آرامگاه استاد ابراهیم پورداوود که در گذشته مکتب خانهی استادپور داوود بوده است، در داخل بازارچهی
سبزه میدان شهر
رشت قرار دارد.
استاد پور داوود در پانزدهم اسفند سال هزار و دویست و شصت و چهار هجری شمسی در محلهی
سبزه میدان رشت دیده به جهان گشود.
وی در سال هزار و سیصد و ده خورشیدی در دانشگاه
تهران استاد رشته حقوق در
ایران باستان و همچنین صاحب کرسی ادبیات در زمینهی اوستا و فرهنگ
ایران و پارسی باستانی شد.
معماری آرامگاه خانوادگی استاد پورداوود مستطیل شکل، با ابعاد 7× 2×4 متر میباشد و ارتفاع آن از زمین تا زیر شیروانی حدود چهار و نیم متر است. این بنا دارای یک در و شش پنجره میباشد.
نام پدر ایشان داوود بود و در بیستم بهمن هزار و دویست و شصت و چهار شمسی (۲۸ جمادیالاولی ۱۳۰۳ قمری) در شهر
رشت، در محله
سبزه میدان در خانواده ای ملاک و بازرگان به دنیا آمد.
در پنج یا شش سالگی به مکتب میرزا محمد علی رفت که محل آن اکنون آرامگاه پدر و برادران و خود او میباشد. سپس تحصیلات مقدماتی
...مشاهده کامل متن فارسی و عربی را در مدرسه حاجی حسن رشت به مدیریت سید عبدالرحیم خلخالی انجام داد.
زمانی که در مدرسه حاجی میرزا حسن در سلک طلاب درس میآموخت، به مرثیهگویی پرداخت و دوستانش به وی تخلص "لسان" دادند. در هزار و دویست و هشتاد و چهار شمسی، در بیست سالگی، به همراه برادر و استادش عبدالرحیم خلخالی به تهران رفت و به آموختن طب قدیم پرداخت و از محضر محمدحسینخان سلطانالفلاسفه بهره برد.
در سال هزار و دویست و هشتاد و هفت از راه قم، سلطانآباد (اراک امروزی)، کرمانشاه، بغداد و حلب به لبنان رفت. در بیروت در مدرسهٔ لوئیک به فراگرفتن زبان و ادبیات فرانسه پرداخت و در همانجا نام پورداوود را بر خود نهاد (برادرانش نامهای داوودزاده و داوودی را برگزیدند).
پس از دو سال و نیم اقامت در بیروت برای دیدار خانواده به رشت بازگشت و پس از مدتی در شهریور هزار و دویست و هشتاد و نه راهی فرانسه شد. در همانجا بود که با سید محمدعلی جمالزاده (متوفی ۱۳۷۷) آشنا شد.
سپس به ایران بازگشت و پس از اقامتی کوتاه در رشت، در رمضان سال هزار و سیصد و بیست و هشت، از راه باکو و وین به فرانسه رهسپار شد و نخست در دبیرستان شهر بووه نامنویسی و خود را برای ورود به دانشکده حقوق آماده کرد، آنگاه در رشته حقوق دانشگاه پاریس به تحصیل پرداخت و از محضر درس شارل ژید و پلانول استفاده کرد و همچنان به تحصیل خود ادامه داد.
وی در طول عمر خود خدمتهای فراوانی به جامعه کرده است.
پورداوود را بنیادگذار ایرانشناسی در سرزمین ایران، و زندهکننده فرهنگ و زبانهای ایران باستان دانستهاند. وی از کودکی به دانستن اوضاع ایران قدیم علاقهمند بود و چون به سن رشد رسید، مطالعه کتاب هایی را که راجع به ایران باستان بود، بر مطالعه کتابهای دیگر ترجیح داد و به خصوص کتابهای مربوط به دین زردشتی، بیش از همه توجه او را به خود جلب کرد و سالهای دراز در این باره به تحقیق پرداخت (پورداود، مقدمه بر یشت ها، ۱۱-۱۲).
وی با آگاهی وسیعی که از زبانهای فرانسه، آلمانی، انگلیسی، عربی و ترکی و دیگر زبانهای کهن داشت، تمام کتابهای مربوط به ایران قدیم را که به زبانهای گوناگون نوشته شده بود در کتابخانه شخصی گرد آورد و تا آخرین دقایق حیات به مطالعه و بررسی سرگرم بود و در این راه از مباحثه و مکاتبه با دانشمندان بزرگ ایرانشناسی دنیای غرب از جمله مارکوارت، مان، هارتمان، فرانک، شدر، براون، میتووخ، مینورسکی، ولف و بلوشه دریغ نمیکرد.
بر اثر کوششهای پیگیر او ایرانیان میتوانند اوستا را به زبان فارسی ساده امروزی مطالعه کنند و از اوضاع، رسوم، اخلاق، مواعظ، حِکم، معتقدات دینی و روایتهای تاریخی و اساطیری نیاکان خود آگاه شوند.
خدمت بزرگ او درباره تفسیر اوستا به خدماتی تشبیه شده است که گروته و راولینسون در قرن نوزدهم نسبت به کشف الفبای میخی کردند و دنیا را از تاریخ قوم آریایی و ایران هخامنشی آگاه ساختند.
ایشان در سال هزار و سیصد و چهل و هفت دار فانی را وداع گفتند و در این مکان به خاک سپرده شدند.
منابع :
http://fa.wikipedia.org/
http://www.encyclopaediaislamica.com/
http://rasht-varesh.blogfa.com/
http://www.ikav.ir/
http://pardis.150m.com/