آدرس : سنندج - محله چهارباغ -کوچه حمام
حمامی متعلق به دورهی قاجاریه یا پیش از آن به اسم بانی آن حاج عبدالخالق "
حمام عبدالخالق " نام گذاری شده است.
دیوار بیرونی حمام دارای طاق نماهائیست که با ترکیبی از دو روش "ساده" و "خفته و راسته" آجر کاری شده است.
چندین سال پیش در این کوچه و از جلوی این حمام رودخانه ای میگذشته و حال اثری از آن باقی نمانده است .
در چوبی حمام با چند پله به داخل هشتی راه دارد. همانگونه که میدانی گذشتگان ما همواره برای حریمها حرمت بسیار قائل بوده اند .و از این روست که این فرهنگ بر معماری ما نیز تاثیر گذاشته و در بناهای قدیمی معمولا درها بدون هشتی و مستقیم به داخل حیاط راه ندارند زیرا عبور میهمان از این فضا این فرصت را به میزبان میداد .تا برای استقبال از او آماده گردد .
اما در حمامها معمولا فضای هشتی حکم سالن انتظار را مییافت که به آن " منتظری " هم میگفتند . و روی این سکوها کسانی به انتظار مینشستند تا درون حمام خلوتتر شود و صدای " خشک خشک " گفتن دلاکها به انتظار آنان پایان میداد .
از فضای هشتی که عبور کنی به " سربینه " یا حمام سرد میرسی به قاعدهی معمول، اینجا مکانی بوده برای خارج ساختن یا به تن کردن جامه و از اجزای معماری مشترک آن با همهی حمامهای سنتی وجود سکوها وجود حوض یا آبنمای وسط سربینه و وجود جا کفشیها
...مشاهده کامل متن در زیر سکوهاست .
گرچه فضای داخل حمام به دلیل استفادهی مردم از آن در طی دورههای بعدی و الزام اداره بهداشت برای تغییراتی در روکش دیوارها و سقف دچار دگرگونیهاای شد. اما از زمانیکه این حمام در تملک ادارهی میراث فرهنگی و گردشگری استان کردستان قرار گرفت سعی کارشناسان و مرمت کاران بر آن بوده تا بر اساس اسناد و شواهد کار مرمت را در جهتی پیش برند.
تا ظاهر این بنا بدانچه که در گذشته بوده نزدیکترگردد.
از حمام سرد که خارج میشوی به " بینه " یا حمام گرم میرسی منتها پیش از ورود به بینه فضای کوچکی به عنوان میانداروجود دارد که در واقع فلسفهی ایجاد آن وجود جائیست برای تعدیل دمای بدن، چنانکه اگر فردی از حمام گرم و فضای بخار آلود آن یکباره وارد حمام سرد میشد چه بسا دچار سینه پهلو و مشکلات بعد آن میگردید.
از نیم کاسه سفالینی که بر دیوار است نیز زمانی آب سرد و خنک میریخته این آب از تنبوشه ای که در دیوار بوده وارد آن میگشته است و تشنگی حمام کنندگان را بر طرف میساخته است.
بینه یا حمام گرم مکان اصلی حمام بوده که درآن استحمام صورت میگرفته به این شکل که با ورود فرد حمام کننده اومورد استقبال دلاک و کیسه کش قرار میگرفت. و آنان با گل سرشوی تخم مرغ کیسههای چلواری و صابون آنچنان ماهرانه شوخ از سر و تن او باز میکردند، که بدون دادن انعام آنان از در حمام بیرون نمیرفت.
ورود به خزینه آخرین مرحلهی استحمام بوده آن هنگام که دلاکها آخرین سطلهای آب گرم را بر سر و روی مشتری میریختند.
و از پاکیزگی او اطمینان میافتند وقت آن میشده که با غوطه خوردن در آب گرم خزینه لذت استحمام خویش را کامل سازد. اینجا نیز "تون" یا "گلخن" حمام است جایی که آتش حمام در آن روشن میشد.
دیوارها و سقف اینجا دارای آجر کاری ساده است و طاقهای آجری بر زیبایی آن افزوده اند گرمای آتش تون از طریق دیگ خزینه به آب داخل خزینه میرسید و آن را گرم میکرد.
این دیگ را که بیشتر به سینی بزرگی میماند که در کف خزینه قرارمیگرفت دیگ دیگ هفت جوش میگفتند " تون تاب " یعنی کسی که مسئول برپا کردن و حفظ آتش تون بود گاهی راهی کوهها و تپهها میشد تا با کندن گیاهان صحرایی مانند " خوشی لک " که گیاهی محلی بود خشک کردن و انبار کردن آن در پشت بام حمام سوخت آنرا تامین کند.
سوخت حمام از هر نوعی که بود از طریق سوراخی از پشت بام به داخل تون ریخته میشد و آنگاه به وسیله تون تاب آتش برپا میشد .
منابع :
http://www.negahmedia.ir/
http://kumars.blogfa.com/9001.aspx
http://www.ichto.ir/Default.aspx?tabid=255