آدرس : این قلعه سنگی در حدود 15 کیلومتری شهر گناباد و مشرف بر روستایی به نام شوراب واقع شده است.
قلعه سنگی دختر شوراب، در حدود 15 کیلومتری شهر
گناباد در روستایی به نام شوراب و آن سوی شهر بیدخت بر فراز کوهی بلند و خطرناک قرار گرفته است. زیر آن باغی با نام کلاته که از آن پسران صحرایی است واقع شده.
که امروزه دیگر قناتش آب زیادی ندارد. پس از رسیدن به کلاته بالا رفتن از کوه سخت است و شما باید از وسط کوه رد شوید.
وجه تسمیه این بنا به دلیل انتساب آن به «ناهید » الهه آب و برکت و زیبایی است که مورد پرستش و احترام ایرانیان در آیین پیش از اسلام بوده است و یا به گفته برخی، قبر شاهزاده خانمی در این قلعه است هرچند در چند شهر دیگر
ایران نیز قلعه هایی به همین نام داریم.
قلعه دختر شوراب
گناباد از ابنیه دوران ساسانی و اسماعلیه و سلجوقیان است و مرکب از سه فضای معماری است که تمامی آنها به صورت برآمدگی بقایای ساختمانی از شرق به غرب بر روی محدوده قلعه بنیاد شده است .
بخش تحتانی آن مدخل قلعه به شمار آمده و مشتمل بر
برج مدور ، رشته بلندی دالانهای مسقف با دیوارهای عریض و نیم برجهای تقویت کننده است . قسمت فوقانی آن نیز
...مشاهده کامل متن اختصاص به تالارها ، اطاقهای وسیع و برجهای مدور و نیم دایره ای داشته است .
شواهد موجود حاکی از این است که این قلعه در دوران اسلامی مرمت شده و گسترش یافته است .
جهت ورود به این قلعه تاریخی، از جاده ای اصلی وارد روستا میشوی از کنار آب انبار ، گله گوسفندان و خانههای قدیمی عبور میکنی و کنار قناتی که آبش حال و حوصله حرکت ندارد و خشک مینماید توقف میکنی.
از اینجا را باید پیاده بروی.
تپهی بلندی به نظر میرسد . اما هرچه نگاه میکنی خبری از برج و باروهای بلند و سربفلک کشیده نیست. میگوید خیلی قدیمی است. در دوره ساسانیان برای نظامیان ساخته شده است.
بعد از اسلام در زمان سلجوقیان دوباره به کارشان آمده و بازسازی اش کرده اند . از آن زمان تا کنون رها بوده است.
بالاتر که میروی دیوارها بیشتر دیده میشود. دیوارها سنگی هستند ، سنگ روی سنگ و در میان آنها گچ فراوان دیده میشود. از میان سنگ، ریگهای سیاه کوچکی بیرون میآید که بعد معلوم میشود زغال هستند .
کاملا معلوم است دیوارهای بلندی سرتاسر قله را گرفته بوده است و اکنون فقط برشی از هر قسمت باقی مانده است.
از بلندترین نقطه کوه بر فضای وسیعی تسلط دید داری و این اهمیت قلعه را روشن مینماید . قلعه ای که روزگاری در دست اسماعیلیان بوده ، قومی که قلعههای اسرار آمیزشان معروف است!
در بالای کوه حوض مانندی میبینی با عمق حدود ۱۵۰ سانتیمتر.
اینجا محل ذخیره آب بوده است و دیواره هایش را با ساروج مقاومی که از نفوذ آب جلوگیری میکند پوشیده اند. کاملا سالم است.
از نکات زیبای قلعه سفالها و شیشهها هستند. خاک هر قسمت را کمی زیر و رو کنی حتما تکه شیشه ای و یا سفالی رنگی خواهی یافت که نمایان میسازد این جا خبری بوده ! این ویرانه را صاحبی خوش ذوق بوده است.
آجرهای سفالی که بر بالای سنگهای دیوار و قسمتهای د اخلی قلعه کار میشده است در گوشه و کنار دیده میشوند . اینها را مردم بومی کنده و برده اند و برخی از آنها در زیباکاری خانههای قدیمی روستاهای اطراف دیده شده است.
از برج و باروهای قلعه که رد شوید، به قسمت اصلی قله که پر از سفال و... است، میرسید و این جا قسمت اصلی قلعه بوده و قسمت اتاق جلسات کمی پایینتر است.
آن دورتر شهر بیدخت دیده میشود و پشت سر کوه دیگری است که خیلی نزدیک است اما طبق نقشه حداقل یک کیلومتر فاصله دارد.
ده دقیقه سکوت و تنهایی زیباترین قسمت حضور در قلعه دختر است. خورشید دارد غروب میکند باید سریع پایین بیایی. اما پایین آمدن چندان راحت نیست.
آخر یادت نرود اینجا نظامی بوده و نباید راحت فتح شود.
این اثر در تاریخ ۱۹ اسفند ۱۳۸۰ با شمارهٔ ثبت ۴۸۱۱ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
منابع:
http://gonabadnews.com/1387/03/22/578.html
http://asg-dh.blogfa.com/
http://fa.wikipedia.org/