توضیحات

ویرایش
ضرب المثل‌ها عبارت‌ها و جمله‌های موزونی هستند که حاوی پندها و اندرزهای گوناگونی می‌باشند. موجب آگاهی بخشی ، پندآموزی و عبرت آموزی می‌شوند. این ضرب المثل‌ها که گاه پیشینه آنها به چند قرن و شاید هزاران سال قبل باز گردد و سینه به سینه به نسل‌های بعدی منتقل شده اند ، دریچه ای برای شناخت ابعاد مختلف و جنبه‌های گوناگون فرهنگ و جامعه هستند.
آنها گویای واقعیتهای آشکار و پنهان جامعه و بازتاب بسیاری از رسوم ، عادت‌ها و شیوه‌های زندگی یک گروه و یک قوم می‌باشند. معلوم می‌دارند که در قلمرو یک فرهنگ چه کارهایی ناپسند و ناخوشایند و انجام کدام اعمال و رویه‌ها خوشایند و مطلوب است.
در ضرب المثل هاست که زبان و فرهنگ به هم نزدیک می‌شوند و ابعاد مختلف زبان گفتاری مردم را آشکار می‌سازند. همچنین می‌توانند راهگشا ، در یافتن بسیاری از پرسشهای ما در باره زبان و فرهنگ باشند.
در زیر تعدادی از ضرب المثل‌های بختیاری با برگردان فارسی آنها ارائه می‌شود:
• برد سیلا ، بن وار ، نی واسه
سنگ سوراخدار همیشه در باراندز ایل نمی‌ماند.
کنایه از: تمام پسرها و دخترها بالاخره روزی ازدواج می‌کنند.
• عروس بونه وه دلس بید ، چرنید ، گد خروس پام تلنید.
عروس که بهانه به دل داشت ، جیغ کشید و گفت : خروس پایم را له کرد.
کنایه از: بهانه جویی و ناسازگاری عروس
• تیلی که تخم ناد ، هندا داسه
جوجه ...مشاهده کامل متن ای که تخمگذار شد ، همسن مادرش است.
کنایه از: فرزندی که ازدواج کرد و بچه به دنیا آورد ، همسن پدر و مادرش شده است.
• بختم ، بخته دامه ، کوشا ، دامم وه پامه
بخت من مثل بخت مادرمه ، کفش‌های مادرم را هم به پا دارم.
کنایه از: تاثیر گذاری والدین در سرنوشت بچه‌ها • هر کی ناره دالو ، نی ره هونه هالو
هر کس مادر بزرگ ندارد به خانه دایی اش نمی‌رود.
• مهمون هر کی ، هونه خدا هر چی
مهمان هر کسی که باشد ، میزبان با هر چه دارد از او پذیرایی می‌کند.
• علف سر ریشه خوس ، سوز ایبو
علف سر ریشه خودش جوانه می‌زند و رشد می‌کند.
کنایه از: تاثیر خانواده در سرنوشت و تربیت آدمی
• ار لیشم ، گوشت میشم.
اگر زشتم ، لیکن ذاتی پاک و باارزش دارم.
کنایه از:تاکید بر نجابت و اصالت
• وه بنگشت گدن ، سوکی یا سنگین ، گد ، سوک ، سنگینی ، دس خومه
از گنجشک پرسیدند سبکی یا سنگین ، پاسخ داد ، سبک یا سنگینی دست خودمه.
کنایه از: اختیار و اراده آدمی
• گرگ که پیر ایبو سگ بس خنده
گرگ که پیر می‌شود ، سگ او را مسخره می‌کند.
کنایه از: خوار شدن آدمی
• هر چی کنی ، سی ناکس ، نه ایگو خو ، نه ایگو بس
برای ناکس هر هر اندازه کار کنی ، نه می‌گوید ، خوب است ، نه می‌گوید ، کافی است.
کنایه از: رویه انسان‌های بی ارزش و قدرنشناس.
• کر خو مال سی چنه سه ، کر لیش مال سی چنه سه
نه پسر خوب و با لیاقت مال می‌خواهد (بدست می‌آورد) ، نه پسر پست و نالایق. (بر باد می‌دهد)
• گرگن گرهدن ، پند دادن ، گد ولم کنین ، گله رهد.
گرگ را گرفتند ، نصیحت کردند که دیگر به گله حمله نکند ، گفت: رهایم سازید ، گله رفت.
کنایه از: ترک عادت نتوان کرد.
• نه کور حیا داره ، نه کچل ، مزگ سر.
نه آدم کو حیا دارد نه کچل مغز سر دارد.
کنایه از: اینکه آدم‌های بی حیا و بی چشم و رو هیچ وقت حیا نمی‌کنند و از رو نمی‌روند.
• قاطرن نل کردن ، پشغه کوره هم پاس بلند کرد ، گد مونم ، نل کنین.
قاطر را که نعل کردند ، پشه کوره نیز پایش را بلند کرد و گفت: مرا نیز نعل کنید!
• بز که اجلش ایرسه ، نونا ، شونه خوره
بز که اجلش فرا می‌رسد ، نانهای چوپان را می‌خورد.
• لیوونه زه گسنی مرد ، گدن ، گرده گرس گلیس
آسیابان از گرسنگی مرد، گفتند نان در گلویش گیر کرد.
• افتو زی همچو که دز دلس خاس
آفتاب جایی طلوع کرد که دزد دلش می‌خواست.
کنایه از: خوش شانسی آدم نا اهل.
• سگ ، دم هونه ساوس ، زله
سگ در خانه صاحبش زرنگ است.
• همبونه دادن خرس وراره ، خردس ، گد ، جا مزم.
انبان را به خرس دادند که درست کند ، آن را خورد و گفت: جای دستمزدم.
• سرونه سر زینه بیوه ، دهل ، درس
از بدشانسی زن بیوه ، دهل پاره شد.
کنایه از: بدبیاری و بدشانسی
• سی گا مکال ،چه یه من ، چه صد من.
برای گاوی که خیش نمی‌رود و تن به کار نمی‌دهد ، چه یک من و چه صدمن بذر ، فرقی نمی‌کند.
کنایه از: آدمهایی که تن به کار نمی‌دهند ، فرقی نمی‌کند که کار چه باشد.
• کچل که مینا دار ایبو ، زه داغ مینا ، هار ایبو.
زن کچل که صاحب مینا و دستار می‌شود ، هار می‌شود.
کنایه از: کم ظرفیتی افراد.
• اوره شومه باداده ، حسنی که خدا داده
ابریشم تاب داده ، حسنی که خدا داده.
کنایه از: اینکه هر کسی را خدواند به شکلی خاص آفریده است.
• بهیگ به هونه بوس ، تی ناشت ، گهدن ، غلا ، مین ره ، تیاس کند.
عروس اصلاً از اول چشم نداشت ، گفتند: کلاغ در راه چشمانش را کند.
کنایه از: عیب پوشی دختر برای شوهر دادن.
زبانزدهای بختیاری
باد اورد خدا دا به حوشه چین: مصداق تغاری بشکند ماستی بریزد،جهان گردد به کام کاسه لیسان.
گیوه کش پا پتی: کوزه گر از کوزه شکسته آب می‌خورد.
بالا جام نی دوون هم نی نشینم : کنابه از افرادی که به چیز کم قانع نیستند و زیاد هم گیرشان نمی‌آید.
کیکنید و چرنید خروس پامه تلنید: به بهانه ای دیگر از انجام کاری سرباز زدن ،بهانه جویی.
ار بووسه نیدی ادا شاهی اکرد : اگر پدرش را نمی‌دید ادعای پادشاهی می‌کرد.
کا نداشت یه چی یی داشت: کنایه از نو کیسه.
دلته بنه به دلدون آردته بنه به همبون:آسوده و خاطر جمع باش
هر که گده داره دده نداره: کنایه از افراد تنها خور و خود خواه
حونه مبا بی کهخدا احمد اره مومد ایا:خانه بی برزگتر نباشد هرج و مرج می‌شود
میراث خرس اگرده به کفتار:
آدمیزا بانده بی باله : کنایه از سرعت انجام کارها و سرعت در رسیدن به مکانی دیگر
آربیز به قیلون گو دو سیلا داری : مصداق آنکه عیب بزرگ خود را نمی‌بیند و عیب کوچک دیگران را برمی شمارد.
آسیو درادره لوینه کپنه : شمالی‌ها می‌گویند هنه بزو (یکی هیزم می‌شکند و دیگری می‌گوید هن.): یکی کار انجام می‌دهد دیگری نفس نفس می‌کند.
بهیگ وختی گشنه س ابو یاد آش عروسیس اوفته : در شرایط سخت و نداری به یاد ایام خوش افتادن.
افتو ز اوچو که دز دلس اخواست : اوضاع بر وفق مراد آدم بد و تبهکار گشتن.
سگ که چاق ایبو گوشتس نیخورن: آدم بی ارزش همیشه همان است و ظاهرش هم عوض شود همان است.
همبون دادن به خرس گن ورآرس خردس به جا مزدس:مصداق همان آفتابه را خرج لحیم کردن.
منیر به رنگ زردم گادین (گژدین ) زیر بردم: فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه.
نون جو نه ری داره نه آستر: آدمی که خوب و بدی برایش یکسان است.
گا مرد و شیر وهره بهرست: فلانی مرد و بده بستان ه(معاملات)
قطع شد.
تازی وخت شکال....س ایا: کسی که در موقعیت حساس صحنه را ترک می‌کند.
نه ز پل اره نه ز گدار: کسی که به هیچ صراطی مستقیم نمی‌شود. یک دنده.
حور سهر مینت خمه کشت و بیرینت مردمه:توش خودم را کشت و بیرونش دیگران را ،ظاهر فریب
لوینه ز گسنه یی مرد گن گرده گرهسه:کسی از گرسنگی مرد و دیگران می‌گفتند نان در گلویش گیر کرده.
باور نداشتن اطرافیان از مشکلات افراد.
کاسه ای داریم آرک برک تو پرس ک مو پر ترک: کنایه از داد و دهش دو طرفه
حیا دار گ حیام ابو بی حیا گ زم اترسه:آدم آبرومند از حیاداری خودش کنار می‌کشد و آدم بی حیا فکر می‌کند از او ترسیده اند
جوم دهرسته الصم نپهرسته:اگر مفلس شده ام ولی اصل نسبم از دست نرفته
گرگ که پیر ابو تعمره سگ ابو:سن که بالا می‌رود جوانان قدرت می‌گیرند و پیران را تمسخر می‌کنند.
بچه یا وا ریش بوه ورس بجهمه یا ترنه دا : اشاره به اهمیت تربیت والدین و کنایه از افراد بی خانواده.
برزیر که وامهنه داسنه کل و تیز اکنه :برزگر که از کار وامی ماند ، سعی کردن در یافتن مقصر دارد.
به خرس گن حرف بزن گد پمپلاپف : کسی که فن بیان ندارد و نسنجیده سخن می‌گوید.
تا داریم سر ایدراریم همی که نداریم پیت ایوراریم: تا داریم زندگی و سرفرازی می‌کنیم هنگام نداری به خود می‌پیچیم مار تا صاف نبو به سیلا نیره:صداقت و راستی مایه‌ی پیروزی است.
دندون اسب پیشکشینه نی شمارن: از هدیه نیاید ایراد گرفت.
به شیطون گن خدا بوته بیامرزه گ چی که نیبو: کاری که با عقل جور نیست.
تا نبوهه امر حق نیوفته بلگ درخت: همه کارها با خواست خداست.
به بنگشت گن سوکی یا سنگین گ سوک سنگینیم دست خمه: احترام هرکس به خودش بستگی دارد.
به توشمال گن بزن گ تنگه پام درد اکنه: کنایه از بهانه‌ی بیجا آوردن.
به میش اگو بجه به گرگ اگو بگرس: مصداق شریک دزد و رفیق قافله.
برد سر جا خس سنگینه: هرکس در جایگاه خود وقار دارد.
شون گله ن ول کنه حونه خدا دست زس نی ورداره:چوپان گله را رها کند صاحب گله رها نمیکند.
ماهینه که نیخون بگرن دس ایارن سی دینس:وقتی راغب به انجام کاری نباشند. کاری می‌کنند که حاصل ندارد.
هرچی کنی سی ناکس نه اگو خووه نه اگو بس:برای آدم قدر نشناس کار کردن بی فایده است.
دس خوم کس خوم: به خودم تکیه می‌کنم.
هرکی گپی نداره نشینه سا یه یرد گپ:هرکس بزرگی ندارد به سنگ بزرگی تکیه می‌کند.
بز به پا خوس کشن به دار میش به پا خوس : هر کسی باید در مقابل اعمال خود پاسخ گو باشد(که گناه دگران برتو نخواهند نوشت)
کور بهتر به حونه خوس ره ابره: نابینا هم خانه‌ی خود را بهتر بلد است.
پوس خووه که بوس خووه: اصل و جوهر خوب است که ظاهر خوب است.
گرگ زه به گله هول به یکی دارون: گله را گرگ زد وای به حال آنها که یک گوسفند دارند.
بردیم به آسماری دس ز دینم نی ورداری: بیچاره ام کردی هنوز هم رهایم نمی‌کنی؟
جلتم ور ملتم: خواه ناخواه جورم را باید بکشی.
بید ار تهله سایه س شرینه:درخت بید اگر ثمری ندارد ولی سایه‌ی خوبی دارد.کنایه از اینکه اگر خصلت بد را می‌بینی صفات خوب را هم ببین.
به کور گدن ز خدا چه اخوی گ دو تیه روشنا: آرزوی کور به دست آوردن بینایی است.
درد به دل و جنگ آسون: بهانه که باشد جنگیدن آسان است.
ایبیزیم و ایبینیم:خواهیم دید. ببینیم و تعریف کنیم.
ار ندونی مهمونم یو چو و یو همبونم: از ظواهر پیداست که نیت ام چیست.
اولاد کا مهدی چه ز پا نالن چه ز پهلی: عده ای که فقط از دردهایشان می‌گویند.
سی هو بت اگوم کاکا که بنگشت بگری سیم: به خاطر توقعاتم به تو احترام می‌گذارم.
دده سی دده پل بلند نیخو: خواهر برای خواهر گیسوان بلند نمی‌خواهد.
ار هزار لیشم گوشت میشم:هرجند بد باشم به درد می‌خورم. و جوهرم خوب است.
بجور جاته بنه پاته:سنجیده عمل کن.
توشمال که بیکار ابینه تازه بووس انه به کار : سوء استفاده از فرصت‌های موجود.
بز که اجلس اگرده نونان شون اخوره : مصداق میخ به تابوت خود زدن .کاری که عاقبت بدی دارد انجام دادن.
بره نر به کله نی مهنه : فرزند پسر از خانواده جدا می‌شود.
دیگ سه کچک دیگول هم سه کچک :وقتی سهم کوچک و یزرگ به یک میزان باشد.
آرتام بختم آربیزم آوختم : کارها را به اتمام رساندم.
اسم سگ ایاری چو بگر به دست : وقتی از کسی سخن می‌گویی و فورا سر می‌رسد.
شل به رفتارس کور به دیدارس :افراد کمبود دار بیشتر می‌نازند.
بهونه که ور بارون اگره : مصداق گاو نر می‌خواهد و مرد کهن.
تا مال به ای واره اره به ئی داره: شرایط موجود این پیامدها را دارد.
ار کوگ نزنه قهقهه بی جا کی دونه کوگ کجه کرده جا؟ : اگر کسی خود افشاگری نکند و رازش را برملا نکند، دیگران که علم غیب ندارند.
دهدر به دا ابره گوور به گا ابره:دختر به مادر و گوساله به گاوش می‌برد.
دهدری که داس تعریفس کنه سی حالوس خووه :دختری که مادرش خوبیش را بگوید به درد دائیش می‌خورد.
بهیگ ز حونه بووس کور بی گدن مین ره کلا تیاس درآورده :عروس از خانه‌ی پدرش کور بود گفتند کلاغ در راه چشمانش را درآورده.
کچیر کار کچیر بار سر کچیر به تل دیوار :کوچکترها باید به احترام بزرگترها بیشتر کار کنند .فرمانبری کنند.
سهر بلند نرمنیده پشما به حور نگرنیده : کنایه از زن زیباروی خوش قدو بالا ولی بی هنر.
خورزا بچ سر ره حالوه :خواهر زاده گاه از دایی پیشی می‌گیرد و سد راه او می‌شود.
رو جایی که بخوننت نه جایی که چو وردارن بروننت : به جایی برو که از تو استقبال کنند نه اینکه بیرونت (بی احترام) کنند.
تا نیاهی به کارم بت نیگم خورزمارم :از دوستی تو فقط غرض سودجویی من است.
بهیگه به حونه به ازما دیندا بفرشنس به که :عروس ات را ابتدا در خانه امتحان کن تا به توانایی او پی ببری سپس به او کاربیرون را بسپار.
ار به طمع من منونی شیته بک بیوه نمونی : اگر به امید من هستی دنبال کارت برو تا عقب نمانی.
خونه زن بیوه شو نشینی نداره : خانه‌ی بیوه زن چون مرد ندارد شایسته نیست کسی به شب نشینی اش برود.
بنگشته بردن باغ بهشت گ ولات ولات: بهترین جا هم که باشی هوای وطن می‌کنی.
منبع :http://thesilentlion.blogfa.com/post/80
قلعه دزک

قلعه دزک

قلعه دزک، قلعه‌ای است در روستایی به نام دزک که در استان چهارمحال و بختیاری و در فاصله ۳۲ کیلومتری شهرکرد، (مرکز استان چهارمحال و بختیاری) واقع است. این قلعه به دستور امیر مفخم بختیاری پسر امامقلی خان حاچ ایلخانی بنا شد. قلعه‌ی دزک در دوران حیات امیر مفخم به پسر بزرگ او، فتعلی خان سردا...

اطلاعات | نقشه
کتیبه‌های سنگی رخ

کتیبه‌های سنگی...

کتیبه سنگی رخ در زمان شاه عباس دوم صفوی و به سال 1062 ه.ق بر دامنه شمالی گردنه رخ که راه باستانی اصفهان – خوزستان از این مکان می‌گذشت، حک گردیده است. این کتیبه از آثار سنگی مهم استان چهار محال و بختیاری و مربوط به دوره اسلامی است. در زمانی که شاه عباس جهت سرکشی به حفر ترعه ای که قرار ...

اطلاعات | نقشه
شیر سنگی ( برد شیر )

شیر سنگی ( برد...

شیر سنگی یکی نمادهای مردمان لر بختیاری است که بر روی گور بزرگان و نامداران این مردم گذاشته می‌شود. در گویش بختیاری به این مجسمه‌ها برد شیر می‌گویند. نماد شیر علاوه بر این تندیس‌ها، در قالی و گلیم و گبه‌هایی که بختیاری‌ها می‌بافند نیز دیده می‌شود. منطقه بختیاری سرزمین شیرهای سنگی است....

اطلاعات | نقشه
امامزادگان حلیمه و حکیمه خاتون

امامزادگان حلی...

امامزادگان حلیمه و حکیمه خاتون مربوط به دوره قاجار است و در شهرکرد، خیابان ولی عصر جنوبی واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۷ بهمن ۱۳۷۸ با شمارهٔ ثبت ۲۵۸۹ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. امامزاده حلیمه و حکیمه خاتون دختران ابراهیم مجاب از فرزندان حضرت امام موسی‌بن جعفر( ع) ه...

اطلاعات | نقشه
آبشار شیخ علیخان

آبشار شیخ علیخ...

شهرستان کوهرنگ به عنوان یکی ازذخایر آب کشور و تولید کننده آب کشور مطرح است. در جای جای آن چشمه‌ها و آبشارهای فصلی و دائمی بسیار زیادی وجود دارد که جلوه‌های خاصی در هر فصل از سال ایجاد می‌کند. آبشار شیخ علیخان در شهرستان کوهرنگ، در 92 کیلومتری شهرکرد در نزدیکی روستایی به همین نام قرار ...

اطلاعات | نقشه
پارک ملی تنگ صیاد

پارک ملی تنگ ص...

تنگ صیاد یک منطقه حفاظت‌شده پارک ملی وزیست جانوری است که در بخش شرقی شهرستان شهرکرد و بخش غربی شهرستان بروجن در استان چهار محال و بختیاری قرار دارد و از شمال به پلیس راه فرخشهر وکوههای سفیدشت از جنوب به کوه برافتاب سورک - ایرانچه ودستگرد ازغرب به راه دستگرد فرخشهر واز شرق به کوهای دهنو ...

اطلاعات | نقشه
قلعه چالشتر

قلعه چالشتر

قلعه چالشتر یا قلعه خدا رحم خان در استان چهار محال و بختیاری تلفیقی از معماری دوران قاجار در ایران با معماری اروپایی است که با ستونهایی ایستاده از سنگ و نقش برجسته‌های دیدنی خودنمایی می‌کند. این اثر باشکوه از نظر معماری و هنری حجاری در ایران، در سال 1323 قمری در چالشتر در 5 کیلو‌متری ش...

اطلاعات | نقشه
خانه ستوده

خانه ستوده

محمودخان معروف به "ستوده" در سال ۱۲۷۱ هجری شمسی(1310 هجری قمری) در چالشتر متولد شد. پدرش خدارحم خان چالشتری که قلعه چالشتری به نام بوده است. خانه ستوده در واقع قسمت اندرونی، بخش حاکم نشین قلعه چالشتر میباشد . شالوده اصلی این بخش در سال 1323 هجری قمری به پایان رسیده که دارای ازاره‌ه...

اطلاعات | نقشه
مشاهده تمامی جاذبه های گردشگری
لباس محلی مردم چهار محال بختیاری

لباس محلی مردم...

پوشاک بختیاری اما همچنان درمناطق دور از بافت شهری ویژگی‌های خود را پاس داشته و با وجود تخته قاپوی ایل در بسیاری از نواحی این استان، لباس بومی مولفه‌های سنتی خود را حفظ کرده است. پوشاک منطقه چهارمحال و بختیاری هماهنگ با ویژگی‌های سایر لباس مناطق لرنشین اما حائز برخی نمادهای مخصوص به خو...

اطلاعات
جشن نوروز

جشن نوروز

در استان چهارمحال و بختیاری نیز مانند اقصی نقاط کشور نورز با رسم و رسوم خاصی همراه می‌باشد. در این استان با خانه تکانی که معمولا دو هفته قبل از عید شروع می‌شوند به استقبال سال نو می‌روند، فرش‌های آویخته از در و دیوار بیشتر از هر چیز دیگر به انسان یادآوری می‌کند که عید نزدیک است . آب ر...

اطلاعات
کباب بختیاری

کباب بختیاری

غذاهای محلی و سنتی یکی از مهم‌ترین جاذبه‌های اجتماعی به شمار می‌روند. تقریبا همه انواع خوراک‌ها در این استان تهیه و طبخ می‌شود ولی متداول‌ترین غذا انواع کباب گوشت است که نوع خاصی از آن به کباب بختیاری شهرت دارد و دربین گردشگران منطقه از محبوبیت زیادی برخوردار است. کباب بختیاری از فیله...

اطلاعات
نان بلوط

نان بلوط

میوه بلوط توسط زنان ومردان از درخت چیده می‌شود. میوه‌ها را با چاقویی بنام "ورنجوک" پوست می‌گیرند. عمل پوست گیری میوه بلوط را "کیکه" می‌گویند. بلوط‌های پوست گرفته شده را درون چاله ای بنام "لهه" که در آن آتش افروخته اند می‌ریزند. پس از قرار گرفتن بلوط در لهه ، مقداری آتش نیز روی بلوط‌...

اطلاعات
شب یلدا

شب یلدا

«یلدا لغت سریانی است به معنی میلاد در عربی و چون شب یلدا را با میلاد مسیح تطبیق می‌کرده اند، از این رو بدین نام، نامیده اند. باید توجه داشت که جشن میلاد مسیح(نوئل) که در 25 دسامبر تثبیت شده، طبق تحقیق محققان در اصل، جشن ظهور میترا(مهر) بوده که مسیحیان در قرن چهارم میلادی آن را روز تولد ...

اطلاعات
باورهای مردم بختیاری به آب

باورهای مردم ب...

نگاه بختیاریها به آب همچون سایر عناصر طبیعی با نگاهی قدسی و معنوی می‌باشد تا جائی که به عنوان منبعی قدسی به آن سوگند می‌خورند و نیز آلودن آن را به ناپاکی‌ها گناهی نابخشنودی می‌شمارند از سوی دیگر علاوه بر ماهیت اصلی آب که منشاء حیات است برخی نمادهای دیگر نیز همچون باران و چشمه هر کدام به...

اطلاعات
اعتقادات و باورهای مردم بختیاری

اعتقادات و باو...

۱- اگر مرغی مثل خروس صدا می‌کرد بدشگون دانسته و بلافاصله سرش را می‌بریدند. ۲- خواب زن چپ است یعنی وارونه تعبیر می‌شود. ۳- برای طلب باران مراسمی برگزار می‌کردند که به آن هَل هَل هَلونَکی می‌گفتند. ۴- همیشه روی بلندی‌ها می‌روند و روبه امامزاده‌ها سلام می‌دهند . ۵- به متولیان امامزاده‌ها...

اطلاعات
سیری در فرهنگ بختیاریهای

سیری در فرهنگ ...

عشایر و روستائیان بختیاری و شاید قوم لر که بنوعی فال گرفتن هم میشود گفت شو شمه یا شب شنبه زدن میباشد .بدین منظور که کسی که مراد یا نیتی داره و میخواد ببینه سرانجامش چی میشه این کار رو انجام میده بدین منظور که شب شنبه به پشت در یا نزدیکی منزل همسایشون یا فامیل شاید بشه گفت بصورت فال گوش...

اطلاعات
مشاهده تمامی آداب و رسوم
نان کاکولى

نان کاکولى

در استان چهارمحال و بختیاری در ماه رمضان مانند سایراستان‌ها آداب و رسوم‌های ویژه ای وجود دارد. کاکولی پزون رسمی قدیمی در استان چهارمحال و بختیاری است که در سرتاسر این استان بخصوص شهر فرخ شهر و شهرهای دیگر استان از جمله بروجن رایج است, در بروجن این نان به نام کپچی معروف است. کاکولی نوع...

اطلاعات
[posttitle]

[posttitle]

[postbody]

مشاهده مطلب