در مورد تاریخچه مراسم علمگردانی ابتدا میتوان گفت، که علم در گذشته جزیی از لوازم جنگ بهشمار میآمده است. در لغتنامه دهخدا در مورد معنی کلمهی توغ (توق)، علم را با توغ یکی دانسته و اشاره به این شعر در شاهنامه فردوسی میکند:
بزرگان پیاده پذیره شدند ابی کوس و توغ و تبیره شدند
توغ یا توق که به صورت طوق نیز در متون تاریخی و فرهنگهای لغت آمده واژهای ترکی و به معنای بیرق و علم است.
فتوتنامه سلطانی در این مورد مینویسد:
اگر پرسند که توق از کجا گرفتهاند؟ بگوی توق همین نیزه است اما به شرط آن که پرچم داشته باشد و روایت این چنان است که حسان روزی وصلهای چند از الف نمد بر نیزه بسته بود و در دست گرفته: امیر پرسید که ای حسان این چه معنی دارد؟ گفت: یا امیر این نیزه را علم ساختم.
یعنی به مهر و محبت شما در عالم علم شدهام و این وصله از نمد اشارت بدان است که اگر مرا روزی در هواداری شما قطعه قطعه سازند هر یک به شکل الف همچنان در طریق خدمت ثابت قدم خواهم بود و مداحان در توق این روایت را سند گرفتند.
اگر پرسند که توق چه معنی دارد؟ بگوی توق اصل و نشانه را میگویند و در هر لشکرگاهی که توق زدند هرکس میداند که جای او کجاست
توغ تا سدههای اول استقرار اسلام وجود داشته و مشخصه یک قوم یا لشکر در صفوف جنگ بوده است.
میگویند که امام حسین(ع) علمها و پرچمهایی داشته است و در زمان مامون در لشکر استفاده از علمهایی به نام «علم سیاه» متداول بوده که مامون آنها را برانداخته است.
ناصرخسرو میگوید:
کوت فریدون و کجا کیقباد کوت خجسته علم کاویان
نخستین علمها چوب خشک شده یک صنوبر یا یک درخت کشیده قامت مانند آن است. هنوز نمونههای اینگونه علمها در روستاهای مناطق اراک در حوزه مرکزی و مراغه در حوزه آذربایجان دیده میشود و در مراسم ماه محرم مورد استفاده قرار میگیرد.
علم در جایی معرف شخص است. شخصی که بانی ساختن آن شده است. در جایی نشان گروه و تکیه و محله است و در جایی نشان شهید است.
رابطه درخت و شهید در اسطورههای سرزمین ایران نیز پیشینهای کهن دارد. نخستین علمها به تناسب شرایط فرهنگی و اجتماعی در مناطق مختلف و بهویژه در شهرها از صورت یک درخت و آرایههای رنگین آن خارج شدند.
تیغههای فلزی بر بلندی بالای آنها افزود. تنه درخت به صورت پایهی اصلی و تنه علم درآمد. توقهای بزرگی که در برخی شهرها در مراسم سوگواری سالار شهیدان همراه دستههای عزادار حمل میشوند و گونه گونه علمهایی که در اجزای فلزی و فولادین و مانند اینها به چشم میآید و با پارچهها و زیورهای گوناگون آراسته میشوند صورتهای تحول یافته همان علمهای چوبین است.
اشکالی از مراسم علمگردانی در مناطق یاد شده به شرح زیر است:
در بیرجند روز هشتم محرم عدهای علم چی و بانی علم، علمها را که قبلا رخت پوشانده شده و تزیین شدهاند از مساجد و حسینیهها بیرون آورده و به همراه جمعی از بزرگان محل، گروهی 15 الی 30 نفری را تشکیل میدهند.
آنها درحالی که سینه میزنند و نوحه میخوانند در محلات حرکت میکنند. در روستای مهمویی (توابع بیرجند)در بین راه شخصی همراه دسته علم گردانی شیپور میزند و ورود علمها را به آگاهی اهل محل میرساند.
کسانی که نذر دارند درب خانههایشان را باز میکنند و جلوی آن میایستند و با دود کردن اسپند از گروه عزادار استقبال میکنند. بعضی که نذر دارند جلوی علمها گوسفند قربانی میکنند.
وقتی دسته به در خانه موردنظر میرسد علمها را به دیوار تکیه میدهند و یک علم را سرپا در جلوی خانه نگه میدارند. روحانی ضمن دعا کردن برای صاحب خانه دستور میدهد فاتحه بخوانند.
فاتحهای برای زندهها و فاتحهای برای از دنیارفتگان. اعضای آن خانه علم را زیارت کرده و نذورات را پخش میکنند. نذورات شامل نان، پول، گندم، خرما، شیرینی و آجیل است و معمولا آنها را بین همه تقسیم مییکنند و پول و گندم را فقط به علم چیها میدهند.
خانههایی که از محرم سال پیش عزیزی را از دست دادهاند از علم چیها بیشتر پذیرایی کرده و آنها نیز مراسم را مفصلتر برگزار میکنند. صاحبان خانههایی که در مدت یک سال گذشته کسی از آنها داماد شده است علاوه بر گندم و پول به علم چیها دستمال و جوراب هم میدهند.
بعضی افراد نیز برای برآورده شدن حاجات خود دستمالهای علم را گره میزنند. بعضی از صاحبان منازل سیب یا اناری را روی طوق علم میگذارند و سپس به عنوان تبرک آن را مییخورند.
عدهایی هم برای تبرک یا شفای مریض آب به سر طوق ریخته و آن آب را مینوشند.
بعضی علم دارها علاوه بر روستای خود به روستاهای اطراف هم برای علم گردانی میروند. در این روستاها مردم روستای مجاور به همراه علمهایشان به پیشواز علم مهمان میآیند.
ابتدا علم را به قبرستان ده میبرند و فاتحه میخوانند و بعد علم گردانی میکنند و یا بعضی ابتدا علم را کنار قنات یا چشمه روستا برده و ته علمها را برای ازدیاد آب داخل قنات گذاشته و دعا و فاتحه میخوانند.
دستههای علم گردانی وقتی به هم میرسند، مراسم سلام علمها برگزار میشود و هر دسته با خواندن اشعار سلام به سمت علم دیگری میآیند و در انتها علمها را به هم مماس کرده و گویی مانند دو انسان یکدیگر را در آغوش میکشند.
در این روز کسانی که نذر دارند عزاداران را به ناهار یا شام دعوت میکنند.
در میناب حدود 4 نسل است که این مراسم به ترتیب زیرانجام میگیرد. احتمالا قبلا علم گردانی برای جمع آوری نذورات به صورت ساده برگزار میشده است.
روز پنجم محرم 12 علم را که به نشان 12 معصوم به جز پیامبراکرم (ص) و حضرت حجت (ع) در 12 حسینیه شهر(که به نام این معصومین نامیده شده است) و قبلا آماده کردهاند، به طرف حسینیه رسول اکرم (ص) حرکت میدهند.
علم پیامبر با شیون و صلوات عزاداران از درون حسینیه بیرون میآید و جلودار عزاداری میگردد. دیگر علمها هم با او همراه میشوند و با عبور از خیابانهای شهر سفر را آغاز میکنند.
عزاداران سینه زنان و نوحهخوان با این معصومین هم سفر میشوند. علمها در دست مردان و مردم تمام شهر را پشت سر مینهند و در حالی که جمعی از اهالی شهر آنها را همراهی میکنند به فبرستان میروند و با اهل قبور به ویژه سادات و شهیدان دیدار میکنند.
هم چنین از مقابل خانه سادات زنده و علمای شهر و مکانهای ویژهای که مورد نظر باشد عبور میکنند تا به محل اصلی برسند. مکان اصلی همان حسینیه صاحب الزمان است که اینک همه عزاداران آنجا جمع شدهاند.
همه علم در خیابان مقابل حسینیه میایستند تا علم صاحب الزمان از درون حسینیه خارج شده و در مقابل دیدگان عزاداران جلوهگر شود و از میان آنها عبور کرده به سوی خیابان برود.
با دیده شدن علم صاحب الزمان، از سوی علمهای معصومین علم پیغمبر از دیگر علمها جدا میشود و به سوی علم صاحب الزمان میرود. دو علم با هم برخورد میکنند و گلدستهها را به هم میزنند و به نوعی صاحب الزمان، دین را از پیامبر تحویل میگیرد.
پس از این اوج معنوی، همه علمها در میانه حیاط حسینیه جمع میشوند و عزاداران بر گرد علمها دایرههایی انسانی میسازند و به شیوه سوگواری در آن منطقه سینه میزنند.
به باور اهالی منطقه، علمها معصومانی هستند که در این ایام در میان دوستدارانشان حضور مییابند.
-مهمترین ابزار در مراسم علم گردانی علم است. علم چوب خشک شده یک صنوبر یا یک درخت کشیده قامت مانند آن است که جامه و پارچه و دستمالهای رنگارنگ نذری به قسمت بالایی آن میبندند.انتهای بالایی علم، فلزی شبیه پنجه و یا به شکل برگ با زبانهای بلند دارد که یک نفر علمگردان یا علمچی آن را حمل میکند.
علمها معمولا بانی دارند. علم گاه به نام بانی آن مانند علم حاج میرعباس (دهملا) یا نام محله مانند علم درب آتش وعلم محله بالا و علم محله پایین (قمصر) و گاه به نام شهدا و معصومین نام گزاری میشود.
مانند علم پیغمبر (میناب) یا علم قاسم (ابیانه).
علمهای جدید که به آن علامت میگویند، در سالهای اخیر متداول گردیده و در شهرهای بزرگ جای علمهای قدیمی را گرفته است و توسط چند نفر حمل میشوند.
- شیپور وسیله ایست که درروستای مهمویی بیرجند، در این مراسم استفاده میشود.
- عزاداران پیشاپیش پرچمی را حمل میکنند که نام دسته عزادار و گاهی مشخصات دیگر روی آن نوشته شده است.
- در مراسم علم گردانی، علم گردانها همکارانی دارند که آنها برای جمعآوری نذورات کیسهای به همراه میآورند.
منبع :http://vmic.ir/