پَپَنبافی، هنری است که از زمانهای بسیار قدیم در میان اکثر ملتهای که پیشینه فرهنگی داشته اند، رواج داشته است.
کارتبافی درمصر:
شواهدی از نخستین کارتبافیها در آفریقای شمالی، مصر، اروپای قرون وسطی، آسیا، ایسلند یافت شده است.
گرچه کارتبافتههای قدیمی در مصر و اسکاندیناوی کشف شده است، اما تقریبا غیر ممکن است که بگوییم این تکنیک کجا و به وسیله چه کسی اختراع شده است.
قدیمیترین کارتبافتههای موجود متعلق به مصرهستند، ( دومین
سلسله فراعنه) که با کتان و دیگر الیاف گیاهی، مانند رامی بافته شده است. باستانشناسان اختراع
کارتبافی را به مصریان در هزاره چهارم ق.م نسبت دادهاند.
نظریات آنها براساس نقوش روی مجسمهها و نقاشیهای مصری ارایه شده است؛ نقوشی که امروزه غالبا در
کارتبافی جلوهگر میشود.
عامل دیگر: کمربند رامسس سوم است؛ بافتهای عجیب و زیبا که متعلق به حدود 1200 ق.م است.
البته آنها هرگز این بافتهها را به چشم ندیدند و از روی تصاویر و عکسها به تفسیر و تحلیل آن پرداختند.
کارتبافی در آسیا و خاورمیانه:
کارتبافی در ابتدای پیدایش، در آسیا
...مشاهده کامل متن و خاورمیانه، بهعنوان پیشهای همگانی متداول بوده.
ظاهرا این تکنیک از چین و هند به برمه و دیگر مناطق جنوب شرقی آسیا رخنه کرده است.
کارتبافتههای ژاپنی، به دلیل طرحهای سادهای که اغلب بر روی ابریشم براق اجرا میشوند قابل ملاحظهاند. جالبترین کارتبافتههای چینی، نوارهای زبر، خشن و سنگینی هستند که بهعنوان تنگ اسب به کار میروند و طرحهای زیگزاگ مانند دارند و با کارتهای شش سوراخه با نخهای ابریشمی، مسی و نقرهای بافته شدهاند.
در برمه، کارتبافی کاملا در اختیار مذهب قرار داشته و کمربندهای راهبان و نوارهای مخصوص با کتیبههای مذهبی قرنها در این کشور تولید شده است.
کارتبافی در ایران:
پیشینه کارتبافی در ایران، به اواخر هزاره سوم یا اوایل هزاره دوم ق.م میرسد.
یعنی حتی قبل از آنکه در غرب ایران ظاهر شود. الواح وکارتهای ساخته شده از عاج و سفال که رولان دومکنوم (r.demecquenem) و ژرژکونتنو (g.contenau ) در گزارشهای باستانشناسی خود از آنها نام بردهاند، براین مدعا صحه میگذارد.
لوح سفالین صورتی رنگ مثلث شکل، سه سوراخه که ضخامت 4/1 سانتیمتر ذکر گردیده و در حفاری شوش داخل یکی از گورها یافت شده و40 لوح ساخته شده از عاج به شکل مستطیل 4 سوراخه همراه با کارتهای دیگر و مقداری الواح آهکی شکسته به شکل مربع و دایره که سوراخهایی نیز دارند( به قطر 1- 5 میلیمتر از معبد اینشوشیناک به دست آمده).
در ایران استفاده از نوارهای تزیینی بر روی لباس، تزیین اسب، بستن موی سر( سربند اشکانیان ترکیبی از یک تا چند بافته ابریشمی بوده که در پشت سرگره زده میشد و دنباله آن در پشت سرآویخته میشد.)
همچنین در مراسمی که زرتشتیان با عنوان کشتی یا قشتی برگزار مینمودهاند، نوعی کمربندهای ابریشمی برای اجرای آیینی به کمر افرادی که به سن بلوغ میرسیدند، استفاده میشده است.
بر روی ظروف مفرغی که از استان لرستان بهدست آمده، تصویر مردی درحال تیراندازی کشیده شده که بر روی لباس وی، نوارهایی تزیننی دوخته شده است. در ایران، در دوره مادها نقوش زیگزاگ مانند وv شکل بر نوارهای تزیننی روی پیراهنها و راستای شلوارها دیده میشود.
پروفسور پوپ مینویسد: بافت نوارهای تزیینی، از نقاط قوت بافندگی در دوران صفویان و حتی بعد از آنها میباشد. دراین دوران نوارها بهعنوان تزیین روی لباسها بهکار میرفتند.
هرچند بافت آنها اغلب با دستگاههای بافندگی صورت میگرفت، و شیوه بافت آنها یکرو بود و نخهای تار بدون درگیری در پشت کار رها میشدند. صفت مشخصه استفاده ایرانیان از این تکنیک را میتوان در نوارها و قیطانها دید که عموما دو رو و فشرده بافته شدهاند.
قدیمیترین کارتبافتههای شناخته شده، که پروفسور پوپ نیز در کتاب خود به آنها اشاره دارد، به قرن 19 میلادی( 13 هجری) تعلق دارد که به دو نوع عشایری و تزیینی تقسیم میشد.
عشایری شامل مجموعه زیبا و بینظیری از تنگ اسب، سربند، پوزپند، سینهبند و دیگر نوارهای عشایری؛ بختیاری، شاهسون و ترکمن است، که نقوش آنها انسانی، حیوانی وهندسی و نخهایی ازجنس موی بز، پشم دستریس وکتان است و از رنگهای: سیاه، سفید و قرمز استفاده شده است.
نوار تزیننی که امروزه در موزه تاریخی شهر برن سوییس درمجموعه موزه نگاهداری میشود، از ظرافت و مرغوبیت ماهرانهای برخوردار است. نقوش، جملات و نخهای مرغوبی که دربافت نوارها استفاده شده حاکی از این است، که بهعنوان پیشکش برای شخصی والامقام در مراسمی خاص بافته شده.
نمونه دیگری، در موزه صنایع دستی تهران موجود است که نام بافنده: باقر موسوی به سال1321 و اشعار کتیبهوار و کلمات دولتباد روی آن نقش بسته است، که با نخهای ابریشم سیاه و زرد در وسط و زرد، قرمز و آبی در کناره بافته شده است.
امروزه کارتبافی در ایران، همچنان در میان عشایر لر، بختیاری و شاهسون متداول میباشد. نوارهای ایل شاهسون بهدلیل استفاده از پشم مرغوب و شیوه رنگرزی ماهرانه، از کیفیت و زیبایی بیشتری برخوردار است.
در مناطق جنوب ایران: بندرعباس و جزیره هرمز، کارتبافتههایی با نخهای فلزی بافته میشود، که در تزیین لباسهای محلی زنان منطقه کاربرد دارد و جنبه صادراتی آن نیز حایز اهمیت است.
کارتبافی در قزوین:
با توجه به اینکه، هنر پنبافی از هنرهای بسیار کهن طایفه مراغیها بهشمار میرود، نمیتوان تاریخ دقیقی برای قدمت آن ذکر کرد و آن چه بر اساس روایتهای شفاهی میتوان بیان داشت، این است که به اعتقاد افراد مسن این طایفه، از زمانیکه نسل مراغی وجود داشته، این هنر هم دارای کاربرد بوده است.
این طایفه در بعضی روستاهای رودبار ساکناند وعده آنها قریب 3500 نفر است. اما در رابطه با قدمت و سابقه طایفه مراغیها، تفاسیر و مباحث بسیاری نقل شده است و بر اساس یادداشتی از کتاب مینودر نوشته، سید محمد علی گلیریز در سال 1308 یکی از پیران طایفه که در حدود 120 سال داشته است، اینچنین اظهار داشته است: ما اهل مدینه بودهایم و پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) به مراغه مهاجرت نموده ایم و با توجه به ظلم و ستمی که به ما وارد شد، هنگامیکه امام رضا (ع) عازم خراسان بود، متوسل به آن جناب شدیم تا شرحی به ابولفضل حاکم قهستان مرقوم داشتند و توصیه فرمودند به ما مزرعه بدهند که مشغول زراعت شویم و به همین علت بالغ بر 1200 سال است که به واسطه ستم و بیداد مهاجرت کردهایم.
این نامه (نامه حضرت امام رضا(ع)) را آقا سید ابراهیم تنکابنی، یکی از علمای قزوین دیده و صحت آنرا گواهی کرده است. برخی از مردم رودبار، هم ادعای رویت آن سند را نمودهاند و میگویند آن سند در شهر رشت، نزد یکی از مراغیها است.
پس از اسلام، از اواسط سده سوم هجری به بعد دیالمه یا همان مراغیها که در رودبار اقامت داشتند به اسلام گرویدند و در اواخر سده پنجم که اسماعیلیه برالموت استیلا یافتند، اکثر مردم از آن مذهب پیروی کردند سپس درسال654 که بساط اسمعیلیه به دست هلاکو برچیده شد، پیروان آنها رویه مسلمانی پیش گرفتند اما عدهای که به مراغی معروف بودند و خود را مسلمان معرفی میکردند، عادات و رفتار خاصی داشتند که بعضی آنها را، مزدکی و برخی، علیالهی و برخی، زرتشتی میدانستند.
چنانکه حمدالله مستوفی هم گوید: مراغیان را به مزدکی نسبت دهند. چون هیچگاه میل ندارند دیگران به عقیده آنها آگاه شوند. بههمین دلیل نمیتوان به حقیقت معتقدات آنها آگاهی یافت.
هنر پنبافی، از ابتدای پیدایش در میان طایفه مراغی بهعنوان پیشهای همگانی، برای مصارف شخصی متداول بوده است. وصفت مشخصه استفاده مراغیها از این تکنیک را میتوان در قیطانها و بندهایی دید که عموما بافتههایی دورو هستند، با بافت بسیار فشرده که از استحکام خوبی نیز برخوردارهستند.
نقوشی که دربافت این نوارها به کار میرود، کاملا سنتی و ذهنیبافت است، که با نقوش حیوانی، انسانی و گیاهی دیگر مناطق متفاوت بوده و ویژگی خاصی به آنها بخشیده است.
کاربرد اصلی پن بهعنوان، تزیین یقه و سجاف پیراهنهای بلند زنان و دامنهای بلند و پرچین بهنام، تنبان زنان و لباسهای محلی مردان(قدک) بوده است؛ و گاهی اوقات از پن بهعنوان بند دعای کودکان نیزاستفاده میشده است.
با توجه به چپر و تنبان قدیمی که در روستای اویرک بهدست آمده است نیز، میتوان قدمت این دستبافته را حداقل 100 سال عنوان نمود. چنانکه بر اساس روایات شفاهی صغری پرهیزکاری چپر یاد شده، متعلق به مرحوم بیبیزهرا پرهیزکاری میباشد و با توجه به گفتههای ایشان قدیمیترین چپری است، که از روستای اویرک بهدست آمده است .
قابل ذکر است، چپر یاد شده از جنس پوست آهو میباشد.
تنبان یاد شده نیز، ازجنس کرباس و متعلق به مرحوم سکینه پرهیزکار در روستای اویرک میباشد، که با توجه به گفتههای راوی ( زیور پرهیزکاری) دستبافت خود متوفی و پن بافته شده دور آن نیز، حاصل کار ایشان میباشد.
قابل ذکر است، نامبرده هنگام مرگ 85 سال داشته و حدود 8 سال پیش نیز به رحمت خدا رفته اند.
همچنین قدک و کمربند پَنبافی که در روستای علیآباد بهدست آمده است، متعلق به مرحوم یداله پرهیزکار میباشد و قدمت آن به بیش از 70 سال قبل بر میگردد.
پَنبافی یا نواربافی یا کارتبافی ( card weaving or tablet weaving):
نوعی بافندگی است، که تولیدات حاصل از آن نوارهایی با اندازه عرضهای متفاوت از هم است، که کم و زیاد شدن عرض نوار بستگی به تعداد کارتها و جنس نخها دارد؛ یعنی هر چه تعداد کارتها بیشتر باشد و جنس نخها ضخیمتر باشد، عرض نوار نیز پهنتر میباشد و بلعکس.
طول این نوارها برحسب نیاز و علایق شخصی بافنده میباشد.
درکارتبافی، وَرد یا دستگاه بافت پیچیده وجود ندارد و درحقیقت کارتها با تعداد سوراخهای گوناگون، نقش وَردها را ایفا میکنند. این سوراخها نیز، همان میلمیلکها هستند که نخهای تار با رنگ و جنسیت مورد نظر و براساس نقشه و طرح، از آنها عبور میکنند.
کارتها در اشکال مختلف: مربع، مستطیل، مثلث، چند ضلعی هستند که متداولترین آنها مربع شکل میباشد؛ چون کار با آن آسانتر است و در میان انگشتان دست، راحتتر قرار میگیرد.
اندازه کارتهای مربع ازcm 6 تا cm9 متغیر است و جنس این کارتها قبلا از عاج، چرم گاو، پوست آهو، سفال و فیبر بود. ولی امروزه از چوب نازک، طلق یا حتی کارتهای تلفن و اینترنت استفاده میشود.
هنگامی که کارتها همگی نخکشی شدند، آنها را دسته نموده، با چرخش توامان یا انفرادی کارتها به جلو یا عقب (45درجه) یا 4/1 دور باعث بلند شدن یک سری تار میشود و در نتیجه دهانهای ایجاد میگردد، که پود به راحتی از میان آن عبور خواهد نمود.
ویژگی بارز این تکنیک بافت، در چرخش کارتها بوده که پیچیدن( تابیدن) تارها دوبهدو، به دور هم را سبب میگردد. این ویژگی، تشخیص یک نوار کارتبافت را از دیگر بافتها آسانتر میسازد.
مرحله چلهدوانی یا چلهکشی به این شکل است، که نخهای تار رنگی از روزنه کارتها که به زبان بومی چپر نامیده میشود، عبور داده شده. ( وجه نامگذاری طرحهای مختلف پن نیز تعداد این چپرهاست ) نخهای تار یک بار از روزنه بالای کارت گروه( 1و2) و یک بار دیگر از روزنه پایین کارت گروه( 3و4) عبور داده میشود و با گردش چپرها در جهات مختلف، جای تارهای زیر و رو عوض میشود و با عبور از لابهلای تارها، نقش دلخواه به دست میآید.
بعد بهوسیله پودچین آماده شده، بافته میشود. بعد از این عمل؛ عمل واکشی انجام میشود. درعمل واکشی؛ تارها بهصورت موازی در کنار هم قرار گرفته و هر گونه نفص و گرهخوردگی که در تارها ایجاد شده، برطرف میگردد.
بعد نخ استاد به دور تارهای گروه 3و4 کارتها بسته میشود تا کارتها هنگام بافت جابهجا نشود. بعد از بستن نخ استاد و مرحله بعدی واکشی، چله آماده نصب بر روی کارچوب میباشد.
واکشی: هنگامی که پن بهمقدار معین بافته میشود از یک طرف پن را جمع میکنند؛ ادامه چله برای بافتن آماده میشود. در این زمان، نخهای چله را یکییکی کنترل میکنند، تا گره نداشته باشند یا از لحاظ شل و سفتبودن، نخها به یک اندازه مساوی باشند.
نخ استاد: نخی ضخیم به طول تقریبا 19 سانتیمتر میباشد، که نخهای چله گروه (1و2) را ازگروه (3و4) جدا میکند. نخ استاد به دور نخهای گروه (3و4) بسته میشود.
علت نامگذاری نخ استاد به این نام را اینچنین میتوان توصیف نمود: هنگام چرخش کارتها و بافت پن؛ اگر یکی از نخها جابهجا شود یا گره بخورد یا هر مشکل دیگر ایجاد شود، توسط این نخ مشخص و برطرف میشود، بنابراین به نوع نقش راهنما و استاد را در مراحل بافت پن ایفا مینماید.
روش چلهکشی: چلهکشی پن را به دو روش میتوان انجام داد:
چلهکشی بهشکل دیواری یا ایستاده 2- چلهکشی بهشکل زمینی یا خوابیده .
چلهکشی ایستاده: در یک مکان بسته که به آن تانگا میگویند، انجام میشود به این شکل که : در قسمت بالای دیوارتعداد 3-4 عدد میخ چوبی یا آهنی به فاصله cm 30- 20 نصب کرده و به موازات این میخها درقسمت پایین دیوار هم، همین تعداد میخ را نصب میکنند و در سمت راست میخها، البته از پایین دیوارحدود cm 50 دو عدد میخ دیگر به فاصله تقریبا cm50 نصب میکنند، که هنگام چلهکشی نخها را از زیر و روی این میخها عبور داده و به شکل ضربدر(&) در میآورند.
ابزار مورد استفاده این روش چلهکشی وسیلهای بهنام چاغه است، چاغه از جنس چوب و دارای دسته است که روی دسته، یک عدد چوب به شکل افقی قرار دارد و تعدادی میخ روی چوب افقی نصب شده و در انتهای دسته، تعدادی روزنه برای عبور نخها وجود دارد.
( البته تعداد روزنههای دسته چاغه، با تعداد میخهای نصب شده روی دسته چاغه، با هم برابراست به همین علت هرکدام از دوکها را روی یکی از میخها قرار داده و برای عبور نخها از روزنههایی که در انتهای دسته چاغه قراردارد، استفاده کرده و روی میخهای دیوار، عمل چلهدوانی انجام میشود.
بعد از اینکه چلهکشی طبق نقشه طراحی شده، انجام شد بهوسیله نخ استاد نخهای گروه 1و2 را ازگروه 3و4 جدا کرده و به دور نخهای گروه 3و4 بسته و مرحله بعدی شروع میشود.
بعد از بستن نخ استاد، نخهای چلهکشی شده را بهوسیله یک عدد دوشاخه، با دقت کامل از روی میخ ( دیوار) پایین آورده و به دور چوب چله جمعکن پیچیده و مراحل بعد انجام میشود.
زمانیکه کار چلهکشی به اتمام میرسد، چلهها را بهوسیله چوب چله جمعکن با دقت کامل؛ مبادا که نخی جابهجا یا پاره شود محکم بهدور چوب ؛ بهحالت ضربدر(&) پیچیده و مرحله بعد را شروع میکنند.
در مرحله بعد، نخهای همراه چوب چله جمعکن را روی سطح صاف قرارداده و داخل روزنههای کارتها گذاشته، به این ترتیب که ابتدا نخ را از روزنه بالای کارت یا همان گروه(1و2) عبورداده بعد از روزنه پایین یا گروه( 3و4) عبورداده.
این کار بههمین شکل ادامه دارد تا همه کارتها نخکشی شوند.
در مرحله بعد، کارتهای نخکشی شده را برداشته، بقیه کارها روی کارچوب انجام میشود. به این شکل که نخهایی که از نوک روزنهها بیرون آمده را، بهسمت چپ کارچوب بسته و نخهایی که همراه چوب چله جمعکن است را بهسمت راست کارچوب بسته و مرحله شروع بافت انجام میشود.
زمانیکه نخها روی کارچوب آماده میشود، باید دقت شود که ترتیب رنگها طبق جدول و شماره آن قرار گیرد. زیرا حتی با جابهجایی یک رنگ طرح، مورد نظر تغییر نموده و ناقص میشود.
بعد از عبور تارها از کارتها، کل چله یک بار دیگر به طور کامل واکشی میشود و بعد نخهای گروه بالا را از نخهای گروه پایین جدا نموده و نخ استاد را، به دور تارهای گروه دوم گره میزنیم.
باید توجه کرد، که حتما فضای نخ استاد باز باشد، تا نخهای چله که داخل نخ استاد قرار دارند بهراحتی جابهجا شده و دوباره باز شوند.
نصب چله روی کارچوب: بعد از اتمام چلهکشی، بهوسیله چوب چله جمعکن انتهای چله را جمع نموده تا به اندازه کارچوب مورد استفاده برسد. بعد از این مرحله، ابتدای چله را به تیرک سمت چپ کارچوب گره زده و انتهای چله را که نخ استاد نیز در این قسمت قرار دارد، به تیرک سمت راست کارچوب نصب کرده.
باید توجه کرد که نخ استاد، حتما در سمت راست و پشت کارتها قرار بگیرد. حالا که کار آماده بافت است، دقت شود که فاصله کارتها از تیرک سمت چپ ( قسمت بافت) موازی شانه دست راست بافنده باشد.
حالا میتوان کار بافت راشروع کرد. به این ترتیب که، با هر بار چرخش کارت نخ پود را از بین تارها رد نموده و با ضربه کارد محکم نمود.
به طورکلی بافت پن (نوار) طبق نقشه چلهکشی شده؛ و سپس بافته میشود.
نوارهای آماده شده، بیشتر روی تنبان، پیراهن بلند زنان و لباسهای مردان دوخته میشود. همچنین بهعنوان کمربندهای تزیینی وکلاههای زنانه نیز استفاده میشد.
بعد از اینکه چلهکشی طبق نقشه طراحی شده، انجام شد بهوسیله نخ استاد نخهای گروه 1و2 را از گروه 3و4 جدا کرده و به دور نخهای گروه 3و4 بسته و مرحله بعدی شروع میشود.
بعد از بستن نخ استاد، نخهای چلهکشی شده را بهوسیله یک عدد دو شاخه با دقت کامل از روی میخ ( دیوار) پایین آورده و به دور چوب چله جمعکن پیچیده و مراحل بعد انجام میشود.
چلهکشی بهروش زمینی: این روش چلهکشی در یک مکان باز و وسیع انجام میشود. ابتدا بر اساس نقشه مورد نظر، مثلا اگر طرح ما 8 چپر است به تعداد 8 عدد کارت نخ چلهکشی میشود؛ یا اگر29 چپر است به تعداد 29عدد کارت نخ چلهکشی میشود، به این ترتیب که، ابتدا نخها را از روزنه کارتها عبورداده، بعد به اندازه طول کار مورد نیاز از جاییکه بافنده نشسته تا حدود 5 مترجلوتر ( طول چله برحسب نیاز بافنده است) یک عدد میخ چوبی را روی زمین صاف و هموار نصب کرده و اولین کارت نخکشی شده را از جاییکه بافنده نشسته، تاجاییکه میخ نصب شده؛ چله را ادامه داده و میخ چوبی را دور زده، دوباره به جایگاه اول بازمیگرداند.
بقیه کارتها را یکییکی نخکشی کرده و میخ چوبی را دور زده تا وقتیکه کارتها همزمان با نخها تمام شوند. بعد از اینکه کارتها همگی نخکشی شدند، عمل واکشی انجام میشود.
یعنی چلهها یکییکی کنترل میشود، تا شل و سفت نباشد و طول همه چلهها برابر باشد. بعد نخ استاد را برداشته از وسط؛ چلهها را بسته تا وقتیکه از دور چوب درمیآیند با یکدیگر تداخل نداشته باشند.
بعد چله را به کارچوب میبندند. بقیه مراحل نیز همانند چلهکشی ایستاده است.
انواع طرحهای بافته شده این منطقه عبارتند از: چشم خروس، هشت چپر، بیست ونه چپر، مداخل، نیمه مداخل، پیچک، چهل چهار چپر. نقش پیچک امروزه بافته نمیشود و بهطور معمول طرحها ذهنیبافت هستند.
هرچند درگذشته نقوش مطرح شده در تکنیک نواربافی، نقوش زیگزاگ مانند وv شکل بودند، اما امروزه از نقوش زیگزاگ و سهگوش به نقوش گرد و بیضی مبدل شدهاند. ویژگی منحصر بهفرد نوارهای این منطقه: ظرافت، مرغوبیت، تکنیک ویژه و ماهرانه، بافت فشرده واستحکام بالا است.
مشخصه دیگر نوارهای منطقه الموت، رنگرزی سنتی است که خود متولیان و بافندگان با استفاده از رنگهای طبیعی منطقه این کار را انجام میدادهاند. درگذشته برای تهیه پن، از نوعی نخ به نام کج، که همان ابریشم امروزی است استفاده میشد.
به این صورت که، پیله کرم ابریشم را از گیلان تهیه نموده و بهمدت یکسال با استفاده از برگ توت بهعنوان تغذیه برای کرم پیله، از آن نگهداری میکردند تا پیله به نخ تبدیل شود.
بعد نخ را تاب لازم داده و با رنگهای طبیعی رنگ میکردند و با نخهای تهیه شده پن میبافتند. مواد طبیعی که برای رنگرزی استفاده میشد عبارت بود از: برگ توت =طلایی، پوست پیاز =نارنجی، پوست گردو= قهوهای، نیراسک ( زرشک وحشی)= زرشکی، مشکی ( سیاه) = سفال شکسته.
مراحل رنگرزی ابریشم به این شکل بودکه: ابتداخاک هیزم را با آب مخلوط میکردند، بعد از صافی رد کرده، پیله را در آب صاف جوشانده تا پخته شود. اگرپیله با حرکات دست باز میشد، پخته شده بود.
بعد پیلهها را میریسیدند و مورد استفاده قرارمیدادند. مراحل رنگرزی نخهای دیگر به این شکل بودکه: ابتدا آب را داخل خمره میریختند، زیر خمره را با دود گرم نگه میداشتند و رنگ مورد نظر را با نمک و آب مخلوط کرده و نخ را درون آن ریخته و بعد از20- 30 دقیقه نخ را در آورده و پس از سرد شدن، نخ را داخل سرکه قرار داده تا رنگ آن ثابت بماند.
رنگ نخهای مورد استفاده این منطقه اغلب سفید، مشکی، قرمز، نارنجی بوده.
ابزار و لوازم مورد نیاز عبارتند از:
کارچوب: عبارتست از یک عدد چوب افقی به طولm 3-1 و با عرض تقریبا cm20 و قطر mm 10 که از دو طرف به 2 عدد تیرک به طول 20 الی 30سانتیمتر، بهصورت عمودی نصب شده است.
( دستگاهی که بعد از آماده شدن چله برای شروع بهکار بافت از دو طرف آن دو سر چله وصل میشود.)
چَپَر: عبارتست از یک صفحه به شکل مربع، مستطیل، مثلث، چندضلعی که در چند زاویه آن روزنههایی جهت عبور تارها تشکیل شده. این چپرها از جنس چوب نازک، طلق یا حتی کارت تلفن و اینترنت تهیه میشوند، که متداولترین آنها مربع شکل است و در میان انگشتان دست راحتتر قرار میگیرد، اندازه کارتهای مربع ازcm6 تا cm9 متغیر است.
کارد: وسیلهای است که بیشتر شبیه کارد آشپزخانه بوده و از جنس چوب، به طول cm34 میباشدکه بعد از عبور پود از بین تارها، برای محکم کردن پود استفاده میشود.
پودچین: وسیله ایست که پودها به دور آن پیچیده میشود، تا در هنگام بافت استفاده شود. جنس آن نیز از چوب میباشد.
چوب چله جمعکن : چوبی است به طول cm23 که بعد از اتمام چلهکشی، از انتهای چله بهچوب گره زده میشود و ادامه چله را بر روی این چوب جمع میکنیم.
نخهای ابریشم، پنبه، گلدوزی و.... که بهعنوان تار و پود از آنها استفاده میشود.
از آنجاییکه این هنر نیاز به ابزار پیچیده ندارد و دسترسی به ابزار آسان است، هرکس میتواند در منزل شخصی خویش، این محصول را تولید کند. البته اگر مواد اولیه در دسترس باشد.
با توجه به اینکه پن (نوار) بافی از محصولات و تولیدات بومی استان میباشد، رشد و توسعه این هنر موجب ارتقا سطح فرهنگی خواهد شد. و از طرفی زمینههای رشد اقتصادی را نیز فراهم خواهد نمود.
از آنجاییکه این هنر در حوزه جغرافیایی روستایی و منطقهای رایج است و دارای ارزشهای زیباییشناسی و هنری میباشد، میتوان با کاربردی کردن آن قابلیت تطابق با نیازهای امروزین جامعه ر افراهم کرد و بهعنوان یک هنر در حال فراموشی، به یک هنر سنتی فعال تبدیل نمود و به اجتماع انتقال داد.
این صنعت برای گسترش غنای فرهنگی منطقه و در نتیجه رونق اجتماعی و اقتصادی استان، نقش قابل توجهی دارد.
این هنر در نقاط دیگر نیز رواج دارد که شامل:
1-کارتبافی در دهستان زاوین در کلات نادری استان خراسان شمالی.
روستاهای فعال در رشته کارتبافی استان خراسان شمالی، همگی محل یکجا نشینی و یا نیمه یکجا نشینی ایل کردان است که توسط شاه عباس صفوی به این مناطق و خصوصا لایین نو کوچانده شدهاند.
کارگاههای چوبی در استان خراسان، برای بافت نوارهای کارتی مورد استفاده میباشد. این کارگاهها بهطول 1.5 الی 2 متر و عرض 30 تا 50 سانتیمتر بوده و به دلیل تعدد کارتها(گاهی تا 80 عدد) و ظرافت نخهای مصرفی از شانهای هم برای نظم بخشیدن به نخها استفاده میشود.
نخهای مورد استفاده در کارتبافی خراسان شمالی پنبهای و نخهای قرقره میباشد و عمدتا بر تزیین لباس مورد استفاده قرار میگیرد.
همچنین بافندگان خراسانی نوارهایی میبافند که به منظور بند عینک، کراوات، بند ساعت و بند کیف مورد استفاده قرار میگیرند.
نقوش رایج در کارتبافی، نقوش سنتی خاصی بوده و به طور معمول یک رو هستند.
تفاوت عمده کارتبافی منطقه خراسان شمالی و قزوین به شرح ذیل میباشد:
* ابعاد و نوع دستگاه کارتبافی: دستگاه کارتبافی(پن بافی) قزوین ساده کم حجمتر نسبت به دستگاه کارتبافی استان خراسان شمالی میباشد.
* تفاوت در نوع نخهای مورد استفاده در بافت. نخهای مورد استفاده در بافت کارتبافی استان قزوین، بهطور عمده ابریشمی و بهندرت پنبهای میباشند.
نخهای مورد استفاده در کارتبافی خراسان پنبهای و قرقرهای میباشند.
تفاوت در نوع ابزار:
ابزار مورد استفاده در قزوین، به منظور محکم کردن پودها کارد میباشد و در استان خراسان شمالی ابزاری چوبی میلهای ساده میباشد.
2- نواربافی شهرستان علی آباد کتول در استان گلستان.
3-نوار بافی با نخهای فلزی در بندر عباس و جزیره هرمز در استان هرمزگان، این نوع کارتبافی نیز در البسه محلی زنان منطقه کابرد دارد.
منبع :
http://vmic.ir/