صنعت
مسگری نیز از لحاظ سابقه تاریخی همپای
آهنگری میباشد. چرا که بعد از ظرف و ظروف سفالین، این ظروف مسین بودند که جایگزین شدهاند و مورد استفاده وسیع مردم قرار گرفتند به تبع وجود
مسگری، لزوم
سفیدگری را میطلبید و به اصطلاح در ارتباط کامل با هم بودهاند.
در اوایل هزاره چهارم پیش از مسیح، مس مصرف عمومی یافت و برای ساختن پیکان، درفش، سنجاق جامه و جواهرات آنرا چکشکاری میکردند. ولی در نیمه دوم هزاره مزبور تغییر قابل ملاحظهای در تکنولوژی فلزات پدید آمد، که همراه با تغییراتی بود که در سایر فرهنگهای مادی روی داد.
در این
دوره مس را با گداختن آن از کانی جدا کرده و به اشکال مختلف میریختند.
ذخایر کانی مس، اغلب در عهد باستان مشاهده شده است. استرابو متذکر میشود که
کرمان از لحاظ سنگ مس بسیار غنی است. سرآورل استاین آثاری از یک تمدن مسگداز سومری و سندی را در بلوچستان کشف کرد.
در شمال
ایران یک رشته معادن مس از
قفقاز تا پامیر کشیده شده است. ابن حوقل، جغرافیدان عرب از معادن مس کال صبیزاوه،
سبزوار ...مشاهده کامل متن و فخر داود نزدیک مشهد و بخارا در ماورالنهر صحبت میکنند.
معادن مس کاشان، انارک، اصفهان و بخارا برای خلفای اسلامی مقارن قرن نهم مسیحی بسیار با اهمیت بود زیرا از این معادل هر سال بیش از 10000 دینار خراج حاصل میگردید.
مس در زندگی سنتی ایرانیان، نقش خاصی داشت چراکه عامه مردم بر این باورند که ظرفشان باید مس و فرش آنان قالی و گلیم باشد. این باور از دو چیز ناشی میشد. اول قیمت ثابت این دو کالا از موقع خرید تا هنگام تبدیل یا فروش آنها، دوم این که رایج و معمول زندگی همگان بود، به هنگام پیش آمدن ضرورت و نیاز به سادگی به پول تبدیل میشد.
این بود که ظروف مسی مشتریان فراوانی از همه اقشار اجتماعی داشت.
کار مسگران شامل دو قسمت است: اول ساخت و ساز اشیا مسین بود که برای آن، مسگران پس از تهیه ورقهای مسی، با استفاده از چکش و سندان به ساخت ظروف متعدد میپرداختند.
قسمت دوم بازسازی ظروف کهنه و زنگارزده مسی بود که در اصطلاح، به قلعیگری (سفیدگری) شهرت داشت.
تعمیر و نیز سفید کردن ظروف مسین نیز در کارگاه مسگری صورت میگیرد. البته گاهی اتفاق میافتد که هنرمند مسگر فقط به ساخت و ساز میپردازد و کار سفیدگری را انجام نمیدهند.
ولی در کل مسگران سفیدگری را نیز در راستای کار خود دارند.
منظور از سفیدگری، سفید کردن ظروف مسی با قلع میباشد، که بعد از خرید و قبل از استفاده و یا هر دو سال یک بار، آن را سفید میکنند، بنابر این مصرف کننده بعد از اینکه مس را از مسگر خرید آن را تحویل سفیدگر میدهد تا آن را سفید کند یا هر دو سال ظروف به مرور زمان سفیدی خود را از دست میدهند و رنگ آنها تیره میگردد که آن را جهت سفید کردن، به سفیدگر میدهند.
به همین علت با وجود اینکه اکنون مسگری در بسیاری از شهرهای کشور رو به رکود گراییده، اما سفیدگری کماکان از رونق خود برخوردار میباشد.
در گذشته سفیدگر جهت سفید کردن ظروف، به روستاهای اطراف میرفت و چند روزی در هر روستا میماند و با ایجاد کوره و دم دستی، به سفید کردن ظروف میپرداخت. لاکن در حال حاضر متاسفانه کمتر سفیدگری وجود دارد که جهت سفید کردن ظروف مس به روستاها برود.
محصول عمده مسگر ظروفی با شکلها و اندازههای گوناگون است. ظروف کوچک را از یک تکه مس، چکش کاری میکنند و پس از هر دور باز کردن، یک تاب به آن میدهند. اشیا بزرگتر را نیز به همین طریق از ورقههای گرد بهدست میآورند.
مسگر برای اینکه ورقههای مسین را به شکلهای مختلف در آورد، بایستی ابزار و وسایل متعددی داشته باشد که از مهمترین انواع چکشها، انواع سندان و ... میباشد. این ابزار در عمل سفیدگری چندان مورد استفاده قرار نمیگیرند مگر در مواردی تعمیری. در اکثر شهرهای بزرگ همانند قزوین، مشهد، اصفهان، تبریز، کرمان و ... راسته بازارهایی جهت صنایع مختلف وجود داشته است که از مهمترین آنها میتوان به راسته بازار مسگرها اشاره کرد. در همین بازار سفیدگرها حضور داشتند. گاهی خود مسگرها بودند و گاهی افراد دیگر این صنعت را عهدهدار بودند.
ابزار و وسایل سفیدگری به شرح زیر است:
دم و کوره: دم مورد استفاده سفیدگر دم پوستی بوده است. پوست دباغی شده گوسفند را به صورت مشکی در آورده که دو سر آن دارای سوراخ بوده که یک سر آن به لولهای که به کوره راه داشته میبستند و در دهان سوراخ دیگر دو تخته کوبیده شده که کار دستگیره را انجام میداده است.
در موقع دمیدن این دو تخته را به هم میچسباندند و سوراخ مشک بسته میشد و مشک را به طرف لوله کوره فشار میدادند. در نتیجه هوای داخل مشک از طریق لوله به کوره دمیده میشد و سپس تختهها را از هم جدا کرده و مشک را به طرف عقب میکشیدند و مشک دوباره از هوا پر میشد و آماده دمیدن میگردید.
بدین ترتیب عمل دمیدن انجام میگرفت.کوره مورد استفاده هم سطح با زمین بوده است.
دم دستی:بعد از پوست، دم دستی معمول شده که از یک محفظه فلزی و پروانه فلزی تشکیل شده که این پروانه در وسط محفظه به دور یک محور که دستگیرهای محرک به آن بسته شده و میچرخد، قرار گرفته است.
این دستگیره پروانه را به حرکت در میآورد و از طریق لولهای که یک طرف آن به بیرون کشیده شده، به کوره دمیده میشود. بعد از چند مدت این نوع دم به دم برقی تبدیل شد که پروانه آن توسط برق به حرکت در میآید.
دم نفتی: امروزه به علت مقرون به صرفه بودن از دم نفتی استفاده میکنند که بهوسیله اجاق نفتی که دارای مخزن باد میباشد، انجام میگیرد. این نوع اجاق بهوسیله نفت روشن میشود.
مخزن آن را با تلمبه دستی از باد پر میکنند که در نتیجه هم عمل دمیدن و هم سوخت داخل کوره را تامین میکند.
گاز دستی: یکی از ابزارهای سفیدگری میباشد که، بهوسیله آن ظروف را داخل یا خارج کوره میکنند. شبیه به انبر دست میباشد با این تفاوت که لبه آن کشیده است.
انبردست: ابزار دیگرب است که بهوسیله آن ظروف را در دهانه کوره نگه میدارند. دو لبه این ابزار که به هم نزدیک میشوند، تشکیل دایرهای کوچک میدهند که از خارج شدن ظروف از دهانه انبردست جلوگیری میکند.
پنبه: قلع را در داخل ظرف داغ شده ریخته پنبه را بر روی آن میکشند. در نتیجه قلع به تمام بدنه ظرف مالیده شده و ظرف سفید میگردد.
شن: قبل از سفید کردن، ظرف را با شن میسابند تا تیرگی آن تا حدودی برطرف شود.
زغال چوب: زغال چوب سوخت کوره را تشکیل میدهد.
مواد اولیه:
مواد اولیهای که در سفیدگری به کار میرود قلع و پودری سفیدرنگ به نام نشادر nešâdor میباشد. قلع به صورت ورقهای نرم و انعطافپذیر میباشد، که در موقع استفاده آن را خرد میکنند.
نشادر: پورد سفید رنگ شبیه به پودر لباسشویی میباشد، که از خود قلع بهدست میآورند و از کشورهای خارج وارد میشود.
دیزاب: دیزاب dizâb مایعی است از موادی به نام سوداsovdâ که این مواد شیشه به پودر شییه میباشد و جهت شستشوی ظروف به کار میبرند.
فن کار:
اولین مرحله کار دیزاب دادن ظروف است، دیزاب را در آب جوشانده و به هم میزنند تا خوب حل گردد. بعد از سرد شدن، بهعنوان مواد پاک کننده استفاده میکنند.
به این صورت که مقدار خیلی کمی از مایع را در ظروف میریزند و آن را با حرارت کوره داغ میکنند. سپس با پارچهای ضخیم آن را به تمام بدنه ظرف میمالند و بعد آن را شستشو میدهند.
دومین مرحله کار ساییدن ظروف است که این کار بهوسیله شن و پوست بز انجام میگیرد، بدین ترتیب که، مقداری از شن را بر روی پوست میریزند و به بدنه ظروف میکشند و یا جهت ساییدن پشت ظروف، آنها را بر روی مقداری شن قرار میدهند و در داخل ظرف میایستند و با گرفتن دو دست به دیوار آن را به دو جهت چپ و راست میچرخانند که با انجام این کار بدنه بیرونی ظروف تمیز میگردند.
بعد از ساییدن آن را شستشو داده و آماده سفید کردن میشوند. در زمان شروع سفیدگری، ظرف را در دهانه کوره قرار میدهند تا خوب داغ شود.
سپس مقداری نشادر در داخل ظرف میریزند و با پنبه آن را به تمام نقاط داخلی و بیرونی ظرف میمالند و بهدنبال آن مقدار خیلی کمی قلع به بدنه داخلی و خارجی ظرف میکشند و مجددا نشادر در داخل ظرف ریخته و پنبه را خیلی محکم به تمام قسمتهای ظرف میکشند و بعد آن را در آب فرو میبرند و مجددا آن را خشک میکنند و ظرف رنگ سفید شفاف به خود میگیرد.
لازم به ذکر است که نشادر باعث میگردد، که قلع بر بدنه ظروف ثابت گردد.
سفیدگر مزد خود را، براساس وزن مس دریافت میکند. در حال حاضر در مقابل سفید کردن هر کیلو مس 900 تومان میگیرد.
ابزار و اشیا وابسته به سفیدگری عبارتند از:
دم و کوره، اینگونه دمها در کارگاههای ثابت سفیدگری تعبیه میشده است.
دم دستی، افراد دوره گرد، از دم دستی استفاده میکردند.
دم نفتی، این نوع در همین اواخر رایج شد و جای دم دستی را گرفت، بعد از آن دم برقی نیز به آنها اضافه گردید.
گاز دستی، انبردست، پنبه، شن، نشادر، دیزاب، زغال چوب.
این صنعت در بازارهای سنتی، راسته بازارها، تیمچهها و کارگاههای کوچک در سطح شهرها و روستاها موجود میباشد. در شهرهیی همانند قزوین، اصفهان، کرمان، مشهد، تبریز و ... راسته بازارهای مخصوص مسگرها و نیز در کنار آنها سفیدگرها بوده است که به راسته بازار مسگرها معروف میباشد. در روستاها و نیز محلههای عشایری سفیدگری را یا خود مسگر به عنوان کار بعدی انجام میدهد و یا اینکه یک نفر سفیدگر دورهگرد هر چند وقت یکبار به آنجا آمده و بساط خود را در میدانگاه اصلی روستا، محل و یا زیر سایه درختی گسترده و مشغول سفید کردن ظرف و ظروف اهالی میشد.
ساز و برگ سفیدگر دورهگرد بسیار ساده است. یک گودال کوچک به قطر37 و گودی30 سانتیمتر در زمین میکند که کار کوره وی را انجام دهد. یک لوله آهنی را به زیر گودال میکشد، دم دستی را به سر دیگر لوله وصل میکند.
و با استفاده از مواد و فن سفیدگری، کارش را انجام میدهد.
در باور مردم ایران، ظروف مسین، فرشهای گلیم و قالی یگ سرمایه ماندگار و یک پسانداز نقد دم دست تلقی میشود. این مهم هنوز در اکثر خانههای شهری و روستایی دیده میشود، اشیایی که از مس ساخته شدهاند در گوشه دکور نمایان است و حکایت از اهمیت آن دارد.
مردم و بهخصوص کدبانوی خانه حتما قابلمه مسین جهت طبخ غذا دارد. که هرچند گاه آن را به دست سفیدگر ماهر میدهد تا سیاهیهای آن را بزداید. اکثر روستاییان و عشایر که دامداری دارند ،حتما دیگ و دیگچه مسین مخصوص شیردوشی و گرم کردن شیر دارند و به دلایل مختلف این ظروف را بر دیگر ظروف ترجیح میدهند.
پس سفیدگری هنوز در کشور میتواند مثمر ثمر و پر رونق باشد به شرط حمایت از صنعتگران.
منبع :
http://vmic.ir/