توضیحات

ویرایش
در مورد تاریخچه و قدمت این مراسم، عقیده غالب بر این است که منشا این مراسم به آمدن بومیان و بردگان آفریقایی به جنوب ایران مربوط می‌شود. سر وان کارستن نیبور در سفرنامه‌ی خود در سال 1765 میلادی آورده است که :
«کافرهای آفریقا که به صورت برده در خارک فروخته می‌شدند، برای شخصیت مذهبی بزرگ خود که «شیخ فرج» نامیده می‌شود بنای کوچکی ساخته بودند.
مراسم مذهبی آن‌ها بیشترعبارت است از، رقصی که با طبل و سازهای بدوی دیگر همراه می‌شد.» ناصر تقوایی، پژوهشگر و مستندسازی که در سال 1347 فیلمی درباره این مراسم در بندر لنگه ساخته است، سابقه بادها را، به آمدن سیاهان به جنوب ایران نسبت می‌دهد.
اما هم او بلافاصله اضافه می‌کند که: «پیش از آن که سیاه بیاید بادها بود، اما مثل نفت زیر خاک، نیرو در تن بیمار و هوش در ذهن بی فرهنگ، ناشناخته مانده بود.»
اگر سابقه آمدن سیاهان و برده‌های آفریقایی را به دوره استیلای پرتغالی‌ها در جنوب ایران مربوط بدانیم و منشا این مراسم را در سیاهان آفریقایی بجوییم، سابقه این مراسم در جنوب ایران به حدود چهارصد سال می‌رسد.
نظر دیگری نیز وجود دارد، ...مشاهده کامل متن که ریشه این مراسم را به بومیان جنوب نسبت می‌دهد و اساسا سیاهان جنوب ایران را از نژاد برده‌های آفریقایی نمی‌داند و آنان را بومیان واقعی این خطه به حساب می‌آورد.
اما باتوجه به اعتقاد رایج در جنوب، مبنی بر این که مسکن اصلی بسیاری از بادها را آفریقا و زنگبار می‌داند، شاید نظر اول بیشتر قابل توجه باشد، اما در طی سالیان با اعتقادات و آداب بومی و اسلامی عجین شده و رنگ و بویی خاص خود گرفته که علی رغم شباهت‌های زیاد، تفاوت‌هایی نیز با مراسم آفریقایی مشابه دارد.
به عنوان مثال نام بعضی بادها که به نام بزرگان تصوف ایرانی- اسلامی است مثل «شیخ عبدالقادر گیلانی» یا شهباز لعل قلندر که آوازهایی هم در وصف آنان هست و همچنین ذکر پیامبر و ائمه در بعضی مراسم بادهای مسلمان.
در باور جنوب ایران زار یک باد است و بادها موجوداتی غیرمادی هستند که با تسخیر فرد، او را دچار درد و بیماری می‌کنند. به این ترتیب زار و بادهای دیگر که به 72 گروه تقسیم می‌شوند، هرکدام عامل یک نوع بیماری‌اند.
بیمار مبتلا به باد، درمانش به دست پزشک صورت نمی‌گیرد. او بعد از این که از دوا و درمان ناامید شد سراغ ملا و دعانویس می‌ورد و هیکل و دعا می‌گیرد و وقتی از هیکل و دعا هم نتیجه‌ای نگرفت، نزد بابای زار یا مامای زار می‌ورد، بابا یا مامای زار برای او مراسمی ترتیب می‌دهد، تا باد را از تن او خارج سازد و یا به اصطلاح باد او را زیر کند.
بابا یا مامای زار کسی است، که خود پیش‌تر به یک یا چندین باد مختلف مبتلا بوده است و در اثر مرور زمان و ممارست و قدرتی که به دست آورده، خود به باد مسلط و سوار شده و قادر شده است زار را از وجود شخص مبتلا خارج کند.
هر باد یک بابا و مامای مخصوص به خود دارد، اما بعضی‌ها هم بابا یا مامای چند نوع باد هستند و این بستگی به توانایی و سابقه و تجربه آن‌ها دارد. باباها و ماماها حرفه خود را به ارث می‌برند و معمولا نسل اندر نسل به این حرفه اشتغال داشته‌اند.
اما بعضی‌ها هم هستند که از کودکی وردست یک بابا یا مامای دیگر بزرگ شده‌اند و به این توانایی رسیده‌اند. مثل «ماماآمنه» مامای زار و نوبان بندر لنگه که از کودکی وردست «ماماخدیجه سالم» بزرگ شده است.
در بعضی جاها باباها و ماماها در مجالسی که ترتیب می‌دهند، خون قربانی را که معمولا بز نری است می‌خورند و هر بابا یا ماما با تعداد خون‌هایی که خورده است، اهمیت پیدا می‌کند.
در بعضی جاهای دیگر هم مثل میناب در مجلس مخصوص بادِ خودش، خون قربانی را می‌خورد. مثلا بابا سالم که سال‌ها پیش بابای زار روستای سلخ از جزیره قشم بود، سه خون خورده بود و خلیفه مارگیری، بابای حال حاضر میناب هم سه خون خورده است.
به مراسمی که برای بیمار ترتیب می‌دهند، مجلس بازی گفته می‌شود و اگر بیمار از این مراسم جان سالم به در برد و بادش زیر شد، به جرگه اهل هوا می‌پیوندد. اهل هوا به کسانی گفته می‌شود که حداقل یک بار دچار باد شده باشند و مجلس بازی با حضور و همراهی آن‌ها و به هدایت و رهبری بابا یا ماما برگزار می‌شود و به کسی هم که باد او ار تسخیر می‌کند مرکب باد می‌گویند.
مسکن اصلی بادها را آفریقا، هندوستان، عدن و عربستان می‌دانند که سوار بر موج دریا و بادهای موسمی به سواحل ایران می‌رسند. در مورد سابقه و تاریخچه این مراسم هم اعتقاد بر این است که، به مهاجرت آفریقایان به ایران برمی‌گردد، که البته در ایران با فرهنگ بومی و اعتقادات اسلامی آمیخته شده است.
و شباهت‌هایی نیز به مراسم حلقه ذکر صوفیان و دراویش قادری در کردستان و نقشبندیه در خراسان و بلوچستان یافته است. بعضی از بادها نیز نام بزرگان تصوف و پیرها و سیدهای مورد احترام مردم را بر خود دارند؛ مثل «شیخ عبدالقادر گیلانی» که بسیار مورد احترام اهل هواست و د ر مراسم بعضی از بادها در وصف آن آوازهایی خوانده می‌شود.
همچنین است «شهباز لعل قلندر» که یکی از آوازهای اصلی مراسم زار به نام "مست قلندر" در وصف اوست. و همین طور «سید احمد» که از بزگان مورد احترام حاشیه خلیج فارس است که، پس از مرگ‌اش در هیبت یک باد ظاهر شده است و آوازی هم در وصف آن خوانده می‌شود.
بسیاری از آوازهایی که خوانده می‌شود به زبان سواحلی وعربی است و گاهی هم ترکیبی از این دو زبان است.
زیر کردن باد ملزوماتی می‌خواهد ؛ باید به او فدیه بدهند، توقعاتش را برآورده کنند وبرای او قربانی بدهند واگر باد کافر باشد خون قربانی را به او بخورانند.
بادها مثل آدمیزاد کافر و مسلمان دارند و هر دو نوع آن، آدم را بیمار و مبتلا می‌کند. اما باد کافر موذی و خطرناک است و اذیت و آزار آن زیاد است و گاه پیش آمده که مرکب خودش، که همان فرد مبتلا باشد را کشته است، حال آن که باد مسلمان اذیت و آزار کمتری دارد، چندان خطرناک نیست و فدیه کمتری هم لازم دارد.
بادها اعم از کافر و مسلمان به چند گروه عمده تقسیم می‌شوند و بعضی از آن‌ها نیز به دسته‌های دیگری تقسیم می‌شوند که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:
1- باد زار: بادهای زار هفتاد و دو نوع هستند و عمده‌ترین آن‌ها از این قرار اسـت: مطوری، شیخ شنگر، دینگ مارو، اُم گاره، بو مریم، چین یاسه، په په، دای کتو، بو جمبه، بابور، نمرود، تقروری، قضا.

2- نوبان: معمولا شخص را علیل و بی‌حرکت می‌کند. نوبان هم انواع و اقسام دارد، اما هرکدام از این‌ها نام جداگانه‌ای ندارند.
3- مشایخ: بادهای مشایخ مسلمان و پاک هستند و به استثنای تعداد معدودی از آن‌ها همگی بی‌خطرند. مشایخ معروف عبارتند از : شیخ فرج، شیخ ادروس، شیخ عثمان، شیخ جوهر، شیخ البحر، شیخ شایب، شیخ شریف، شیخ سید احمد، شیخ سید محمد، شیخ جنو، شامی.
4- باد جن: از همه خطرناک‌تر است و همگی کافرند.
5- باد پری: بادهای پری بخشی کافر و خطرناک و بعضی مسلمان و بی‌خطرند.
6- باد لیوا: اصلا اذیت و آزاری ندارد و مجلس آن بسیار مفرح است و به جشن و مولودی می‌ماند. بسیاری داوطلبانه مرکب باد لیوا می‌شوند.
7- باد دیو
8- باد غول
9- باد ام الصبیان
از این میاناین بادعا، بادهای زار، نوبان و مشایخ شیوع بیشتری دارند، اما باد جن هم در بعضی نقاط مثل لنگه، قشم و هرمز دیده شده است.
باد پری نیز در بندر عباس و اطراف آن کم و بیش شایع است و به آن باد پریوار هم می‌گویند. حتی زیارت‌گاهی به نام شاه پریان در بندر عباس هست، که بنا به قول متولی آن و بعضی از زایران اغلب مراجعان و زایران، افراد مبتلا به باد و به اصطلاح جن زده‌ها هستند.
مراسم باد لیوا به دلیل سخت‌گیری‌هایی که اعمال شده، تقریبا فراموش شده و در سال‌های اخیر برگزاری آن مشاهده نشده است. باد دیو و باد غول هم به ندرت دیده می‌شوند و جایگاه آن‌ها معمولا در بیابان هاست .
بابا و مامای هرکدام از این بادها با دیگری فرق دارد. مثلا بابای زار و بابای نوبان باهم فرق دارند؛ همین طور بابای مشایخ و لیوا. با این حال، برخی هم بابا یا مامای زار هستند و هم نوبان و حتی مشایخ؛ مثل «ماما آمنه ذوقی پور» که مامای زار و نوبان و مشایخ بندر لنگه است و «ملا عبد فیهانی» که بابای مشایخ و زار آبادان و اروند کنار است و همین طور «عیده صیداوی» که مامای مشایخ و زار اروند کنار است.
باد به صورت یک جن وارد بدن شخص مبتلا می‌شود. شخص مبتلا بعد از این که به دکتر و دعانویس مراجعه کرد و نتیجه‌ای نگرفت، به بابای زار مراجعه می‌کند. حتی اگر بیمار قبل از دکتر و دعا نویس پیش بابای زار برود، بابا خودش به او امر می‌کند که ابتدا پیش دکتر و دعانویس برود و اگر نتیجه‌ای حاصل نشد، نزد او برگردد.
بعد از آن بابای زار کارش را شروع می‌کند.
چگونگی اجرای مراسم با توجه به گستردگی و پراکندگی جغرافیایی آن که خوزستان، بوشهر، هرمزگان، جنوب و مرکز بلوچستان را شامل می‌شود، همواره با تفاوت‌هایی همراه است.
این تفاوت‌ها شامل نام‌ها، آوازها و آهنگ‌ها، نحوه و ترتیب اجرای آن‌ها، جابجایی در بعضی قسمت‌ها و موارد جزیی دیگری می‌شود؛ به عنوان مثال، این مراسم در بلوچستان گواتی نام دارد.
گوات در زبان بلوچی به معنی باد است و گواتی کسی است که گرفتار باد شده باشد. به کسی هم که مراسم را رهبری می‌کند، یعنی همان که در حاشیه خلیج فارس به بابا زار معروف است، خلیفه می‌گویند.
اما در کل با کمی اغماض می‌توان گفت، ساختار کلی مراسم از مقدمات تا انتهای آن در همه جا یکسان است.
ابتدا باید گفت که برای هر باد مراسم جداگانه‌ای برگزار می‌شود که در جزییات با مجلس بادهای دیگر تفاوت دارد؛ مثلا مجلس بازی زار با مجلس بازی نوبان، مشایخ ، لیوا و ... فرق دارد. همچنین آوازهای هر باد با بادهای دیگر متفاوت است. هر باد آوازها، آهنگ‌ها و ریتم مخصوص به خود را دارد. حتی بعضی سازها مخصوص یک نوع باد هستند؛ مثل تنبوره یا تنبیره که ساز مقدس نوبان است و در مجلس دیگری نواخته نمی‌شود.
در آواز‌های زار هیچ گاه اسم خدا، پیامبر و ائمه برده نمی‌شود و هرکس هم که وارد می‌شود حق سلام کردن ندارد و اگر این قاعده را رعایت نکند بر او حد می‌افتد یعنی جریمه‌اش می‌کنند.
در حالی که آوازهای لیوا و بعضی آوازهای مشایخ بیشتر شبیه مولودی و ذکر ائمه است. همچنین مراسم پریوار بدون حضور اهل هوا و ساز و آواز برگزار می‌شود که بیشتر شبیه آیین قربانی و دفع بلاست.
به هر حال آن چه که به طور کلی در همه جا مشترک است به قرار زیر است:
بیمار را به مدت هفت شبانه روز قرنطینه می‌کنند- این مدت در مراسم نوبان سه شبانه روز است- در این مرحله که حجاب خوانده می‌شود، بیمار را از چشم نامحرم، سگ، و مرغ دور نگه می‌دارند و تنها کسی که با بیمار در ارتباط است، بابا یا مامای زار است.
در گذشته، بیمار را در کپری نزدیک دریا نگه می‌داشتند، اما امروزه ساحل دریا چندان خلوت و مناسب این کار نیست. به همین دلیل اتاق مخصوصی در خانه بابا یا ماما را برای این کار در نظر می‌گیرند.
ابتدا تن بیمار را با آب دریا می‌شویند و غسل می‌دهند تا تمیز و طاهر شود. بعد در تمام این مدت هر شب معجونی به نام گَرَکو( (garakooبه تن او می‌مالند. این معجون بسیار خوشبو است و از بیست و یک ماده تهیه شده است که عمده آن‌ها عبارت است از: ریحان، زعفران، هل، جوز، گیاه زبان جوجه، گشته، روغن بادام تلخ، کندر، عطرهندی.
این مواد را پس از کوبیدن، مخلوط و در گلاب خیس می‌کنند و هر شب به تن بیمار می‌مالند. روز آخر بیمار را دوباره با آب دریا غسل می‌دهند و خاک هفت راه را با برگ هفت گیاه بدون خار مخلوط می‌کنند و به تن او می‌مالند.
آبی که بیمار را با او غسل می‌دهند نیز، باید آب هفت دریا باشد و یا از محل خاصی که هنگام مد آب دریا برکه‌ای می‌سازد، تهیه شده باشد.
بعد از این و قبل از مراسم اصلی، جن را که باد را وارد بدن بیمار کرده، از تن او بیرون می‌کنند. برای این کار شخص را می‌خوابانند، انگشتان شست پاهایش را با موی بز به هم می‌بندند و مقداری سیفه (روغن ماهی) زیر دماغ بیمار می‌کشند و چند رشته موی بز هم آتش می‌زنند و زیر بینی او می‌گیرند(اگر شخص مبتلا به باد جن باشد، به جای موی بز، موی سگ آتش می‌زنند).
بعد بابا با خیزران جن را تهدید می‌کند که از بدن بیمار خارج شود. جن ابتدا امتناع می‌کند و بابا با ضربه‌هایی که به تن بیمار می‌زند، جن را با جیغ و داد فراوان از تن او خارج می‌کند، اما جن از هر عضوی از بدن بیمار خارج شود، آن عضو از کار می‌افتد.
جن، ابتدا می‌خواهد از چشم بیمار خارج شود، ولی چون این کار بیمار را کور می‌کند، بابا مانع می‌شود. سپس سعی می‌کند از دست بیمار خارج شود، اما باز چون این کار بیمار را از کار کردن می‌اندازد، بابا باز هم مانع می‌شود.
این کار این قدر ادامه پیدا می‌کند تا بالاخره بابا جن را از ناخن انگشت کوچک پای چپ بیمار خارج می‌کند. بعد از آن نوبت زیر کردن باد است که در سر بیمار جا گرفته است و خود چند مرحله دارد.
در این مرحله بیمار را در فضای باز، معمولا زیر نخل رو به قبله قرار می‌دهند. ابتدا با داس دور او دایره‌ای می‌کشند و بعد تخم مرغی را زیر پای راست بیمار می‌گذارند تا با فشار پا آن را بشکند.
سپس دو حلقه به هم بافته شده از جنس طناب را که «کمند علی» نام دارد، از سر بیمار رد کرده و از زیر پایش بیرون می‌آوردند. این عمل را سه بار انجام می‌دهند.
این دو حلقه را در بندر لنگه یکی را پری و دیگری را پروند می‌گویند. این عمل را سه بار با یک برگ بخل و سه بار هم با شاخه‌ای از درخت گارم زنگی انجام می‌دهند.
در آخر مقداری حلوا یا قند یا نبات را در حین این که روی آن دعا می‌خوانند دور سر بیمار می‌گردانند و در گوشه‌ای از نخل قرارمی‌دهند و خطاب به بادها این جمله را می‌گویند: شیرینی برای شما، شفا برای بیمار ما.
اکنون بیمار برای اجرای مراسم اصلی که به آن مجلس یا مجلس بازی می‌گویند، آماده است. البته در بعضی جاها مثل میناب قبل از مجلس بر روی بیمار دعای مخصوصی به نام «چهل کاف» خوانده می‌شود؛ به این صورت که در همان محل مخصوص مراسم، بیمار را رو به قبله می‌خوابانند و بابای زار هفت بار پشت سرهم و سریع دعای چهل کاف را می‌خواند.
بعد اصلی‌ترین بخش مراسم که همان مجلس بازی است برگزار می‌شود.
در مجلس بازی بابا یا مامای زار در صدر مجلس می‌نشیند، بیمار را مقابل او قرار می‌دهند و اهل هوا معمولا پشت سر بیمار به صورت نیم دایره می‌نشینند. قبل از شروع مجلس سفره‌ای از خوراکی‌های مختلف آماده کرده و داخل مجلس می‌برند که به آن سفره کوچک می‌گویند و شامل نقل مشکل گشا، حلوا، شیرینی، نخود و کشمش ، خرما، گلاب، آب و چیزهای از این قبیل است.
بعضی از بادها نیاز به قلیان دارند. ابتدا بیمار یک قلیان کامل را می‌کشد. سپس بابا یا مامای زار شمدی معمولا سفید رنگ روی بیمار می‌اندازد تا چهره او را بپوشاند و بعد مقداری زغال گداخته توی گشته سوز گذاشته روی آن کندروک درمانی می‌ریزد، دور سر و شانه‌های بیمار می‌چرخاند و زیر شمد بیمار می‌برد.
کندروک درمانی، دود زیاد و خوشبویی تولید می‌کند که مورد علاقه بادهاست.
با اشاره‌ی بابا و مامای زار نوازنده‌ها شروع به نواختن می‌کنند و بسته به نوع باد آوازهای مربوط به آن خوانده می‌شود و اهل هوا که معمولا همگی صوت خوشی دارند، با جواب آواز و دست زدن‌های ریتمیک بابا و ماما را همراهی می‌کنند مجلس بازی، معمولا بین سه تا هفت شب و گاهی هم چهارده شب به طول می‌انجامد.
با شروع مجلس بیمار با حرکات شروع به تکان خوردن می‌کند و این موقعی است که باد به حرکت درآمده است. این حرکات ابتدا در سر و شانه‌های بیمار به طرفین و عقب و جلو شروع و بعد دست‌ها و تمام تن او را فرا می‌گیرد.
موقعی که مجلس به اوج می‌رسد، حرکات بیمار حالتی کاملا غیر ارادی به خود می‌گیرد و بابا یا مامای زار سینی یا سفره کوچک را زیر شمد بیمار می‌برد و این موقعی است که باد خود را نشان داده و با دیدن سفره، آماده حرف زدن می‌شود و از هرکدام از خوراکی‌ها مقداری در دهان می‌گذارد.
در پایان مجلس اول بابا از باد نام و نشان‌اش را می‌پرسد که اهل کجاست؟ نامش چیست؟ آیا تک است یا گروه است؟ و چرا فرد را مبتلا کرده است؟ و باد از زبان بیمار شروع به حرف زدن می‌کند.
نامش را می‌گوید، مسکن اصلی‌اش را می‌گوید و این که به خاطر فلان کار بیمار را مبتلا کرده است و سپس بابا شرایط باد را برای زیر شدن می‌پرسد و باد برای این کار چیزهایی را تقاضا می‌کند.
توقع بادهای مختلف با هم متفاوت است. بادهای مسلمان معمولا توقع کم‌تری دارند و با یک سفره جمع و جور راضی می‌شوند. اما اگر باد کافر باشد، طلا و نقره و النگو و خیزران چند بند می‌خواهد و حتما خون طلب می‌کند، به این معنی که کهره یا بز نری را قربانی می‌کنند و خون آن را به او می‌خورانند.
در این لحظه بابای زار با توجه به استطاعت مالی بیمار با باد چانه می‌زند واو را قسم میده‌د به شاه زار و دیگر مقدسات‌اش که به این بیچاره رحم کند که فقیر است و ندار و از خواسته‌هایش کم می‌کند.
و اگر بیمار باز هم استطاعت برآورده کردن توقعات باد را نداشته باشد، بابای زار از باد فرصت می‌گیرد و ضمانت می‌دهد که، مثلا تا فلان موقع خواسته‌هایش برآورده شود.
در این صورت بیمار موظف می‌شود تا پایان مهلت مقرر تعهد خود را به انجام رساند. بادها چه کافر و چه مسلمان حتما قربانی لازم دارند، اما باد مسلمان هیچوقت خون قربانی را طلب نمی‌کند و راحت‌تر زیر می‌شود.
تعداد شب‌های مجلس را هم باد تعیین می‌کند که چند شب باشد. و هرشب به همین منوال می‌کوبند و می‌خوانند و ادامه پیدا می‌کند تا شب آخر. شب آخر بعد از گرم شدن مجلس، قربانی را که معمولا بز نر یا به اصطلاح کهره است داخل مجلس می‌آورند و به باد که در قالب بیمار است نشان می‌دهند و دور او می‌گردانند و می‌برند بیرون، قربانی‌اش می‌کنند و اگر باد کافر باشد، خون آن را درون ظرفی ریخته داخل مجلس می‌آورند و به خورد بیمار می‌دهند.
بعضی‌ها نمی‌توانند خون بخورند. در این صورت مقداری از خون را با گلاب مخلوط می‌کنند و به او می‌خورانند. در این جا هرچند که مجلس در اوج خودش است و بیمار کاملا در حالتی غیر ارادی قرار دارد، بازی قطع نمی‌شود؛ مگر این که بیمار از حال برود که در این صورت زمانی را به استراحت می‌گذرانند و بعد دوباره شروع می‌کنند تا سر و دل و جگر قربانی پخته و آماده خوردن شود که آن را در سینی می‌گذارند و با پارچه‌ای سبز یا سفید می‌پوشانند و برای بیمار می‌آورند.
به این سینی، سفره بزرگ می‌گویند. در واقع سفره بزرگ، شامل یک وعده غذای کامل از گوشت قربانی است. آن را از زیر شمد به باد یا بیمار نشان می‌دهند و با خوردن مقداری از آن توسط باد، مجلس دوباره اوج می‌گیرد و با یک فرود پایان می‌پذیرد.
در این جا بابای زار با باد شروع به حرف زدن می‌کند. به او می‌گوید: ما به وعده خودمان عمل کردیم و می‌پرسد آیا ما به شما خون ندادیم؟ باد جواب می‌دهد: بله دادید.
و باز: آیا شما سر و دل و جگر و زبان کهره نخوردید؟ بله خوردم. و بعد طلا، نقره، خیزران و ....اگر طلب کرده باشد به او نشان می‌دهند و بابا از او می‌خواهد تا مرکب‌اش را رها کند و از او قول می‌گیرد که دیگر مرکب‌اش را اذیت و آزار نکند و برای ضمانت این قول، او را به شاه زار و مقدسات دیگرش قسم می‌دهد و اهل هوا را هم به شهادت می‌گیرد.
بعد از این بیمار حال بهتری پیدا می‌کند و تا مدتی طولانی از آزار و اذیت باد فارغ می‌شود. اما بیمار مبتلا به باد هیچ وقت برای همیشه خوب نمی‌شود و هرچند مدت یک بار باید مجلسی برای بادش ترتیب بدهد.
مجلس بازی در گذشته، همیشه در فضای باز انجام می‌شد اما امروزه به دلیل محدودیت‌هایی که برای آن‌ها ایجاد شده است، در فضای بسته، معمولا اتاقی از خانه بابا یا مامای زار برگزار می‌شود.
همچنین بازی زار در گذشته سرپا اجرا می‌شد، اما امروز معمولا نشسته بازی می‌شود، مگر در بعضی مواقع معمولا در آخر مجلس.
بعد از این که مجلس بازی تمام شد و باد زیر شد، فردای آن شب، بیمار را با آب هفت دریا- همان آبی است که بابا در روزهای خاصی از دریا تهیه کرده است- غسل می‌دهند و رخت نو تن او می‌کنند و بعد قرآنی را در پارچه‌ای سبز یا سفید می‌پیچانند و بیمار را سه بار از زیر آن رد می‌کنند.
این آخرین مرحله است و پس از آن بیمار را به خوشی و سلامتی راهی خانه‌اش می‌کنند.
نکته آخر این که در ماه‌های محرم، صفر و رمضان اهل هوا، مجلس نمی‌گیرند و به اصطلاح می‌گویند که بادها بند هستند، و کسی را هم اذیت نمی‌کنند.
ابزار و وسایل مورد استفاده در این مراسم را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: آلات موسیقی و سایر ابزار و وسایل درمانی.
ساز و آلات موسیقی:
بچه نقاره:
نقاره‌ای کوچک است که همیشه با دنباله‌ای به نقاره بزرگ وصل است.
بُل کٌم (bolkam):
دهلی است کوچک و سبک.
پیپه :(pipeh)
دهلی است بلند و یک طرفه که بیشتر در بازی شیخ فرج و لیوا به کار می‌رود.
تمبیره:(tambireh)
که به آن تنبیره و تنبوره هم می‌گویند. سازی است مخصوص باد نوبان که مقدس است و هرکس نباید و نمی‌تواند آن را بنوازد.
جُره:(jarreh)
دهل کوچک و سبکی است. به اندازه 25-30 سانتی‌متر طول دارد.
جینگ:
دایره کوچکی که دور تادورش زنگوله بسته‌اند.
چَکو:(chakoo)
دوتکه چوب که آن‌ها را به هم می‌کوبند.
چین یاسه:(chinyaseh)
علاوه بر اسم یکی از رازها، اسمیک ساز ضربی است که امروزه زیاد معمول نیست.
دایره:
از سازهای ضربی معمول در انواع بازی است.
دهل دوسر:
معمول‌ترین ساز ضربی در انواع مجالس اهل هوا است و نوع دیگر آن را که بزرگ‌تر است، «گپ دهل» می‌گویند.
دهل کسر:
دهل کوچکی است که معمولا وزن آهنگ را عوض می‌کند.
رحمانی:
دهل بزرگ دوسری است که همیشه آن را از سه پایه‌ای آویزان می‌کنند و از پایین تعدادی زنگوله به آن آویزان است.
زنگوله کمر:
کمربندی است که زنگوله‌های ریز به آن بسته‌اند و در بعضی جاها که زار سرپا رقصیده می‌شود، مورد استفاده قرار می‌گیرد.
زَمَری:(zamari)
کرنای بزرگی است که صدای بم و بلندی دارد و به آن ساز متوری هم می‌گویند.
شیلینگ:
دهل بسیار کوچکی است مثل دایره که دو جدارش را پوست کشیده‌اند و دور تا دورش سکه آویزان است.
عروس:
دهل بسیار بزرگ دوطرفه‌ای است، شبیه رحمانی ولی بزرگ‌تر از آن که با دو تا چوب می‌زنند.
کرنا:
ساز بادی بزرگی است مخصوص بعضی بازی‌ها از جمله لیوا.
مَجول:( majool)
نزدیک 80 تا 100 عدد قاب گوسفند را سوراخ می‌کنند، به وسیله موی بز به هم می‌بافند، به صورت تشکچه کوچکی در می‌آوردند و موقع رقص به کفل یک نفر می‌بندند.
مجول مخصوص بازی نوبان است.
مودندو:(modendo)
دهل بزرگ یکسره‌ای است که معمولا روی پایه‌ای سوار می‌کنند.
نقاره:
دهل مانند است و یک طرفه که روی زمین می‌گذارند و با دو تا چوب می‌زنند.
وقوف:
دهل بزرگ یک سر مدوری است که در بعضی بازی‌ها مخصوصا در بازی شیخ فرج به کار می‌رود.
سایر ابزار مجلس:
اَرچن( archan) :
تکه چوب کلفتی است به طول حدود یک متر که در مجلس نوبان کسی که مجول به کمر می‌بندد، به دست می‌گیرد.
باسکی:(baski)
چوب باریکی که پرچم را دور آن می‌پیچند.
باکول(bakool) :
چوب یا خیزران را گویند.
پرچم‌های شیخ ادروس:
شیخ ادروس سه تا پرچم دارد، پرچم سبز که در وسط ماه و ستاره سفید دارد، پرچم قرمز که در وسط ماه و ستاره سفید دارد و پرچم سفید که در وسط ماه و ستاره سبز دارد و هرسه این پرچم‌ها چهارگوش هستند.
پرچم شیخ فرج:
پرچم چهارگوش است به رنگ سرخ که ماه و ستاره‌ای در وسط دارد و حاشیه سفیدی دور پرچم دوخته‌اند.
چادر:
هر اهل هوا علاوه بر لباس مخصوص، یک چادر هم دارد که بر حسب سلیقه خود آن را تهیه می‌کند و همیشه باید پاکیزه و معطر باشد و موقع بازی بابا یا ماما چادر را روی سر شخص مبتلا می‌کشند.
خاک هفت راه:
خاکی که از هفت جاده بر می‌دارند و مخلوط دوای تن شور می‌کنند.
خلخال:
از لوازمی است که، معمولا باد از مرکب خود می‌خواند. هر اهل هوا ممکن است دو تا پنج خلخال داشته باشد.
خیزران:
هر باد یک خیزران مخصوص دارد که از مسقط می‌آوردند. اغلب آن را حنا می‌بندند و نقره نشان می‌کنند.
خنجر:
در باد «بوجمبه» معمولا موقع بازی خنجر به کمر می‌بندند.
سیفَه(sifeh):
همان روغن ماهی است که برای بیرون کردن جن از کالبد بیمار، زیر دماغ شخص می‌گیرند.
سینی:
سینی نقره یا ورشوی در هر بازی لازم است، تا گشته سوز را داخل آن بگذارند.
کارد و شمشیر:
وقتی همراه شخص مبتلا باشد، باد می‌ترسد و اذیتش نمی‌کند.
قرآن:
در پایان مراسم شخص را از زیر آن رد می‌کنند.
کری:(kari)
خلخالی است که به دست می‌کنند.
گَرَکو(garakoo) :
دوایی است که در بخوردان می‌ریزند و کسی که زار داشته باشد، با آن بخورش می‌دهند.
گِست(gest) :
چوبی است معطر که از بمبیی می‌آورند و با آن دوای باد درست می‌کنند.
گِشته:(geshteh)
ماده‌ای معطر شبیه بخور که، آن را در گشته سوز روی آتش می‌ریزند و به بیمار بخور می‌دهند.
گِشته سوز:
شبیه سر قلیان است که، در آن گشته می‌سوزانند. انواع و اقسام دارد. بیشتر در بندر خمیر و میناب درست می‌شود.
نیزه:
مخصوص بعضی بادهاست؛ مثل شیخ ادروس.
هفت برگ هفت گیاه بی خار:
روزی که شخص مبتلا را از حجاب بیرون می‌آوردند، هفت برگ هفت گیاه بی خار را داخل آب خیس می‌کنند و به تن بیمار می‌کشند.
هر مرحله از مراسم زار نیاز به فضا و مکان خاصی دارد :
در ابتدای مراسم و جهت آماده کردن بیمار برای مراسم ، او را به مدت هفت شبانه روز قرنطینه می‌کنند- این مدت در مراسم نوبان سه شبانه روز است- در این مرحله که حجاب خوانده می‌شود، بیمار را از چشم نامحرم، سگ، و مرغ دور نگه می‌دارند و تنها کسی که با بیمار در ارتباط است، بابا یا مامای زار است.
در گذشته، بیمار را در کپری نزدیک دریا نگه می‌داشتند، اما امروزه ساحل دریا چندان خلوت و مناسب این کار نیست. به همین دلیل اتاق مخصوصی در خانه بابا یا ماما را برای این کار در نظر می‌گیرند.
در مرحله دیگری از مراسم، برای زیر کردن باد که در کله بیمار جا گرفته است، بیمار را در فضای باز معمولا زیر نخل رو به قبله قرار می‌دهند.
مراسم آیینی زار با توجه به گستردگی و آمیختگی آن با عناصر اسلامی و بومی جنوب ایران و تاثیر وسیعی که در فرهنگ آن منطقه گذاشته به یک نماد فرهنگی تبدیل شده است.
این تاثیر را در زمینه‌های مختلف می‌توان پی‌گیری کرد. از تمام سازهای مورد استفاده در این مراسم البته به جز تنبیره نوبان در همه مراسم دیگر از عروسی تا عزا استفاده می‌شود.
همچنین بخشی از آوازهای این مراسم بیانگر اسطوره‌های بومی و باورهای مذهبی آن مردم است. به طوری که می‌توان گفت این آوازها نقش مهمی در زنده نگه‌داشتن این اسطوره‌ها دارند؛ به عنوان مثال آوازی که در وصف خضر نبی می‌خوانند و آواز مست قلندر که در وصف شهباز لعل قلندر از بزرگان تصوف آن منطقه است و ذکر پیامبر و ائمه.
با توجه به این که بادها معمولا افراد کم بضاعت را دچار می‌کنند و این افراد که به ویژه در جنوب ایران همیشه در اکثریت هستند، وقتی دچار باد می‌شوند، نمی‌توانند هیچ کاری انجام دهند و از کار بیکار می‌شوند، تا زمانی که مجلسی بگیرند و بادشان زیر شود.
در نتیجه این مراسم همیشه دوای درد اکثریت مردم منطقه بوده و معیشت آن‌ها به نوعی به اجرای آن وابسته است. باید گفت دریا اصلی‌ترین محل ارتزاق مردم منطقه است و بادها، سوار بر موج به ساحل می‌رسند و در جنوب جاشویی نیست که یک یا چند بار گرفتار بادهای موذی نشده باشد.
همچنین این مراسم به دلیل جمعی بودن آن، باعث استحکام و عمق بیشتر مناسبات اجتماعی شده است، چرا که درمان هریک از مبتلایان به حضور دیگری و جمع وابسته است.اهل هوا هیچ وقت مزاحمتی برای دیگران ایجاد نمی‌کنند و متقابلا دیگران هم مشکلی برای آن‌ها پیش نمی‌آورند، چرا که ممکن است باد آن‌ها به دیگری منتقل شود.

منبع :
http://vmic.ir/
گورستان شغاب

گورستان شغاب

گورستان شغاب (بوشهر)، قبرستانی تاریخی واقع در بخش مرکزی شهرستان بندر بوشهر یکی از آثارهای تاریخی و از نقاط دیدنی استان بوشهر در جنوب ایران است. «گورستان شغاب بوشهر» این قبرستان در جنوب شهر بوشهر قرار دارد و اخیرا توسط اداره میراث فرهنگی کشف شده‌است. در این قبرستان اسکلت اموات در داخل...

اطلاعات | نقشه
امامزاده عبدالمهیمن بوشهر

امامزاده عبدال...

امامزاده عبدالمهیمن مربوط به دوره قاجار است و در بوشهر، محله امامزاده واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۷ آذر ۱۳۷۷ با شمارهٔ ثبت ۲۱۷۴ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. در شهرستان بوشهر در نزدیکی ریشهر قدیم ، مقبره و زیارتگاهی وجود دارد که به نام امام زاده عبدالمهیمن معروف ‏اس...

اطلاعات | نقشه
عمارت دهدشتی ( عمارت روغنی )

عمارت دهدشتی (...

عمارت دهدشتی (بوشهر)، واقع در بخش مرکزی شهرستان بندر بوشهر یکی از آثارهای تاریخی و از نقاط دیدنی استان بوشهر در جنوب ایران است. «عمارت دهدشتی بوشهر» در خیابان انقلاب ودر ضلع شمال غربی مسجد امام و پشت بانک مسکن شعبه مرکزی قرار دارد، این بنا در بافت قدیم در محله کوتی شهر بوشهر واقع می‌با...

اطلاعات | نقشه
عمارت ملک بوشهر

عمارت ملک بوشه...

عمارت ملک به صورت مجموعهٔ ساختمانى است که در پنج کیلومترى شهر بوشهر در کنار میدان بهمئى قرار گرفته است و مربوط به اواخر دوره قاجار است و در محله بهمنی جنوب شهرستان بوشهر، حاشیه خلیج بهمنی (خلیج فارس) واقع شده است. عمارت قاجاری ملک متعلق به محمدمهدی ملک التجار یکی از ثروتمند‌ترین بازرگا...

اطلاعات | نقشه
جزیره خارک

جزیره خارک

جزیره خارک، یا به قول جلال آل احمد، دُرّ یتیم خلیج فارس در 46 کیلومتری غرب بوشهر واقع شده است. این جزیره مرجانی در خلیج فارس به طول و عرض تقریبی هشت در چهار کیلومتر است که از نظر تقسیمات کشوری تابع استان و شهرستان بوشهر است. این جزیره از فسیل‌ها و اندام‌های مرجان ها، دوکفه یی‌ها و دی...

اطلاعات | نقشه
شهر باستانی ریشهر

شهر باستانی ری...

شهر باستانی ریشهر در ۸ کیلومترى جنوب شهر بوشهر و نزدیک ساحل واقع شده است. ریشهر مربوط به عهد عیلام (هزارهٔ سوم تا هزارهٔ اول پیش از میلاد) است و شامل بقایاى دژ وسیع و ابنیهٔ عهد عیلام و ظروف سفالى رنگین و اشیاء مفرغى این دوره است. شهر ماهشهر در زمان ساسانیان در سال حدود 231 میلادی د...

اطلاعات | نقشه
کشتی رافائل

کشتی رافائل

رافائل نام یک کشتی است که داستانی غمگین و شنیدنی دارد طرح کشتی‌های «میکل آنژ» و «رافائل» در سال ۱۹۵۸ میلادی کشیده شد ,قرار بود هنر تاریخی طراحی ایتالیایی‌ها با هنر و صنعت مهندسی کشتی سازی آن زمان ترکیب شود و دو شناور بزرگ را ایجاد کند. در ابتدا طراحی‌ها دو کشتی را با بدنهٔ سیاه رنگ ...

اطلاعات
کتیبه خارک

کتیبه خارک

اولین کتیبه هخامنشی با خط میخی از نوع مرجانی روز چهارشنبه 23 آبان سال 1386در پی احداث جاده ای توسط شرکت ملی نفت ایران در جزیره خارک از زیر خاک نمایان شد. کارشناسان در نخستین مطالعات خود روی این کتیبه، قدمت آن را به دوره هخامنشی تخمین زدند. این کتیبه که متعلق به اواخر دوره هخامنشی و ر...

اطلاعات
مشاهده تمامی جاذبه های گردشگری
میگو پلو

میگو پلو

میگو پلو یکی از چندین غذای سنتی و محلی بوشهری هاست. مواد لازم: برنج - پیازسرخ شده - میگو تازه پاک شده - گشنیز باکمی شنبلیله و جعفری - فلفل سیاه یاقرمز - نمک و فلفل و زرد چوبه طرز تهیه: برنج را پخته و صاف میکنیم و کنار می‌گذاریم٠ پیاز را در روغن سرخ می‌کنیم و زردچوبه را داخل پی...

اطلاعات
دمپخت ماهی ( لخلاخ )

دمپخت ماهی ( ل...

مواد لازم: برنج – آب (مقدار آن به نسبت زیاد یا کم بودن برنج مشخص می‌شود) – ماهی – سبزیجات (گشنیز – شوید و شنبلیله"به مقدار خیلی کم" ) – لیمو امانی – گوجه فرنگی رنده شده – پیاز و مخلوط سیر – فلفل – نمک – زردچوبه و ادویه پیاز را کمی سرخ کرده سپس سبزیجات نیز در آن ریخته و سرخ می‌کنیم بعد...

اطلاعات
قیمه بوشهری با شکر پلو

قیمه بوشهری با...

مواد لازم برای قیمه: لپه 500 گرم گوشت 250 گرم سیب زمینی 1 عدد پیاز 1 عدد گنده! زیره 2 قاشق چای خوری لیمو عمانی مقداری رب گوجه 2 قاشق عذاخوری ادویه به میزان لازم طرز تهیه: پیاز رو سرخ میکنیم زردچوبه رو بهش اضافه میکنیم گوشت رو میریزیم توی پیاز سرخش میکنیم. (گوشت رو میشه همراه...

اطلاعات
فلافل

فلافل

فلافل نخود از اصلى‌ترین مواد تشکیل دهنده فلافل است که پروتیین گیاهى به عنوان ماده اصلى آن به ساخت و نگهدارى استخوان هاى بدن کمک مى کند. نخود همچنین داراى فیبر محلول است که بهترین تنظیم کننده دستگاه گوارش و تسهیل کننده گردش خون در بدن است. زمانى فلافل ارزش غذایى مطلوب را دارد که به هنگا...

اطلاعات
رنگینک

رنگینک

یک نوع شیرینی است که بیشتر در فصل رطب ساخته می‌شود ولی گاهی نیز بجای رطب از خرما استفاده می‌کنند مرحله اول : روغن را داغ کرده و آرد را به آن افزوده و کمی تفت می‌دهند و سپس زیر شعله را خاموش می‌کنند(توجه داشته باشیم که آردها نباید بسوزد) مرحله دوم: آنگاه هسته رطب‌ها را بیرون آورده و ...

اطلاعات
مراسم و آیین‌ها مردم بوشهر

مراسم و آیین‌ه...

جشن‌ها و آیین‌های استان بوشهر در تاریخ فرهنگ و تمدن ایرانی، جشن‌ها و روزهای عید، ریشه در تاریخ افسانه‌ای ایران باستان؛ یعنی دوره سلسله پیشدادی دارند. جشن‌ها و آیین‌های استان بوشهر به جشن‌های مذهبی، ملی و محلی تقسیم می‌شوند. جشن‌های بزرگ مذهبی در استان بوشهر شامل: جشن میلاد حضرت محمد(ص...

اطلاعات
موسیقی محلی بوشهری

موسیقی محلی بو...

در موسیقی بوشهر، همچون موسیقی دیگر مناطق، انواع احساسات و حالات درونی نوازنده و یا خواننده، همچنین تعدد سبک‌های اجرایی مرتبط با ساختمان و بافت گام و یا به عبارتی مربوط به گوناگونی فواصل یا ایستگاه‌های صداهای تشکیل دهنده گام آهنگ هاست. پس از این جهت، اهمیت بررسی گام‌های مختلف سازی (نی ...

اطلاعات
باورها واعتقادات مردم بوشهر

باورها واعتقاد...

- هرگاه در وقت خمیر کردن ، خمیر در زیر دست خمیر گیر بپرد. - هرگاه مرغ خانگی در حیاط منزل بحالت خوابیده دیده شود. - هر گاه در موقع چای خوردن تفاله برگ چای در بالای استکان دیده شود. - هر گاه مگسی خسته در اتاق پیش روی کسی دیده شود. - هر گاه پلک چشم بی اختیار بپرد. - هرگاه دو لنگه کفش ...

اطلاعات
مشاهده تمامی آداب و رسوم

مراسم زار
مردم ساحل‌نشین جنوب ایران‌، ارواح و جنها را به صورت باد مى‌پندارند و معتقدند که هر بادی جنى دارد که با آن به درون جسم آدمیزادگان مى‌رود و آنها را تسخیر و «هوایى‌» مى‌کند . اینان جن بادهای خطرناک و موذی و آسیب‌رسان را «مَضِرّاتى‌» مى‌نامند. به عقیدة اهل هوا شخص مُسخَّر باد یا «بادْزده‌» (قس‌: جن‌زده‌) اختیارش را از دست‌مى‌دهد و به بیماری «دیوْباد»، یعنى جنون و دیوانگى دچار مى‌شود و به صورت مَرکب و فرس باد در مى‌آید . اهل هوا ، این بیماران را «هوایى‌»، و بادهای سوار بر مَرکب یا بیمار را در زبان سواحلى «په په‌2» و در عربى «هُبوب‌» مى‌نامند. درمان بیماران اهل هوا به دست «بابازار» و «ماما زار»‌ها است . راه درمانشان مجلسی است با ساز و آواز و قربانی و رقص و خوردنی و اسباب مخصوص. گاهی دو، سه و یا تا ده دوازده روز مراسم درمان به درازا می‌کشد، اگر بیمار درمان نشد رهایش می‌کنند تا از دنیا برود.در مجلس بازی مطلقاً نباید نامی از خدا و رسول و ائمه برده شود. سیزده زار معروف در سواحل جنوب به نام شناخته شده‌است.
هر کدام با یک افسانه و سابقه تاریخی، حتی محل و ماوا و ملیت (عربی، هندی، سواحلی) آنها برای مبتلایان شناخته شده‌است. اغلب سیاهان و جاشوان و فقرا گرفتار می‌شوند. «اهل هوا» یا «اهل زار» و «زاری» مجموعه‌ای پراکنده و گسترده ای از انسان‌های هر منطقه را پوشش می‌دهد و آنها را بواسطه همین «بادها» به هم متصل و به عبارتی خویشاوند می‌سازد. در مراسم «زار» دو ساز کوبه‌ای به نام‌های کسر و دهل (Kaser&Doholl) به همراه آواز نواخته می‌شود که گاه از تعداد بیشتر سازهای کوبه ای (معمولاً یک کسر و دو دهل) استفاده می‌شود و آنها را با دست و انگشت می‌نوازند. این بادها با موسیقی به مهر می‌آیند و بابا یا ماما به‌تدریج به هویت باد پی می‌برند و باد نامِ خود را فاش می‌کند. مراحل بعدی درمان از این پس امکان‌پذیر می‌شود. در صورتی‌که خواسته‌های باد بر آورده شود، باد «زیر» شده و بیمار را آزار نخواهد داد. اما «مرکب» خود را که همان بیمار باشد کاملاً رها نمی‌کند.درمان در مراسم موقتی است و کسی که به جرگه «اهل هوا» می‌پیوندد در طول عمر خویش به دفعات گرفتار «بادها» شده و نیاز به «بابا یا ماما» و اجرای مراسم دارد.
معمولاً اهالی جنوب هیچ غریبه ای را در مراسم زار راه نمی‌دهند مگر اینکه آن شخص را خودی یا خویشاوندِ خود بدانند. مهرداد اسکویی به واسطه رفت و آمد طولانی مدت در میان مردمان سَلَخ در جزیره قشم توانسته است به عنوان فردی خودی عکسهای زنده ای از یکی از مراسم زار بگیرد. در این سلسله عکسها بابا زار عیسی مراسمی در خانه خودش برای جن زدگی یکی از بیماران برگزار کرده است. نوعِ باد بیمار طبق گفته مهرداد اسکویی بادِ سرخ است. او در این باره می‌گوید: « طی این مراسم با همراهی ریتمهایِ سازهای کوبه ای بابا عیسی سعی در بیرون راندن بادِ سرخ از جسمِ بیمار را داشت. قریب به اتفاق حضار جاشوان (کارگران لِنچ) بودند که در آن میان سه جوان از طریق قایقهای تند رو به کار قاچاق اشتغال داشتند.» در این مراسم از مواد عطری، سازها و دهلهای جنوبی که ریشه ای افریقایی دارند استفاده شده است. ... ادامه مطلب

شبکه اجتماعی گردشگری تیشینه

اطلاعات بیشتر...
[posttitle]

[posttitle]

[postbody]

مشاهده مطلب