از آنجایی که در جامعه ما ازدواج به تبع از تمامی جوامع بشری ،آیینی کهن و دیرینه بوده و از طرفی سنتی دینی و مذهبی نیز هست، لذا باید تاریخ و قدمتی هم پای با شکلگیری اولین هستههای زندگی گروهی و دسته جمعی انسانها داشته باشد.
رقص و پایکوبی دسته جمعی که هم اکنون با گذشت سالیان دراز و تغییر و تحولات فرهنگی و اجتماعی همچنان به عنوان شیوه عمده ابراز شادی در مراسم عروسی به اجرا در میآید، بر همکاری دسته جمعی اقوام این سرزمین در احوالات جامعه خویش از گذشتههای دور تا به حال، دلالت دارد.
پایکوبی دسته جمعی ( یاللی/ جَلمان و هَلپَرکه) همواره در مراسم عروسی و مناسبتهای دیگر در اوقات شادی به اجرا گذاشته میشده است.
مراسم ازدواج:
همسر گزینی : معمولا آغاز پیوند زناشویی و تشکیل خانواده در میان مردم
آذربایجان غربی با انتخاب همسر و نهایتا خواستگاری شروع میشود.
با توجه به اهمیت موضوع خانواده و نظام خویشاوندی باید گفت، که در ایام قدیم به واسطه در دست بودن قدرت در میان مردان ( پدر سالاری ) این والدین بودند که نسبت به انتخاب دختر مورد نظر برای پسر خود پا پیش مینهادند.
البته نباید نقش مادر را از دیده دور داشت. گفتنی است در نظر گرفتن موقعیت اجتماعی خانواده دختر مورد نظر یا برعکس، در این امر نقش اساسی داشت. اما چندی است که با توجه به تاثیرات فرهنگی،
...مشاهده کامل متن این شیوه انتخاب توسط والدین کم وبیش، رنگ و بوی خود را از دست داده و شرایط دیگری بر این روند حاکم شده است.
آنچه که امروزه بیش از همه مشاهده میشود این است، که انتخاب توسط خود دختر و پسر انجام میگیرد. در صورتی که پسر آمادگی ازدواج داشته باشد قضیه را با مادر یا خواهر خود در جریان میگذارد تا آنها نیز پدر را از این مهم آگاه سازند.
پس از اینکه مساله فوق با پدر خانواده در میان گذاشته و موافقت او کسب گردید، خواستگاری انجام میشود .
خواستگاری : معمولا پس از انتخاب دختر مناسب، خواستگاری که در زبان ترکی (اِل چی لیق) و در زبان کردی (خواز بینی) میگویند، شروع میشود. برای این منظور ابتدا مشورتی مابین خود والدین صورت میگیرد.
پس از اینکه آنان با اصل موضوع و خانواده و دختر مورد نظر موافقت کردند، خواستگاری انجام میگیرد. در این حالت، چنین است که در میان خانوادههای کرد، یک نفر ریش سفید یا ماموستا (روحانی) به عنوان قاصد، به خانه پدر دختر اعزام شده و موضوع را به اطلاع آنان میرساند تا نظر خویش را اعلام نمایند.
در میان ترکها مادر یا خواهر بزرگ پسر یا یکی از نزدیکان وی به عنوان ( ال چی ) به خانه پدر دختر رفته و موضوع خواستگاری را با آنها در میان میگذارد.
خانواده دختر در صورت داشتن شناخت کافی از خانواده پسر و خود وی ، در مدت کوتاهی جواب مثبت میدهند. اما اگر شناختی در این خصوص نداشته باشند چند روزی فرصت میطلبند.
معمولا طی این ایام ضمن صلاح و مشورت با اعضای خانواده و نزدیکان، یکی دو تن از اقوام نزدیک دختر در مورد خانواده پسر تحقیقات لازم را به عمل آورده و پس از چند روز نظر خود را به خواستگاران اعلام میکنند و اگر جواب آنان مثبت باشد، روزی را برای گفتگو پیرامون مسایل مربوطه به میزان مهریه و چگونگی برگزای مراسم، تعیین میکنند.
در مناطق کردنشین تا حدود سی سال پیش رسم بود که خواستگاران علاوه بر رضایت خانواده دختر، بایستی نظر مساعد داییی او را نیز جلب میکردند و این عمل با دادن هدیهای به او تحت عنوان " چک خال"، که حتما یک قبضه اسلحه بود، انجام میگرفت.
در روز تعیین شده، جمعی از بزرگان و اقوام و فامیل خواستگاران، در منزل پدر دختر جمع میشوند. در این مجلس معمولا راجع به میزان مهریه، شیربها و احیانا جهیزیه صحبتهایی را به عمل میآورند.
برای این منظور ریشسفیدان و بزرگان خانواده پسر مختصر گفتگویی را درباره مسایل رایج روز، معیشت و ... پیش میکشند تا سر صحبت را با پیش کشیدن مسایل زندگی، زناشویی و وصلت باز کنند. با این مهم که صحبت را معمولا اینگونه شروع میکنند: آیا نمیخواهید بپرسید برای چه کاری آمدهایم ؟ یا میگویند آمدیم ...( نام پسر) را به غلامی خود قبول کنید. متقابلا پدر دختر یا ریشسفیدان نزدیک هم پاسخ متینی میدهند. سر صحبت که باز شد مسا له مهریه و شیربها پیش کشیده میشود .
زمانی، مهریه در بیشتر نفاط روستایی به صورت مبلغ نقدی ( ریالی ) تعیین میشد. ( مثلا پنج میلیون تومان ) اما در حال حاضر، تعیین آن اغلب به صورت تعداد سکه طلا مطرح میشود.
شیربها هم اغلب با توجه به قدرت مالی خانواده پسر مشخص میشود. البته هر چه میزان آن زیاد باشد ارزش و قرب خانواده داماد هم بیشتر خواهد شد. با ذکر این مهم، که در سالهای اخیر به علت سنگین بودن مبالغ مهریه، شیربها کنار گذاشته شده است.
در میان کُردها مقدار طلایی که خریداری میشود؛ اغلب حدود 19 مثقال در نظر گرفته میشود تا مشمول زکات واقع نگردد. در حالیکه در بین ترکها چنین قانونی وجود ندارد.
( البته هم اکنون این تفاوت در میزان خرید طلا برای عروس در بین ترکها و کردها وجود ندارد و میزان آن نیز به مراتب بیشتر میباشد ) با وجود این اگر مقدار مهریه و جهازیه و ... زیاد یا کم باشد با چَک و چانه زدنهای ریشسفیدان فامیل و نهایتا افزایش یا سرشکن آن، توافق طرفین حاصل شده و موارد را در کاغذی صورت میکنند. اغلب در این مجلس، زمان مراحل بعدی مراسم، یعنی عقد، نامزدی و جشن هم تعیین میشود.
ذکر این نکته گفتنی است که در مناطق مختلف استان، اگر یکی از خانوادهها به هر دلیلی راضی به وصلت فرزندشان با زوج مورد علاقه خویش نباشند، محتمل است که پسر و دختر تصمیم بگیرند به صورت پنهانی و در مورد مقرر از منزل خارج و به منزل یکی از اقوام معتمد و نزدیک بروند و بدین ترتیب نامزدی خویش را علنی سازند تا خانوادهها درمقابل عمل انجام یافته، مجبور به اعلام رضایت باشند.
این شیوه همسر گزینی در زبان ترکی ( قیز قاپماغ ) و در زبان کردی ( ژن هَلگرتن) گفته میشود که معنی و مفهوم آن فرار کردن یا فراری دادن دختر برای ازدواج است.
البته این شیوه، که بیشتر در روستاها مرسوم بوده، همیشه به خوبی و کسب رضایت خانوادهها نمیانجامد، بلکه در مواقعی به نزاع و درگیریهای دامنهدار منجر میشود.
یا تا سالها ، دختر از طرف والدین و برادران خویش طرد میشود.
نامزدی: این مراسم که در زبان ترکی به ( نشانلاماق ) معروف است، والدین داماد به اتفاق اقوام نزدیک و با اطلاع قبلی و با تدارک یکی دو جعبه شیرینی و کله قند تزیین شده، عازم منزل پدر دختر میشوند.
در این مجلس یکی از ریشسفیدان، به میمنت و مبارکی، کله قند را شکسته و همگی ازدواج این دو جوان را مباک میگویند. در این مراسم همه مردان دور هم جمع میشوند، بخش زیادی از جمعیت اتاق را هم جوانان تشکیل میدهند.
تعارفاتی برای شکستن قند مابین مردان با تجربه و مسن پیش کشیده میشود. نهایتا یکی از مردان، ته قند را در دست گرفته و با چکش سر قند را میشکند. سر قند که به سویی پرتاب میشود، جوانان علاقمند به سوی آن یورش برده و سعی در قاپیدن آن میکنند.
هر کس سر قند را بقاپد آن را به خانواده دختر داده و همان لحظه پیراهنی از آنها هدیه میگیرد. بعد در مجلس زنانه، مادر یا خواهر داماد به عنوان نشانه نامزدی، حلقه انگشتری در انگشت عروس کرده یا روسری را بر سر وی میبندد.
البته در برخی موارد در نقاط شهری ، مجلس مردان و زنان ممکن است یکجا هم برگزار شود. در این موقع هلهله شادی و مبارک باد، در فضای اتاق طنینانداز میشود.
در میان کردها نیز طبق توافق خانوادهها روزی را برای این امر تعیین میکنند. والدین و خویشاوندان نزدیک به منزل پدر عروس عازم میشوند و خانواده عروس از آنها پذیرایی میکنند.
در این مراسم هدایایی از قبیل: انگشتر، پارچه و غیره ازطرف خانواده داماد به عروس هدیه میشود.
مراسم عقد: در میان ترکزبانها و اغلب کردها، گاهی ممکن است صیغه عقد، در همان مراسم نامزدی هم انجام گیرد. اما در مواقعی که خانوادهها بخواهند جشن مفصلی برپا کنند، مراسم عقد را به روز دیگر موکول میکنند.
معمولا در ایام قدیم چون طبق قواعد اجتماعی و سنتی، داماد و عروس حق دیدار یکدیگر را نداشتند، لذا این امر ( عقد ) با حضور وکلای آنها که از ریشسفیدان یا پدر زوجین انتخاب میشد با حضور در محضر ازدواج ( ملایی ) صیغه عقد آنها را میخواندند تا زوجین به همدیگر محرم شوند.
در این صورت بود که آنها میتوانستند همدیگر را ملاقات کنند. اما امروزه با توجه به تغییر روند در قواعد اجتماعی، زوجین هم در محضر برای عقد، حضور پیدا میکنند.
در هر حال در جوامع شهری ترکزبان و به ندرت در روستاها، طی مراسم عقد زوجین کنار هم نشسته و گروهی از زنان و دختران جوان، بر سر عروس و داماد قند میسابند.
( این عمل زمانی انجام میگیرد که مراسم عقد با حضور روحانی در منزل برپا شود ). در میان کردها نیز مراسم عقدکنان از ضروریات دینی است. این مراسم اغلب در بعد ازظهر روزهای پنجشنبه یا جمعه برگزار میشود، خانواده داماد به اتفاق روحانی عازم منزل پدر دختر میشوند.
میزبان با چای و شیرینی از میهمانان پذیرایی میکند. بعد نوبت به خواندن صیغه عقد میرسد. در این موقع روحانی، جهت حصول اطمینان و طبق سنت معمول، شخصی را به عنوان شاهد نزد عروس فرستاده و نظر او را در مورد رضایت ازدواج با پسر مورد نظر جویا میشود.
بعد میزان مهریه را هم از بزرگان پرسیده و نهایتا با کسب رضایت و اجازه از والدین آنها، صیغه عقد را طبق شرع اسلامی جاری میکند. گفتنی است هنگام جاری شدن صیغه عقد ، پدران و یا وکلای دختر و پسر دست در دست هم داده ( به صورت مصافحه ) و در همان حالت ،بعضی از جملات صیغه عقد را که از زبان روحانی عاقد گفته میشود ،به نوبت و باصدای بلند تکرار میکنند .
همچنین موقع عقد نباید کسی صحبت کند یا حتی تسبیح در دست بگردانند.
با آماده شدن خانوادهها برای برگزاری مراسم جشن، باید مقدماتی را فراهم ساخت. لذا هر یک از خانوادهها بهطور جداگانه با ریشسفیدان بزرگان فامیل خود به مشورت پرداخته و راجع به چگونگی برگزاری مراسم جشن، تعداد میهمانان،محل و مکان عروسی و ... صحبتهای لازم را به عمل میآورند.
دعوت: کار دعوت از آشنایان و فامیلهایی که در نقاط دور دست سکونت داشتند در ایام گذشته (حدود چهل سال پیش) با فرستادن کله قندی یا سیب سرخی توسط مردی از خانواده زوجین انجام میگرفت.
گاهی هم این کار به صورت شفاهی صورت میپذیرفت. اما امروزه به این منظور ، کارت دعوت عروسی فرستاده میشود.
شب عروسی و حنا بندان: در صورتی که خانوادهها بخواهند شب حنابندان را برگزار کنند، لذا در این شب خانوادههای طرفین، هر یک از اقوام دور و نزدیک و آشنایان خود را برای صرف شام دعوت میکنند.
در روستاها، مکان جشن عروسی معمولا منزل پدر داماد یا میادین و فضای باز اطراف و داخل روستا میباشد. اما در شهرها معمولا این مراسم در تالارها و مجتمعهای سرپوشیده برگزار میشود.
در مراسم حنابندان ترکها، فردی را که آگاه و آشنا به امور برگزاری مراسم حنابندان باشد، به عنوان بِیک ( بَی ) انتخاب میکنند. بعد وی فرد دیگری را به عنوان دستیار خود تحت عنوان اَمر بَی ( امر بر بیک ) بر میگزیند.
وظیفه بِیک ،در واقع مدیریت جشن حنابندان میباشد. معمول چنین است که در شروع مراسم خصوصا در روستاها ، مدعوین با نوای دهل و سرنا، به رقص و پایکوبی میپردازند.
با توجه به مقامهای ساز و دهل ترکی، این مجالس معمولا رقص به صورت دسته جمعی در میان مردان تحت عنوان جَلمان یا یاللی اجرا میشود. هرچند امروزه جوانان بیشتر تمایل دارند که، در مراسم خود از ابزار آلات موسیقی جدید مانند ارگ هم استفاده کنند.
لذا در این صورت، ریتم رقص به صورت انفرادی انجام میگیرد. البته گاهی بهوسیله همین ابزار موسیقی، رقصهای سنتی نیز نواخته میشود. در این مجلس، زنان و دختران نیز حضور دارند اما به وسیله پرده یا دیواری از قسمت مردان متمایز هستند.
آنان نیز به نوبه خویش به شادی میپردازند و گاهی نیز از گوشهای نظارهگر مجلس مردان میباشند.
قبل از صرف شام، تعدادی از مردان نزدیک خانواده عروس وظیفه آوردن لباس دامادی و لوازم مورد نیاز او را بر عهده دارند. اغلب برای این منظور وسایل مورد نظر از جمله حنا را در طبقهای چوبی که "خونچا " نامیده میشود، بالای سر خود گذاشته و به محل برگزاری مراسم حنابندان حرکت میکنند.
پس از اینکه این گروه نزدیک محل رسید، پیشوازی از آنها با ترانهسرایی و خوشآمد گویی و نوازندگی آشیقلار با ساز و دهل شروع میشود. گروه میهمانان که رسیدند، آنها را در صدر مجلس جای میدهند.
سپس، انتخاب ساقدوش و سولدوش برای داماد آغاز میشود.
در انتخاب ساقدوش و سولدوش، معمولا یکی را از میان دوستان و دیگری را از بین اقوام انتخاب میکنند. به طوری که یکی متاهل و دیگری مجرد باشد. هر دو شخص انتخابی وظیفه مراقبت از داماد را در همه احوال بر عهده داشته، مضافا اینکه ساقدوش وظیفه دارد مسایل مربوط به شب زفاف را هم به داماد گوشزد کند.
در این شب که، رقص و پایکوبی به حد اعلای خود میرسد در موقعی مشخص داماد را در وسط مجلس نشانده، و آواز خوان با ترانه و تمجید از داماد و اقوام وی، یکیک نزدیکان او را صدا میزند ، تا هر یک به فراخور حال خود مبالغی پول بالای سر داماد میگذارند که نهایتا کمک خرجی خواهد بود برای خانواده داماد.
هر مبلغی که هدیه میشود نام پرداختکننده و میزان آن با صدای بلند برای حاضرین اعلام میگردد. اولین مبالغ هم اغلب با دعوت از نزدیکان او مانند والدین، عمو و داییها انجام میگیرد.
شب حنابندان در خانه عروس همزمان با حنابندان داماد، بهطور ساده و با کمی رقص و پایکوبی و حنا بستن به دست و پای عروس و دختران دم بخت و نهایتا به صرف شام میباشد.
گفتنی است در منزل عروس هم یک نفر زن گیسسفید و با تجربه به عنوان " ینگه " عروسکه در میان کردها " بربوک" مینامند، انتخاب میشود. او نیز همانند ساقدوش داماد وظایف مربوط به شب زفاف را به عروس یاد میدهد.
در روستاها و مناطق کردنشین شمال استان هم، مراسم جشن خانواده عروس محدودتر است و زمان آن نیز، روز بردن عروس میباشد. اما در شهرهای کرد نشین جنوب استان، این مراسم به همان گستردگی و تفصیلی مراسم خانواده داماد است و زمان آن نیز شب قبل از مراسم حنابندان داماد بوده، به طوریکه در شب بعد،عروس و خانواده او و بیشتر فامیل و اقوام نزدیک، به مراسم آنان دعوت میشوند.
حمام بردن : صبح روز بعد از حنابندان جوانانی که پیش داماد مانده بودند دمدمای طلوع آفتاب به اتفاق ساقدوش و سولدوش به حمام میروند. پیشترها رسم بود که رفت و برگشت داماد با نوای ساز و دهل همراه باشد.
امروزه این موضوع کمرنگتر شده است. خرج و مخارج حمام و صبحانه همراهان و ... نیز که اغلب شامل کله پاچه یا خامه عسل است، بر عهده ساقدوش و سولدوش میباشد. برای عروس چون بردن وی به حمام به همراه دختران و زنان همراه صورت خوشی ندارد، لذا وی در منزل به استحمام میپردازد.
عروس بردن : معمولا یک روز قبل از بردن عروس، بزرگان خانواده داماد به منزل عروس رفته و از خانواده وی کسب اجازه میکنند. در میان برخی از جوامع شهری ترکزبان، معمولا جهیزیه عروس را چند روز قبل از بردن عروس میبرند و در میان شهرهای کردنشین هم جهیزیه عروس، توسط خواهران یا دیگر دختران و زنان فامیل عروس در منزل داماد چیده میشود ولی در اغلب روستاها، جهیزیه همراه با روز عروس بردن، تحویل داده میشود.
لازم به ذکر است که تا چند سال پیش در اغلب روستاهای کردنشین شمال استان، جهیزیه خاصی از جانب خانواده عروس تدارک دیده نمیشد و اگر هم چنین کاری مدنظر بود، طبق توافق قبلی ، هزینه نقدی آن توسط پدر عروس از خانواده داماد مطالبه میشد تا او به واسطه آن ، اقلامی را به عنوان جهاز برای دخترش خریدار و تهیه نماید .
اما در حال حاضر، روند آن تغییر پیدا کرده و به تقلید از سایر نقاط، جهیزیهای بیشتر و متنوعتر با هزینه خانواده دختر، تهیه میگردد.
در هر حال روزی که میخواهند عروس را به خانه بخت ببرند، او را آرایش و بزک کرده و آماده حرکت مینمایند. اما قبل از اینکه از منزل بیرون برود، برادر داماد ( در میان ترکها ) و در میان کردها ( برازاوا ) پا پیش نهاده کمر عروس را با شال یا روبانی سرخ میبندند.
به این ترتیب که در میان ترکزبانها، شال را سه بار از بالای سر و زیر پاهای عروس عبور داده و در نوبت آخر آن را به کمر عروس گره زده و میگوید:
گلین، گلین، قیز گلین ( عروس، عروس، عروسی که دختری )
اینچه لرین دؤ ز گلین، ( صندوقچههایت را تحویل بگیر ای عروس )
یئدی اوغلان ایستَرَم ( از تو هفت پسر میخواهم )
بیری دَ قیز گلین.
( با یک دختر، آن هم عروس )
با بستن شال گاهی مبلغی هم پول لای شال عروس میگذارد که در گذشته این مبلغ به " ینگه " تعلق میگرفت.
اگر مراسم در روستا باشد و خانه نیز دارای تنور ، عروس را سه بار دور آن طواف میدهند، بعد پدر و دایی دختر و در میان کردها، دو زن (زنان فامیل یا همسایه )، بازوان عروس را گرفته و او را به بیرون از منزل هدایت کرده و در مقابل درب تحویل خانواده داماد میدهند.
تا قبل از اینکه اتومبیل پا به عرصه زندگی مردم بگذارد، عروس را هنگام بردن، سوار بر اسب میکردند و دو اسب دیگر نیز که حامل ینگه و جهازیه بود همراه با او حرکت میدادند.
پیشاپیش آنها نیز آینه و شمعدان برای چشم روشن برده میشد. همچین در مواقعی گروهی از جوانان چابکسوار، مسابقه اسب سواری ترتیب داده و هرکدام زودتر از بقیه خبر آمدن عروس را به منتظرین خانواده داماد میرساند، انعام و هدیهای از آنها دریافت مینمود.
هم اکنون نیز در چندین نوبت، جوانان روستاهای مجاور، مسیر حرکت کاروان عروس را با کندههای چوب و درختان میبندند و تا انعامی نگیرند راه را بر آنان بار نمیکنند.
با این مهم که این رسمها هنگام ( بردن عروس، راه بندان و ... ) در حال حاضر با اتومبیل انجام میگیرد.
در برخی از روستاهای کرد نشین، هنوز نیز چنین است که هنگام بردن عروس، به خود داماد اجازه ورود به روستا داده نمیشود، بلکه وی در مسافتی دورتر از روستا، به همراه برازاوا و دیگر دوستانش منتظر آمدن عروس میماند.
در هر حال وقتی عروس نزدیک منزل پدر شوهرش رسید، با استقبال حاضرین و میهمانان و کف زدن زنان و دختران، او را به اتاق حجله هدایت میکنند. رفته رفته مهمانان، منزل را ترک نموده و تنها زنان و دختران فامیل دور و بر او میمانند و تا پاسی از شب به رقص و کف زدن مشغول شده و ضمن آن، هدایایی برای عروس نیز پرداخت میشود.
وقتی عروس نزدیک منزل پدر شوهر رسید، معمولا گوسفندی را پیش پای او قربانی میکنند. آنگاه داماد بالای بام رفته یکی دو عدد سیب یا انار، مقداری تنقلات یا سکه پول بر سر عروس و حضار پخش میکند( رفتن بر بالای بام در روستاها همچنان معمول بوده ولی در شهرها اغلب مقابل درب انجام میگیرد ).
پس از اینکه عروس وارد حیاط شد و همراه با ینگه به اتاق حجله هدایت گردید طبق رسم، عروس نمینشیند. در این موقع ینگه یا یکی از اطرافیان وی به والدین داماد اعلام میکند که عروس انعام میخواهد.
لذا ،پدر یا مادر داماد باید انعامی از قبیل : گاو، گوسفند یا قطعه ای زمین و یا سکهای طلا و ... به او هدیه میکند. به محض اینکه عروس نشست، پسر بچه نابالغی را در بغل او مینشانند به امید اینکه اولین فرزندشان پسر به دنیا آید. جمع حضار و نزدیکان چند ساعتی به رقص و پایکوبی پرداخته، سپس مدعوین آرام آرام مجلس را ترک میکنند.
در این اثنا داماد را هم به اتاق حجله هدایت کرده و به این ترتیب عروس و داماد تنها میمانند، تا وظایف شب اول را به پایان برسانند. طی این مدت ینگه پشت در منتظر میماند تا از نتیجه عمل زفاف مطلع شده و هم چنین مانع از مزاحمت و شلوغ کاری جوانان شود.
با مطلع شدن ینگه از عمل زفاف، نتیجه امر با صدای بلند ساز و دهل یا شلیک چند تیر هوایی، به مردم اعلام شده که همراه با هلهله و شادی و خوشحالی مردم و اطرافیان در منزل میبود.
فردای همان روز، ینگه دستمال رو سفیدی عروس را که حاکی از پاکدامنی و حفظ بکارت او در دوران قبل از ازدواج است، برداشته و به مادر عروس تحویل داده و متقابلا انعامی دریافت میکرد.
گفتنی است که امروزه حضور ینگه و نشاند دادن دستمال تا حدودی کم رنگتر شده است مگر در میان خانوادههای پایبند به سنتهای قدیمی.
فردای آن شب در میان ترکها مراسمی تحت عنوان "دو واق قاپما " ( پا تختی ) و در میان کردهای جنوب استان به نام "سه روژانه " و درمیان کردهای جنوب استان به نام "سر قِونی"، برگزار میشود.
( این رسم در میان کردها سه روز پس از رفتن عروس به خانه شوهر برگزار میشد). در این رسم که بعدازظهر در منزل داماد اجرا میشود، فقط زنان فامیل شرکت دارند.
هر یک از مدعوین به نوبه خود هدایایی را برای نوعروس با خود به همراه آورده و ساعاتی را به رقص و شادی ی پردازند. در رسم " دو واق قاپما "، دستمال یا روسری سرخی بر سر عروس قرار داده سپس از پسر بچه نابالغی میخواهند با دو قاشق چوبی آن را از روی سر عروس برداشته و فرار کند و نهایتا باید دستمال را با دریافت انعام و هدیهای از عروس، به وی برگرداند.
این مراسم تا غروب ادامه پیدا کرده و پس از پذیرایی با میوه و شیرینی، به پایان میرسد. در میان کردها این رسم ( سه روژانه ) که سه روز بعد از بردن عروس انجام میشود، در دهههای اخیر به فردای شب عروسی منتقل شده، گرچه برخی همان زمان قدیم را رعایت میکند، چرا که خانواده عروس میتواند طی این مدت، کم و کسری جهیزیه عروس را تهیه و در طبقهای چوبی قرار داده و همراه تنی چند به منزل داماد ارسال کند.
در این مجلس نیز مدعوین زن ، به رقص کردی و شادی پرداخته و میزبان با شیرینی و میوه ازآنها پذیرایی میکند.
سه روز پس از بردن عروس، رسم پاگشا انجام میشود. که در میان مردم شهرها و روستاهای ترکنشین،"ایاقآچما" و در میان کردهای جنوب استان ، " بانگ هیشتنه " و کردهای شمال استان " سر تِ دان" ، نامیده مشود، در بیشتر جاها مشابه هم است.
معمولا در بین ترکها روز سوم پس از عروسی ، عروس و داماد برای شام به منزل پدر عروس دعوت میشوند. در این شب والدین عروس هدیهای نیز به رسم یادبود به داماد تقدیم میکنند.
پیشترها رسم بود که عروس چند روزی را هم در منزل پدر خویش بماند، بعد داماد به اتفاق خانواده خویش میهمان آنان شده و عروس را هم با خود باز گردانند. اما امروزه اغلب خود عروس و داماد به تنهایی میروند.
همچنین رسم است پس از چند روز هر یک از نزدیکان، عروس و داماد را برای ناهار یا شام دعوت میکنند. اما در میان کردها حدود یک هفته یا ده روز بعد خانواده عروس و داماد به صورت دسته جمعی، خویشان نزدیک و جدید را برای ناهار و شام دعوت میکنند، البته در همه این دعوتها ،عروس و داماد نیز شرکت دارند.
ابزار و اشیا مورد استفاده در این مراسم عبارتند از:
-دهل:
-سورنا یا زورنا ( خصوصا در جشن عروسیهای سنتی که حنابندان نیز برگزار میشود ،کاربرد دارد و همچنین در اجرای رقصهای سنتی یاللی یا جَلمان در بین ترکها و هَلپَرکه در بین کردها.
- آکاردئون.
-ارگ:
مراسم عروسی و ازدواج، نه تنها برای زوجین و خانواده آنان بلکه به لحاظ روانشناختی نیز برای طیف وسیعی از اقوام و آشنایان دور و نزدیک شادیآور است.
شاید بتوان گفت حداقل در جامعه مورد مطالعه، این مراسم تنها فرصت و بهانهای باشد، که گروههای مختلف اعم از زن و جوان، افراد میانسال و پیرمرد میتوانند دور هم گرد آمده و بنا به سلیقه خویش فارغ از خستگیها و فعالیتهای روزمره، وارد یک محفل و مجلس شادیآور شده و روحیهای متفاوت و مشعف کسب کنند.
در بسیاری موارد، مراسم جشن عروسی، محلی است که دیگر دختران و پسران مجرد فرصت آشنایی دورادور پیدا کرده و احیانا به واسطه دیگر زنان فامیل، میتوانند مقدمات ازدواج خود را فراهم سازند.
در روستاها، بخشها و دهستانها که جامعه محدود است مراسم جشن ازدواج در یک خانواده اصولا نمیتواند فقط شامل اقوام و آشنایان دعوتشده باشد. معمولا در این نقاط، همه افراد و ساکنین ده یا روستا در جشن شرکت میکنند و در برخی موارد در برگزاری بهتر و کاملتر مراسم با آن خانواده همکاری میکنند.
ازآنجایی که برگزاری جشن عروسی، بار مالی و اقتصادی سنگینی چه به لحاظ پرداخت شیربها ( باشلیق ) در ایام گذشته و چه به لحاظ مهریه، بر دوش خانوادهها، مخصوصا خانواده داماد دارد و علاوه بر خرید طلا، جواهرات، دیگر ملزومات عروس کهدرچهار دهه اخیر افزایش داشته و از سویی، بایستی هزینه پذیرایی از مهمانان و احیانا اجاره محل جشن را بپردازند، لذا از گذشته رسم بوده است که هر یک از مهمانان دعوتشده، به فراخور خود مبلغی وجه نقد به عنوان هدیه عروسی به پدر داماد میپردازند، تا کمک حالی برای شروع زنگی جدید زوجین باشد.
منبع :http://vmic.ir/