ دارای خصوصیات محلی نیز میباشد، همچنین ظروف سفالی که در لایههای حصارI بدست آمده است , قابل مقایسه با سفال سیلک 3 نیز میباشد.
ناگفته نماند که تمدن حصار همان تمدنی است که نام آن از این دوره تپه حصار گرفته شده است و ارتباطی با طبقات بعدی تپه حصار ندارد.
تمدن حصار تجلی تمدن سفال نخودی رنگ در این منطقه میباشد. آثار معماری که در این طبقه بدست آمده است، عبارت از خانههای کوچکی است که دیوارهای آن از چینه و خشت خام ساخته شده اند.
این خانهها بدون هیچ نقشه اصلی و واحدی ساخته شده است و دارای هیچگونه نظم واحد و خاصی نیست، اتاقها کوچک و بدون یک نقشه واحد یا شکل خاصی برای استفادههای مختلف ساخته شده اند.
آثار و ادوات متفرقه ای نیز در ضمن حفاری طبقه یک حصار کشف شد، که عبارتند از: مجسمههای گلی حیوانات، سردوکهای گلی، مهرههای تزئینی، گردنبند ساخته شده از سنگ، استخوان و تعداد محدودی قطعات اشیا مسی از آن جمله اند.
تیغههای سنگ چخماق و سنگ اسبیدیان، ادوات و ابزارهای استخوانی. قبور متعددی نیز در این طبقه تمدنی تپه حصار بدست آمده است.
مجموع قبرهای آشکار شده در 3 لایه طبقه حصار یک به 144 متر میرسد، از این تعداد در حدود 41 قبر مربوط به لایه حصار یک الف و 12 قبر مربوط به حصار یک ب و 91 قبر مربوط به لایه حصار یک ج است.
سن این مردگان بین 7 تا 75 سال متفاوت است. تعداد مردگان مرد تقریباً در برابر زنان میباشد. قبور عموماً در محوطه مسکونی واقع شده است و محل خاصی به عنوان قبرستان در خارج از محوطه مسکونی وجود ندارد، قبور عموماً بسیار ساده و در زمین کنده شده اند و هیچ آثار ساختمانی و یا حصیر برای ساختمان یا پوشش آنها مشاهده نمیگردد.
بنابر اعتقادات مذهبی آثار و اشیائی از قبیل تزئینات، اسلحه و ظروف سفالی در قبور گذاشته شده است.
حصار II: طبقه دوم حصار که از دو لایه فرعی تشکیل شده، طبقه ای چندان قطور نبوده و به نظر میرسد که مدت استقرار در این دوره نسبتا طویل نبوده است. قطر این لایهها در حدود 5/1 متر است.
لایه حصار II الف یک دوره تحولی است و در این لایه سفال خاکستری رنگ و با پایه بلند و لبه هموار و کف صاف مشاهده میشود.
با شروع دوره حصار II ب دوره تحولی به پایان میرسد، احتمال دارد در این دوره اقوامی که در دوره حصار II الف به این منطقه وارد شدند و دارای سفال خاکستری بودند، مستقر شده باشند با وجودی که سفالهای خاکستری دوره حصار IIالف با حصار IIب قابل مقایسه است، ولی کاملاً یکنواخت نیست.
وسعت آثار معماری دوره حصار II، همان محوطه ای را که دوران حصار یک فراگرفته است، تقریباً میپوشاند و اتاقها عموماً چهارگوش ساخته شده و یک اتاق مرکزی به عنوان آشپزخانه یا اتاق نشیمن مشاهده میشود.
اتاقهای دیگر عموماً بدون هیچگونه نظم و ترتیبی در اطراف این اتاق مرکزی ساخته شده اند. دیوارهایی که از چینه ساخته شده بود، دیگر عمومیت نداشته و بیشتر دیوارهایی دیده میشود که به وسیله خشت خام ساخته شده بودند.
سفال منقوش دوران قبل یعنی حصارI به تدریج متروک شده و سفال خاکستری به خصوص در طبقه حصار IIب سفال رایج این دوره شد. شکل ظروف و همچنین طرز ساخت آنها نیز به کلی تغییر نمود.
سفال خاکستری داغدار که سفال خاص این دوره است در این زمان نه فط در تپه حصار، بلکه در تمام نواحی شمال شرقی ایران مشاهده میشد، این نکته بیانگر این مطلب است که در این دوره تمدن جدیدی جایگزین تمدن گذشته این منطقه شده است.
در این طبقه مجسمههای گلی از حیوانات مختلف و همچنین مجسمههای گلی انسان آشکار گردید، به خصوص مجسمه زنان در نهایت تناسب و زیبایی ساخته شده است و بعضی نمونهها از ساختههای هنری بسیار زیبا محسوب میشوند.
آثار تزئینی و اشیاء تزئینی بدست آمده نیز عموماً شامل: گردنبند ساخته شده از سنگهای آهکی رنگارنگ، گل، بدل چینی، شبق یا قبر طبیعی هستند. مهرههای ساخته شده از بدل چینی و همچنین مهرهایی که از این مواد ساخته شده اند نمایشگر تکنیکی پیشرفته در این فن میباشند.
ادوات فلزی مسی نیز در این دوران بدست آمده است. سر گرزهای مسی، خنجرهای ساخته شده از مس و همچنین اشیاء دیگری مانند سوزنها و حلقههای مختلف الاندازه، ادوات تزئینی مانند انگشترها، گردنبندها، گوشوارهها و سنجاقهای تزئینی که همگی از مس ساخته شده اند، مشاهده میشود.
علاوه بر این فلزات، آثار تزئینی دیگری که از طلا، نقره و سرب ساخته شده اند، در این طبقه بدست آمده است.
ادوات و ابزارهای سنگی و استخوانی نیز در این دوره هنوز رایج بودند و با وجودی که فلز در دسترس بشر قرار داشته، ولی به علت کمیابی آن هنوز ادوات و اشیاء سنگی و استخوانی نقش مهمی را در برآوردن احتیاجات صنعتی این اجتماعات ایفا میکرده است، تیغهها و رندههای سنگی، سنگ ساب ها، سنگهای چاقو تیزکنی، هاونهای سنگی و همچنین درفشهای استخوانی در حفاری این طبقه به تعداد زیادی مشاهده میشود.
تعداد قبور بدست آمده در طبقه دوم حدود 209 قبر است، وضعیت قرار گرفتن جسد در قبر و همچنین آثاری که در جوار مرده دفن شده، نمایشگر این مطلب است که تغییراتی در رسوم و آداب این دوره با دوره قبل به وجود آمده است، تعداد مردههای مرد و زن در این قبور تقریباً مساوی است.
آثاری از قبیل ظروف سفالین، تزئینات و اسلحه در قبور مردگان قرار دارد.
حصار III: درباره تاریخ دوران حصار3 نظریات مختلفی وجود دارد، تاریخ این منطقه به وسیله پروفسور مک کان هم زمان با گیان IV در ایران و دوران اغاز سلسلهها تا دوران آکاد در بین النهرین پیشنهاد شده است.
ولی پروفسور بیگوت با این نظریه موافق نیست و اظهار میدارد که بنابر آثاری که در این منطقه بدست آمده است، قدمت این طبقه نمیتواند قدیمیتر از 2000 سال پیش از میلاد باشد.
قطر آثار باستانی حصار III با جدیدترین طبقه حدود 4 متر است، این طبقه به سه دوره: 1- حصار III الف 2- حصار III ب 3- حصار III ج تقسیم شده است.
حصار III الف، یک لایه تحولی را معرفی میکند. در بقایای مربوط به این لایه، آثار مشخص مربوط به حصار II ب همراه با آثار مربوط به دوران حصار III مشاهده میشود، با وجودی که هنوز آثار دوران دوم حصار وجود دارد , ولی مقایسه آنها با آثار حصار ب وجود عناصر جدیدی را تائید مینماید که در دوره اخیر ظاهر شده اند.
آثار معماری تپه حصار در طبقه سوم به نحو کاملاً محسوسی توسعه یافته و بقایای ساختمان بزرگی در این طبقه مشاهده میگردد. جالبترین ساختمان این طبقه ساختمانی است که به نام ساختمان سوخته مشهور است و در لایه III ب واقع شده است.
این ساختمان بزرگ در اثر آتش سوزی منهدم شده و ساکنان آن بیشتر مایملک خود را که احتمالاً فرصت کافی برای خارج کردن آنها به هنگام آتش سوزی نداشته اند، در جای خود باقی گذارده و فرار را بر قرار ترجیح داده اند.
این ساختمان شامل یک حصار دفاعی بوده و فقط یک دروازه ورودی دارد، در فواصل مختلف در حصار ساختمان برج و باروهای استحفاظی و دفاعی مشاهده میشود.
دکتر اشمیت و همچنین دانشمندان دیگر اظهار داشته اند که این ساختمان ممکن است معبدی بزرگ و یا قصر با شکوهی بوده که به خانواده متمکن تعلق داشته است. در این واحد ساختمانی 6 اتاق اصلی و چند اتاق فرعی و دروازه با حیاط داخلی مشاهده میگردد.
اتاق اول سالن مرکزی و اصلی بنا را تشکیل میدهد و اتاق دوم به عنوان انبار مورد استفاده قرار میگرفته و خمرهها و ظروف سفالی که برای نگهداری غذا بکار میرفته، در آن مشاهده میشود.
اتاق سوم راهروئی است که بلافاصله بعد از دروازه خروجی واقع شده است، اتاق چهارم به علت اینکه در آن مقدار زیادی دانههای زغال شده گندم بدست آمده، آن را با نام گندم نامگذاری نمودند.
اتاق پنجم،اتاق کوچکی است که به آشپزخانه بزرگ اتاق 6 راه دارد. اتاق شماره 7، اتاق کوچکی است که باز به اتاق 6 راه دارد. اتاق هشتم در قسمت برج قرار گرفته است و توالت شماره 9 در جوار اتاق شماره 5 واقع شده است.
اشیاء زیادی که در ضمن حفاری این ساختمان سوخته بدست آمد، موارد استعمال هر یک از اتاقها را تا حدودی معرفی میکند.
سفال لایه حصار III الف یک دوره تحولی را معرفی میکند و سفال خاکستری تیره که با نقوش داغدار تزئین شده است از سفالهای مشخص این دوره میباشد. ظروف با گردنبند و پایههای تزئینی نیز ساخته شده است.
آثار و ادوات گلی شامل ظروف، چرخهای سفالی، سر دوکهای پشم ریسی سفالی، چرخهای گلی دو مخروطه، قالبهایی که برای ریختن مس مذاب برای ساختن اشیاء مسی بکار میرفته و همچنین گویهای گلی، فلاخن، همگی در ضمن خاکبرداری از این لایه بدست آمد.
مجسمههای کوچک حیوانات و انسان به اشکال و اندازههای مختلف در این لایه بدست آمد.
مجسمه حیوانات عموماً شامل قوچ ها، بزهای کوهی، گاو و مرغابی است که از گل و سنگ و مس و طلا ساخته شده و همچنین ظروف سفالی به شکل حیوانات ساخته شده است. مهرههای مسطح بدست آمده در این منطقه عموماً از گل، مس و سنگ ساخته شده اند.
مناظر نمایش داده شده بر روی مهرها قابل مقایسه با نقوش مهرهای استوانه ای است که در دره رود سند کشف شده اند، صحنه هایی که مجالس شکار را معرفی مینماید.
بر روی بعضی از این مهرهای مسی مشاهده میشود. اثر مهرهایی نیز که بر روی گل منعکس شده است. در ضمن حفاری جمع آوری شده است. آثار و ادوات فلزی که به صورت اشیاء و اسلحه هستند در این طبقه مشاهده میشود.
دیگهای فلزی بزرگ، خنجرها، چاقوها، سرنیزه ها، قبرها، کلنگ ها، سر گرزها، تیشه ها، پیکان ها، سنجاق ها، میخ ها، سوزن ها، دستبندها، انگشترها، گوشوارهها و همچنین اشیاء تزئینی دیگر مانند آئینه و غیره که عموماً از سرب، مس، برنز، نقره و طلا ساخته شده اند، در ضمن حفاری آشکار گردید.
همچنین ظروف تزئینی بسیار جالبی که از سرب و نقره و طلا و سنگ مرمر ساخته شده بود، در ضمن حفاری این طبقه مشاهده شد.
روی هم رفته آثار باستانی مدفون شده در تپه حصار هم از نظر کیفیت و هم از نظر کمیت دارای ارزش بسیار زیادی است و به خوبی نشانگر وضعیت بسیار مطلوب و مرفه ساکنان این تپه در آن زمان میباشد، عموماً اشیاء نفیس و ارزنده ای در داخل قبور به همراه مردهها دفن گردیده است.
دوره دوم کاوشها : در کاوش هایی که در سالهای 74-73 جهت دو ریله نمودن خط راه آهن تهران-مشهد توسط دکتر یغمائیان در این منطقه انجام گرفت، اسکلت کامل زنی را در زمان وضع حمل و جنین آن را به طور سالم کشف نمودند که در حال حاضر در موزه باستان شناسی سمنان نگهداری میشود.
همچنین لوحههای گل نبشته ای به خط بابلی که در حدود 2000 سال قدمت دارند کشف شده اند که در آنها چگونگی دادوستد و همچنین صادرات کالا به کشورهای منطقه بین النهرین شرح داده شده است که آنها هم در موزه باستان شناسی سمنان نگهداری میشوند.
در سال گذشته نیز، کاوش هایی که توسط دکتر روستایی در جهت تعیین حریم تپه انجام شد، حریم تپه را 30 هکتار تعیین نمودند .
ساماندهی محوطه تپه حصار دامغان تپه حصار با ۱۶۰ هکتار وسعت برای نخستینبار در سال ۱۳۱۲ توسط <اریک اشمیت> از دانشگاه پنسیلوانیا مورد کاوش قرار گرفت.
در نتیجه این کاوشها مشخص شد که این تپه باستانی دارای سه دوره اصلی فرهنگی از اواخر نوسنگی تا پایان عصر مفرغ است.
این محوطه پس از این کاوش به عنوان یکی از محوطههای کلیدی برای شناسایی فرهنگهای همزمان در فلات مرکزی ایران مورد استناد باستانشناسان قرار گرفته است.
بررسیهای صورت گرفته در مرحله دوم باستانشناسی در سال ۱۳۵۵ نشان داد که تپه حصار در هزارههای چهارم و سوم پیش از میلاد یکی از مراکز مهم تولیدی برای ساخت انواع اقلام صادراتی نظیر اشیای سنگی و فلزی در فلات ایران بوده است.
مرحله سوم کاوشها در سال ۱۳۷۳ با کشف شماری گلنبشته به خط میخی بابلی قدیم همراه بود قدمت این گلنبشتهها به حدود ۲ هزار سال پیش از میلاد برمیگردد که شاهد بسیار خوبی بر وجود مبادلات فرهنگی بین تمدنهای بینالنهرین و فلات ایران است.
براساس یافتههای بدست آمده تاریخ، قدیمیترین لایههای تپه حصار به اواسط هزاره پنجم قبل از میلاد باز میگردد و استقرار در آن تا حدود ۱۷۰۰ پیش از میلاد به طور پیوسته ادامه داشته و پس از آن هیچگاه مورد سکونت قرار نگرفته است.
در تپه حصار، همانند سایر محلهای باستانی ایران، اشیا بسیار به دست آمده است. سفالهای به دست آمده از تپه حصار، راهنمای شناخت تطور تکاملی فرهنگهای پیش از تاریخ ایران، و مخصوصاً فلات مرکزی شدهاند.
سفال دوره اول حصار: یکی از ویژگیهای سفالهای اولین دوره استقراری تپه حصار استفاده از رنگ مات برای رنگآمیزی عناصر نقشی این سفالهاست. سفال منقوش دوره اول، مدتی بعد از آغاز دوره استقرار، جای خود را کاملاً به سفالهای خاکستری یک دست داد.
ویژگیهای سفالهای ادوار سهگانه دوره اول استقراری تپه حصار را میتوان به صورت زیر به اختصار توصیف کرد: تمام سفالهای لایه اول از دوره اول استقرار با دست شکل داده شده است و از چرخ سفالگری استفاده نشده است.
برای تزیین ظروف از عناصر هندسی با خطوط مستقیم و شکسته که دارای کمترین منحنی است استفاده شده. آنان ابتدا سطح را با رنگ قهوهای پوشانده سپس با رنگ خاکستری بر روی این زمینه رنگآمیزی و نقاشی کردهاند.
در سفال لایه دوم دوره اول استقراری بیشتر از چرخ برای فرم دادن سفال بهره بردهاند. در تزیینات این دوره همراه با نقوش هندسی از نقوش انسانی و حیوانی نیز استفاده شده است؛ حیواناتی چون غزال و لکلک.
اما آنچه مسلم است نقش مشخصه این دوره را نقوش گیاهی پیچ خورده تشکیل میدهند که بر روی زمینه قهوهای روشن با رنگ قهوهای تیره کار شده است. رایجترین نقش سفال لایه سوم از دوره اول استقراری نقش بز کوهی است که با رنگ قهوهای و سیاه بر سفالها دیده میشود.
همچنین نقش شیر ماده و ببر نیز در سفالها استفاده شده است.
سفال دوره دوم حصار: مشخصه این دوره سفالهای خاکستری ساده اما بسیار محکم و با دوام است و تاکنون سفال منقوشی متعلق به این دوره پیدا نشده است. اما باید به این نکته اشاره کرد که احتمالاً ساکنان در دوره دوم از سفالهای منقوش اواخر دوره اول استقراری استفاده کرده و شاید هم تا حدودی در نقش اندازی سفالها از آنها تقلید کردهاند که بیشتر در مورد نقوش بزکوهی در سفال این دوره مصداق دارد.
سفال دوره سوم حصار: سفالهای این دوره ادامه سفالهای دوره دوم است، با این تفاوت که در فرم نوآوری شده است. در این دوره سفالگران ضمن بهره از چرخ برای شکل دادن سفال به استفاده از دست نیز برای فرم دادن سفال علاقه داشتهاند.
در برخی از سفالها علامت سفالگر اگر در هنگام صیقل از بین نرفته باشد، به صورت سایهوار دیده میشود. ظروف سنگی بدست آمده در این تپه قابل مقایسه با بینالنهرین و دیگر مناطق جهان نیست و نمونه دیگری ندارد.
منبع:
http://www.negahmedia.ir/media/show_podcast/63903
http://www.mehrnews.com/
http://pic.damghannews.com/