نیشابور در دوران طلایی اسلام یکی از مراکز بزرگ صنعت سفالگری، کوزه گری و صنایع وابسته به شمار میرفتهاست. بسیاری از پژوهشگران، بر این باورند که هنر برجای مانده در سفالینههای
نیشابور، در ادامهٔ روند هنر
دوره ساسانی بر روی فلز است که بررسی در مهارت ساخت و به کار بردن تزیینات و عبارات مختلف و تحول خط را بر روی سفالینهها ممکن میسازد.
هنر سفالگری
نیشابور، علاوه بر تنوع در تکنیکهای ساخت، دارای تنوعهای تازه طراحی نقوش و خوشنویسی روی آن نیز هست که بیانگر قدرت و تسلط هنرمندان این هنر است.
شکل لعابدهی، کتیبههای زیبای ظروف به خط کوفی. تزیینات نقوش گیاهی، حیوانات و انسان و نیز توانایی در ترکیببندی تصویری هر یک از این عناصر در ظروف، این بخش از هنر اسلامی را دارای برتری کردهاست.
علاوه بر این، رابطه معنوی کلمات و جملات که شامل احادیث و روایاتی در خصوص رزق و روزی و انفاق میشود از جمله ویژگیهای هنر این دورهاست که به تزیینات صرف اکتفا نکرده و همسویی و معنادار بودن این هنر را دربر دارد.
به سبب ویژگیهای موجود در سفالینههای سدهٔ سوم و چهارم معروف به سفال سامانی، این نوع سفال به لعاب «گِلی» معروف شدهاست که بیشتر در شرق
ایران،
...مشاهده کامل متن به ویژه نیشابور، ساخته میشده.
سده سوم و چهرم هجری را اوج هنر سفالگری در نیشابور بودهاست و نیشابور مهمترین مرکز هنر و صنعت سفال گری در ایران و خراسان در این دوره بودهاست.
در فاصلهی سالهای 1315-1318 شمسی، هیئت باستانشناسی موزهی متروپلیتن در شهر کهنهی نیشابور حفریاتی انجام داد، و آثاری از تمدن دورهی اسلامی به دست آورد، که نتیجهی آن نشانگر آن است که این شهر از مراکز بزرگ سفالسازی اسلامی بوده است.
سفالهای به دست آمده ظروف لعابدار زیبایی بودند که به قرون سوم و چهارم هجری تعلق داشتند و نقوش آنها بیشتر سیاه و قرمز و ارغوانی بر روی متن سفید عاجی رنگ است.
برخی دیگر از سفالهای این مجموعه از گل قرمز رنگ ساخته شدهاند که شامل ظروف کاسه و بشقاب با تصاویر انسان، حیوان و پرنده و گلهای تزئینی و نوشتههای تزئینی کوفی و مناظر و مجالس دربار بودهاند.
در سال 1343، هیئتی ایرانی به سرپرستی آقای کامبخش فرد، در نیشابور حفاری کردند که به کورههای پخت سفال و قالبهای سفالی تزئینی و سفالهای زیبا دست یافت.
بسیاری از پژوهشگران، بر این اعتقادند که هنر برجای مانده در سفالینههای نیشابور، ادامهی روند هنر دوره ساسانی بر روی فلز است که بررسی در مهارت ساخت و به کار بردن تزیینات و عبارات مختلف و تحول خط را بر روی سفالینهها ممکن میسازد.
به سبب ویژگیهای موجود در سفالینههای سدهی سوم و چهارم معروف به سفال سامانی، این نوع سفال به لعاب «گلی» معروف شده است که بیشتر در شرق ایران، از جمله نیشابور، ساخته میشد.
سفال را که از خمیر نخودی و قرمز رنگ است، پس از ساختن در داخل لعاب گلی نخودی رنگ فرو میبردند و پس از خشک شدن، نقوش مورد نظر را بر روی آن میآراستند.
به نمونههای ساخته شده در این دوران که تعدادی از آنها در مجموعهی موزهی آبگینه نگهداری میشوند، اشاره میشود:
ساخت سفال با طرح تزیینی که اغلب دارای رنگهای زرد، قهوهای و سبز بود، در دورهی حکومت عباسیان به سبب توسعه ارتباط ایران و چین گسترش یافت.
وانگهی بسیاری از کالاهای چینی از راه دریا به ایران وارد میشدند و تعدادی از هنرمندان کشور چین در دربار عباسیان حضور داشتند، و این ارتباط باعث نوآوری در سفالگری دورهی اسلامی گردید
· سفال لعاب گلی با نقوش سیاه روی زمینهی سفید: در این نوع سفال که مهمترین مرکز ساخت آن، نیشابور بوده است، سفال پس از پخت با لعاب گلی تزیین شده و سپس نقش عبارات به خط کوفی یا خطوط تزئینی به رنگ سیاه روی آن نوشته میشد.
ویژگی این ظروف، آن است که بیشتر فضای ظروف، خالی است و در گوشهای از آن عبارتی نقش شده است. گاهی با توجه به بزرگی ظروف، عبارات طولانیتر شدهاند و در وسط بعضی از ظروف نقشی شبیه گلابپاش دیده میشود.
· سفال لعاب گلی و نقوش رنگارنگ روی زمینهی سفید: ساخت این نوع سفال، با تزئین رنگارنگ روی زمینهی سفید، از ابتکارات سفالگران ایرانی، محسوب میشود. و یکی از مراکز مهم آن نیشابور بوده است که با ترسیم نقش انسان، گیاه و حیوانات به رنگهای سیاه، قهوهای، زرد، اُخرایی و ارغوانی تیره دیده شده است، و نقوش روی آنها مرغ شاخدار، پرندهی مسبک (نقطه نشان) و نقوش اسلیمی هستند که بعضی از آنها تقلید از ظروف مسی ساسانی است.
· سفال لعاب گلی با لعاب درخشان معروف به زرین فام اولیه: سفال، پس از پوشش گلی با لعابهایی تزیینی رنگین زینت مییافت، و پس از پخت درخشندگی خاص به حالت زرین فام داشت که با گل تزیینی و یا عبارات به خط کوفی تزیین میشد.
از این نوع سفال در حفاریهای نیشابور، نمونههایی به دست آمده است.
· سفالینههای لعاب گلی با نقوش سیاه روی زمینه سفید: این نوع سفالینهها در نگاه اول، زرد رنگ بوده اند، لیکن سفالگر پس از پوشش گلی و تزیین آن با نقوش سیاه رنگ، تزیین دیگری که عموما زردرنگ بوده به شکل لکه، قسمتهای مختلف ظرف را آرایش نموده و در قرن سوم و چهارم هجری ساخته شده است.
در سال 289 هجری ایالت خراسان به انضمام پایتخت آن –نیشابور-، به وسیلهی سلاطین سامانی، ضمیمهی ماوراءالنهر شد. در این دوره، سفال سیاه و سفید کتیبهدار در هر دو ایالت ساخته میشد.
به طور کلی سفال لعاب گلی از سفالهای مشخصهی قرون اولیهی اسلامی است که ساخت آن تا اواخر سدهی چهارم هجری ادامه داشته است. در این سفال که از لعاب گلی شیری رنگ و ساده و با تزیین کم شروع و به تدریج تمام سطح ظرف را کتبیهی کوفی پر میکند، و بعدها لعاب گلی رنگارنگ متداول میشود که پایان آن با لعاب پاشیده خاتمه مییابد.
سفالینههای سامانی نیشابور
سفال لعاب پاشیده
ساخت سفال با طرح تزیینی که اغلب دارای رنگهای زرد، قهوهای و سبز بود، در دورهی حکومت عباسیان به سبب توسعه ارتباط ایران و چین گسترش یافت.
وانگهی بسیاری از کالاهای چینی از راه دریا به ایران وارد میشدند و تعدادی از هنرمندان کشور چین در دربار عباسیان حضور داشتند، و این ارتباط باعث نوآوری در سفالگری دورهی اسلامی گردید.
همزمان با حکومت خانوادهی «تانگ» [Tang] در چین، نوعی سفال با تزیین لعاب پاشیده متداول شد، که در ایران نیز آن را مشاهده مینماییم. البته با تغییراتی که هنرمندان ایرانی در آن به وجود آوردند.
سفال لعاب پاشیده بر دو نوع تقسیم شده است:
1. سفال با لعاب پاشیده.
2. سفال با لعاب پاشیده و نقش کنده.
از هر دو نوع در موزهی آبگینه و سفالینههای ایران موجود است.
· سفال با لعاب پاشیده: که در آغاز، سفال با لعاب گلی پوشش داده شده و سپس با لعاب و رنگهایی که از ترکیب اکسید فلزات تهیه گردیده به صورت لکه یا گاهی به صورت نقطهچین روی ظرف را پوشاندهاند.
رنگهای پاشیده شده شامل سبز، آبی، زرد کهربایی و ارغوانی بودهاند.
· سفال با لعاب پاشیده و نقش کنده: در این نوع، سفالگران ایرانی، به ابتکار جدیدی دست یافتند که قبل از لعاب اصلی، سطح ظرف را با نقش کنده تزیین میکردند و سپس لعاب اصلی را بر روی ظرف میپوشاندند، که بیشتر شامل نقوش گیاهی و اسلیمی و حیوانی و انسانی بود.
زیباترین نقوش کنده، ظروفی هستند که با نقوش انسان و یا انسان و حیوانند، و به نام «گبری» معروف شدهاند. ادامهی سنتهای دورهی ساسانیان در فلزکاری در این سفالینه مشهود است.
همچنین تاثیر ادبیات داستانی و حماسی بر روی سفالینهها دیده میشود.
سفالهای مشبک تزیینی:
کاسههای سفید کرم رنگ و آبی فیروزهای از نیشابور به دست آمدهاند که دارای بدنهی بسیار شفاف و نازک و سخت هستند و گاهی نوشتههای کوفی و نسخ در بدنهِ آنها به طریق مشبک انجام شده است.
در حفاریهای انجام شده در نیشابور، قالب سفالین که با آنها ظروف قالبی میساختهاند، یا قالبهایی که در تزیینات معماری به کار رفتهاند پیدا شده و در گزارشهای آقای کامبخش فرد به آنها اشاره شده است.
در این دوران ظروف قالبی لعابدار و بدون لعاب نیز ساخته شدهاند که نمونهای از آنها در این موزه نگهداری میشود. از جمله ظروف سفالین قالبی لعاب فیروزهای است که دارای دوازده ترک قالبی عمودی است و در هر ترک نقش انسان در حال حرکت دیده میشود و مربوط به قرون پنجم و ششم هجری است.
مجموعهای که معرفی شد، نمونه و بخشی از آثار سفالین ساخته شده در نیشابور است که در موزهی آبگینه و سفالینههای ایران نگهداری میشوند.
خیام نیشابوری :
در کارگه کوزهگری رفتم دوش دیدم
دو هزار کوزه گویا و خموش ناگاه
یکی کوزه برآورد خروش
کو کوزهگر و کوزهخر و کوزه فروش
در نتیجه یکی از سوغاتیهای مهم نیشابور، سفال نیشابور میباشد که شامل : ظروف سفالی ، مجسمه سفالی ، کوزه و ... است .
منبع :
http://www.tebyan.net/
https://jfava.ut.ac.ir
http://fa.wikipedia.org/