منبت سنتیدر
ایران باستان بر طبق مطالعات گیرشمن، مردمان بومی
ایران که قرنها قبل از مهاجرت آریاییها در
ایران میزیستند، در حدود 4200سال قبل از میلاد مسیح، چوب را در کلبه سازی خود به کار میبردند.
کهنترین مجسمه انسانی که در فلات
ایران(
کاشان) پیدا شده، مجسمه کوچکی است از جنس استخوان که به جای دسته چاقوی سنگی به کار میرفته است.این مجسمه استخوانی متعلق به 6200 سال پیش میباشد.
قطعه چوبی که در مناطق مربوط به
دوره نئولیتیک(300 سال ق.م) در اطراف
فسا توسط موزه
پاریس بهدست آمده و گونه آن توسط آزمایشگاه چوب شناسی دانشکده منابع طبیعی گلخونک تشخیص داده شده است، نشان میدهد که در آن زمان نیز مردم این سرزمین از چوب برای ابزار و... استفاده میکردند.
از اوایل نیمه هزاره سوم قبل از میلاد، ایلامیها صندلیهایی با پشت نردبانی داشتند، شاید آنها این صندلیها را برای جشنها یا تاجگذاری استفاده میکردند.
اطن، تنها نمونه آشنا از لوازمی است که از قرون اولیه تمدن در
ایران ...مشاهده کامل متن باقی مانده است.
ستونهای عظیم تخت جمشید از تیرهای چوبی پوشیده شده بود و همین تیرها بود که سوزینه آن آتش سهمگین گشت و داریوش نیز در سنگنبشتههای خود مینویسد: «چوب یکا را، از قندهار و کرمان آوردم» یکا، درختی است که امروزه در مناطق جنوب هیمالیا در هند و پاکستان(یا قندهار باستان) و بلوچستان مکران(یا کرمان) ایران میروید.
تخت داریوش آنچنان که در نقش برجسته تخت جمشید دیده میشود، از چوب خراطی بوده وهمچنین از گورهای« پازیریک» نیز بشقابهای چوبی مخصوص اهدا نذورات بهدست آمدهاست.
از دوران اشکانی وساسانی آنچه که از منبت در دست میباشد، محدود به فرمهای ساخت وساز نباتی حجاری شده بر صخرهها و ستونهای سنگی است، که با توجه به مشابهت عین به عین با ساخت وسازهای شیوه کندهکاری چوب، میتوان اذعان داشت که همزمان آثار نفیس چوبی نیز تولید میشده که متاسفانه نمونهای در دست نیست.
از ظهور سلجوقیان تدریجا استفاده از چوب شکل عوض کرده و کندهکاری روی چوب دوباره مرسوم شد. که نمونههای معدودی از هنر چوب این دوره در دست است. از این نمونهها میتوان به دو قطعه از یک منبر ساخت قرن 12م یعنی حدود اواخر دوره سلجوقیان اشاره نمود، که نشان میدهد، تزیین چوب با گل و بوتههای برجسته و فرورفته(شبیه منبت امروزی)رواج داشته است.
آثار منبتکاری در دوره چنگیز و تیمور، نسبتا بیشتر است و نقوش ایرانی و طرحهای چینی فراوان به چشم میخورد، از آثار این دوره میتوان، منبر مسجد نایین به تاریخ سال 711ه.ق و با اشکال هندسی و برگهای مدور تزیین شده را نام برد.
در عصر تیموریان، شیوه منبتکاران دوره مغول ادامه یافت و از نمونههای خوب این دوره دو لنگه در متعلق به نیمههای دوم قرن پانزدهم میلادی(قرن نهم ه.ق) قابل توجه است، که در موزه متروپولیتن نگهداری میشود.
در دوره صفوی با توجه به اینکه ساخت ابنیه مذهبی و نیز کاخهای سلطنتی در ایران افزایش چشمگیر و محسوسی یافت، عده زیادی از هنرمندان به اصفهان، که مرکز کشور بود و اکثرا ابنیه مورد اشاره در آن احداث میشد، روی آوردند.
تجمع این هنرمندان در یک نقطه که تبادل تجربیات از اولین برآیندهای آن بود باعث شد، تا آثاری ماندنی واعجاب انگیز بهوجود آید.
در دوره زندیه وقاجار، منبتکاری رو به انحطاط رفته و ساختن درهای منبت و قطعات بزرگ جای خود را به قطعات کوچک مانند رحل قران و قاب آیینه داد.
به دنبال حمله افغانها به ایران و پس از آن درگیریهای سیاسی که عرصه را بر هر نوع فعالیت سازندهای محدود میکرد؛ هنرمندان و صنعتگران منبتکار تدریجا پراکنده و جذب مشاغل غیر تخصصی شدند و آن عدهای هم که هنوز به کار اشتغال داشتند و با سماجت میکوشیدند تا جلوی مرگ این هنر ارزنده را بگیرند، مجال چندانی برای فعالیت در رشته هنری خود نداشتند.
در این زمان آباده (از توابع استان فارس، تنها مرکز تجمع منبتکاران کشور به حساب میآمد.)
در حال حاضر منبتکاری در گوشه و کنار ایران رواج دارد و میتوان گفت که در شهرههای تهران، اصفهان، شیراز، کرمانشاه، آباده، گلپایگان، قم، مشهد، ملایر، رشت، تویسرکان و ارومیه نسبتا فعالتر میباشند.
منبت ماخذ از تازی_آنچه سبب روییدن گیاه گردد و نقشهای برجستهای به شکل گل و گیاه و جز آن که بر روی چیزی نقش کنند و هر آنچه در وی کندهکاری کرده باشند، خواه چوب باشد یا جز آن (نفیسی_علی اکبر)
از توضیحات فوق میتوان نتیجه گرفت، که منبت به معنای کندهکاری روی چوب نیست؛ بلکه به تنهایی شیوهایی از ساخت وساز است و بر سه پایه رویش، گردش و تصاعد استوار است، که منشا آن از نباتات در طبیعت است.
منبت نسبت به قابلیتهایی که دارد، میتواند کارایی زیادی در آرایههای چوبی داشته باشد و به تنهایی توانایی آن را دارد که تمامی فضاهای خالی یک سازه چوبی را با حفظ اصول و تناسبات خاص خود پر کند و از آن در آثار بسیار کوچک و تزیینی تا کارهای بزرگ و کاربردی میتوان استفاده کرد.
شاید به خاطر همین خصیصه است که امروزه کارشناسان فن، منبت را کندهکاری مختص چوب میدانند و مردم بهطور عام این امر را پذیرفتهاند، در صورتی که منبت شیوهای از نگرش سه بعدی است، که علاوه بر چوب میتواند در هنرهایی مانند حجاری و گچبری و... نیز اجرا گردد.
از این رو در آباده هم منبت را از نظر معنا همان چیزی میدانستند و میدانند که در حال حاضر نیز مرسوم است، شاید به این دلیل این که نوعی رویانیدن احجام و نقوش زیبا روی چوب است.
با توجه به تعاریف و نظرات فوق و نیز محور قرار دادن منطق فنی، عنوان منبت در صورتی به یک اثر برجسته تعلق میگیرد که دارای خصوصیات رستنی باشد.
رستن فعلی است که به واسطه سه ویژگی رویش، گردش و تصاعد انجام میپذیرد که این امر مختص به گیاهان و نباتات نبوده ولی بهطور عمده در این گونه از حیات دیده میشود؛ این ویژگیها در پدیدههایی مانند موی سر انسان، پشم حیوانات، شاخ، پر و... دیده میشود.
بنابر این میتوان رشته منبت را از دو جهت مورد بررسی و شناسایی قرار داد که عبارت است از
الف: تکنیک کندهکاری
ب: شیوه ساخت وساز
الف: تکنیک کندهکاری چوب: روشی است که با استفاده از ابزار تراشنده و گاهی سابنده به ایجاد تغییرات جوهری از طریق کاهش حجم در یک قطعه چوب میپردازیم.
جالب توجه است که این رشته منسوخ شده در گذشته بهصورت یک تخصص رواج داشته و در جایجای ایران به نامهای دارکنکاری و دارتوکنکاری معروف بودهاست. دارکنکاران کسانی بودند که با تسلط کامل به ابزار وشناخت کافی از خصوصیات و رفتار چوب به استحصال فرمهای قابل کار برای هنرمندان و صنعتگران رشتههای مرتبط با چوب میپرداختند؛ درست، کاری که امروزه در کارخانههای چوببری انجام میپذیرد و در آنجا چوب به صورت تراورس، الوار، تخته و... تولید و در اختیار هنرمندان و صنعتگران قرار میگیرد.
با این توصیف کندهکاری چوب عبارتست از، شناخت ابزار و مهارت استفاده از آن، شناخت چوبها و رفتار فیزیکی این ماده، شناخت فرمها و اشکال مورد نظر جهت شکل دهی.
ب: شیوه ساخت وساز: شیوه ساخت وساز عبارتست از، شناخت عناصر یک طرح که مثلا در استیل طراحی ختایی عبارتست از انواع گلها، انواع برگها، انواع غنچهها و... .
سپس، شناخت هندسه و نوع ترکیببندی و در آخر شناخت شیوه برجستهکاری هر عنصر و قرار دادن آن در ترکیببندی در قالب یک ترکیب برجسته و اصطلاحا زیر و رو.
این عوامل ویژگیهایی است که یک اثر منبت دارا میباشد.
به طور کلی کندهکاری چوب، در شیوههای مختلف منبت یکسان است و تنها فرم طراحی و نوع ساخت وساز حجمی آن است که مکاتب وسبکهای مختلف منبت را ایجاد میکند.
4 الف.استیل گل و برگ نگارگری
با توجه به ارگونومی انسان، کندهکاری و به تبع آن منبت در سه سایز انجام میپذیرد که عبارتنداز:
1.کندهکاری قلم ریز(چاقویی، سوزنی، مچی)که به عناوین مختلف در گوشه گوشه کشور موسوم است.
در این شیوه از ابزاری به نام قلم یا در اصطلاح تخصص منبت، جهت بار برداری، ساخت و ساز استفاده میشود و در فرمهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد.
ساخت وساز در این شیوه، عمدتا در حد میدان حرکت مچ انجام میگیرد و عناصر و ترکیببندی به صورت ریز و کوچک است.
2.کندهکاری چکشی: در این شیوه از ابزاری به نام مغار، به معنی فروبرنده، استفاده میشود که تنوع فرم آن هم از مقطع عرضی و هم از سطح بسیار بیشتر از منبت نوع اول میباشد به طوری که حداقل 10 الی 12 مغار جهت ساخت یک طرح به صورت کامل و صحیح مورد نیاز میباشد.
در این شیوه، میدان حرکتی علاوه بر مچ دست به آرنج و کتف فرد کاربر نیز کشیده میشود و عمق و وسعت ساخت وساز در این شیوه بسیار بیشتر از منبت قلم ریز است؛ عموما فرمهای زیر و رو و گردشهای عمقی کامل در این نوع از کندهکاری رایج است و شیوههای منبتی، چون منبت گل فرنگ بیشتر با این تکنیک اجرا میگردد.
3.کندهکاری تیشه ای: در این شیوه علاوه بر مچ، آرنج، کتف، کل بدن انسان به حرکت درآمده و اندازه کار میتواند تا حدی باشد که انسان حین کار دور تا دور آن گردش نماید، چیزی شبیه ساخت یک ستون یا یک مجسمه حداقل 2 متری.
در این شیوه مراحل کار اولیه، با تیشه و یا امروز با انواع ارههای برقی انجام پذیر است.
ساخت وساز یک طرح منبت:
طرح منبت باید جهت برجستهکاری طراحی شده باشد، یعنی آنکه اشکال طرح باید دارای خطوط محیطی بسته و کامل باشند تا بتوان آن شکل را بهصورت برجسته یا فرورفته اجرا نمود.
در اینجا شکل ساده مربع با خطوط محیطی بسته به عنوان مثال از طراحی تا اجرا در نظر گرفته میشود.
عموما منبت را میتوان به دو صورت حکاکی و برجسته کاری اجرا نمود.
جهت ترسیم حجم شکل از خطی موسوم به، خط کمکی بهره میگیریم که بهصورت نقطه چینی رسم میگردد.
در شکل با استفاده از خطوط محیطی و کمکی پلان یک هرم چهار وجهی ترسیم گردیدهاست.
الف: حکاکی :
عبارت است از کندهکاری و ساخت و سازهای مثبت عناصر طرح از طریق فرو بری در زمینه. در این روش ابتدا خطوط کمکی با توجه به راس، مغارکوبی میگردد وسپس عمل بار برداری انجام تا به فرم هرم فرورفته دست یابیم.
برجستهکاری:
عبارتست از کندهکاری و فروبری فضای منفی طرح(زمینه) و ایجاد فضای مثبت طرح بهصورت برجسته بر زمینه. در این روش به جای خطوط کمکی، خطوط محیطی مغارکوبی و زمینه باربرداری میگردد.
این رو نسبت به قطر و ماهیت عناصر موضوع به سه طریق انجام میپذیرد:
الف: تمام برجسته.
ب: نیم برجسته.
ج: کم برجسته.
این شیوه از منبتکاری از رایجترین شیوههای منبت میباشد.
الف: تمام برجسته :
چنانچه یک کره را جهت سهولت در توضیح این موارد مورد ساخت وساز قرار دهیم؛ در شیوه تمام برجسته، عنصر مورد نظر را که کره میباشد را بهطور کامل کنده کاری وساخت ساز مینماییم.
به طوریکه از یک جهت به زمینه متصل باشد.(لازم به ذکر است در این موارد نقطه دید ناظر عمود بر زمینه در نظر گرفته میشود و نمای جانبی صرفا نمای تشریحی است.)
ب: نیمبرجست:
این شیوه عمدتا زمانی مورد استعمال واقع میشود، که ضخامت سازه مورد منبت کمتر از مورد الف بوده. بهطور مثال 2 واحد باشد و امکان فروبری زمینه به اندازه ساخت کامل عنصر که در این مثال کره میباشد، ممکن نباشد.
در این شیوه با درنظر گرفتن قطر عنصر، یعنی ضخیمترین قسمت عرضی وساخت وساز تا آن حد به فرم بصری کامل عنصر دست یافت.
ج: کم برجسته :
این شیوه در حقیقت ایجاد یک توهم بصری بهصورت برجسته است، که به ما این امکان را میدهد تا بر نازکترین سطوح سازه مانند دیواره جعبههای ظریف به اجرای منبت بپردازیم.
در این شیوه با در نظر گرفتن ضخیمترین قسمت عرضی عنصر و به صورت فرضی در قالب یک برش ورقهای و سپس یک برش عرضی از راس و به دنبال آن با توجه به نیاز و ضخامت سازه برشهایی از حدفاصل قطر و راس در نظر گرفته شده، میتوان به ساخت عنصر در نازکترین ضخامت پرداخت.
لازم به ذکر است که انواع عناصر مانند آناتومی حیوانات، انسان، انواع گل و برگ و... با این شیوه قابل اجراست و نیاز به قدرت تجسم، تجزیه و تحلیل عمیق هنرمند در مورد لایههای انتخابی از حجمهای مورد نظر دارد. مثلا در چهره، بینی، گونه و پیشانی حجمهایی است، که باید با این شیوه برای ساخت یک چهره کم برجسته تحلیل گردد.
منبت آباده عمدتا در قالب منبت کم برجسته اجرا میشود و یکی از وجوه تمایز آن این است، که پس از برجسته کاری، حکاکی اصلیترین تکنیک جهت ساخت وساز عناصر برجسته شدهاست.
یعنی حالتی ترکیبی از حکاکی و برجسته کاری.
ابزارهای مورد نیاز عبارتند از:
مغار: این وسیله در لغت نامه دهخدا به معنای فروبرنده از ریشه تازی «غار» تعریف شده.
این وسیله، از اصلیترین ادوات مورد استفاده در کندهکاری است، که از دو قسمت اصلی دسته و تیغه تشکیل شده.
انتهای تیغه فلزی، از یک طرف با زاویه 25 الی 30 درجه تیز میگردد که ایجاد لبه برنده میکند.
مغار، بهصورت کلی به سه گروه مغارهای تخت، گیلویی و شفره تقسیم میگردد؛ که این تقسیمبندی بر مبنای فرم سطح مقطع این وسیله انجام میگیرد.
هر یک از این گروهها به فرمهای زیر تقسیم میشوند.
مغار گیلویی، مغارهای باز و نیمباز از مهمترین مغارها در ساخت وساز یک اثر منبت میباشد که به معنای انحنای مقطع آنها بر اساس کسورات دایره میباشد.
چکش یا تخماق: وسیله ایست جهت اعمال نیرو یا افزایش نیرو. این ابزار از دو قسمت دسته و کوبه تشکیل شده. در کندهکاری معمولا از چکشهایی با کوبه چوبی یا پلاستیک فشرده استفاده میگردد.
تفاوت چکش با تخماق، در فرم قرارگیری کوبه بر دسته است، که در چکش بهصورت افقی و در تخماق بهصورت عمودی میباشد.
چوبساب: چوبساب تسمه ایست فلزی، که عموما در فرمهای تخت و نیمگرد وجود دارد، این تسمه دارای دندانههای منظم به سمت جلو میباشد و جهت ساییدن سطح چوب مورد استفاده قرار میگیرد.
سوهان: تسمه ایست فلزی، که بهصورت منظم عاجگذاری گردیدهاست.
در کندهکاری از ابزاری استفاده میشود، که یکسر آن چوبساب و سر دیگرش سوهان است و به تلیقه موسوم میباشد.
این وسیله، جهت سهولت در استفاده طراحی گردیده و در اشکال و اندازههای مختلف موجود میباشد.
گیره: ابزاری است، جهت نگهداری قطعه کار که به دو صورت ثابت و متحرک وجود دارد.
قلم: ابزاری است برنده مانند مغار، که تفاوت آن در اندازه و نسبت تیغه به دسته است. در قلم طول دسته چند برابر تیغه است و این تناسب جهت افزایش نیروی لبه برنده با توجه به قوانین اهرمهاست،چرا که قلم بدون استفاده از چکش و تنها با نیروی مچ دست مورد استفاده قرار میگیرد.
سنگ نفت، سنگ رومی: ابزاری است که جهت تیز کردن ادوات برنده مورد استعمال در کنده کاری، به کار میرود. در گذشته از سنگهای معدنی که موسوم به سنگ رومی یا سنگ محک، استفاده میشدهاست.
عنوان سنگ نفت، به دلیل آغشته کردن این سنگ به منظور جلوگیری از خشک شدن و در نتیجه سایش سریع آن به این سنگ داده شده.
سنگ چرخ: امروزه از ابزاری به نام سنگ برقی که با نیروی الکتریسیته و بهصورت دورانی کار میکند، استفاده میشود. اما در گذشته این ابزار با نیروی بدنی مورد استفاده قرار میگرفتهاست.
از این وسیله جهت باربرداری زیاد و شکلدهی لبه برنده ابزار فلزی استفاده میشود.
سمباده: وسیله ایست که از ذرات سیلیس و برادههای مقاوم که با رزین خاصی به سطح کاغذی یا پارچهای چسبانده شده، میباشد و جهت پرداخت نهایی سطح کار، در شمارههای مختلف بر حسب دانه بندی ذرات و پراکندگی آن بر سطح، نمرهبندی شدهاند.
میزکار:
سازه ایست متشکل از چهار پایه و یک سطح افقی، که وسعت آن به تناسب کاربری در طول وعرض در نظر گرفته میشود و ارتفاع آن بر حسب استفاده و استقرار کاربر تعیین میگردد.
نفت: از این ماده جهت اشباع موقت و نرم شدن چوبهای سخت، مانند ممرز و نیز جلوگیری از شکستن (خوش مغار شدن) و ترک خوردگی چوبهای کم چرب مانند راش استفاده میشود.
مکانهایی که برای انجام این کار لازم است:
چوب بری:
مکانی است عموما نزدیک به جنگلها و بیشهها، جهت سهولت در دستیابی به مواد اولیه که درختان میباشند.
در این مکان درختان بریده شده، دپو میگردند و پس از برش با ادوات مخصوص از جمله اره زنجیری، اره رام، اره فلکه بهصورتهای مختلف تراورس، الولر و تخته جهت استفاده کاربران درمیآید.
در این مکان فضاهایی جهت خشککردن چوبهای برشخورده، بهصورت صنعتی، موسوم به کوره خشککن وجود دارد. این مکان نیاز به وسعت نسبتا زیادی، جهت نگهداری چوبها بهصورت باز و سرپوشیده دارد.
کارگاه نجاری(درودگری) :
مکانی است جهت ساخت سازههای چوبی با بهره گیری از ادوات مخصوص، که وسعت آن بنا به سازههای تولیدی و تعداد افراد مشغول به کار در آن تعیین میگردد.
این فضا باید سربسته و دارای نور کافی از طریق پنجره یا بهصورت نورپردازی مصنوعی باشد. تهویه کارگاه درودگری، از مهمترین موضوعات، به دلیل وجود گرد و غبار ناشی از برش وسابش چوبها میباشد.
در این کارگاه از انواع ابزار دستی، برقی و ماشینآلات ساخت وساز اعم از برنده، سابنده و تراشنده استفاده میشود.
کارگاه منبتکاری :
در این کارگاه، سازههای چوبی منبتکاری میگردد. نور کافی، تهویه مناسب و در دسترس بودن ابزار از ویژگهای این کارگاه میباشد.
کارگاه رنگکاری :
این کارگاه که دارای فضای بسته با تهویه کاملا مخصوص است؛ سازههای ساخته شده چوبی، زیرسازی و رنگکاری میگردد. عدم جریان هوا و تهویه مناسب از ملزومات این کارگاه میباشد.
کارگاه خراطی :
در این کارگاه قطعات چوب، در اندازههای مختلف به اشکال مورد نیاز با بنیان استوانه ساخته میشود.
منبع :http://vmic.ir/